- سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
- نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
- وبلاگ صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
- «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
- «اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
- 121 –کتاب صلوات صلوات به صورت زیبا
- در زینۀ الاعیاد شیخ احمد نجفی پس از ذکر فواید بسیاري براي صلوات بر محمد و آلش گوید طرفه تر چیزي که در روزگار
- نوشتن فضل صلوات برایم رخ داد این بود که برخی از آن را براي یک دوست باتقوا و خوب خواندم و بسیار شاد شد و پیش آمد
- که روز جمعه به دیدن او رفتم و دیدم بسیار شاد است ، سبب شادیش را پرسیدم گفت : من در روز بسیار صلوات بر محمد و آلش
- می فرستادم و شب جمعه بر آن مداومت کردم تا چرتم گرفت . در خواب دیدم پیغمبر و امیر و زهرا و همه امامان از آسمان به زیر
- آمدند و گردم نشستند و پیغمبر - صلی الله علیه و آله - با من هم سخن و همدم شد مانند یک خودمانی ، از او پرسش کردم و
- جواب داد و مژده خوشی به من داد که دلم خنک شد و آن گاه خواب طولانی خود را که داراي انواع شادي بخش ها و مژده ها
- بود نقل کرد تا گفت : شخصی که از دوستان قدیمی و خصوصی من بود و او را در خواب شناختم در خواب و او در نورانیت و
- زیبایی شبیه ترین افراد به پیغمبر(صلی الله علیه و آله) بود چون بیدار شدم او را نشناختم و به صلوات ادامه دادم تا خوابم برد و در خواب تعبیر
- خوابم را دیدم که آن عمل من است که صلوات را خدا به آن صورت زیبا در می آورد. شب دوم باز پیغمبر - صلی الله علیه و آله و ائمه - علیهم السلام - همه را در خواب دیدم و کسی به من گفت : سر بلند کن و نگاه کن . سر بلند کردم و پیغمبر و ائمه
- معصومین - علیهم السلام - ذکر خدا می گفتند و آن شخص به من گفت : می دانی چه ذکري می گویند براي خدا تعالی . گفتم :
- ( نه . گفت : همان ذکر صلوات تو است . از آن شاد شدم و خدا را بر توفیق خود سپاس گفتم . ( 65
- 122 - ما نیز زیاد صلوات می فرستیم
- در کتاب زینۀ الاعیاد از شیخ احمد بن شیخ زین الدین نقل شده که : امام زین العابدین ، حضرت سجاد علیه السلام را در خواب
- دیدم به آن حضرت از نداشتن توشه آخرت و عدم توفیق توبه خالص و اعمال صالح شکایت نمودم ، آن حضرت علیه السلام
- فرمودند: بر تو باد فرستادن صلوات زیاد بر محمد(صلی الله علیه و آله) و آل محمد (علیهم السلام )! ما نیز زیاد صلوات می فرستیم و این صلوات
- ( خود را عوض صلوات تو قرار می دهیم . ( 66
- 123 - مداومت صلوات رمز خواب دیدن پیامبر
- در کتاب جذب القلوب عبدالحق دهلوي است که یک راه براي دیدار پیغمبر - صلی الله علیه و آله - در خواب ، صلوات مداوم بر
- ( آن حضرت است با طهارت و به این نحو اللهم صل علی محمد و آله و سلم کما تحب و ترضی . ( 67
- 124 - پیامبر نیز دائم الصلوات است !
- معاصر نوري در کتاب درالسلام از شیخ احمد بن شیخ نقل کرده که : یکی از عارفین و دوستداران اهل بیت علیهم السلام نزد من
- آمد، من پاره اي از فضایل صلوات بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت او را بازگو کردم . او بسیار خوشحال شد و رفت . پس از مدتی در
- یک روز جمعه نزد او رفتم ، دیدم که او مشغول حمد خداوند است . از او علت شکرگزاري اش را پرسیدم ، او گفت : من در هر
- پنج شنبه بسیار بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) صلوات می فرستادم تا این که دیشب مشغول صلوات بودم که خوابم برد، در خواب دیدم پیامبر و
- امیر المؤ منین علیه السلام فاطمه زهرا سلام الله علیه و همه امامان علیهم السلام از آسمان پایین آمدند و اطراف من نشستند. سپس
- پیامبر صلی الله علیه و آله شروع به صحبت با من نمود به گونه اي که گویی من یکی از آشنایان او بودم . من نیز از آن حضرت سؤ
- الاتی نمودم و او جواب داد. سپس به من بشارت داد، در آن حال شخص آشنایی را دیدم که شبیه ترین مردم به پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود.
- از خواب برخاستم ؛ اما آن شخص را نشناختم . بسیار ناراحت شدم و گفتم : این شخص که بود که در خواب او را شناختم ؛ اما در
- بیداري نشناختم !؟ پس باز مشغول فرستادن صلوات شدم تا این که مجددا خوابم برد، در خواب دوم پرسیدم : آن شخص نورانی
- که بسیار شبیه پیامبر(صلی الله علیه و آله) است ، چه کسی است ؟ گفتند: آن صلوات تو است که خداوند او را به صورتی زیبا در آورده است .
- من باز هم به فرستادن صلوات ادامه دادم تا آن که در شب دیگري در خواب دیدم پیامبر و امامان را، شخصی به من گفت : سرت
- را بلند کن ! وقتی سرم را بلند کردم ، دیدم آن بزرگواران مشغول ذکر هستند، آن شخص به من گفت : آیا می دانی چه ذکري می
- خوانند؟ گفتم : نه . گفت : آن ها همان ذکري را می گویند که تو بدان مداومت داري ؛ یعنی آن ها نیز مشغول فرستادن صلوات اند. من با خوشحالی از خواب برخاستم ، حمد خدا را به جاي آوردم که به من توفیق داد. ( 68
- 125 - بوسیدن دهان صلوات فرستنده
- شیخ علی اکبر نهاوندي از علماي بزرگ مشهد، در کتاب خزینۀ الجواهر می فرماید: یکی از زاهدان و پرهیزگاران گفت : من با
- خود عهد و پیمان بستم که هر شب قبل از خوابیدن به تعداد معین بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت طاهرین اش صلوات بفرستم . یک
- شب عده اي از دوستانم به حجره من آمدند و با این که حجره ام شلوغ شده بود و تا دیر وقت طول کشید و خسته بودم ؛ اما صلوات
- ها را فرستادم و خوابیدم . در خواب دیدم که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به حجره من آمدند و وجود شریف و نورانی شان باعث منور شدن حجره
- من شد، سپس به سوي من آمده و فرمودند: کجاست آن دهانی که بر من صلوات می فرستاد، تا آن را ببوسم ! من خجالت کشیدم
- که بگویم فرستنده آن صلوات ها من بودم ؛ پیامبر صورت مبارك را جلو آورده و بر صورت من بوسه زدند. از شدت شعف و( خوشحالی از خواب برخاستم ، به گونه اي که همه دوستانم نیز بیدار شدند. ( 69
«اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ» .