مجلس نوزدهم 1: :در اثبات شعور براى موجودات عالم : براى موجودات عالم شعور و فهم میباشد

مجلس نوزدهم 1: :در اثبات شعور براى موجودات عالم : از آیات و اخبار بسیارى استفاده میشود که براى موجودات عالم شعور و فهم میباشد

 

  1. مجلس نوزدهم 1: :در اثبات شعور براى موجودات عالم : از آیات و اخبار بسیارى استفاده میشود که براى موجودات عالم شعور و فهم میباشد که بسیارى از مطالب را درک میکنند.
  2. بسم الله الرحمن الرحیم
  3. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
  4. مجلس نوزدهم و جلت و عظمت مصیبتک فى السموات على
  5.  جمیع اهل السمواتو بزرگ و عظیم شد بلاها و صدمات
  6. شما در آسمانها و بر همه اهل آسمانها
  7. در مجلس هجدهم شرح دادیم که فرمودو جلت المصیبة بک علینا و على جمیع اهل الاسلام .
    یعنى مصیبات شما نه فقط براى ما دشوار است بلکه براى جمیع مسلمین سخت است اگر چه شیعه نباشد در جمله فوق میفرماید: نه فقط مصیبت شما بر اهل اسلام و ایمان سخت است بلکه براى آسمانها و اهل آن سخت است که آنها را گریان و ناراحت نموده است .
  8. در جمله ایکه بعدا در زیارت خواهد آمد میفرمایدو اعظم رزیتها فى الاسلام على جمیع اهل السموات و الارض پس در این عبارت اهل زمین اضافه شده ازین چند عبارت نتیجه میشود که مصیبت شما بر اهل زمین و آسمان سخت و مشکل بوده که آنها را بحالت تاثر و سوگوارى در آورده است بیان اینمطلب در سه فضل ذکر خواهد شد.
  9. فضل اول : در اثبات شعور براى موجودات عالم : از آیات و اخبار بسیارى استفاده میشود که براى موجودات عالم شعور و فهم میباشد که بسیارى از مطالب را درک میکنند.
  10. حقتعالى میفرماید: و لقد اتینا داود منا فضلا یا جبال اوبى معه والطیر . (سبا - 10)بکوهها و طیور گفتیم که با داود تسبیح بگویند ما از فضل و کرم خود به داود نبى عطایاى بسیارى بخشیده از جمله به کوهها و پرندگان امر نمودیم که با نعمه هاى داودى هماهنگ شوند.
  11. و هر وقت او به تسبیح و استغفار مشغول شود شما نیز با او موافقت کنید هر زمان داود در بیابانى عبور مینمود زبور را با لحن خوش داودى میخواند تمام پرندگان و درندگان تحت تاثیر صوت او واقع شده با او همنوا گشته به تسبیح و تقدیس خداوند مشغول میشدند
  12. و نیز میفرمایدو سخرنا مع داود الجبال یسبحن و الطیر و کنا فاعلین . (انبیاء - 79) کوهها و مرغان را مسخر داود گردانیدیم و با او تسبیح گفتند اگر بنا باشد که براى کوه و پرندگان شعور و فهم و استعداد نباشد چگونه با داود پیغمبر تسبیح میگویند معلوم میشود آنها هم خدا را شناخته اند.
  13. در آیه دیگر میفرماید: یسبح الله ما فى السموات و ما فى الارض الملک القدوس العزیز الحکیم . (الجمعه - 1)
  14. در آیه دیگر میفرماید یسبح لله ما فى السموات و ما فى الارض له ملک و له الحمد و هو على کل شى قدیر . (التغابن - 1)
  15. در آیه دیگر میفرماید: یسبح له السموات السبع و الارض و من فیهن و ان من شى ء الا یسبح بحمده و لکن لاتفقهون تسبیحهم . (الاسراء - 44)
  16. در این آیه حقتعالى بر سبیل تعظیم و اجلال و ثناى برخود میفرماید: آسمانهاى هفتگانه و زمین و هر که در آسمانها و زمینست به تنزیه و تسبیح پروردگار مشغول میباشند و هیچ چیزى نیست مگر آنکه بذکر و تقدیس و تنزیه خداوند و ستایش حضرت حق اشتغال دارد ولى مردم تسبیح موجودات را نمى فهمند.
  17. در کافى از حضرت صادق ( علیه السلام ) روایت میکند که فرمود: براى حیوانات بر گردن صاحبانش شش حقست :
    1 - آن حیوان را ما فوق توانایى بار نکنند.
    2 - پشت آنها را محل سکونت و گفتگو قرار ندهند.
    3 - هر وقت پیاده شدند قبل از آنکه خودشان طعام بخورند به آنها علوفه بدهند.
    4 - آنها را سیراب کنند.
    5
     و 6 - به سر و صورت آنها نزنند چه آنان براى پروردگار تسبیح میکنند.
  18. در آیه دیگر میفرماید: کل قد صلوته و تسبیحه و لله علیمم بما تفعلون . (النور - 41) جناب امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود: بانگ خروس نماز اوست بال برهم زدن او رکوع و سجود میباشد.
  19. شعور و فهم و استعداد  از جمله زبان حال خروس در شب اینست : اذکروا الله ایها الغافلون .
    اى مردم غافل عمر گذشت خواب بس است برخیزید و خدا را یاد کنید.
  20. هنگام سپیده دم خروس سحرى..... دانى که چرا همى کند نوحه گرى.....یعنى که نموده اند رآینه صبح....... از عمر شبى گذشت و تو بیخبرى
  21. فى البحار عن الصادق ( علیه السلام ) ما یصاد من الطیر الا ما ضیع التسبیح .موریس مترلینگ در کتاب زنبور عسل خود در صفحه میگوید: در عالم جمادات به ویژه مواد معروف به متبلور ((بلورى شکل )) نیز حرکاتى دیده میشود.
  22. دانشمند انگلیسى روسکین میگوید: جمادات متبلور نه فقط داراى حرکات هستند بلکه با هم میجنگند. و اگر یک شى خارجى وارد آنها شود آنرا از خود میرانند و گاهى اقویاء نسبت به ضعفا گویى ترحم بخرج میدهند و آنها را مجاز میدانند که مقام و جاى آنها را بگیرند.
  23. در نقاطى که سنگهاى آهن با مواد متبلور مجاور هستند میکوشند که سنگهاى آهن را از خود دور کنند که مبادا بر اثر اختلاط با آنها آلوده شوند و حتى وقتى مواد متبلور مجروح  میشوند در صدد معالجه خود بر میآیند و زخمهاى آنها مداوا میشود.
  24. تکلیف ما در اینجا چیست این اعمال جمادات را به چه باید منسوب نمائیم اینها در کدام دانشگاه درس خوانده اند که در موقع جراحى خود را معالجه کنند آیا چه کسى به آنها علم جنگ آموخت چه کسى به آنها فهمانید که باید با غیر خود آمیزش نکنند و آنها را از خود دور نمایند آیا غیر از خدا میتوان گفت کس دیگرى است .
  25. این قبیل دانشمندان بما میفهماند که موجودات اگر چه از جمادات باشند داراى شعور میباشند. لذا قرآن میفرمایدان من شى لا یسبح بحمده و لکن لاتفقهون بسبیحهم .
  26. البته این شعور درباره نباتات بیشتر و در حیوانات خیلى بیشتر میباشند خداوند درباره هدهد میفرماید: وجدتها و قومها یسجدون للشمس من دون الله و زین لهم الشیطان و اعمالهم فصدهم عن السبیل فهم لا یهتدون . (النمل - 24)
  27. یعنى : هدهد بحضرت سلیمان گفت بلقیس را با تمام رعیتش یافتم که خدا را از یاد برده و بجاى خدا خورشید را میپرستند و شیطان اعمال زشت آنانرا در نظرشان زیبا جلوه داده و آنها را بکلى از راه خدا بازداشته تا هرگز بحق هدایت نشوند.
  28. عجب اینست که این حیوان بقدرى داراى شعور است که وقتى انسان را مى بیند که غیر از خدا را سجده میکنند و اطاعت شیطان را مینماید تعجب میکند و بحضرت سلیمان گوید: الا یسجدوالله الذى یخرج الخباء فى السموات و الارض و یعلم ما تخفون و تعلنون الله لا اله الا هو رب العرش العظیم . (النمل - 26) یعنى چرا پرستش نکنند خدایى را که پنهان را بعرصه ظهور آورده و بر نهان و آشکار خلق آگاه است در صورتیکه آن خداى یکتا که جز او هیچ خدایى نیست پروردگار عرش با عظمت است و بینهایت سزوار پرستش است .
  29. امام صادق ( علیه السلام ) فرمود: آنچه در آسمان و زمینست تا ماهیان دریا طلب آمرزش براى طالب علم و و دانش آموز مینمایند((یعنى علم دین ))
  30. در ثواب الاعمال از رسول خدا (صل الله علیه وآله وسلم  ) مرویست که انگشتر عقیق در دست کنید زیرا که آن اول کوهى است که به وحدانیت خدا و به نبوت من و به وصایت تو یا على و براى شیعه تو و به بهشت اقرار کرده .
  31. از این قبیل روایات بسیار است و ذکر آن موجب تطویل کلام میگردد و در معجزات ائمه بسیار وارد شده که حیوانات عرض حاجت خدمت امامان دقت میکردند و معرفت کامل درباره ایشان داشته اند.
  32. فصل دوم : مصیبت اهل آسمان ها از این عبارت زیارت معلوم میشود که این کرات باعظمت که در جو در حرکت هستند و از آنها تعبیر به آسمانها میشود داراى مخلوقاتى هستند که تعبیر به اهل نموده و
  33. در جمله دیگرى ، بعدا شرح آن خواهد آمد، دارد که على جمیع اهل السموات و الارض ‍ پس از ایندو عبارت معلوم میشود که مصیبت حضرت سیدالشهداء ( علیه السلام ) بقدرى بزرگست که همه اهل آسمانها و زمین را ناراحت نموده است
  34. بطوریکه آسمان و زمین و موجوداتیکه در این دو زندگى میکنند گریان میشوند.
    بعدا گریه آسمان و زمین را شرح خواهیم داد.
  35. آیات قرآن راجع به اهل آسمانها در سوره نحل میفرمایدولله یسجد ما فى السموات و ما فى الارض من دابة و الملائکة و هم لا یستکبرون یخافون من فوقهم و یفعلون ما یؤ مرون .
    یعنى هر چه در آسمانها و زمین است از جنبندگان و فرشتگان همه بى هیچ تکبر و باکمال تذلل به عبادت خدا مشغولند و تمام موجودات از خدا که فوق آنها است میترسند و به هر چه ماءمورند اطاعت میکنند.
  36. راغب در مفردات القرآن گوید: لغت دابه در تمامى حیوانات استعمال میشد گر چه در تعریفات دیگر به اسب اختصاص داده شده و روى هم رفته باید گفت دابه نام هر موجودیست که راه میرود، در مجمع البحرین گوید: اختصاص دابه به اسب عرفى است عارض و جدید و ریشه لغوى آن شامل تمامى حیواناتى است که راه میروند.
  37. از این آیه استفاده میشود که خداوند در این کرات آسمانى موجودات زنده اى دارد که در حرکتند و مسلما انسان هم جز و دابه میباشد زیرا او هم راه میرود.
  38. و در آیه دیگر میفرماید: و ما من دابه الا على الله رزقها. مسلما انسان جزو دابة فى الارض میباشد زیرا او هم روزى میخورد بلکه فرد شاخص دابه همى انسانست پس معلوم میشود درین کرات آسمانى موجوداتى از قبیل انسان و غیرانسان زندگى میکنند.
  39. و مراد از سجده خضوع و خشوع است نه این سجده ایکه ما در نمازیکه بجا میآوریم پس معلوم میگردد که تمام موجودات آسمانى در برابر خداى بزرگ خاضع و خاشعند و ممکنست بگوئیم چون در آیه ضمیر هم آورده و افعال ((لایستکبرون ))، ((یخافون ))، ((یفعلون ))، ((یومرون ))، استفاده نموده تمامى آنها در مورد خردمندان آورده میشود.
  40. پس معلوم میشود که مراد ازین جنبندگان اشخاص عاقل مکلفند و یا ناگزیر برخى از آنها به زیور عقل و در نتیجه به بار تکلیف زینت یافته اند.
  41. گر ترا از غیب چشمی باز شد.....با تو ذرات جهان همراز شد
    نطق خاک و نطق آب و نطق گل......هست محسوس حواس اهل دل
    هر جمادی با تو می گوید سخن.....کو ترا آن گوش و چشم ؟ ای بوالحسن !
    گر نبودی واقف از حق ، جان باد.....فرق کی کردی میان قوم عاد؟
  42. جمله ذرات در عالم نهان.....با تو می گویند روزان و شبان
    ما سمیعیم و بصیر و باهشیم.....با شما نامحرمان ، ما خاموشیم
    از جمادی ، سوی جان جان شوید.....غلغل اجزای عالم بشنوید!
    فاش ، تسبیح جمادات آیدت.....وسوسه تاءویلها بفزایدت
    چون ندارد جان تو قندیلها.....بهر بینش کرده ای تاءویلها
  43. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم...

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید