- «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
- «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»
- کتاب صلوات– 48 – - درمان فراموشی
- رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: وقتی چیزي را فراموش کردید، بر من صلوات بفرستید که موجب یاد آمدن آن چیز خواهد شد. ان شاءالله تعالی
- 49 –
- این از برکت صلوات است
- زنی حامله بود، تنها از مکه به مدینه مهاجرت نمود، و به این سبب ، او را مهاجره می گفتند، ناگاه پسري زایید، مانند قطعه اي از
- گوشت که دست و پا نداشت . مهاجره ، غمناك شده ، به قابله گفت : من به حکم خدا راضیم ؛ اما به جهت شماتت دشمنان یعنی
- کفار مکه ، بگویند که فلانه از شهر ما رفت و دین اسلام را قبول نمود و بتان ما دست و پاي فرزند او را گرفتند - دغدغه به خاطرمی رسد.
- قابله گفت : باید در این قضیه ، رجوع به محکمه علیه نبویه - صلی الله علیه و آله - نمود. مهاجره ، خدمت آن سرور آمد،
- صورت حال را به عرض رسانید. آن جناب فرمود که بگو: اللهم صل علی محمد و آل محمد کما بارکت علی ابراهیم .
- مهاجره ، این کلمات را بر زبان راند، به خانه برگشت ، فرزند خود را با دست و پاي درست دیده در حال ، خبر به سید ابرار رسانید،
- آن حضرت فرمود: این ، از برکت صلوات فرستادن بر من بود.
- 50 –
- روییدن پر و بال به برکت صلوات
- روزي جبرییل - علیه السلام - نزد رسول اکرم جلیل (صلی الله علیه و آله ) آمد، و گفت : یا رسول الله ! امروز غریبی مشاهده نمودم
- ، آن امر این است که در وقت پایین آمدن از آسمان ، گذارم به کوه قاف افتاد، در آن جا آواز ناله دلخراش و فریاد جگر سوزي به گوش من رسید،
- دانستم که داغ دیده اي که به آن زاري می نالد، و درمانده اي است که به آن نیازمندي می خروشد. از عقب آن ناله رفتم ، فرشته اي دیدم ؛ که پیش از آن ، او را در آسمان ، با عظمتی هر چه تمام تر دیده بودم که بر تختی از نور می نشست و
- هفتاد هزار فرشته در خدمت او صف زده می ایستادند؛ وقتی نفس می زد، ملایکه از نفس او مخلوق می شدند؛ او را دیدم که با
- دلی خسته و بالی شکسته ، بر زمین افتاده . از حالش پرسیدم . گفت : در معراج مصطفی - صلی الله علیه و آله - من بر تخت خود
- نشسته بودم ، و به آن تعظیم آن حضرت نپرداختم ، و شرایط تجلیل و تکریم را - چنان که شایسته بود - به جا نیاوردم ، به این عقوبت مبتلا شدم ،
- و از ذروه افلاك ، به حضیض خاك افتادم ، الحال ، تو شفیع من شو، و از حضرت ذوالجلال ، عفو مرا
درخواست کن من در درگاه احدیت ، تضرع بسیار کرده ، و مغفرت او را درخواست نمودم .
- خطاب از رب الارباب رسید که : به او بگوي که اگر مغفرت لغزش ، و عفو گناه خود را می خواهی ، بر حبیب من صلوات فرست ، تا به مقام اکرام خود برگردي .
- من صورت حال را، به آن شکسته بال گفتم ، و او بر حضرت شما صلوات فرستاد، فی الحال ، بال هاي اقبال و کرامت او رویید،
- و ازمرکز خاك به محیط افلاك پرواز کرده ، به برکت این خدمت ، به محل قرب رسید.
- 51 –
- رفع فقر به واسطه صلوات
- سهل بن سعد روایت شده است که : مردي خدمت رسول خدا - صلی الله علیه و آله - آمد و از فقر شکایت کرد، آن حضرت فرمود: وقتی داخل خانه خود شدي سلام کن - خواه کسی در خانه باشد و خواه نباشد - و بر من سلام فرست ،
- و بعد از آن سوره اخلاص بخوان . و آن مرد، چنان کرد و در اندك روزي توانگر گردید، چنان که بر همسایگان و خویشان خود افاضه می نمود.
- 52 - رفع نفاق
- رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: الصلاة علی و علی اءهل بیتی تذهب بالنفاق ؛ صلوات و درود بر من و خاندان من نفاق را از بین می برد.
- 53 - روا شدن حاجت
- از امام صادق - علیه السلام - روایت شده است که رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: صلوات فرستادن شما بر من ، باعث
روا شدن حاجت هاي شما است و خدا از شما راضی کرده و اعمال شما را پاکیزه می گرداند.
54 - یک صد بار صلوات
- رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: من صلی علی محمد و علی آل محمد مئۀ مرة قضی الله تعالی له مئۀ حاجۀ . هر کس یک صد بار بر محمد و آل محمد علیهم السلام صلوات و درود بفرستد خداوند یک صد حاجت او را برآورده سازد.
- 55 - خلاصی از دشواري ها
- در ذیل تفسیر آیه و اذ نجیناکم من آل عمران آمده است : بنی اسراییل با ذکر صلوات بر محمد و آل او از مشکلات و دشواري هاي فرعون ، از سختی و بیگاري هایی که از سوي عمال فرعون مقرر شده بود نجات می یافتند، بنی اسراییل بر اثر کار اجباري
- فرعون ، از پاي در می آمدند تا آن از سوي خدا، به موسی وحی شد که به آنان (بنی اسراییل ) صلوات بر محمد و آل محمد را
- تعلیم ده تا موجب تخفیف در سختی هاي آنان شود. ( 26
- 56 - هنگام فراموشی
- امام صادق علیه السلام فرمود: شیطان یکی از یاران خود را بر آدمی می گمارد تا آن چه را که در خاطر دارد از وي بگیرد و او را
- به فراموشی و نسیان وا دارد و همکار شیطان که خلاس نام دارد به مسئولیت مربوطه ، همت می گمارد. پس هر گاه کسی خواست مطلبی را به نظر آورد و احساس کرد که آن را فراموش کرده است ، دست به دعا بردارد و حضور آن را از خدا بخواهد و بر محمد و آل او درود بفرستد و خلاس (شیطان ) را لعنت کند این عمل موجب ذکر و به یاد آمدن آن مساءله می گردد
- و اگر به یادش نیامد ذکر و یاد خدا و صلوات ی را که به زبان آورده است به جاي همان مطلب فراموش شده پاداش الهی دارد. ( 27
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»