امیر المومنین – نهج البلاغه – متقین - 82- گفته‏هاى او ملايم است‏ «لينا قوله»

  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. امیر المومنین – نهج البلاغه – متقین - 82- گفته‏هاى او ملايم است‏ «لينا قوله»
  4. ترجمه: (مى‏بينى پرهيزگار را كه) قول و سخن او نرم و توأم با محبت است (نه خشن و تند).***
  5. شرح: از صفات ديگر پرهيزگاران نرم‏سخنى آنها است. مفردات گويد «لين» ضد «خَشن» است قول لين يعنى سخن با نرمى در مقابل سخن خَشن و ناراحت كننده كه مانند لباسى‏ ناراحت كننده فرساينده روح است. اولًا پرهيزگاران با آرامى و ثانياً بدون غلظت و درشتى سخن مى‏گويند و اين از واجبات دعوت و هدايت است،
  6. خداوند نيز به موسى (عليه السلام) و برادرش هارون دستور مى‏دهد كه با فرعون با نرمى سخن بگويند!
  7. «اذْهَبا إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏- فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى‏»: «اى موسى و هارون به سوى فرعون رويد، زيرا او طغيان كرده و با او سخن به نرمى گوييد، شايد متذكّر و ترسان شود».
  8. اين درس قرآن به همه افراد بشر است، كه در مقام هدايت تندى و درشتى نكنيد. بسيارى را ديده‏ايم كه هدايت كردن و راهنمائى كردن آنها چون با شدت و تندى بوده نه اثر مطلوب گذاشته، بلكه عكس نتيجه منفى داده و اين بيشتر در بين پيرمردها و پيرزنها مشهود است آنهائى كه ادعاى علم و تدين مى‏كنند، بارها ديده شده وقتى مى‏بينند جوانى نو رسيده استحبابى را در وضو و نماز رعايت نمى‏كند به شدت اعتراض مى‏كنند و با تندى مى‏خواهند اين مطلب را ياد او دهند در حالى كه خودشان هنوز نفهميده اين عمل مستحب است، حتى اگر واجب هم بود، اين طرزِ ارشاد نيست!
  9. تعجب نكنيد كه عملى را نمى‏دانند، مستحب است و واجب مى‏پندارند، براى نمونه دست بالا بردن براى تكبيرة الاحرام مستحب است ولى الان بطورى عادت شده كه اگر كسى فقط بگويد (اللّه اكبر) و دست را تا نزديك گوشش بالا نبرد، مى‏گويند نمازت باطل است و غير اين مستحب از مستحبات ديگر كه فكر مى‏كنند واجب است.
  10. يكى از خانمها روزى مى‏گفت: زن جوانى كه تازه ازدواج كرده بود، در ماه رمضان به مسجد آمده بود و احكام نماز جماعت را درست نمى‏دانست، و اشتباهى كرد و خودش گفته بود پس از مدتى طولانى، براى اولين بار به مسجد آمده، بعد از نماز، پيرزنى كه بى‏سواد بود و ادعاى تدين مى‏كرد، به او پرخاش كرد و گفت: چگونه زنى به سن و سال تو نبايد نمازش را درست بخواند و همين‏گونه صحبت كردن پيرزن با او موجب شد كه از مسجد برود و ديگر در آن مسجد ديده نشد. ما واقعاً مسؤوليم و بايد در آخرت جوابگو باشيم، اگر از ما روز قيامت بپرسند چه كسى به شما گفته بود اين‏گونه امر به معروف  كنيد چه داريم بگوئيم.
  11. يك بار خودم شاهد بودم كه جوانى دعائى مى‏خواند و آخر آن‏ «برحمتك يا ارحم الراحمين» نبود و او گفت يك وقت پيرمردى بلند شد و گفت آخر اين دعا «برحمتك يا ارحم الراحمين» ندارد اگر غريبه‏اى بيايد و بشنود اين طورى مى‏خوانى، مى‏گويد افرادى كه در اين مسجد مى‏آيند سواد ندارند، امام جماعت مسجد سواد ندارد كه به تو تذكر دهد، تو كه دقيق دعا را نمى‏توانى بخوانى نخوان، آن قدر بد برخورد كرد كه خدا مى‏داند، من شرمنده شدم
  12. و گفتم اين جوان كه شايد 15 سال، هم نداشت عوض اين كه از او تقدير شود، اين‏گونه با او برخود مى‏شود در حالى كه اگر هم اشتباه كرده بود بايد درست تذكر به او داده مى‏شد.
  13. چقدر بايد زحمت كشيده شود تا جوانى به مسجد كشيده شود و ما اين‏گونه به راحتى آنها را از دست مى‏دهيم، بسيارى از مسجد راندگان و كسانى كه به مكتبهاى الحادى روى آوردند، به واسطه همين برخوردها و اين به اصطلاح مسلمانهائى‏ بوده كه اين چنين سخن گفتند، آنهائى كه شروط دعوت را نمى‏دانستند.
  14. ما اگر خود را پيرو ائمه (عليهم السلام) و امام حسن و امام حسين (عليهما السلام) مى‏دانيم چرا به چگونگى دعوت به حق و كيفيت برخورد و سخن آنها توجه و اقتدا نمى‏كنيم، مگر همين دو بزرگوار در سن كوچكى نبودند كه وقتى مشاهده كردند پيرمردى وضوى اشتباه مى‏گيرد نزد او رفتند و گفتند شما مسن‏تر از ما هستيد، ببينيد كدام يك از ما بهتر وضو مى‏گيريم و شما قضاوت كنيد، وقتى وضو گرفتند، پيرمرد اختلافى مشاهده نكرد و گفت متوجه اشتباه خود شدم شما هر دو بسيار خوب وضو گرفتيد و مى‏خواستيد مرا آگاه كنيد و از اين برخورد كه دو كودك با او كردند، بسيار سپاسگزارى كرد،
  15. حال اگر آن دو بزرگوار مى‏خواستند با تندى و سرزنش كردن به او وضو گرفتن ياد دهند، شايد امكان نداشت از اين طريق هدايت شود و او اينگونه مطلب را بپذيرد خصوصاً افراد مسن كه عمرى اين‏گونه وضو گرفته‏اند و عمرى به اشتباه رفته‏اند، تا بشود مى‏خواهند سعى كنند، عمل خد را تصحيح كنند، تا نمازهاى آنها صحيح شود.
  16. در قرآن نيز خوانديم اگر پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) مى‏خواستند با تندى و غلظت با مردم‏

برخورد كنند، مردم از گرد او پراكنده مى‏شدند، گرچه سخن حق باشد ولى كيفيت بيان و تبيين مطلب بسيار در پذيرش آن مؤثر است، نرم سخنى مايه جذب و انعطاف افراد است و اين روش در برخورد ائمه (عليهم السلام) نيز بسيار مشاهده شد تاريخ نمايانگر آن است.

در فراز قبل نيز گذشت كه در صفات رسول الله (صلى الله عليه و آله) فرموده‏اند، آن حضرت تندخود و خشن و فريادزن نبوده است.

متاب اى پارسا روى از گنهكار

 

به بخشايندگى در وى نظر كن‏

اگر من ناجوانمردم به كردار

 

تو بر من چون جوانمردان گذر كن‏

   

 

بايد سعى كنيم اين‏گونه برخورد نرم را در امر به معروف  و نهى از منكر مراعات كنيم كه تندگوئى و تندخوئى چيزى جز لجاجت طرف مقابل را به همراه ندارد.

واعظ، اگر چه امر به معروف  واجب است‏

 

طورى بكن كه قلب گنهكار نشكند

   
  1. مرحوم خوئى در شرح خود ذيل همين فراز از كتاب نفيس كافى نقل مى‏كند كه امام صادق (عليه السلام) فرمودند، اميرالمؤمنين (عليه السلام) بسيار مى‏فرمودند: « لَيَجْتَمِعُ فى قلبِكَ الافتَقار الىَ النّاس و الاستغناء عنهم فيكون افتقارك اليهم فى لين كلامِك و حسن بشرك و يكون استغناؤك عنهم فى نزاهة عرضك و بقاء عزِّك»:

«بايد در دل تو نياز به مردم و بى‏نيازى از آنها پيدا گردد پس نياز تو به آنها در نرمى زبان و خوش‏روئى باشد و بى‏نيازى تو از آنها در حفظ آبرو و نگهدارى عزّت تو باشد».[4]

  1. عاليترين دستور معاشرت و برخورد با مردم را على (عليه السلام) بيان كرده است و حاصل آن اين است كه: انسان بايد در دل دو عقيده داشته باشد: يكى آنكه درمعاشرت به همنوع محتاج است زيرا طبعاً اجتماعى آفريده شد و در بقاء خود به آنهااحتياج دارد پس لازم است نرم گفتار و خوش برخورد باشد،
  2. ديگر آنكه محتاج به نيازمند به آنها نيست و بايد به خود اعتماد كند و خدا را روزى دهنده بندگان داند. پس نبايد تملق و چاپلوسى كند و خود را پيش مردم خوار و زبور نمايد؛ بلكه در عين خوشروئى و شيرين‏سخنى عزت نفس و مناعت طبع خويش را بايد حفظ كند. اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج‏2، ص: 4
  3. دستوراتى كه اسلام براى سخن گفتن دارد، اشاره كنيم:
  4. درکلمه مجید 485 مرتبه قال آمده.. آداب‏ سخن‏ گفتن.را ما باید از قرآن یاد بگیریم
  5. آداب‏ و شيوه بيان سخن‏ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ‏ (الرّحمن، 4) به او بيان آموخت. قدرت بيان و سخن گفتن، هديه الهى به انسان است و قرآن براى شيوه بيان دستوراتى داده است،
  6. با مردم سخنى نرم بگو.- وَ إِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَآءَ رَحْمَةٍ مّن رَّبّكَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلًا مَّيْسُوراً.. و اگر به انتظار رحمتى از پروردگارت كه به آن اميدوارى، از آنان اعراض مى‏كنى، پس با آنان سخنى نرم بگو. (اسراء، 28
  7. قرآن درباره‏ى چگونگى سخن گفتن با مردم، دستورهايى دارد، از جمله:
  8. سخنى نرم. گفتار بايد قابل عمل باشد. «قَولًا مَيسوراً»
  9. سخنى ملايم. «قولًا لَيّناً» گفتار بايد نرم باشد و مهربانانه باشد. «قولًا ليّناً»  
  10. سخنى آسان. «قولًا كريماً» گفتار باید كريمانه و بزرگوارانه باشد. «قولًا كريماً»
  11. سخنى استوار. «قولًا سَديداً» مستدل و محكم باشد. «قولًا سديداً»  
  12. سخنى معروف . «قولًا معروف اً» پسنديده و به اندازه باشد. «قولًا معروف اً»  
  13. سخنى رسا.«قولًا بَليغاً» گفتار بايد شيوا و رسا و واضح وشفاف باشد. «قولًا بليغاً»
  14. زيبا، نيكو و مطلوب باشد. «قولوا للناس حسناً»
  15. بهترين‏ها گفته شود. «يقولوا الّتى هى احسن»
  16. حتّى مجادلات و گفتگوهاى انتقادى، به بهترين وجه باشد. در گفتار بهترين مطلب و شيوه را انتخاب كنيم. «جادلهم بالّتى هى احسن»
  17. 1- گفتار بايد همراه با كردار باشد وگرنه قابل سرزنش است. «لِمَ تَقولون مالا تَفعلون»
  18. 2- گفتار بايد همراه باتحقيق باشد. (هدهد به سليمان عليه السلام گفت: خبرى قطعى و تحقيق شده آورده‏ام) «بِنَباءٍ يَقين»
  19. 3- گفتار بايستى دل پسند باشد. «الطّيّب مِن القَول»
  20. با همه اقشار خوب سخن بگوييم، نه تنها با افراد و گروه‏هاى خاص. «قولوا للنّاس حُسناً»

 «يقولوا الّتى هىَ احسن»

  1. در گفتار هيچ گونه لغو و باطلى در كار نباشد. «اجتَنِبوا قَول الزّور»  و «عن اللَّغو مُعرضون»
  2. خداوند در سوره آل عمران درباره نرم خويى پيامبر سخن‏ گفته و مى‏فرمايد: اگر تند خو و سخت دل بودى مردم از اطرافت پراكنده مى‏شدند.
  3. نسبت به پدر و مادر سخن‏ تند نگوييم. پدر ومادرپس از توحيد مطرحند، انگيزه‏ى دعوت فرزندان به توحيد در آنان زنده مى‏شود. «قَضى‏ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»
  4. در شيوه‏ى تبليغ گاه مى‏بايست براى تكان دادن افكار عمومى و ايجاد لرزه بر اندام مرده‏ى جامعه، دست به كار تازه‏اى زد. چنانچه موسى عليه السلام آن برخورد تند را با جانشين معصوم خويش انجام داد و يا حضرت على عليه السلام در هنگام خطبه خواندن سيلى محكمى به صورت خود زدند، تا مردم را توجّه دهند

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید