- بسم الله الرحمن الرحیم
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
- مجلس پنزدهم شرح زیارت عاشورا- منظور از «الوتر الموتور» در زیارت عاشورا چه کسی است؟
- ممکن است گفته شود «الوتر الموتور» به معنای فرد و تنهای بیهمتا و به زبان فارسی خودمانی «دُردانه» است و به ویژگی خاص سیدالشهدا علیه السلاماشاره دارد.
- یکی از اوصافی که برای امام حسین علیه السلام در بعضی از زیارتنامهها ذکرشده «الوتر الموتور» است. «وتر» به معنای فرد و طاق است؛ به معنای کنیه و خون هم ذکرشده، ولی بیشتر به معنای اوّل میآید. نماز وتر را وتر میگویند، چون فرد و طاق است و نماز یک رکعتی غیر از آن نداریم. اگر به معنای خون باشد، باز به معنای فرد برمیگردد، زیرا اگر کسی در بین گروهی کشته شود، او را «فرد وتر» میگویند، یعنی بین ده یا صد نفر، یکی کشتهشده و به ناحق خونش ریخته شده است.
- معناي الوتر الموتور « الوتر الموتور» در زيارت عاشورا چه معني ولايي دارد؟ آيا فقط همين ترجمه اي است كه در زيارت عاشورا آمده است يا تفسير ديگري دارد؟
السَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الوِتْرَ المَوتُور: سلام بر تو اى خون خدا و فرزند خون او سلام بر تو اى يگانه دوران، (ثار: مخفّف ثائر، به معناى خون و طالب خون است. وِترِ موتور، مثل يومِ أيوم و ليلِ اليل و حجرِ محجور و قدَرِ مقدور و وعدِ موعود تأكيد است يا به معناى فردى كه كسانش كشته شده باشند و يكّه و تنها مانده باشد). وتر به معنی فرد است و موتور به کسی می گویند که از بستگان وی کسی یا کسانی کشته شوند اما او نتواند حق آنان را از قاتلین باز ستاند و به همین سبب به امام حسین(علیه السلام) الوتر الموتور می گویند. - حضرت سيد الشهدا علیه السلامانسان منحصر به فرد و نمونه
«حضرت سيد الشهدا انسان منحصر به فرد و نمونه اي بود كه فضايل و مناقب، معجزات و كرامات، مكارم اخلاق و محامد اوصاف، محبوبيت و نفوذ اجتماعي و اعترافدشمنان به شخصيت بي نظير آن حضرت نشاني از «والوتر الموتور» است. آن شخصيتيكه در كنار «آية مودت» «در ميان اهل البيت» همراه با «آية تطهير» و در جاي ديگر «آيةمباهله» قرار دارد و همة اينها نشانِ مقام و مرتبت سيد الشهدا است. پس حسينعلیه السلامنيزدر فضايلي كه آيات شريفة قرآن در مورد حضرت پيامبر (صل الله علیه وآله) و پدر و مادر بزرگوارشان ذكر كردند، شريك ميباشند.
آنچه حائز اهميت است، اين كه چرا حضرت سيد الشهدا را «الوتر الموتور» يعنيشخصيت منحصر به فرد ميدانيم، با توجه به اين كه در كنار شخصيتهايي هم چون، ساير ائمة طاهرين : نيز هر كدام در زمان خودشان مأمور نشر معارف و حقايق اسلام بودند و سر انجام، زندگي پربركت آنها نيز به شهادت خاتمه يافت. - همة ائمة طاهرين مظهر اسما و صفات حقاند و حسينعلیه السلام نيز همين گونه است. آنچه باعث شده كه ايشان را «والوتر الموتور» بگويند، نحوة شهادت و قيام با بركت حضرت بود كه در آن مقطع از تاريخ، آن چنان آثاري از خود بر جاي گذاشت كه اگر اين شهادت واقع نميشد، امروز اثري از اسلام باقي نمانده بود و اين، حضرت سيد الشهدا بود كه با شهادت خود، فرزنداندلبند و اصحاب با وفايش، اسلام را بيمه نمود. لذا پيامبر (صل الله علیه وآله) بقا و دوام مكتب حياتبخش اسلام و اهداف و برنامه هاي خود را در وجود مقدس ابا عبدالله علیه السلام خلاصه نموده، فرمود: «حسين مني و انا من حسين».
حسين خون خدا و يگانه دوران: آرى! او خون خدا و فرزند خون خدااست. - ديگر مطالب که معنایی که در ظاهر می توان از «وتر» فهم کرد، به معنای عدد «فرد» است که اهل لغت آن را در مقابل «الشفع» در سوره فجر به معنای زوج دانسته اند.
- در یکی از فرازهای زیارت عاشورا، بر امام حسین علیه السلام با عبارت «الْوِتْرَ المَوتُور» سلام می دهیم: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ المَوتُور». این دو عبارت در زیارت عاشورا یکی از پر بحث ترین مفاهیم این دعاست که چند وجه معنایی دارد و یا یک وجه معنایی عمیق دارد که هنوز معرفت آن کشف نشده است.
- یک معنایی که در ظاهر می توان از «وتر» فهم کرد، به معنای عدد «فرد» است که اهل لغت آن را در مقابل «الشفع» در سوره فجر به معنای زوج دانسته اند. چه وَتر با فتح و چه وِتر با کسره به یک معنا کاربرد دارد. خلیل بن احمد از علمای قرن اول در کتاب لغتش به نام «العین» می نویسد هر چیزی یا هر عددی که فرد است، «وتر» نامیده می شود. ملاحبیب کاشانی می گوید «آن چیزی است که پیوست و منضم به غیر خود نباشد.»
- با این توضیح، امام حسین علیه السلام در روز عاشورا و صحنه کربلا به عنوان آخرین بازمانده شهدا، «تنها» باقی ماند تا به این ترتیب دشمن به خود جسارت داد آن امام بزرگوار را به قتل برساند. در روایتی می خوانیم آن زمان که جبرئیل قصد داشت داستان شهادت امام حسین علیه السلام را به آدم علیه السلام نقل کند، از این عبارات استفاده کرد «یُقتَلُ عَطشاناً غَریباً وحیداً فریداً، لَیسَ لَهُ ناصِرُ و لا مُعینٌ»؛ یعنی او را با لب تشنه می کشند در حالی که غریب و تنها است و یار و یاوری ندارد. شاید «وتر» شامل همین عبارات «وحید» و «فرید» است که به معنای تنها و فرد هستند. به همین نسبت «الموتور» در باب مفعول یعنی کسی که تنها و فرد باقی مانده است.
- اما معنای دیگر برای المَوتُور به قول علامه مجلسی یعنی آنکه از وى کشته شده، ولى انتقام و یا خونبهاى او گرفته نشده است؛ المَوتور بِوالِده أی قَتل والده و لَم یَطلُب بِدمِهِ. و همچنین «وتیره» را «دادخواهی در خون» دانسته اند؛ صاحب مجمع البحرین میگوید «و الْوَتِیرَةُ: طلب الثار» و فیروز آبادی در «تاج العروس» آن را به صورت فاعل اینگونه معنا می کند: «الطّالب بالثّأْر». یعنی خونخواهی کردن. در همان زیارت عاشورا می خوانیم «بأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی، لَقَدْ عَظُمَ مُصابِی بِکَ، فَأَسْأَلُ اللّٰهَ الَّذِی أَکْرَمَ مَقامَکَ، وَأَکْرَمَنِی [بِکَ]، أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ إِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ»؛ پدر و مادرم به فدایت، همانا مصیبتت بر من دشوار و طاقتفرسا شد. از خدا که مقامت را گرامی داشت و مرا به وسیله تو کرامت بخشید، درخواست میکنم که خونخواهی تو را همراه پیشوای یاری شده از اهلبیت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) روزی من کند.»
- بنابراین بزرگ ترین خونخواه امام حسین علیه السلام، همان امام عصر عجل الله تعالی فرجه است؛ ضمن آنکه در روایات از آن امام بزرگوار با تعبیر «المَوتُور بِاَبیهِ» یاد شده است؛ یعنی کسی که پدرش کشته شده و از خون او مطالبه و خونخواهی نشده است. فردی به نام عیسی خشّاب می گوید: «به امام حسین علیهالسلام گفتم: آیا شما صاحب الامر هستید؟ فرمود: «لا؛ وَ لکِنْ صاحِبُ الاَمرِ الطَّریدُ الشَّریدُ المَوتُور بِاَبیهِ»؛ یعنی خیر، اما صاحب الأمر، همان فرد طرد شده و رانده شده و کسی است که از پدرش خونخواهی نشده است.
- نکته آخر اینکه در زیارتنامه ای که از امام صادق علیه السلام صادر شده، این تعبیر را هم مشاهده می کنیم «اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا وِتْرَ اللهِ المَوتُور فِی السَّمواتِ وَالاْرْضِ»؛ در این فراز، امام حسین علیه السلام را با عنوان «وترَ الله» و «المَوتُور فِی السَّمواتِ وَالاْرْضِ» یاد می کنیم؛ چیزی شبیه به «ثار الله» که خداوند خون امام را به خود نسبت می دهد. این مسئله نشاندهنده عمقی از معنای «وتر» است که تاکنون توضیحی بر آن وجود ندارد.
- الوتر: وتر به معنای فرد (در مقابل زوج) است که علامه مجلسی آن را یک احتمال بیان کردند و فرمودند:
- «الفرد المتفردُ فی الکمال من نوع البشر فی عصره الشریف». (آن حضرت در عصر خود، در بین تمام بشر، در کمالات تک و منحصر به فرد بودهاند)؛
- یا به معنای جنایتی است که کسی بر دیگری یا بر خویشان آن شخص انجام میدهد. ظاهراً همین معنی در اینجا مراد است. «الجنایه التی یجنیها الرجل علی غیره من قتل او نهب او سَبیٍ». (جنایتی - اعم از قتل، غارت، اسیری - که کسی بر دیگری روا میدارد.)
- و نیز «وَتَرَهُ ، یَتِرُهُ ، تِرَهً و وَتراً : قَتَلَ حمیمَهُ.
( «وَتَرَهُ» یعنی دوست یا خویشاوند او را کشت) و کل من ادرکته بمکروه فقد وَتَرتَهُ. ( به هرکس که امری ناخوشایند رسانده باشی در موردش گفته میشود: «وترته» «وِتر». در این کاربرد، اسم معنی است که مجازاً در مورد ذات به کار رفته است؛ همانطور که در مورد کلمۀ «ثار» اشاره شد؛ به - عبارت دیگر مصدری است که معنای مفعولی دارد. مثل کلمۀ «صید» که در مورد «مصید» (شکار شده) به کار میرود. در این صورت «موتور» صفت «وتر» بوده و برای تأکید ذکر شده است.
مثل: کلمه «ورد» ـ در «بئس الورد المورود» (هود: ۹۸) («آتش» بد مکان وارد شدنی است) ـ که با کلمۀ «مورود» وصف شده و در واقع هر دو به یک معنی هستند. هر چند «ورد» در اصل مصدر است. - « الورد: الاشراف علی الماء و غیره، دخله او لم یدخله».
(ورد یعنی مشرف شدن بر آب یا چیز دیگری، چه داخل شود و چه نشود). پس «ورد» مصدر است؛ ولی در آیۀ سورۀ هود معنای اسم مفعولی دارد، و با اسم مفعول نیز تأکید داشته است. «الورد یکون مصدراً بمعنی الورود و یکون بمعنی الشیء المورد کالطِحن و الرِعی». - «ورد» مصدر است به معنای وارد شدن و نیز به معنای چیزی است که دیگری آن را وارد کرده یا به آن وارد شده است. مثل «طِحن» به معنای مطحون (آرد شده)، و «رِعی» به معنای مَرعیّ (آنچه مورد چَرا واقع میشود، علف)؛ نیز مانند «ذِبح» (با کسره) به معنای «مذبوح»؛ و نیز مانند کلمه «رفد» و «مرفود» در «بئس الرفد المرفود» (آتش) بد عطائی است که عطا میشود).
- از آنچه گفتیم مشخص شد که «وتر» اسم یا مصدری است که در معنای اسم مفعول به کار رفته است؛ (یعنی مَجنی علیه) مثل: «ورد» به معنای «مورود»، «رفد» به معنای «مرفود»، «ذبح» به معنای «مذبوح«، «رِعی» به معنای «مَرعیّ» و «طِحن» به معنای «مطحون» و «صَید» به معنای «مَصید». پس «وِتر» یعنی کسی که خودش یا عزیزانش مورد ظلم و جنایت واقع شدهاند.
- منصوب بودن «وتر» به خاطر این است که به منادای مضاف یعنی «ثأر» در عبارت «ثار الله» عطف شده است.
- لذا بنابر پاسخ اجمالی ;که معانی مختلفی که «ثار» و «وتر» در کاربردهای لغوی دارند، برای عبارت "السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره و الوتر الموتور"، مناسب تر ین منی بدین گونه است: سلام بر تو! ای کشته ا ی که خداوند برای تو خون خواهی می کند، و پسر کسی که خدا خون خواهی او می کند، و ای تنهایی که نزدیکان او کشته شدند.
- انتقام و کینه، از دو قسم ممدوح و مبغوض برخوردار است؛ یعنی گاهی ممدوح است حتی می توان گفت که در پاره ای از موارد واجب است؛ زیرا یکی از برترین فروع دین تولّا و تبرّا است، تولّا یعنی دوست داشتن خوبی ها و خوبان، و تبرّا یعنی دشمن داشتن بدیها و بدان. تولّا و تبرّا آن قدر اهمیت دارد که در بعضی از روایات از آن به عنوان محکم ترین دستاویز ایمان یاد شده است. مؤمن اگرچه نباید نسبت به مؤمنین حقد و کینه داشته باشد ولی دشمنی با دشمنان خدا و کسانی که با جلوگیری از فراگیر شدن احکام الاهی، سعادت نسل های بشری را از بین بردند، وظیفه الاهی و حتی انسانی است. خون خواهی چنین افرادی هرگز جنبه شخصی ندارد، بلکه نوعی انتقام از همه بدیها و بدان عالم است. نوعی امر به معروف و نهی از منکر است. در منابع دینی به ویژه قرآن کریم، یکی از اوصاف ذات حق تعالی منتقم شمرده شده است و خود قرآن کریم دشمنی و عدم دوستی با عده ای از گنه کاران را مطالبه کرده است.
- شرح تفصیلی: الف: «ثار» در کاربردهای لغوی به معانی زیر، به کار گرفته شده است: کین خواهی، خون، خون ریخته شده قابل قصاص کردن، خون خواهی، خون خواه و قصاص کننده.
- ب: «وتر» در کاربردهای لغوی به معنای زیر به کار گرفته است: تنها، یگانه، خون، نقص، جنایت و کسی که نزدیکان او کشته شده و انتقام آنان گرفته نشده است.
- ج: بنابر معانی لغوی ثار، معانی زیر را برای این عبارت "السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره" احتمال داده اند:
- سلام بر تو ای: 1. کسی که انتقام گیرنده او خدا است. 2. خون خواه او خداست. 3. کسی که در راه خدا خون خواهی کرد. 4. کشته ای که خدا، خون خواه توست. 5. خون خدا. 6. خون ریخته شده ای که خدا ولی آن خون است. 7. خون ریخته شده قابل قصاص کردن از طرف ذات حق تعالی.
- د: بنابر معانی وتر، معانی زیر را برای وتر الموتور احتمال دادند:
- کسی که خودش و نزدیکانش مورد جنایت قرار گرفتند. 2. کشته ای که نزدیکانش را کشتند. 3. تنهایی که نزدیکان او را کشتند. 4. تنهایی که نزدیکان او کشته شدند و انتقام آنان گرفته نشده است. 5. یگانه دوران خود در کمالات بشری.
- ه نکرار: یکی از برترین فروع دین تولّا و تبرّا است، تولّا یعنی دوست داشتن خوبیها و خوبان، و تبرّا یعنی دشمن داشتن بدیها و بدان. تولّا و تبرّا آن قدر اهمیت دارد که در بعضی از روایات از آن به عنوان محکم ترین دستاویز ایمان یاد شده است. مؤمن اگرچه نباید نسبت به مؤمنین حقد و کینه داشته باشد
- ولی دشمنی با دشمنان خدا و کسانی که با جلوگیری از فراگیر شدن احکام الاهی، سعادت نسل های بشری را از بین بردند، وظیفه الاهی و حتی انسانی است.
- خون خواهی چنین افرادی هرگز جنبه شخصی ندارد، بلکه نوعی انتقام از همه بدیها و بدان عالم است. نوعی امر به معروف و نهی از منکر است.در منابع دینی به ویژه قرآن کریم، یکی از اوصاف ذات حق تعالی منتقم شمرده شده است و خود قرآن کریم دشمنی و عدم دوستی با عده ای از گنه کاران را مطالبه کرده است،
- و: از انتقام ذات حق تعالی از فرعونیان، مجرمین، تکذیب کنندگان پیامبران و مواردی دیگری که در قرآن کریم آمده است، فهمیده می شود که اعتقاد و التزام به این امر واجب است.
- ز: از موارد لعن و برائت قرآنی و روایی و حتی در زیارت عاشورا که کلام قدسی است، فهمیده می شود که نه تنها حقد و کینه، نسبت به دشمنان دین و بانیان جنایت کربلا، نامشروع نیست، بلکه امری مشروع و از شعائر اصلی دین است. چنان که شعار اساسی دین یعنی توحید، بیزاری و دشمنی نسبت به دشمنان دین است.
- در نتیجه خون خواهی از قاتلان سیدالشهداء امری شرعی است و قول به نامشروع بودن مطلق خونخواهی و کینه، خود امری نامشروع است.
- ح: از شهادت معصوم علیه السلام بر ثارالله بودن و وتر موتور بودن سید الشهداء و انتقام ذات حق تعالی از قاتلان او توسط امام عصر (عج) و از دعای معصوم علیه السلام برای این که از طالبین خون سیدالشهداء باشند،
- و همین طور از لعن و برائت از قاتلان سیدالشهداء، دانسته می شود که انتقام خواهی نکردن و نفرت و عداوت نداشتن نسبت به ملعونین زیارت عاشورا، کاری مبغوض ذات حق تعالی است.
- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم