شرح زیارت عاشورا -82..مجلس چهل و یکم 1: فاسئل الله الذى اکرمنى بمعرفتکم و معرفة اولیائکم و رزقنى البرائة من اعدائکم ان یجعلنى معکم فى الدنیا و الاخرة و ان یثبت لى عندکم قدم صدق فى الدنیا و الاخرة .

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

82..مجلس چهل و یکم 1: فاسئل الله الذى اکرمنى بمعرفتکم و معرفة اولیائکم و رزقنى البرائة من اعدائکم ان یجعلنى معکم فى الدنیا و الاخرة و ان یثبت لى عندکم قدم صدق فى الدنیا و الاخرة .

  1. پس از کرم حقتعالى درخواست میکنم که بمعرفت و شناسایى شما و دوستان شما مرا گرامى سازد. و به من این کرامت را لطف کند که همیشه بیزارى از دشمن  ان شما را روزى من فرماید و مرا در دنیا و آخرت همنشین شما قرار دهد.
  2. در این جمله از زیارت به سه مطلب مهم اشاره میفرماید:
  3. 1 - فاسئل الله الذى اکرمنى بمعرفتکم و معرفة اولیائکم . از خداى تبارک و تعالى مسئلت مینمایم که مرا بمعرفت و شناسایى شما و دوستان شما گرامى سازد.
  4. 2 - و رزقنى البرائة من اعدائکم . بیزارى از دشمن  ان شما را روزى من فرماید.
  5. 3 - ان یجعلنى معکم فى الدنیا و الاخره . مرا در دنیا و آخرت همنشین شما قرار دهد.
  6. مطلب اول : در معرفت و شناسایى ائمه علیهم السلام احاطه بمقام ایشان براى هر کس مقدور نیست .مردى خدمت حضرت حسین (علیه السلام ) عرض کرد یابن رسول الله پدر و مادرم فداى شما باد معرفت خدا چگونه است ؟ یعنى راه آن چیست حضرت  فرمودند: معرفة اهل کل زمان حضرت هم الذى یجب علیهم طاعته . (بحار و کنزالکراجى )
  7. یعنى معرفت و خداشناسى در هر زمان بستگى به آن دارد که حضرت  همان زمان را بشناسد چه اگر معرفت واقعى به حضرت  زمان خود پیدا کردى و مقام آن حضرت  را شناختى مسلما به مقام معرفت الهى خواهى رسید.
  8. در دعاى ماه رجب که از ناحیه مقدسه بر دست شیخ کبیر ابی جعفر محمد بن عثمان بن سعید رضى الله عنه بیرون آمده میخوانیم : فجعلنهم معادن لکلماتک و ارکانا لتوحیدک و آیاتک و مقاماتک التى لا تعطیل لها فى کل مکان یعرفک بها من عرفک لا فرق بینک و بنیها الا انهم عبادک و خلقک .
  9. یعنى : آنها را که حضرتان باشند معدن اسرار کلمات و ارکان توحید و آیات و مقامات خود قرارشان دادى که در هر مکان در آن آیات ، تعطیلى نخواهد بود، هر که ترا شناسد به آن آیات شناسد و میان تو و آنها جدایى نیست جز آنکه تو خدا و آنان بنده و مخلوق تواند.
  10. پس مسلم است که این شناسایى براى هر کس میسر نیست اگر حضرت  را خوب شناختى و معرفت بحال او پیدا کردى خدا را شناخته اى .
  11. و در روایت دیگرى در بحارالانوار و مشارق الانوار نقل میکند که امیرالمؤ منین (علیه السلام ) به سلمان و جندب فرمود: یا سلمان و یا جندب قالا لبیک یا امیرالمؤ منین ، قال معرفتى بالنورانیة معرفة الله عز و جل و معرفة الله معرفتى بالنورانیة لانا کلنا واحد منا محمد و اخرنا محمد و اوسطنا محمد کلنا محمد فلا تفرقوا بیننا و نحن اذا شئنا شاء الله و اذا کرهناه کره الله . (مشارق الانوار، ص 160 بحارالانوار)
  12. ائمه هدى علیهم السلام نور الهى هستند و انتجبکم لنوره . و نوره و برهانه عندکم و ان ارواحکم و نورکم و طینتکم واحدة خلقکم الله انوارا . و اشرقت الارض بنورکم .
  13. در این قسمتها از زیارت براى روشن شدن این معنا که ائمه هدى علیهم السلام نور الهى هستند باید به آیات مربوطه قرآنى و روایاتى که در ذیل آنها آمده است نظر داشت .
  14. در این قسمت از زیارت که میفرماید: و نوره و برهانه شاید ارتباط مستقیم این فقره از زیارت به آیه شریفه اى باشد که ذکر هر دو کلمه در آن آمده است آنجا که میفرماید: یا ایها الناس قد جائکم برهان من ربکم و انزلنا الیکم نورا مبینا .
  15. یعنى اى مردم دلیل آشکارى از طرف پروردگارتان براى شما آمد و نور واضحى براى شما فرستادیم در تفاسیرى که رسیده برهان پیغمبر است و مراد از نور مبین ولایت و خلافت و حضرت على بن ابیطالب علیهم السلام است .
  16. و در روایات دیگرى نور بشخص امیرالمؤ منین و همه ائمه تفسیر شده است .
  17. و در آیه دیگرى که میفرمایدفامنوا بالله و رسوله و النور الذى انزلنا .
  18. از تفسیر اهلبیت رسیده که مراد از نور ((قرآن ناطق )) است که آن امیرالمؤ منین و ائمه معصوم ین صلوات علیهم اجمعین میباشند.
  19. چنانچه ابوخالد کابلى میگوید که از حضرت  ابى جعفر علیه السلام معنى والنور الذى انزلنا را پرسیدم حضرت  فرمود اى ابا خالد بخدا قسم که مراد از نور در این آیه حضرتان از آل محمد صلوات الله علیهم هستند که حضرت  آنها تا روز قیامت ثابت است و خدا ایشان را فرو فرستاده و ایشان نور خداى تعالى هستند.
  20. و بخدا قسم که ائمه معصومین نور حقتعالى در آسمانها و زمین هستند و بخدا قسم ابى ابا خالد که هر آینه نور حضرت  در دلهاى مؤ منین روشنتر از نور آفتاب تابان در روز است و بخدا قسم که این حضرتان دلهاى مؤ منین را روشن میکنند و خدایتعالى روشنى ایشان را از جمعى که نمیخواهند میپوشاند، پس دلهاى آنها را تاریک میسازد و پیوسته در حجاب شبهه و شکوک مستور میمانند.
  21. مطلب دوم : بیزارى از دشمانان اهلبیت است که فرمود: و رزقنى البرائة من اعدائکم . این جمله در مجلس قبل شرح داده شد. ولى براى مبهم بودن مطلب مجبوریم چند جمله دیگر شرح اعداء آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین را بدهیم و بهتر است که شرح این جمله را از خود ایشان که در زیارت جامعه فرموده اند بیان کنیم .
  22. حضرت علیه السلام در آن زیارت میفرماید: و برئت الى الله عز و جل من اعدائکم و من الجبت و الطاغوت و الشیاطین وخربهم الظالمین لکم و انجاحدین بحقکم و المارقین من ولایتکم و الغاصبین لارثکم الشاکین فیکم و المنحرفین عنکم .
  23. جمله اول و برئت الى الله عز و جل من اعدائکم: یعنى اى آل محمد من نزد حقتعالى از دشمن  ان شما بیزارى میجویم .
  24. جمله دوم : از جبت و طاغوت یعنى بت و سحر و از هر شخص بیخیر و منفعت که انکار ولایت شما را نمود و از طاغوت به معنى هر معبودى جز خدا.
  25. جمله سوم و الشیاطین وخربهم الظالمین لکم : از شیاطین که با شما خانواده دشمن  ى دارند اگر به آیات قرآنى در این مورد توجه شود ارتباط بند مورد شرح به اصل موضوع روشن میگردد ببینید خداى تعالى در قرآن چه میفرماید: و کذلک جعلنا لکل نبى عدوا شیاطین الانس و الجن . (انعام ، 112)
  26. یعنى و همچنین گردانیدیم از براى هر پیغمبرى دشمنى از شیاطین انس و جن و یا به اعتبار دیگر معنا چنین است که خدایتعالى از نظر آزمایش و منع لطف و توفیق خود نسبت به معاندین در برابر هر پیغمبرى دشمنانى از گردنکشان انس و جن قرار داده تا مردم را از پیروى آنان باز دارند.
  27. پس همانطور که پیغمبران در امر رسالت مواجه با دشمنان بسیارى بوده اند از اوصیاء ایشان که قائممقام آنان بوده اند دشمنانى داشته اند.
  28. جمله چهارم : و الجاحدین بحقکم و آنها که حق شما را انکار نمودند.
  29. جمله پنجم : و المارقین من ولایتکم و از ولایت شما بیرون رفته بودند.
  30. جمله ششم : و الغاصبین لارثکم و غصب کننده ارث شما بودند که اول غصب خلافت و دوم غصب فدک بود که حق آل محمد را بردند و آنها را محروم ساختند.
  31. هفتم و هشتم : والشاکین فیکم و المنحرفین عنکم و از آنهائیکه شک و تردید در مقام ولایت و بزرگوارى شما داشتند و یا از مقام شما منحرف شدند و درباره مقام شما غلو کردند.
  32. پس خدایا روزى من گردان که بیزارى بجویم از دشمن  ان آنها که از دایره ولایت آنها خارح شدند و مقام خلافت آنان شک و تردید نمودند و یا از غیر ایشان اطاعت کردند که همه آنها از زیانکاران و اعداء ایشان در واقع غاصب اصلى میراث آن بزرگواران میباشند.
  33. مطلب سوم خواسته ما در زیارت : که بآن اشاره میفرماید: ان یجعلنى معکم فى الدنیا و الاخرة است .
  34. در این بند از زیارت زائر در مقام دعا بیان خود را بر این وجه ادامه میدهد که از خداى تعالى طلب استقامت و پایدارى در راه دوستى و محبت محبوبان خود کرده و چنین تقاضا دارد که این موهبت تا پایان عمر و زندگى از او سلب نشود و تقاضاى ثبات و پایدارى در دوستى با ائمه هدى کرده اشاره بمراتب دیگریست که موجب محبت و علاقه میباشد.
  35. عرض میکند خدایا مرا در دین این بزرگواران و پیروى کردن از فرمان ایشان ثابت و پایدار بدار و از بهترین دوستان آنان که اطاعت آنها را پذیرفته و به سوى حق دعوت میکنند قرار ده و همچنین توفیق طاعت و بهره مندى از شفاعت ایشان بر من عطا فرما.
  36. بهترین دعاها دعاى حسن عاقبت است انسان باید در همه اوقات از خداى تعالى حسن عاقبت بخواهد چه بسیار دیده شده که اشخاصى باایمان سالها عبادت کردند ولى عاقبت مبتلا به سوءخاتمه شدند و برعکس بسیارى سالهاى دراز عمرشان را در معصیت و نافرمانى خدا صرف کردند ولى آخر توفیق شامل حالشان شده با حسن عاقبت از دنیا رفتند.
  37. لذا در آخر دعاى عدیله میفرماید: اللهم یا ارحم الراحمین انى اودعتک یقینى هذا و ثبات دینى و انت خیر مستودع و قد امرتنا بحفظ الوادائع فرده على وقت حضور موتى برحمتک یا ارحم الراحمین .
  38. یعنى : پروردگارا، اى مهربانترین مهربانان ، من ایمان و یقین خود را که در این دعا اظهار نمودم و ثبات در دین و ایمانم را بتو امانت میسپارم و تو خودت مرا امر به حفظ امانت کردى ، پس این امانت مرا در وقت حضور مرگ بمن باز گردان ، به حق رحمتت اى مهربانترین مهربانان .
  39. بهترین شاهد در این مقام آیه مبارکه اى است که درباره بلعم باعور نازل شد: واتل علیهم نباء الذى اتیناه آیاتنا فانسلخ منها... (اعراف - 175)
  40. بلعم اسم اعظم را میدانست و با عاقبت بدى از دنیا رفت .

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید