مجلس شانزدهم -2- : السلام علیک و على الارواح التى حلت بفنائک در آیه دیگر میفرماید: الله یتوفى الانفس حین موتها

سم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

  1. مجلس شانزدهم -2- : السلام علیک و على الارواح التى حلت بفنائک
  2. در آیه دیگر میفرماید: الله یتوفى الانفس حین موتها و التى لم تمت فى منامها فنمسیک التى علیها الموت و یرسل الاخرى الى اجل مسمى ان فى ذلک الایات لقوم یتفکرون .
  3. یعنى خداست که وقت مرگ ارواح خلق را میگیرد و آنرا که هنوز مرگش فرا نرسیده نیز در حال خواب روحش را قبض میکند سپس ‍ آنرا که حکم بمرگش کرده جانش را نگاه میدارد و آنرا که نکرده به بدنش میفرستد تا وقت معین مرگ ، در این کار نیز ادله قدرت الهى براى متفکران پدیدار است .
  4. در بحار از  امام صادق ( علیه السلام ) نقل میکند که خداوند روح  مؤ منین را پس از گرفتن در بهشت جاى دهد بصورتیکه در دنیا بودند میخورند و مینوشند اگر کسى بر آنها وارد شود آنها را به همان صورت دنیایى که داشتند مى شناسند.
  5. و نیز از  امام صادق ( علیه السلام ) روایت میکند که فرمود: مؤ منین وقتیکه خوابیدند خداوند روح  آنان را بالا میبرد، روحیرا که مردانش حکم شده و اجلش رسیده در بهشت جاى میدهد و اگر اجلش باقى باشد به ابدان برگرداند، و نیز سؤ ال شد که ارواح یکدیگر را ملاقات میکنند؟ فرمود: بلى با هم انس میگریند و از یکدیگر پرسش میکنند.
  6. داستان ملامهدى عراقى در وادى السلام : در وادى السلام عراقى ، از جانب ملامهدى عراقى نقل میکند که وقتى در نجف اشرف قحطى شدیدى واقع شد که بر من و عیال و اطفالم بسیار سخت میگذشت .
  7. روزى براى زیارت اهل قبور و دفع هم و غم به وادى السلام رفتم ناگاه در حالت بیدارى دیدم که جماعتى جنازه اى را به وادى السلام آوردند، دیدم جنازه را در باغ وسیعى که بزبان توصیف آنرا نتوان نمود داخل نمودند، بعد او را در قصر عالى داخل کردند که از همه چیز تمام بود،
  8. منهم عقب او داخل آن قصر شدم دیدم جوانى بزى سلاطین بالاى کرسى مرصعى نشسته چون نظرش بر من افتاد سلام کرد و مرا به اسم صدا کرد و بسوى خود دعوت نمود و بجهت تعظیم من از جاى خود حرکت نمود، دست مرا گرفته پهلوى خود نشانید گفت شما مرا نمى شناسید من صاحب آن جنازه هستم که الان او را داخل وادى السلام نمودند، اسم من فلان و از فلان بلد هستم و این جماعت که با من بودند ملائکه نقاله میباشند که مرا از بلدم به این بهشت برزخ آوردند.
  9. چون این سخنان را از او شنیدم حزن و المم برطرف شد و میل بگردش نمودن در باغ را نمودم ناگاه دیدم و مادرم و بعضى از حامم در میان قصور نشسته اند و با سرور و فرح از من استقبال نمودند و از حال بعضى از ارحام سئوال کردند و من در بین جواب دادن از فقر و گرسنگى اطفالم براى آنان ذکر کردم
  10.  آنگاه پدرم به اطاقى که در آن برنج بود اشاره کرد، بمن گفت هر چه میخواهى از این برنجها بردار، من خشنود شدم و عبایم را پهن کرده آنرا پر از برنج کرد و به نجف اشرف آمد و آن منظره از نظرم محو شد تا مدتى طولانى با آن برنج زندگانى میکردیم و تمام نمیشد، آخرالامر عیالم مرا مجبور کرد تا قصه برنج را بگویم من هم براى او قصه را نقل کردم ولى چون بسراغ برنج رفتیم دیگر آنرا ندیدیم و تمام آنها از بین رفت .
  11.  از این بحث نتیجه میگیریم که روح  ، جسم لطیفى است که پس از مرگ از بین نمیرود و در قالب مثالى بدن میباشد یا متنعم است یا معذب گر چه بدن خاک و پوسیده شده و از بین میرود ولى روح  و قالب مثالى باقى خواهد بود تا روز قیامت که به همان بدن پوسیده متصل شده به قیامت خواهد آمد.
  12.  احتمالاتیکه در معنى حلت بفنائک میرود: حلول رحل محل فرود آمدن است ، فناء به کسر فاء، بر وزن کساء بمعنى گشادگى در اطراف خانه است که مردم و شتران در آنجا استراحت میکنند و به اصطلاح قدیم فضاى جلوى خانه هاى بزرگ که ((جلوخان )) میگفتند! ناخه که از باب افعال از اجوف واوى است فر و خوابانیدن شتر است . رحل جاى گذاردن لباس و اسبابست ، در معنى    اینعبارت چند احتمال داده میشود:
  13.  احتمال اول : اینکه مراد از این ارواح ملائکه اطراف قبر آنحضرت هستند که رحل اقامت خود را بر در خانه آنحضرت انداخته و شب و روز بر آنحضرت گریان میباشند.
  14.  امام صادق ( علیه السلام ) فرمود که حقتعالى بقبر آنحضرت چهار هزار ملک غبارآلوده و پریشان حال موکل فرمود که تا روز قیامت بر آنحضرت گریه میکنند و هر کس آنحضرت را عارفا بحقه زیارت کند این ملائکه او را مشایعت میکنند تا آنکه آن زائر را به وطنش برسانند و اگر مریض گردد و هر صبح و شامى به عیادت او میروند و اگر بمیرد بجنازه او حاضر شوند تا روز قیامت براى او استغفار کنند.
  15.  در روایت دیگرى که ((دربندى )) در ((اسراراشهاده )) نقل میکند حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود: هفتاد هزار ملک موکل قبر  حسین  ( علیه السلام ) هستند که همه آنها متغیر و گردآلوده از روزیکه آنحضرت شهید شده تا روز قیام حضرت قائم ((عج )) بر آنحضرت صلوات میفرستد و زوار آنحضرت را دعا میکنند و میگویند پروردگارا اینها زائر  حسینند بر ایشان احسان نما.
  16.  در خبر ((ابن تغلب )) از حضرت صادق ( علیه السلام ) است که چهار هزار ملک روز عاشورا نازل شده تا یارى حضرت  حسین  ( علیه السلام ) را بنمایند حضرت بآنها اذن نداده مراجعت کردند تا تکلیف خود را بدانند، دوباره نازل شدند دیدند حضرت  حسین  بدرجه شهادت رسیده ، پس ایشان گردآلوده نزد قبر آنحضرت هستند و گریه بر او میکنند تا روز قیامت
  17.  و رئیس آنها ملکى است منصور نام و هیچ زائرى آنحضرت را زیارت نمیکند مگر آنکه آن ملائکه او را استقبال میکنند و چون وداع آنحضرت را نمود و او را مشایعت میکنند و چون وداع آنحضرت را نمود او را مشایعت میکنند و چون مریض شود عیادت او کنند و چون بمیرد نماز بر او بخوانند و طلب مغفرت بجهت او نمایند.

  18. احتمال دوم آنکه مراد از ارواح ، دوستان و محبین آنحضرت از مؤ منین و مومنات باشد مراد از فناء و رحل خطیرة القدس و محل قرب و محفل ملکوت که بزم انس آنجناب است باشد و مسلما شهدا کربلا در مرتبه اول ایندسته واقع خواهند بود.

  19. در روایات بسیارى آمده که در روز قیامت براى آنحضرت مجلسى در زیر سایه عرش میباشد که مخصوص آنحضرتست و گریه کنندگان و زیارت کنندگان در آنمجلس جمع میشوند که در حالت امن و خاطرجمعى باشند و بحدیث آنحضرت استیناس و اشتغال میورزند و در آن حین که در خدمت آنحضرت مشغول صحبت هستند از بهشت از اوج آنها رسول اللهى میفرستند که ما مشتاق شمائیم نزد ما بیائید، آنها از رفتن اباء و امتناع مینمایند و گفتگو و صحبت  حسین  ( علیه السلام ) را اختیار میکنند و لذت مجلس آنحضرت را بر لذت حوران بهشتى مقدم میدارند.
  20.  زائران و گریه کنندگان حضرت  حسین  در بهشت همسایه آنحضرت خواهند بود
    ابن عباس روایتى نقل میکند که در ذیل آن دارد که وقتى حضرت  حسین  ( علیه السلام ) جزاى زائران و گریه کنندگان را از جد و پدر و مادر شنید عرض کرد اى جد برزگوار بحق خدا و بحق تو قسم تا آنها داخل بهشت نشوند من وارد نشوم و از خدا میخواهم که در آخرت قصور آنها را پهلوى قصر من قرار دهد.

  21. این روایت مورد اشکال شده که چگونه ممکن است تمام گریه کنندگان و زائرین آنحضرت در بهشت همجوار آنحضرت باشند؟ جوابش اینست که ما بهشت را چون بدنیا قیاس میکنیم این اشکال پیش میآید ولى حقتعالى بقدرى خانه آنحضرت را وسیع قرار میدهد که همه زائرین و گریه کنندگان همسایه او را باشند.

  22. و جواب دیگر اینکه آنحضرت بقدرى قصور متعده دارد که جز خدا نداند.
    در کافى خبرى نقل میکند که پیغمبر به امیرالمؤ منین ( علیه السلام ) فرمود: خدا آنقدر ازرا میداند که عقل و اوهام خلق به آن نرسد و بآن احاطه ننماید، هزار و هفتصد را در مثل خود ضرب میکند. 2890000 1700*1700 و حاصلضرب را در مثل خود یعنى 8343100000000=2890000*2890000 و همچنین ضرب مینماید این عدد را در مثل خود و حاصل او را در مثل خود و همچنین تا هزار مرتبه پس آن عدد حاصل را ضرب میکند در مثل خود و همچنین حاصلضرب را در مثل خود تا هزار مرتبه دیگر، پس آخر عددیکه ازین ضربها حاصل شود عدد قصرهائیست که حقتعالى بتو عنایت فرماید.
  23.  پس اى خواننده عزیز به حسییى فکر کن که هر چه داشت در راه خدا داد و یک طفل شیرخواره هم براى خود باقى نگذاشت ، خدا باو چه خواهد داد، پس اگر بگویند زائرین و گریه کنندگان بر  حسین  ( علیه السلام ) در بهشت همسایه آنحضرت خواهند بود استعباد مکن و بدان که واقعا همجوار آنحضرت خواهند بود.
  24.  بقدرى مقام زائرین و گریه کنندگان بر  حسین  ( علیه السلام ) بلند است که  امام صادق ( علیه السلام ) در دعاى سجده میفرمود: الهم اغفرلى و لاخوانى و زوار قبرال حسین  الذین انفقوا اموالهم اللهم فارحم تلک الوجوه التى غیرتها الشمس و تلک الوجوه التى تتقلب على قبر ابى عبدالله . آن صورتهایى که بر قبر  حسین  مالیده میشود و ارحم تلک الاغین الاتى جرت دموعها رحمة لنا و ارحم تلک القلوب التى جزعت و احترقت لنا و ارحم الصرخة التى کانت لنا .
  25.  احتمال سوم آنکه مراد از ارواح همان اصحاب و خویشان آنحضرت باشند که در کربلا بدرجه رفیع شهادت نایل شدند همانطور که در احتمال دوم گفتیم که دوستان و محبین آنحضرت با او میباشد مسلما شهداء کربلا مقام قربشان بانحضرت از دیگران بیشتر است و بنابراین فناء و رحل بهشت و محل قرب در محفل ملکوت که بزم انس آنجناب است خواهد بود.
  26.  ممکن است مراد از ارواح همان اجساد طیبه شهداء کربلا باشد زیرا روح  به جسد هم گفته شده و قرآن هم میفرماید: و لا تحسبن الذین قتلو فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون .(آل عمران 169)
  27.  و مراد از فناء و رحل همان قبر و حایر است که شیخ مفید در ارشاد میفرماید که ما شک نداریم که اصحاب آنحضرت از حایر بیرون نیستند اگر چه خصوصیات قبور آنها را ندانیم و قبر حضرت عباس اگر چه دور است ولى داخل در فناء و رحل سیدالشهداء است .
  28. یاران و اقوام آن حضرت : مورخین و محدثین تعداد اقوام و یاران آنحضرت را که در کربلا شهید شدند مختلف ذکر کرده اند در شفاءالصدر مینویسد: مشهور بین مورخین که شیخ مفید در کتاب ارشاد فرموده و ابن اثیر در کامل 72 نفر بودند، 32 نفر سواره ، 40 نفر پیاده .
  29. در عقدالفرید، 72 نفر، در فصول المهمه 78 نفر و در بحار از محمدبن ابیطالب نقل کرده که عدد سرها 78 بودهه و از عبارت کشى در ترجمه حبیب چنان ظاهر میشود که 70 مرد بوده اند.
  30.  سید بن طاووس در اقبال زیاراتى از ناحیه مقدسه نقل میکند که اسامى شهدا و قتله آنها در آن زیارت ذکر شده که جمع آنها 82 نفر میشود. از تمام این عده 19 نفر کسانى بودند که در مکه بحضرت سیدالشهداء ( علیه السلام ) ملحق شدند و 21 نفر در بین راه مکه و کربلا بآنحضرت ملحق شدند و ما بقى در کربلا به لشکر آنحضرت ملحق گردیدند که بیشتر آنها در شب عاشورا بود که از لشکر پسر سعد به یارى پسر پیغمبر آمدند و تعداد آنها 32 نفر بوده است .
  31.  سید بن طاووس در لهوف میفرماید: روى عن الباقر ( علیه السلام ) انهم کانوا خمسة و اءربعین فارسا و ماءته راجل نقل کرده اند همراهان حضرت وقت ورودشان بزمین کربلا بیش از هزار نفر بودند ولى در شب عاشورا رفتند و آنهائیکه بدرجه شهادت رسیدند همان 72 نفر بوده اند.
  32.  عدد شهداء بنى هاشم اختلاف است که شهدا بنى هاشم در کربلا چند نفر بودند در امالى از ابن عباس روایت کرده که امیرالمؤ منین ( علیه السلام ) هنگامیکه بصفین تشریف میرد وارد زمین کربلا شد فرمود: هذه ارض کرب و بلا یدفن فیهاال حسین  ( علیه السلام ) و
  33.  سبعة عشر رجلا من ولدى و ولد فاطمة .مسلما این عده که کشته شدند از اولاد على و فاطمه نبودند پس احتمال دارد من باب تغلیب باشد و محتملست که مراد این باشد که بعضى از اولاد من هستند و بعضى از اولاد فاطمه بنت اسد و در زیارت ناحیه هم اسم 17 نفر از بنى هاشم غیر از حضرت سیدالشهداء ( علیه السلام ) ذکر شده که پنج نفر از اولاد امیرالمؤ منین علیه السلام که جناب ابن عباس ، عبدالله ، جعفر، عثمان و محمد و سه نفر از اولادهاى امام حسن مجتبى ، قاسم ، عبدالله و ابوبکر و دو نفر از اولاد حضرت سیدالشهداء على اکبر و عبدالله رضیع المسمى بعلى الصغر و دو نفر از اولاد جناب عبدالله بن جعفر بن ابیطالب ، جناب عون و محمد و دو نفر از اولاد عقیل بن ابیطالب جناب جعفر و عبدالرحمن و دو نفر از اولاد جناب مسلم بن عقیل عبدالله و ابى عبداله و یک نفر از اولاد ابى سعید بن عقیل محمد بوده اند.
  34.  فضائل حواریین حضرت سیدالشهداء : اگر ما در بین اصحاب و یاران پیغمبران و امامان جستجو کنیم اصحابى باوفاتر از اصحاب حضرت سیدالشهداء ( علیه السلام ) در دنیا نیامده و نخواهد آمد دلیل بر این گفتار ما فرمایش خود حضرت  امام  حسین   ( علیه السلام ) است چنانچه در ارشاد مفید از حضرت امام سجاد ( علیه السلام ) روایت کرده
  35.  که نزدیک مغرب روز تاسوعا حضرت سیدالشهداء اصحاب خود را جمع کرد و فرمود بعد از حمد و ثناى الهى : اما بعد فانى لا اغلم اصحابا اوفى و لا خیر من اصحابى و لا اهل بیت ابر و لا اوصل من اهل بیتى فجزاکم الله خیرا .
    از این فرمایش حضرت استفاده میشود که شهداء کربلا بر همه اصحاب و امم گذشته و آینده افضیلت دارند و مثل آنان باوفا نخواهد آمد.
  36.  در تهذیب از  امام صادق ( علیه السلام ) روایت میکند که حضرت امیرالمؤ منین ( علیه السلام ) گذارش به کربلا افتاد فرمود: مناخ رکاب و مصارع شهدا لایسبقه من قبلهم و لایلحقهم من کان بعدهم .
  37.  و در بحار از حضرت باقر علیه السلام روایت میکند که فرمود: مناخ رکاب و مصارع عشاق شهداء لایسبقهم من کان قبلهم و لایلحقهم من بعدهم .
  38.   بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند.....اول صلا به سلسله ی انبیا زدند
  39. نوبت به اولیا چو رسید آسمان تپید .....ز آن ضربتی که بر سر شیرِ خدا زدند

آن در که جبرئیل امین بود محرمش.....اهل ستم به پهلوی خیرالنّسا زدند

بس آتشی ز اخگر الماس ریزه‌ ه .....افروختند و بر جگر مجتبی زدند

وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود.....کندند از مدینه و در کربلا زدند

  1. پس ضربتی کز آن جگر مصطفی درید.....بر حلق تشنه ی خلفِ مرتضی زدند

اهل حرم ، دریده گریان ، گشوده مو.....فریاد بر در حرم کبریا زدند

پس با زبان پر گله آن بضعه ی بتول.....رو بر مدینه کرد که یا ایهاالرسول

این کشته ی فتاده به هامون حسین توست.....این صید دست و پا زده در خون حسین توست

  1. 40 .        اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید