امیر المومنین – نهج البلاغه – متقین -97-  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏زده را شماتت نمى‏كنيد «و لا يشمت بالمصائب»

  1. بسم الله الرحمن الرحیم
  2. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  3. امیر المومنین – نهج البلاغه – متقین -97-  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏زده را شماتت نمى‏كنيد «و لا يشمت بالمصائب»
  4. ترجمه: پرهيزگار ‏‏ به  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ديگران خوشحال نمى‏شود (گرچه دشمن او باشد) و كسى را شماتت نمى‏كند.***
  5. شرح: عالم پر از حوادث ناگوار و  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏هاى گوناگون است، هر روز چرخ روزگار  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ى را متوجه فرد يا افرادى مى‏كند، همه هدفى براى تيرهاى بلا هستند، حال اگر كسى بر اين باور باشد، بر ناراحتى و غم و  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ديگران خشنود نمى‏شود، زيرا هر آن ممكن است تيرى شبيه آن دو را هدف قرار دهد.
  6. پرهيزگار ‏‏ان‏‏ و اهل تقوى به خشنودى ديگران خشنود، و به ناراحتى ديگران ناراحت مى‏شوند، راضى نيستند حتى دشمنشان به  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ نشنيد و اگر نشست مسرور نمى‏گردند، بلكه اگر راهى براى تسلّى او باشد، او را تسلى مى‏دهند.
  7. چطور انسان از بيچارگى ديگرى خشنود باشد و حال آنكه از صبح تا شام خود در معرض بلاها و حوادث ناگوار است و از لابه‏لاى تيرهاى خانمان سوز عبور مى‏كند.
  8. كسى كه روح او با ياد خدا تلطيف شده، نمى‏تواند رنجشى در سيماى ديگرى‏ ببينيد، قلبى كه محزن انوار الهى شد هرگز نمى‏تواند، از غم ديگران مسرور گردد، زيرا كه اين تاريكى است و قلب آنها تاريكى نمى‏پذيرد. از امام صدق (عليه السلام)‏ است كه فرمودند: «لا تُبْدى الشِّماتَةَ لَاخيك فَيَرْحَمُه اللّه و يَصيرها بِك»:
  9. «اظهار خشنودى به‏ خاطر مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ى كه به برادرت وارد شده، مكن، كه خداوند او را مورد رحمت قرار مى‏دهد و شماتت را به تو برمى‏گرداند» چنان دچار  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ شوى، كه مردم تو را شماتت كنند و چيزى سخت‏تر از شماتت دشمن نيست،
  10. از حضرت ايوب (عليه السلام)‏ پرسيدند، از اين همه بلا و  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ كه ديدى كدام سخت‏تر بود؟! نفرمود بيمارى و مرض و از دست دادن مال و فرزند، بلكه فرمود: «شماتة الاعداء»: «شماتت و خشنودى دشمنان».
  11. و همين است كه وقتى موسى (عليه السلام)‏ از كوه طور بازگشت و ديد مردم گوساله پرست شده اند و به برادرش اعتراض كرد، هارون گفت نزديك بود مرا بكشند و مرا ضعيف كردند فلا تُشْمِت بى الاعداء»: «تو با خشم و اعتراض به من، دشمنان را به من شاد مگردان».
  12. امام صادق (عليه السلام)‏ مى‏فرمايند: « مَنْ شَمَتَ بِمُصيبَة نَزَلَتْ بِاخيه لم يَخْرُجْ مِنَ الدّنيا حتّى يُفْتَتَنُ»:

«كسى كه خشنود شود به  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ى كه به برادرش وارد شده، از دنيا بيرون نمى‏رود، تا اينكه او خود به همان  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ گرفتار شود و آزمايش گردد».

  1. شماتت به مؤمن علاوه بر اين، مايه شكستن قلب مؤمن و محزون كردن و مجروح آن مى‏شود، كه نيز مخالف مقصود خداوند است، او مى‏خواهد قلب‏ مؤمنين مسرور شود، و از اين رو به كسى كه به قلب مؤمن ادخال سرور كند پاداش مى‏دهد.
  2. گاهى شماتت، به قلب انسان چنان مى‏كند، كه شمشير و نيزه نمى‏كند، بى‏جهت نيست كه امام سجاد (عليه السلام)‏ اين قدر ناليدند، وقتى از ايشان سؤال شد، كجا سخت‏تر به شما گذشت؟! سه بار فرمود: «الشام، الشام؛ الشام»: زيرا در شام بسيار مردم بر حال ما خوشحال بودند و زخم زبان زدند»!
  3. درد از دست دادن پدر و برادران و اسارت زن و بچه‏ها، اين قدر تحت الشعاع قرار گرفت كه از آنها شكايت نكردند و سخن‏‏ از شام گفتند!
  4. در روايتى از رسول گرامى (صلى الله عليه و آله)‏ است كه وقتى اهل بلا و  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ را ديديد، شكر و سپاس خدا كنيد كه شما به  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ گرفتار نشديد، ولى نگذاريد آنها بشنوند، زيرا ناراحت مى‏شوند.يعنى هم متأثر شويد به حال آنها و هم خود شاكر باشيد كه دچار  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ نشده‏ايد.
  5. مؤمن واقعى آن است كه از مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ديگران خشنود نشود و از وارد شدن حوادث ناگوار نسبت به خود و خانواده‏اش جزع و فزع نكند.
  6. بقول آن شاعر در وصف فردى مى‏گويد:

فَلَستَ تراه شامتا بمصيبة

 

و لا جَزَعاً مِنْ طارِقِ الحَدَثان‏

«نمى‏بينى او را كه خشنود به  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ديگرى شود و نمى‏بينى از شرور كوبنده جزع و فزع كند».

  1. مرحوم الهى، در ذيل اين فراز (و لا يشمت بالمصائب) مى‏گويد:

نيازارد كسى را از نكوهش‏

 

كه خوب آزار ديد از چرخ سركش‏

ور از دهرش هزاران گونه رنج است‏

 

نه بر دل بار و نى بر رخ شكنج است‏

  1. فلك بر جام اقبالش زند سنگ‏
 

كه گردد از هجوم غصه دلتنگ‏

نگردد زشت ليكن نيك نامش‏

 

فزون گردد زِهَر سختى مقامش‏

  1. دلش آزاد شد از دام اوهام‏
 

دو زلف يار گشت آن مرغ را دام‏

الهى دام بگسل دانه بگذار

 

برون شو زين قفس برطرف گلزار

  1. يوسف عليه السلام وقتى از زندان آزاد مى‏شود بر در زندان جملاتى چند مى‏نويسد كه سيماى زندان در آن جملات ترسيم شده است: «هذا قبور الاحياء، بيت الاحزان، تجربة الاصدقاء و شماتة الاعداء» يعنى؛ زندان گورستان زندگان، خانه غمها، محل آزمودن دوستان وشماتت دشمنان است.
  2. يوسف عليه السلام وقتى از زندان آزاد مى‏شود بر در زندان جملاتى چند مى‏نويسد كه سيماى زندان در آن جملات ترسيم شده است: «هذا قبور الاحياء، بيت الاحزان، تجربة الاصدقاء و شماتة الاعداء» يعنى؛ زندان گورستان زندگان، خانه غمها، محل آزمودن دوستان وشماتت دشمنان است.
  3. .در دعاها: قَالَ الْبَاقِرُ (عليه السلام) اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ دَرَكِ الشَّقَاءِ وَ مِنْ شَمَاتَةِ الاعْدَاءِ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفَقْرِ كافي، ج 2، ص 525
  4. قَالَ يُوسُفُ علیه السلام: فلما خرج من السجن كتب على بابه هذا قبور الاحياء و بيت الاحزان و تجربة الاصدقاء و شماتة الاعداء بحارالانوار،
  5. سئل أيوب بعد ما عافاه الله أي شي‏ء كان أشد عليك مما مر عليك؟ قال: شماتة الاعداء تفسيرالقمي، ج 2، ص 241.
  6. مصيبتى (در جنگ احد) به شما رسيد كه دو برابرش را (در جنگ بدر) به آنها (دشمن) وارد ساخته بوديد، گفتند: اين  مصيبت‏‏‏‏‏‏‏ از كجاست؟ (و چرا به ما رسيد؟) بگو: آن از سوى خودتان است. قطعاً خداوند بر هر كارى تواناست.
  7. «بَلاءٌ»، به معناى آزمايش است كه اگر با نعمت و پيروزى باشد، «بلاء حَسَن» است و اگر به وسيله‏ى مصيبت‏‏‏‏ و مجازات باشد «بلاء سيّى‏ء»، چنانكه قرآن درباره‏ى بنى‏اسرائيل مى‏فرمايد: «وَ بَلَوْناهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ السَّيِّئاتِ»
  8. گاهى در يك اقدام چند نوع صبر ديده مى‏شود. نظير اقدام حضرت ابراهيم در قربانى كردن اسماعيل كه هم صبر بر اطاعت و تسليم و هم صبر بر مصيبت‏‏‏‏ را لازم دارد.
  9.  به نعمت‏هاى الهى مغرور نشويم. نَجَّاكُمْ ... أَ فَأَمِنْتُمْ نجات از يك حادثه، نشانه نجات ابدى نيست، شايد دروقتى ديگر يا نقطه‏اى ديگر دچار مصيبت‏‏‏‏ شويم.
  10. گروهى از مردم تنها در حال سختى و مصيبت‏‏‏‏ خدا را مى‏خوانند، در حالى كه مؤمن بايد در همه حال خدا را بخواند. «ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِيبِينَ»
  11. ناشنوا، گاهى با نگاه به حركت لب‏ها مطالبى را مى‏فهمد، ولى مصيبت‏‏‏‏ آنجاست كه هم گوش ناشنوا باشد و هم انسان به گوينده پشت كند كه در اين حال اشاره را هم نمى‏فهمد. اين، مَثَل كسانى است كه به حقّ پشت كنند.
  12. خانه‏اى كه در آن غنا باشد، از مرگ و مصيبت‏‏‏‏ دردناك در امان نيست، دعا در آن به اجابت نمى‏رسد و فرشتگان وارد آن نمى‏شوند.
  13. كسانى‏كه هنگام برخورد با مصيبت‏ مى‏گويند: ما براى خدا هستيم و به سوى او بازمى‏گرديم، انان علاوه بر دريافت صلوات ورحمت الهى، هدايت يافتگان واقعى هستند. «الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»
  14. خداوند، به مؤمنان مصيبت‏ زده راه علاج و درمان يا تحمل و تكليف و صبر را الهام مى‏كند. «وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ»
  15. گرچه در برابر معصيت، مصيبت‏ و اطاعت، صبر لازم است امّا هدايت مردم نياز به صبر ويژه دارد. قُمْ فَأَنْذِرْ ... وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ
  16. نقل ظلم‏ها و مظلوميّت‏ها و ذكر مصيبت‏ و روضه خوانى، سابقه قرآنى دارد.
  17. قرآن مى‏فرمايد: هر مصيبت كه به شما مى‏رسد، به خاطر عملكرد خودتان است.
  18. آيا همه مصيبت‏ هايى كه ما داريم، به خاطر تفرقه نيست؟
  19.  *** اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج‏2، ص: 563
  20. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
 

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید