کتاب (صلوات 200
سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
پردازش اربعین حسینی http://safarzade.blog.ir/-
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»
- که از آن به میزان، موازین و وزن تعبیر می شود.
- در قرآن آمده است که موقفی در قیامت داریم که در آن موقف همه جمع خواهند شد و اعمال هر کس سنجش و ارزیابی خواهد شد و معلوم می شود که چه کسی بهشتی است و چه کسی جهنّمی.فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ؛ و اما کسی که در روز قیامت ترازوی اعمالش سنگین است،در یک زندگی خشنود کننده خواهد بود.
- هر کسی میزان حسنات اور سنگین باشد و سیّئات و گناهان او کم باشد، قطعاً غالب می شود و با اهل بهشت خواهد بود. اما اگر خدایی ناکرده میزان سیّئات او سنگین و حسنات سبک باشد، گرفتار آتش است. وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُمُّهُ هَاوِیَةٌ؛ واما کسی که ترازوهایش سبک است، پناهگاهش دوزخ است.
- از این رو، باید به دنبال چیزهایی بگردیم که میزان حسنات را خیلی سنگین می کند. مثلاً در روایات آمده است: ولایت و محبّت محمد و آل محمد میزان حسنات را سنگین می کند. حسن خلق میزان حسنات را سنگین می کند. تسبیحات اربعه میزان حسنات را سنگین می کند.
- یکی از چیزهایی که در روایات متعدّد وارد شده است و موجب سنگینی میزان حسنات است، صلوات بر محمد و آل محمد است.
- امام باقر(عَلَیه السَّلام) از رسول خدا(صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) چنین نقل می کنند: اَنَا عِندَ المیزانِ یَومَ القیامَةِ فَمَن ثَقُلَت سَیّئاتُهُ عَلی حَسَناتِهِ جِئتُ بِالصَّلاةِ عَلَیَّ حَتّی اُثَقِّلَ بِها حَسَناتِهِ؛ من در روز قیامت نزد میزان هستم. کسی که بدی هایش بر خوبی هایش سنگینی کند، صلوات هایی که بر من فرستاده است می آورم تا به وسیلۀ آن خوبی هایش را سنگین کنم.
- در میزانِ کسی چیزی نهاده نمی شود که از نظر وزن معنوی و ثواب و پاداش از صلوات بر محمد و آل محمد سنگین تر باشد. إن شاء الله با کثرت این ذکر میزان حسنات خود را به توفیق الهی زیاد کنیم که اگر میزان حسنات کسی سنگین شد، قطعاً اهل بهشت خواهد بود.
- طهارت روح
- یکی از برترین زیارت نامه ها از نظر سند و متن، زیارت جامعۀ کبیره است که از دو لب درر بار امام هادی (عَلَیه السَّلام)، خطیب اهل بهشت، برای ما بیان شده است.
- این زیارت یک دوره امام شناسی است و همۀ جمله های آن جامع و کامل است. یک بخش مهم زیارت جامعۀ کبیره، در فضیلت صلوات و ولایت اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلام) است. وَ جَعَلَ صلواتنَا عَلَیکُم وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِن وَلَایَتِکُم طیِباً لَخَلقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنفُسِنَا وَ تَزکِیَةً لَنَا وَ کَفّارَةً لِذُنُوبِنا؛ و خداوند درود و صلوات ما را بر شما، و آنچه را که مخصوص ما کرد از نعمت ولایت شما، برای نیکویی فطرت و خلقت ما و پاکی نفوس ما و تزکیه و پاکیزگی روح ما و کفارۀ گناهان ما قرار داد.
- خداوند صلوات و ولایت اهل بیت(عَلَیهِمُ السَّلام) را وسیلۀ پاکیزگی خلقت ما قرار داده است. جان و روح و حقیقت ما را پاک می کند و نفوس ما را به سوی طهارت و پاکیزگی می برد و گناهان ما را می پوشاند و رشد و نموّ و کمال و قرب را برای ما می آورد.
- هر چهار تعبیر، تعبیر مهمّی است؛ هم پاکیزگی خلقت ما و هم طهارت درونی و هم تزکیه و نموّ و رشد ما و هم کفارۀگناهان. وقتی یک باغبان درختی را حرس می کند و شاخه های زیادی آن را می زند، درخت رشد و نموّ می کند. اهل بیت(عَلَیهِمُ السَّلام) هم باغبان وجود ما هستند. و صلوات وسیلۀ تقرّب به این بزرگواران است و باعث می شود که خلقت ما و جان ما و درون ما از آلودگی ها، ناپاکی ها و بدی ها و رذایل اخلاقی و ظلمت ها پاک و پاکیزه شود و وسیلۀ رشد و تعالی ما فراهم شود. من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳ ؛بحارالانوار، ج ۹۹ ،ص ۱۳۰؛ مفاتیح الجنان، ص ۸۹۴،زیارت جامعه کبیره.
- بر آمدن حاجات
- روایت متعدّدی به این مضمون داریم که یکی از چیزهایی که وسیلۀ بر آمدن حاجات است، مداومت بر صلوات بر محمد و آل محمد (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) است. پیامبر عظیم الشّأن (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) فرمودند: مَن صَلِّی عَلَی محمد و آل محمد مِائَةَ مَرَّةٍ قَضَی اللهُ لَهُ مِائَةَ حَاجَةٍ؛ کسی که صد مرتبه بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد، خداوند یکصد حاجت او را بر آورد. النوادر، ص ۱۶؛بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۲۶۰.
- در این روایت نورانی بشارت بزرگی است! یعنی با هر صلوات یک حاجت ما برآورده می شود. باید توجّه داشته باشیم که بسیاری از بلاها و گرفتاری هایی که ما نمی خواهیم در آن بیفتیم، به برکت این صلوات ها دفع می شود. ما نیازهای فراوانی داریم و خبر نداریم که به برکت این صلوات و ارتباط با پیغمبر و آل او تأمین می شود.
- نباید فکر کنیم که حوائج فقط منحصر در حوائج مادی است، بلکه حوائج معنوی، اخروی، روحی، علمی، معرفتی، آرامش و خوشی درون، بسیار گسترده تر و به مراتب مهم تر از حوائج مادی است.
- شاید بیشتر نظر اهل بیت(عَلَیهِمُ السَّلام)ما هم به آن حوائج معنوی و اخروی است. لذا فرمودند: کسی که صد بار این ذکر را بگوید، خدا هم صد حاجت از حوائج او را برآورده خواهد کرد؛ إن شاء الله.
- حمل عرش الهی
- حق تعالی چون عرش را آفرید، هفتاد هزار فرشته را هم خلق کرد. به آنان گفته شد: طُوفوا بِعَرشِ النُّورِ وَ سَبِّحونی وَ احمِلُوا عَرشی؛ به عرش نورانی طواف کنید و مرا تسبیح گویید و عرش مرا حمل کنید. این هفتاد هزار فرشته هر چقدر تلاش کردند نتوانستند عرش را حمل و جا به جا کنند. تا این که به آن ها خطاب شد: طُوفُوا بِعَرشِ النُّورِ فَصَلُّوا عَلی نورِ جلالی محمد حَبیبی وَ احمِلُوا عَرشی؛ به عرش نورانی طواف کنید و بر نور جلالم، محمد که حبیب من است، درود فرستید و عرش مرا حمل کنید.
- یعنی بر پیامبر و آل او صلوات بفرستید تا قدرت پیدا کنید که این عرش را حمل کنید. با صلوات بر محمد و آل محمد توان و قدرت فرشته ها چندین برابر شد و توانستند عرش را حرکت بدهند.
- این که حقیقت عرش چیست؟ حقیقت آن را ما درک نمی کنیم. آیا عرش قدرت خداست؟ آیا علم خداست؟ آیا حقایق معنوی است که در بالا است، یانور پیامبر و اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلام) است؟ حقیقت عرش را ما درک نمی کنیم، ولی اعتقاد به عرش از اعتقادات قرآنی و روایی ماست.
- در هر صورت عرش الهی چیزی است که فوق هفت آسمان است و محلّ عنایات ویژه و خاصّی است که از آنجا به عالم وجود سرازیر می شود. - مشارق انوار الیقین، ص ۲۷۶؛ بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۲۵۸.
- در این روایت می فرماید: هفتاد هزار فرشته قدرت بلند کردن عرش را نداشتند، ولی صلوات و ارتباط و اتّصال به پیامبر و آل پیامبر به آنان نیرو و توان داد تا بتوانند عرش خدا را حمل کنند. از اینجا معلوم می شود که این ذکر به انسان انرژی و نیروی فوق العادۀ معنوی می دهد.
- مبارزه با دو نوع شیطان
- از قرآن و روایات استفاده می شود که ما دو نوع شیطان داریم. چنان که در قرآن آمده است:
- وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ؛( سورۀ انعام، آیۀ ۱۱۲.) و بدین گونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطان های انس و جن برگماشتیم.
- خداوند می فرماید: ما برای انبیا، هم شیطان انسی قرار دادیم و هم شیطان جنّی. شیطان جنّی معلوم است. همین ابلیس و اعوان و انصار او که ناپیدا هستند. خود شیطان هم جزء جن است. این ها را شیطان جنّی می گویند که به چشم ما نامرئی هستند و سر دستۀ آن ها هم ابلیس است و نوچه ها و نیروهایی دارد که تحت فرمان او هستند که در فکر انسان ها هجمه می کنند. وسوسه گر و خنّاس هستند و انسان را به بدی ها دعوت می کنند و کمر به دشمنی انسان بسته اند تا او را گمراه کنند.
- نوع دوم، شیطان انسی است. هر کس که راه و رفتار و روش او مثل شیطان است، هر چند در چهرۀ انسان دو پا باشد و در لباس انسانیّت و بشریّت ظهور کرده باشد، شیطان انسی است.
- در روایات آمده است که جسم بعضی ها جسم انسان است، ولی قلب آنها قلب حیوان است، یا فکر آنها فکر شیطان است. به قول مولانا می گوید ای بسا ابلیس آدم رو که هست پس به هر دستی نباید داد دست
- چه بسا انسان نماهایی که به ظاهر انسان هستند، ولی در باطن شیطان، یا شیطان پرست اند. یا به شیطان درس می دهند. انسان اگر به بیراهه کشیده بشود و سردمدار بدی ها بشود، از شیطان هم بدتر خواهد بود.
- اما چه کنیم که از شیطان جن و انس دور بشویم؟ پیامبر عظیم الشّأن (صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) در یک روایت نورانی راه دور کردن شیطان انس و جن را برای ما بیان فرموده اند. می فرماید: انَّ الشَّیطَانَ اثنانِ شَیطانُ الجِنِّ وَ یَبعُدُ بِلا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ العَلِیِّ العَظیمِ وَ شیطانُ الإِنسِ وَ یَبعَدُ بالصَّلاةَ عَلَی النَّبِیِّ وَ آلِهِ؛ شیطان دو گونه است: شیطان جن که با ذکر «لَا حَولَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ» از انسان دور می شود. و شیطان انس که با صلوات برمحمد و آل محمد دور می شود.
- اگر کسی دچار افکار و خیالات و وسوسه گری شیطان شده است، ذکر «لَا حَولَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ العَلِیَّ العَظِیمِ» را زیاد بگوید. و اگر کسی دچار دوستان ناباب، افرادی که او را دعوت به گناه و بدی می کنند، یا گرفتار جلسات ناباب شده است و ممکن است او را هم به لجن زار بدی ها و گناهان بکشند، اینجا مداومت بر صلوات، شیطان های انسی را از ما دور می کند. و این بشارت بسیار بزرگی است.
- بوییدن گل و صلوات
- شخصی می گوید: من به امام صادق (عَلَیه السَّلام) مقداری گل هدیه دادم. «نَاوَلتُ أَبَا عَبدِ اللهِ الصَّادِقَ شَیئاً مِنَ الرَّیاحِینِ». حضرت وقتی این گل ها را گرفتند، بوییدند و این نعمت خدا را بر دو چشم خود گذاشتند، آنگاه فرمودند: مَن تَناوَلَ رَیحانَةً فَشَمَّها وَ وَضَعَها عَلی عَینیهِ ثُمَّ قالَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی محمد و آل محمد لَم تَقَع عَلَی الأَرضِ حَتّی یُغفَرَ لَهُ؛ هر کس گلی به دستش برسد و آن را ببوید و بر دیدگان خود نهد و بگوید: « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی محمد و آل محمد »، هنوز آن گل را بر زمین ننهاده، خدایش می آمرزد. - الأمالی للصدوق، ص ۲۶۶؛ مکارم الاخلاق، ص ۴۱؛ ب
- همچنین ابو هاشم جعفری می گوید: به محضر امام عسکری (عَلَیه السَّلام) رسیدم. کودکی از کودکان آن حضرت آمد و شاخه گلی را به آن امام تقدیم کرد. حضرت آن را بوسیدند و بر دیدگان خویش گذاردند و آنگاه به من دادند و فرمودند: یا اباهاشِمَ مِن تَناوَلَ وَردَةً اَو رَیحانَةً فَقَبَّلها وَ وَضَعَها عَلی عَینَیهِ ثُمَّ صَلَّی عَلی محمد و آل محمد الأَئِمَّةِ کَتَبَ اللهُ لَهُ الحَسَناتِ مِثلَ رَملِ عالجٍ وَ مَحا عَنهُ مِنَ السَّیِّئاتِ مِثلَ ذلِکَ؛ ای ابوهاشم، هر کس شکوفه یا گلی به دستش برسد و آن را ببوسد و بر دیدگان خود بگذارد، آن گاه بر محمد و آل محمد همان امامان معصوم صلوات بفرستد، خداوند به شمار شن و ماسه های انباشت شده، برای او حسنه می نویسد و به همان مقدار گناهانش را محو می کند.
- یکی از مواردی که مستحبّ است انسان صلوات بفرستد، هنگام بو کردن گل هاست. گل و بوی خوش آرامش دهنده است. انسان با بو کردن آن به یاد خدا و پیامبر خدا(صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ سَلَّم) و به یاد زیبایی ها می افتد.
- همان طور که گل زیباست و به ما طراوت و احساس تازگی و آرامش می دهد، ذکر شریف صلوات هم به ما طراوت معنوی می دهد. همان طور که با گل و بوی خوش آن، مشام خود را معطر می کنیم، با صلوات هم روح و جان خود را معطر و خوشبو می کنیم. الکافی، ج ۶، ص ۵۲۵؛ وسائل الشیعة، ج ۲، ص ۱۷۰.
- آواي محبت: سيري در فضائل و آثار صلوات - حبیب الله فرحزاد
- «اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»