امیر المومنین – نهج البلاغه – متقین - 81- كارزشت از او دور است‏ «بعيدا فحشه»

  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. امیر المومنین – نهج البلاغه – متقین - 81- كارزشت از او دور است‏ «بعيدا فحشه»
  4. (مى‏بينى پرهيزگار را كه) از گفتار و كردارزشت و ناسزا بركنار است.***
  5. شرح: از صفات ديگر پرهيزگاران اين است كه از فحش دورى مى‏كنند، در فارسى «فحش» را براى سخن زشت استعمال مى‏كنند، ولى در نزد عرب فحش و فحشاء اعم از قول و عمل زشت است
  6. مفردات راغب مى‏گويد «الفحش وَ الفحشاء و الفاحشة ما عَظُم قُبْحهُ مِنَ الافعال و الاقوال»:

«فحش و فحشاء و فاحشه هر فعل و قولى است كه زشتى آن و قُبح آن زياد باشد».

  1. مولى نمى‏فرمايند كارزشت نمى‏كنند، بلكه مى‏فرمايد: كارزشت از آنها دور است و اين تعبير بليغ تر است‏ «الكِنايَةُ ابْلَغُ مِنَ التَّصريح».
  2. گاهى مى‏گوئيم فلانى اين كار را نمى‏كند و يك وقت مى‏گوئيم، اين كار از او بعيد است، پرهيزگاران نه اينكه كارزشت و ناپسند نمى‏كنند، بلكه با كارزشت بسيار فاصله دارند، زيرا كشش درونى آنها و جاذبه قلبى آنها فقط گفتار و اعمال نيك را جذب مى‏كند و با سخن و عمل نكوهيده، سنخيتى ندارد، چشمه‏اى كه منبع آب زلال است نمى‏شود از آن آب گنديده و عَفِنْ تراوش كند، منبع آب زلال، آب زلال‏ مى‏دهد.
  3. اين كه در فارسى فحش را در مورد حرف رشت استعمال مى‏كنند، به خاطر بارز بودن فحش زبانى است، فحش زبانى به‏ خاطر كثرتش، فحش عملى (عملزشت) را تحت الشعاع قرار داده، و ما نيز با اين كه در فرازهاى اول خطبه‏ «منطقهم الصواب» درباره زبان و آفات آن سخن گفتيم باز اشاره‏اى به روايات مى‏كنيم.
  4. درباره مذمت از شخص فَحّاش روايات زيادى آمده و او را به آتش وعده داده است، مرحوم خوئى 5 روايت در ذيل اين فراز آورده است.
  5. ابى بصير از امام صادق (عليه السلام) نقل مى‏كند كه فرمودند: «مِنْ علاماتِ شِركِ الشِّيْطان الَّذى لا يُشكّ فيه ان يكونَ فَحّاشاً لا يُبالى بِما قال و لا بِما قيل له؛ از علامتهاى حضور و شرك شيطان كه شكى در آن نيست، اين است كه كسى فَحّاش باشد كه باكى از آنچه گويد و از آنچه درباره او گويند نداشته باشد. يعنى شيطان در نزد چنين شخصى حاضر و با او شريك است».
  6. امام صادق (عليه السلام) فرمودند: رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) فرمودند: «اذا رأيتمُ الرّجل لايُبالى ما قال و لا ما قيل له فانّه لِغَيَّةاو شرك شيطان»: «هنگامى كه مردى را ديديد كه باكى ندارد در آنچه مى‏گويد و يا آنچه به او گفته مى‏شود اين بواسطه ضلالت يا شركت شيطان است».
  7. سليم بن قيس از اميرالمؤمنين على (عليه السلام) نقل مى‏كند كه رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) مى‏فرمودند: «خداوند حرام كرده است بهشت را بر هر فحّاش بى‏آبرو و كم‏شرمى كه باكى از آنچه گويد و آنچه به او گفته شود ندارد، زيرا اگر بازرسى از حالش كنى يا از زنا است يا از شركت شيطان
  8. به وى عرض شد: اى رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در ميان‏ مردمان شركت شيطان هم‏ هست فرمود: گفتار خداى عزوجل را نخوانده‏اى كه به شيطان فرمايد: شركت كن با ايشان در مالها و فرزندان».
  9. همين راوى مى‏گويد: مردى از فقيهى (مراد يكى از ائمه (عليهم السلام) هستند) سؤال كرد آيا در بين مردم كسى هست كه از آنچه درباره او گفته مى‏شود ناراحت نشود و باكى نداشته باشد، فرمود: كسى كه معترّض مردم شود و به آنان دشنام گويد در صورتى كه مى‏داند كه آنها رهايش نمى‏كنند و تلافى مى‏كنند، او كسى است كه اهميت به آنچه مى‏گويد و يا درباره او گفته مى‏شود نمى‏دهد.
  10. سماعة از امام صادق (عليه السلام) نقل مى‏كند كه رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) فرمودند:

«انّ من شَرّ عِباد اللّه مَنْ تكره مجالَسَتُه لفحشه»: «از بدترين بندگان خدا كسى است كه همنشينى با او به خاطر فحش دادن او مكروه است».

  1. ابى عبيده از امام صادق (عليه السلام) نقل مى‏كند كه فرمودند: «البذاء مِنَ الجفاء و الجَفاء فى النّار»:

«بدزبانى از جفاكارى است و جفاكار در آتش است».

  1. برادرم از بدگوئى به مردم بپرهيز كه امام باقر (عليه السلام) فرمودند: «سلاح انسانهاى پستزشت‏گوئى است‏»: «سلاح اللئام قبيح الكلام») شايد ديده باشيد وقتى دو نفر نزاع مى‏كنند و يكى قدرت مقابله با ديگرى را ندارد، شروع به اهانت مى‏كند، يعنى فحش اسلحه انسانهاى ضعيف است.
  2. خدا به فرياد انسانهائى رسد كه به خاطر بد دهن بودن آنها مردم از آنها كناره‏گيرى مى‏كنند، اين‏گونه افراد از بدترين مردم در مكتب رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) هستند،
  3. رسول گرامى (صلى الله عليه و آله) فرمودند: «انّ مِنْ شرالنّاس مَنْ تركه النّاس اتِّقاءَ فحشه»: «

از بدترين مردم كسى است كه مردم به خاطر دورى از بدزبانى او، او را ترك گويند».

  1. چرا بايد بعضى اين قدر بددهن باشند، كه مردم از آنها فرارى باشند، كسى كه خلق خدا از او گريزان است، خداوند نيز از او گريزان است، كسى كه مردم از زبان او راحتى ندارند خدا هم از او راضى نيست.
  2. به فردى مى‏گويى در فلان موضوع با فلانى صحبتى كن، مى‏گويد من با او صحبت نمى‏كنم او آدم بددهنى است.
  3. امام صادق (عليه السلام) فرمودند «كسى كه مردم از زبانش بترسند در آتش است»: «مَن خاف النّاسُ لسانَه فهو فى النار».
  4. در روايتى دارد كه عمرو بن نعمان جُعفى مى‏گويد: «امام صادق (عليه السلام) دوستى داشتند كه مصاحبت حضرت را وقتى مى‏خواستند، جائى بروند، ترك نمى‏كرد و پيوسته همراه حضرت بود، روزى با حضرت در بازار كفاشان راه مى‏رفت و دنبالشان غلام او كه اهل سند بود مى‏آمد، ناگاه آن مرد به پشت سر خود متوجه شد غلام را خواست او را نديد و تا سه مرتبه به دنبال برگشت او را نديد، در مرتبه چهارم گفت: «يا ابْنَ الفاعلة اينَ كُنتَ» «اى زنازاده كجايى؟» حضرت وقتى اين جمله را شنيدند سر بلند كرده و با دست بر پيشانى خود زدند و فرمود: «سبحان الله، نسبت ناروا به مادر او مى‏دهى؟ فكر مى‏كردم تو پرهيزگار و انسان باتقوايى هستى
  5. و اكنون‏ فهميدم چنين نيستى!» گفت فدايت شوم مادر او از اهل سند و مشرك است (مسلمان نيست و عقد ازدواج جارى نمى‏كنند) حضرت فرمودند: آيا نمى‏دانى كه براى هر ملتى ازدواج هست، (هر فرقه‏اى مراسمى براى خود دارد) از من دور شو.
  6. راوى مى‏گويد: ديگر او را نديدم كه با آن حضرت راه برود تا آنگاه كه مرگ آنها را از هم جدا كرد. (در روايتى ديگر دارد كه براى هر امّتى ازدواجى و مراسمى است كه از زنا دورى‏ مى‏كنند).
  7. در روايتى نيز از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمودند: در بنى‏اسرائيل مردى بود كه خدا را سه سال پيوسته دعا مى‏كرد كه خدا پسرى به او عطا كند، وقتى ديد خداوند اجابت نكرد، گفت پروردگارا آيا من از تو دورم سخن مرا نمى‏شنوى يا تو نزديك من هستى و اجابت نمى‏كنى؟
  8. امام صادق (عليه السلام) فرمودند: در خواب ديد كسى نزد او آمد و گفت: تو خداوند عزوجل را سه سال است با زبانى فحّاش و قلبى سركش و غير متقى و نيتى غيرصادق مى‏خوانى، خود را از فحاشى دور كن و قلبت را از خداوند بترسان و نيت خود را نيكو گردان.
  9. حضرت فرمودند چنين كرد و خداوند دعاى او را مستجاب كرد و فرزند پسرى به او عنايت كرد.
  10. برادرم! سخن نيك گوى كه سخن و كلام تو كشف كننده درون تو است اگر درونى باصفا و نورانى داشته باشى آن را آشكار مى‏كند و اگر درونى تيره و تاريك داشته باشى همان آشكار مى‏شود
  11. مولى على (عليه السلام) نيز فرمودند: مرد در زير زبانش پنهان شده است «المرء مخبوء تحت لسانه».
  12. در روايتى آمده كه مردى دهنه مركب رسول الله (صلى الله عليه و آله) را گرفت و گفت: «يا رسول الله (صلى الله عليه و آله) اىُّ الاعمال افْضَلْ»: «يا رسول الله (صلى الله عليه و آله) كدام اعمال بافضيلت‏تر است؟ فقال: اطعام الطعام و اطيابُ الكلام»: «طعام دادن و پاك كردن گفتار».
  13. على (عليه السلام) فرمودند: «سه چيز است كه از نيكوكارى است: سخاوت، پاكيزگى كلام، تحمل آزار»

«ثلاث مِنْ البِرّ سخاء النفس و طيبُ الكلام و الصبر  على الاذى».قرآن مى‏فرمايد: اى اهل ايمان هرگز نبايد قومى قوم ديگر را مسخره و استهزاء نمايند، شايد آن قومى كه مسخره مى‏كنيد بهترين مؤمنان باشند و نيز بين زنان باايمان قومى، قوم ديگر را مسخره نكند، چه بسا آنها بهترين زنانند و هرگز عيب‏جوئى از همدينان خود نكنيد و با نام و لقب‏هاىزشت همديگر را نخوانيد كه بعد از ايمان آوردن نام فسق (بر مؤمن نهند)زشت است و كسى كه توبه نكند ستمكار است.

  1. آيا ما همانگونه‏ايم كه قرآن مى‏خواهد، من نمى‏دانم بعضى چه لذتى مى‏برند كه براى خنداندن چند نفر هم نسبتى و هر لقب زشتى هست به افراد مى‏دهند، هر عيبى كه در ظاهر اندام آنها است با لحنى زشت براى مسخره كردن آن مؤمن مى‏گويند، هر خصلتى را مثل قدكوتاهى، قدبلندى، بى‏موئى، چاقى، لاغرى همه را با حالتى زشت براى كوچك كردن او مى‏گويند، آيا همين روش را خداوند به ما توصيه كرد؟ آيا اين اعمال مرضىّ رسول الله (صلى الله عليه و آله) و ائمه‏اطهار (عليهم السلام) است،
  2. باشد تا روز جزاء روشن شود و هر كس ببيند چه كسى مسخره است، مسخره شونده در اين دنيا با مسخره كننده در آن دنيا.
  3. خداوند در زمره صفات منافقين و گم گشته‏گان از راه حقيقت مى‏فرمايد: «عُتُلٍّ بَعدَ ذلك زنيم»: «با اين همه (عيب‏باز) بدگوى و خشن بى اصل و نسبند» در روايتى از رسول گرامى در ذيل اين حديث آمده كه مراد فحش دهنده پست است‏ « (هو الفاحش اللئيم»
  4. قرآن بخونیم -  يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ أَنْ يَكُونُوا خيراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى‏ أَنْ يَكُنَّ خيراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمانِ وَ مَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ‏ (حجرات، آيه 11).
  5. و بعضى درباره «وليد بن مغيره» كه از سران بزرگ شرك بود مى‏دانند كه اموال عظيمى به پيامبر عرضه داشت و سوگند ياد كرد در صورت برگشت پيامبر از آئين خود به او دهد
  6. سليمان بن مهران مى‏گويد: بر حضرت صادق (عليه السلام) وارد شدم عده‏اى از شيعيان نزد آن حضرت بودند، شنيدم مى‏فرمود: اى شيعيان زينت ما باشيد و موجب وَهن وزشتى ما نگرديد، با مردم سخن خوب بگوئيد و زبان خود را حفظ كنيد و از زيادى سخن و كلام زشت بازداريد « (مَعاشِرَ الشيعه كونوا لنا زَيناً و لاتكونوا علينا شيناً، قولوا للناس حُسْناً و احفظُوا السِنَتَكُم و كُفُّوها عن الفُضُول و قَبيح القَول».
  7. ما با سخنان زشت و بيهوده خود، خود را شيعه و مؤمن واقعى بناميم،
  8. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
 

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید