امیر المومنین – نهج البلاغه – متقین -101- صدايش به قهقه بلند نمى‏شود «و ان ضحك لم يعل صوته»

  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. امیر المومنین – نهج البلاغه – متقین -101- صدايش به قهقه بلند نمى‏شود «و ان ضحك لم يعل صوته»
  4. ترجمه: پرهيزگار ‏‏ اگر بخندد، صداى خنده‏‏ او بلند نمى‏شود.***
  5. شرح: اين خصلت نشانه وقار دارنده آن است، لبخند، خنده‏‏ بزرگان است، حتى بعضى موقع خنديدن دندانهايشان آشكار نمى‏شود.
  6. آنها كه اعتقاد به مبدأ و معاد دارند و از عاقبت اعمال خود باخبرند، محزونند و اين حزن مانع از خنده‏‏ نامعقول آنها است و در حد حُسن اخلاق و معاشرت و خوشروئى، لبخند زنند، آنها كه نه اعتقادى دارند و نه به عاقبت خود مى‏انديشند، از حزن در قلب آنها خبرى نيست و از اين روى فكر مى‏كنند در آسايش هستند، در حالى كه توهّمى بيش نيست!
  7. رسول خدا (صلى الله عليه وآله)‏ هيچ وقت صداى خنده‏‏‏اش بلند نمى‏شد و تنها تبسّم‏‏ مى‏كردند. و گويا همه انبياء (عليهم السلام) چنين بوده‏اند. در جريان حضرت سليمان (عليه السلام)‏ با مورچه در قرآن آمده كه حضرت سليمان (عليه السلام)‏ خنده‏‏‏اى تبسّم‏‏‏گونه كردند: فَتبسّم‏‏ ضاحِكاً مِنْ قَوْلِها[1] و اين روش انبياء نشانه وقار و توجه آنها به عالم ديگر بود.
  8. روزى نبى گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله)‏ از كنار عده‏اى از جوانهاى انصار عبور كردند و آنها با يكديگر گرم صحبت بودند و صداى قهقهه و خنده‏‏‏هايشان بلند بود حضرت‏ فرمودند: «اى گروهى كه چنين مى‏كنيد، چه كسى از شما آرزويش فريبش داده و بواسطه اين آرزو در عمل كوتاهى كرده (اين چنين شخصى) بايد از آنچه در قبرها است و آنچه در آنها مى‏گذرد آگاهى و اطلاع يابد و از حشر و نشر عبرت گيرد و ياد كنيد مرگ را كه نابود كننده لذات است».[2]
  9. در جاى ديگر فرمودند: «لو تعلمون ما اعلم لضحكتم قليلا و ليبكوا كثيراً»: «اگر مى‏دانستيد آنچه را كه من مى‏دانم، كم مى‏خنديديد، و بسيار مى‏گريستند».[3]
  10. رسول گرامى (صلى الله عليه و آله)‏ به جبرئيل فرمودند: «چرا هرگز ميكائيل را خندان نديده‏ام؟ گفت‏ : «ما ضحك ميكائيل مُنْذُ خُلِقَتِ النار»: «ميكائيل از وقتى آتش خلق شده نخنديد».[4]
  11. امام باقر (عليه السلام)‏ مى‏فرمايند: حضرت داود (عليه السلام)‏ به سليمان (عليه السلام)‏ (فرزندش) فرمود : «يا بُنَىّ ايّاك و كثرةَ الضحك فَانّ كثرة الضحك تترك العبد حق ‏‏‏‏ ‏‏يراً يوم القيامة»: «اى فرزندم بپرهيز از خنده‏‏ زيادى، زيرا زيادى خنده‏‏ بنده را در روز قيامت حق ‏‏‏‏ ‏‏ير دست مى‏كند».[5]
  12. آرى از قهقهه بپرهيزيد كه از شيطان است‏ (القهقهة من الشيطان)[6] و حتى در روايت از امام باقر (عليه السلام)‏ آمده كه هرگاه قهقهه زديد بعد از آن بگوئيد: «اللهم لا تَمقتنى» «خدايا مرا مورد غضب خود قرار مده»[7]
  13. و اين روايت به خوبى نشان مى‏دهد كه خنده‏‏ بلند انسان را در معرض غضب خداوند رحمان قرار مى‏دهد.
  14. پس هرگاه خواستيد خنده‏‏ كنيد، تبسّم‏‏ نمائيد كه بهترين خنده‏‏، تبسّم‏‏ است. (خَيْرُ الضِّحْكِ التبسّم‏‏).[8]
  15. و همين، خنده‏‏ مؤمن است.[9] نه فقط در حال شنيدنِ گفتارى خنده‏‏‏آور تبسّم‏‏ كنيد، بلكه در همه حال تبسّم‏‏ را بر چهره خود آشكار كنيد، خصوصاً در برخوردها و سخن‏‏ گفتن‏ها، در روايت است كه رسول گرامى (صلى الله عليه و آله)‏ وقتى سخن‏‏ مى‏فرمود: تبسم مى‏كرد[10] و نيز در روايت است كسى كه در برابر صورت برادرش متبسّم‏‏ باشد، براى او حسنه است‏ (مَنْ تبسّم‏‏ فى وَجه اخيه كانَتْ له حَسَنَة)[11]
  16. در روايت آمده، رسول اكرم (صلى الله عليه وآله)‏ وقتى خندان مى‏شدند، چشمهاى مباركش تنگ مى‏شد. و همه خنده‏‏ او تبسّم‏‏ بود، به طورى كه دندانهاى حضرت از سفيدى مانند تكه ابرى كه آماده باران ريختن است آشكار مى‏شد.[12]

عواقب زياد خنديدن‏

  1. در روايات به تعدادى از آنها اشاره شده كه از آن جمله: موجب حق ‏‏‏‏ ‏‏ارت انسان در قيامت مى‏شود و اين مطلب در حديث امام باقر (عليه السلام)‏ گذشت كه فرمودند: «كَثْرَةُ الضّحكِ تَتْركُ العَبد حق ‏‏‏‏ ‏‏يراً يومَ القيامة».[13]
  2. موجب مرگ قلب مى‏شود، رسول گرامى (صلى الله عليه و آله)‏ فرمودند: «ايّاك وَ كَثْرَةَ الضّحكِ‏ فانّه يُميتُ القلب»:
  3. «از خنده‏‏ زيادى‏ بپرهيزيد كه قلب را مى‏ميراند».[14]
  4. مولى على (عليه السلام) نيز فرمودند:«كَثُرَ ضِحْكُه مات قَلبُه»: «كسى كه خنده‏‏‏اش زياد شود، قلبش مرده است».[15]
  5. موجب محو ايمان مى‏شود رسول گرامى (صلى الله عليه و آله)‏: «كَثْرَةُ الضِّحَكِ يَمحُو الايمان»: «خنده‏‏ زياد ايمان را محو مى‏كند».[16]
  6. موجب از بين رفتن هيبت و وقار انسان مى‏شود. مولى على (عليه السلام)‏ مى‏فرمايند: «مَنْ كَثُرَ ضِحْكُه ذَهَبَتْ هِيْبَتُه»:
  7. «كسى كه خنده‏‏ او زياد شود، هيبت و ابهّت او مى‏رود».[17] در جاى ديگر مى‏فرمايند: «كثرة ضحك الرجل تُفْسِد وَقارَه»: «زيادى خنده‏‏ مرد، وقار او را فاسد مى‏كند».
  8. خنده‏‏ زياد موجب وحشت همنشين و زشت كردن رهبر و رئيس مى‏شود: امام متقيان على (عليه السلام)‏ مى‏فرمايند:

«كثرة الضحك يوحش الجليس و يَشين الرئيس»: خنده‏‏ زيادى اعتماد دوست و همنشين انسان را نسبت به انسان كم و موجب وحشت او در همنشينى مى‏شود»، زيرا زياد خنديدن مناسب انسان عاقل و متين نيست و موجب بى وقارى رهبر مى‏گردد.

  1. خنده‏‏ مستانه موجب گريه در قيامت و گريه بر گناه مايه سرور و خنده‏‏ در قيامت است. امام صادق (عليه السلام)‏ فرمودند: «كم ممّن اكثر ضحكه لاعبا يكثر يوم القيامة بكاؤه و كم ممّن اكثر بكائه على ذنبه خائفا يكثر يوم القيامه فى الجنَّة سروره و ضحكه»: «چه بسيار از كسانى كه خنده‏‏ را از روى بازى و شوخى زياد كردند و روز قيامت گريه آنها زياد است و چه بسيار از كسانى كه گريه بر گناهشان را ازروى ترس از مقام خداوندى زياد كردند و در روز قيامت در بهشت، سرور و خنده‏‏ آنها زياد مى‏شود».[18]
  2. آرى از خنده‏‏ مستانه و قهقهه بپرهيزيد، و بالاتر از اين خود شما نيز سخن‏‏ى نگوئيد و كارى نكنيد كه ديگران اين‏گونه بخندند به اصطلاح خود را دلقك بى‏خبران نكنيد!
  3. رسول گرامى (صلى الله عليه وآله) فرمودند: «انّ الرجلَ لَيَتَكّلمُ بالكلمة فى المَجْلس ليَضْحَكَهم بها فَيهوى فى جَهَنَّم ما بين السماء و الارض»:
  4. «مردى در مجلسى به كلمه‏اى تكلم مى‏كند، تا حاضرين را با آن كلمه بخنداند ولى خودش در جهنم ميان آسمان و زمين رها مى‏شود».[19]
  5. در جاى ديگر فرمودند: «واى بر كسى كه سخن‏‏ مى‏گويد و دروغ مى‏گويد، تا عده‏اى را بخنداند، واى بر او واى بر او!»[20]
  6. مولى على (عليه السلام) مى‏فرمايند: «ايّاكَ انْ تَذْكُرَ مِنَ الكَلامِ ما كانَ مُضْحكاً و ان حكيتَ ذلك عن غيرك»:

«بپرهيز از ذكر كردن كلامى كه خنده‏‏‏آور باشد، گرچه از ديگرى آن را حكايت كنى!»[21]

  1. امام صادق (عليه السلام) نقل مى‏كنند، در مدينه (در زمان امام سجاد (عليه السلام)‏ مردى بود ياوه‏گو كه كار او خنداندن مردم بود.
  2. امام سجاد (عليه السلام)‏ فرمودند: اين مرد مرا خسته كرده كه به او بخندم، روزى آن حضرت با غلامان عبور مى‏كردند و اين مرد آمد و عباى حضرت را از پشت سر برداشت و رفت، حضرت ملتفت نشدند، ولى غلامان ملتفت شده و او را دنبال كرده و عباء را از او گرفته و نزد حضرت آوردند، حضرت فرمودند اين كه بود، گفتند: اين مرد ياوه‏گو و مزاح كننده‏اى است كه مردم را مى‏خنداند، فرمودند به او بگوئيد: «انّ‏ لِلّه يوماً يَخْسُرُ فيه المُبْطِلُون»: «براى خداوند روزى است كه افراد ياوه‏گو در آن روز در خسران و زيانند!»[22]
  3. مولى على (عليه السلام)‏ در جمله بسيار جالبى مى‏فرمايند: «وَقِّرُوا انْفُسَكِم عَنِ الفُكاهات و مَضاحِكِ الحكايات و محالّ التُّرَّهات»: «وقار خود را نسبت به فكاهيات و حكايات خنده‏‏‏آور و محلهائى كه سخن‏‏ان باطل‏‏ گفته مى‏شود حفظ ‏‏ كنيد»[23] و با زياده‏روى در اينها شخصيت خود را خدشه‏دار مگردانيد.
  4. مرحوم الهى، در ذيل اين فراز «و ان ضحك لم يعل صوته»چنين مى‏سرايد:

وگر خندد چو گل خندد در اين باغ‏

 

نه آشوب افكند در باغ چون زاغ‏

  1. غنچه لب گشايد در تبسّم‏‏‏
 

كه آرد بلبلان را در ترنّم‏

كه لبخند نهان خوش چون ربا بست‏

 

چو خنده‏‏ صبحدم كز آفتابست‏

  1. لب خندان خوش است اما نه چندان‏
 

گل از خنده‏‏ خزان گرد ببستان‏

بخند اى نازنين ليك بينديش‏

 

كه لبخند فزون دل را كند ريش‏

ببين در قهقهه كبك خرامان‏

 

كه چشم باز بر وى گشت خندان‏

   

 

  1. حكايت‏

شنيدم طرفه كبك كوهسارى‏

 

خرامان بود چون زيبا نگارى‏

به خنده‏‏ كوه را رقصان همى خواست‏

 

نشاطش مى‏فزود و غصّه مى‏كاست‏

  1. به دشت از قهقهه آن كبك دلشاد
 

ز بالا، شاهبازى ديده بگشاد

گرفت آن كبك خندان را به چنگال‏

 

ز بهر طعمه بشكستش پر و بال‏

مبادا ناگهان باز شكارى‏

 

كند بازى به كبك كوهسارى‏

  1. در اين محفل تو چون شمع اى خردمند
 

به جان سوز و به لب آهسته مى‏خند

كه مى‏ترسم ز لبخند فزونت‏

 

فلك چون غنچه سازد غرق خونت‏

  1. اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج‏2، ص: 583
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 

[1] . سوره نمل، آيه 19 ..

[2] . بحار الانوار، جلد 76، صفحه 59.

[3] . تفسير نور الثقلين، جلد 2، صفحه 249.

[4] . تنبيه الخواطر، صفحه 54.

[5] . بحار الانوار، جلد 71، صفحه 277- جلد 76، صفحه 58( در اين مجلّد بحار« فقيراً يوم القيامه» آمده است).

[6] . وسائل، جلد 8، صفحه 479( از امام صادق( عليه السلام) است).

[7] . وسائل، جلد 8، صفحه 479 ..

[8] . غررالحكم.

[9] . غررالحكم،( ضحك المؤمن تبسّم‏‏).

[10] . بحار الانوار، جلد 16، ص 298.

[11] . بحار الانوار، جلد 74، صفحه 298- كافى، جلد 2، صفحه 206( به همين مضمون با اضافه‏اى از امام صادق( عليه السلام) در وسائل، جلد 11، صفحه 569 آمده است).

[12] . بحار الانوار، جلد 16، صفحه 298.

[13] . بحار الانوار، جلد 71، صفحه 277 ..

[14] . بحار الانوار، جلد 76، صفحه 59.

[15] . غررالحكم.

[16] . بحار الانوار، جلد 14، صفحه 249- جلد 76، صفحه 60.

[17] . بحار الانوار، جلد 77، صفحه 285.

[18] . بحار الانوار، جلد 76، صفحه 59( در شرح نهج البلاغه خوئى ذيل همين فراز با تفاوتى نقل شده است).

[19] . بحار الانوار، جلد 77، صفحه 88.

[20] . همان مدرك.

[21] . بحار الانوار، جلد 76، صفحه 60- شرح ابن ابى الحديد، جلد 16، صفحه 121 ..

[22] . تنبيه الخواطر، جلد 4، صفحه 537.

[23] . غررالحكم( روايات ديگرنيز درباره ضحك در ميزان الحكمه، باب« ضحك»، جلد 5، صفحه 479 تا 486 آورده شده، مى‏توانيد مراجعه نمائيد) ..

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید