کتاب شفاء الصدور ص: 68
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
- «اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»
- وجه هفتم:
- آن كه نماز را قبل از سجده كند و على هذا مراد از قول مشار إليه دعاى سجده است ضعف اين هم از آنچه تا به حال مذكور شد روشن و واضح گشت و اين محتملات جمله غير از وجه اوّل در بحار مذكور است. بلى مىشود وجه اوّل را مشمول وجه سادس در كلام او قرار داد كه سابع در كلام ما بود چه فرموده السادس ان تكون الصلوة متّصلة بالسّجود و مراد از اتصال مىشود وقوع قبل از نماز باشد و مىشود وقوع بعد از نماز باشد و بنا بر اين اعم از وجه اول و هفتم است ولى تقريبى بغايت غريب از اين قول كرده چه فرموده و هذا اظهر لمناسبة السّجود للصّلوة و به هيچوجه به اين وجه نه اثبات حكم شرعى مىتوان كرد و نه استظهار از لفظ چنانچه بر اهل نظر و انس به استدلال چندان واضح است كه محتاج به تنبيه نيست
- وجه هشتم:
- آن كه محدث فاضل شيخ إبراهيم كفعمى ره در كتاب جنة الواقية آورده و محصّل او آنست كه اولا بر بامى برآيد يا بصحرايى در آيد و سلام ى كند. و قاتلان را بمبالغه نفرين و لعن ت نمايد. آنگاه دو ركعت نماز كند و مشغول ندبه و نوحه شود و در خانه بزم عزا بيارايد و اقامه مصيبت كند و دعاى تعزيت كه: اعظم الله اجورنا... الخ است با يكديگر بگويند. آنگاه شروع به تكبير كند و عدد بصد برساند و متوجه قبر مقدس شده زيارت را با دعاى سجده بجاى آورد و دو ركعت نماز كند. و دعاى صفوان را بخواند و وجه اين احتمال كه فتح الباب اشتباه و تشكيك در فهم الفاظ صريحه و امارات ظاهره روايت است. چه ظاهر آن است كه قبل از كفعمى كسى از علماء از ظاهر خبر عدول نكرده.
- چنانچه بعض مهره مطلعين نيز شهادت به اين دادهاند آنست كه جمع كرده بين صدر و ذيل حديث و كلام علقمة را حمل نكرده بر اين كه دعائى براى زيارت خواسته بلكه بعد از زيارت از دور خواهش زيارت ديگرى كرده و مبدء اين توهّم قول اوست كه گفته:
- «علمنى دعاء ادعوا به ذلك اليوم اذا انا زرته»، كه از جمود بر ظاهر لفظ گمان كرده كه مراد بعد از وقوع زيارت است با اين كه متأمل منصف يقين مىكند كه مراد حال زيارت است و غالب آنست كه باب ظهورات لفظيه به بحث و جدل بسر حد اسكات و الزام نمىرسد بلكه عمده اهبه [1] و اعظم زاد آن باب ذوقى است خاص و قريحهاى است لطيف كه به معونت او استفاده مرادات و اصطياد [2] معانى از شبكه [3] عبارات مىشود.
- و هر كس را كه خداى تعالى آن ذوق كرامت كرده وجه اين ادعا كه مكرّر درين باب كردهايم، نيكو خواهد دريافت كرد و گر نه هر كس بعد از تحصيل قوه تميز و بلكه استنباط مكلّف است بآنچه خود مىفهمد و با ديگرانش كارى نيست علاوه بر اين كه ظاهر اين كلام اختصاص اين عمل است به روز عاشورا و ذيل خبر در دو جا افاده تعميم مىكند و هم اخذ ندبه و نوحه در اين عمل خلاف ظاهر حديث است چه ثواب را معلّق بر صرف زيارت و ادعيّه و نماز فرموده چنانچه ظاهر است و بالجمله اين وجه را توان از وجهى أبعد وجوه گفت.
- وجه نهم:
__________________________________________________
- [1] اهبه بر وزن نكته: توشه
[2] شكار كردن
[3] تور شكارى.
- آنست كه اوّلا زيارت ششم از زيارات مطلقه امير المؤمنين عليه السلام مذكوره در تحفة كه اول او السلام عليك يا رسول اللّه است و به مناسبت همين ترتيب تحفة الزائر معروف به زيارت ششم شده را بخواند يا زيارت ديگر از زيارات امير المؤمنين يا سلام ى به آن حضرت كند و نماز آن زيارت را يا شش ركعت اگر زيارت ششم است بخواند و يا دو ركعت اگر غير اوست و اگر زيارت ششم را اختيار كند اولى است بعد از و سلام ى بجانب قبر سيّد الشهداء بكند و اگر متن زيارت عاشورا باشد بهتر است و دو ركعت نماز گذارد و بعد از ان صد مرتبه تكبير بگويد و زيارت عاشورا را به نهج مقرّر بخواند و دو ركعت نماز بجاى آرد و دعاى صفوان را فرو خواند و اين وجه في الحقيقه وجه جمعى است بين وجوه كه رعايت احتياط تمام در او شده و مبدء او آنست كه در روايت صفوان مذكور است كه بعد از زيارت امير المؤمنين اين زيارت كه علقمة روايت كرده بود بجاى آورد پس زيارت امير المؤمنين عليه السلام جزء اين عمل خواهد شد و فضائلى كه صفوان ذكر كرده براى اين عمل مركب است و چون در خبر ديگر كه در ابواب زيارت امير المؤمنين عليه السلام مذكور است چنين وارد شده كه صفوان اوّلا زيارت ششم خواند و بعد ازو متوجّه شد به قبر سيّد الشهداء و زيارت عاشورا خواند چنانچه در مصباح الزائر سيّد فرموده كه بعد از انتهاى زيارت ششم كه و صلى اللّه عليك و سلّم كثيرا باشد زيارت عاشورا را بخوان كه آن عمل تتمه اين است و ظاهر روايت منقوله از مزار كبير در بحار كه در اصطلاح بحار مراد ازو مزار محمد بن المشهدى است نيز اين است كه صفوان اولا زيارت ششم را خواند و آن ضمانتها كه در ذيل روايت صفوان است از اين هر دو است و عبارت او اين است كهتعاهد بهذه الزيارة و ادع بهذا الدعاء وزرهما بهذا الزيارة فانى ضامن على اللّه لكل من زارهما بهذه و دعا بهذا الدعا من قرب او بعد ان زيارت ه مقبولة إلى اخر الحديث.
- پس ظاهر اين روايت اعتبار زيارت ششم است در آن مثوبات مقرره براى اين عمل و اعتبار مطلق سلام بملاحظه احتمال مكرر است و اعتبار خصوصيت زيارت عاشورا به احتمال اراده اوست از سلام و نماز به جهت صدر حديث است چنانچه كفعمى گفت و خواندن ساير فقرات با زيارت مجددا به جهت اين است كه مشار إليه بهذا القول است و نماز هم براى زيارت ست و بملاحظه اعتبار تأخر او در اذا صليت و ما در وجوه سابقه بيان ضعف اين وجه كه مبنى بر چند وجه از آنهاست كه في الجمله قوتى اضافيه دارند
- كردهايم و با ظهور قوى لفظ در خلاف اينها وجهى براى احتياط باقى نمىماند بلى آنچه بايد متعرض بشويم در اين وجه عدم اعتبار زيارت امير المؤمنين است در تحقق اين عمل اگر چه منتهاى آنچه ممكن بود در تقرب او آورديم و بيان او چنانست كه اوّلا روايت شيخ ظاهر است در اين كه اشاره بهمان زيارت علقمة است كه صفوان نيز روايت كرده و ثواب را براى همان عمل حكايت كرده كه زيارت سيد الشهداء عليه السلام باشد با دعا و ابدا اشعارى و ايمائى در عبارت باخذ زيارت امير المؤمنين نيست چنانچه متن حديث را تماما نقل كردهايم و معلوم نيست كه صاحب مزار كبير ملتزم بنقل اصل لفظ بود بلكه ظاهر اين است كه بر حسب فهم خود نقل كرده باشد چنانچه از غالب محدثين احيانا اين معنى ديده شده و اين معنى بر منصف متامل اخبار در اين باب پوشيده نيست كه اصل در اين اخبار طريق شيخ و ابن قولويه است.
- و از كلام سيّد عليه الرحمة جز فتواى حدسيه چيزى بدست نمىآيد بلى بمقتضاى اخبار من بلغ [1] اگر شامل فتواى فقيه باشد عمل كردن به اين احتياط ضررى ندارد ولى كلام در مقتضاى ادلّه اجتهاديه است هر چند اين وجه مبنى بر احتياط است، ولى غرض اين بنده دفع توهّم مدخليت واقعيه است، و الا همان ظاهر روايت مزار كبير در باب احتياط فوق الكفاية است و ثانيا زيارت عاشورا عبارت از همان مرّوى علقمة است بر فرض كه در ذيل روايت صفوان اعتبار هر دو عمل كرده باشد بوجه من الوجوه در روايت علقمة مدخليت نخواهد داشت بلكه اين دو دو عمل متعدد مىشوند اگر چه يكى شامل ديگرى باشد و براى مجموع خواصى ديگر و ثوابى افزونتر مقرر باشد و ثالثا ظاهر خبر مفيد عليه الرحمه كه البته از ابن طاوس رضى الله عنه اوثق و اسبق و ابصر و اعرفست بجهاتى چنانچه علامه مجلسى عليه الرحمه اعتراف كرده بلكه حاجت باستشهاد ندارد و نعم ما قيل:
__________________________________________________
- [1] اخبار من بلغ، اخبارى است كه عامه و خاصه نقل كردهاند و مضمون آن اين است كه اگر كسى پاداشى را براى انجام عملى شنيد و به اميد درك آن ثواب آن عمل را بجا آورد خداوند همان پاداش را به او اعطا مىفرمايد اگر چه معصوم آن را نفرموده باشد كه يكى از آن روايات نقل ميشود، و فيه(بحار) عن الصادق عليه السلام قالمن بلغه من الثواب على شيئى من الخير فعمله كان له اجر ذلك و ان كان رسول الله لم يقله.
- مستدرك سفينة البحار ماده بلغ، و به استناد اين گونه احاديث است كه فقهاى عظام در ادله سنن تسامح مىورزند يعنى زياد كنجكاوى و دقت در سند احاديث مربوط به امور مستحبى نمىفرمايند.
- مدح تعريف است و تخريق حجاب فارغ است از مدح و تعريف آفتاب
مادح خورشيد مداح خود است كه دو چشمم روشن و نامرمد استبالجمله ظاهر خبر او اين است كه عمل زيارت ششم و ترتيب دعاى بعد او مخالف عمل زيارت عاشورا و دعاى بعد اوست چه عبارت مزار مفيد محكيه در بحار چنين است كه: بعد از فراغ از شش ركعت نماز آن زيارت فرموده بگو:
- السلام عليك يا امير المؤمنين تا آخر آنگاه اشاره كن بجانب قبر سيد الشهداء عليه السلام و بگو: السلام عليك يا ابا عبد الله السلام عليك يا ابن رسول اللّه اتيتكما زائر و متوسّلا إلى اللّه تعالى ربّى و ربّكما... تا آخر دعاى صفوان آنگاه استقبال قبله كن و بگو: يا اللّه يا اللّه يا اللّه تا بآنجا كه در آن دعاست من امر دنياى و اخرتى باضافه يا ارحم الرّاحمين. آنگاه متوجه قبر امير المؤمنين مىشوى و مىگوئى: السلام عليك يا امير المؤمنين و السلام على أبي عبد اللّه الحسين ما بقيت و بقى اللّيل و النّهار و لا جعله اللّه اخر العهد من زيارت كما و لا فرق اللّه بينى و بينكما
- و ناظر ملتفت بوجوه متعدده. فرق اين دو روايت از تقديم و تأخير و زياده و نقيصه و اختلاف كيفيّات و تعدد توجه و استقبال به جانب امام حسين و امير المؤمنين عليهما السلام مطمئن به تعدد روايت مىشود، و چگونه در حق شيخ مفيد با آن مايه جلالت و پايه وثاقت و عدالت كه امام عليه السلام در توقيع [1] شريف از او بملهم الحق و دليله تعبير كرده كه اگر بفتحها خوانده شود معنى او اين است كه حق و دليل او به او الهام شده و اگر بكسر بخوانند پايه مدح صد رتبه افزونتر از اين خواهد شد چه محصّل
__________________________________________________
- [1] دو توقيع از ناحيه مقدسه حضرت بقيه الله (عج) به شيخ مفيد صادر شده كه اولى در اواخر ماه صفر 410 و دومى سال 412 كه اين جمله در توقيع دوم است كه به قسمتى از آن بحار چاپ جديد جلد 53 صفحه 176 اشاره ميكنيم: ورد عليه كتاب آخر من قبله صلوات الله عليه يوم الخميس الثالث و العشرين من ذى الحجه سنة اثنتى عشره و اربعماة نسخته:من عبد الله المرابط في سبيله إلى ملهم الحق و دليله.بسم اللّه الرّحمن الرّحيم،سلام عليك أيها الناصر للحق، الداعى إليه بكلمة الصدق فانّا نحمد اللّه إليك الذيلا اله الا هو...،
- براى آشنائى بيشتر به ارزش توقيعات صادر شده براى شيخ مفيد و همچنين انتساب لقب «مفيد» به شيخ مفيد از ناحيه حضرتش به كتاب «معجم رجال الحديث» تأليف آية اللّه العظمى خوئى قدس سره جلد 17 صفحه 219 در ترجمه شيخ مفيد مراجعه شود.
- او آن مىشود كه از نفس قدسيه او حق با دليل او بر نفوس مستعدين افاضه مىشود و هر كس نائل بحق و واصل بواقع شده ببركت امداد و اعداد كمالات علميه و عمليه اوست و هذا فضل لا يدعى لغير الائمه عليهم السلام مىتوان گفت كه خبر را تقديم و تأخير كرده و از جانب خود الفاظى افزوده ترتيبى به تشريع يا مناسبت و استحسان بر خلاف آنچه وارد شده از ائمه عليهم السلام مقرر داشته حاش لله هرگز اين گمان روا نباشد و اين احتمال متمشى نيست اگر چه در بحار و تحفة الزائر ابدا كرده و اعتماد بر او نموده ولى بهيچ وجه قابل توجيه نيست و الله العاصم و هو العالم.
- و بعد از تسليم مىگوئيم بنابر آنچه گفتيم. اگر به اين احتياط كسى بخواهد عمل كند خوبست بعد از زيارت ششم دعا را بدستور العمل مزار مفيد بخواند و بعد از زيارت عاشورا بترتيب مذكور در كتاب مصباح كه ما نقل كرديم بخواند، تا بهر دو احتمال عمل كرده باشد.
- وجه دهم:
- احتمالى است كه نيز بر سبيل احتياط در زاد المعاد و تحفة الزائر نموده و ذكر اين وجه و وجه سابق در عداد محتملات خبر حقيقة براى استطراد و بر سبيل استجرار [1] و تطفل [2] بود و الا هر دو احتمال مبنى بر احتياط و جمع بين محتملات سابقه است و عبارت زاد المعاد اين است كه چون عبارت حديث تشويش عظيمى دارد و قابل احتمال بسيار است اگر اوّل زيارت :السلام عليك يا ابا عبد اللّه
- تا و آل نبيّك را بخواند و نماز زيارت را بكند و باز همان زيارت را اعاده كند. بهتر است و اگر بعد از صد مرتبه لعن بار ديگر نماز كند و بعد از صد مرتبه سلام ، بار ديگر نماز كند و متصل بسجده و بعد از سجده نيز نماز ديگر بكند شايد به جميع احتمالات عمل كرده باشد و اگر اول يكى از زيارات بعيده بعمل آرد ظاهرا كافى است و در تحفة فرموده بعد از اين.
- و اگر زيارت ششم حضرت امير المؤمنين را با اين زيارت ضم كند، چنانچه سابقا اشاره به اين كرديم. بهتر است خصوصا هرگاه اين زيارت را نزد ضريح مقدس حضرت امير المؤمنين عليه السلام بعمل آورد. تمام شد كلام اين محدث جليل القدر.
______________________________________
- [1] بر حسب موقع
[2] طفيلى.
- و ما مدارك اين محتملات كه اشاره بآنها كرده تماما ذكر كرديم و فساد و ضعف آنها را با قصى الوجوه شرح داديم، با وجود اين احتياط راهى ندارد بلكه مىتوان گفت كه در مشروعيّت عملى به اين تفصيل كه مبنى بر احتمالات بعيده ركيكه است تأمّل و اشكال است، چنان كه بعض اكابر گفتهاند و الله العاصم.
- و چون بحمد للّه تعالى سند و متن اين خبر معلوم شد و دلالت او ظاهر شد مطالبى چند متعلق به او لازم التعرض است كه ما آنها را در فوائدى شرح مىدهيم و خاتمه اين باب قرار مىدهيم.
- فائدة:
- در كتاب مزار قديم مشار إليه متن زيارت را با اختلافى يسير با نسخه مصباح نقل كرده كه اگر چه مىشد بمواضع اختلاف در حاشيه عبارت معروفه اشاره كرد ولى به جهت سهولت تناول و تبرك بالفاظ شريفه او. ثانيا عين عبارت او نوشته مىشود كه اگر كسى احتياطا تلاوت را تطبيق بر هر دو نسخه كند جازم بوصول ثواب مقرر شود چون علما بصحت اين عمل و احراز اين مثوبت از عظمت قدر و جلالت شان او اهتمام فرمودهاند و آن نسخه اين است.
- السلام عليك يا ابا عبد اللّه السلام عليك يا ابن نبىّ اللّه السلام عليك يابن امير المؤمنين و ابن سيّد الوصيّين السلام عليك يا ابن فاطمة الزّهراء سيّدة نساء العالمين السلام عليك يا ثار اللّه و ابن ثاره و الوتر الموتور السلام عليك و على الارواح الّتى حلّت بفنائك السلام عليكم منّى جميعا سلام اللّه ابدا ما بقيت و بقى اللّيل و النّهار
- يا ابا عبد اللّه لقد عظمت الرّزيّة و جلّت عظمت المصيبة بك علينا و على جميع اهل الاسلام و جلّت و عظمت مصيبتك في السّموات و على جميع اهل الارضين فلعن اللّه امّة اسّست اساس الظّلم و العدوان و الجور عليكم اهل البيت و لعن اللّه امّة دفعتكم عن مقامكم و ازالتكم عن مراتبكم الّتى رتّبكم اللّه فيها و لعن اللّه امّة قتلتكم و لعن اللّه الممهّدين لهم بالتّمكين من قتالكم برئت إلى اللّه و إليكم منهم و اشياعهم و اتباعهم و اوليائهم يا ابا عبد اللّه
- انّى سلم لمن سالمك و حرب لمن حاربك إلى يوم القيمة و لعن اللّه ال زياد و ال مروان و لعن اللّه بنى اميّة قاطبة و لعن اللّه بن مرجانة و لعن اللّه عمر بن سعد و لعن اللّه شمرا و لعن اللّه امّة اسرجت و الجمت و تنقبّت لقتالك
- بابى أنت و امّيّ لقد عظم مصابى بك فاسئل اللّه الّذي اكرم مقامك و اكرمني بك فاسئل اللّه الّذى اكرم مقامك و اكرمنى بك ان يرزقنى طلب ثارك مع امام منصور من ال بيت محمّد صلّى اللّه عليه و آله.
- اللّهمّ اجعلني عندك وجيها بالحسين عليه السلام في الدّنيا و الاخرة يا ابا عبد اللّه انّى اتقرّب بك إلى اللّه و إلى رسوله و إلى امير المؤمنين و إلى فاطمة و إلى الحسن و إليك بموالاتك و بموالاتهم
- و بالبراءة ممّن قاتلك و نصب لك الحرب و بالبراءة ممّن اسّس اساس ذلك و بنى عليه بنيانه و جرى في ظلمه و جوره عليكم و على اشياعكم برئت إلى اللّه ثمّ إليكم بموالاتكم و موالاة وليّكم و بالبراءة من أعدائكم و النّاصبين لكم الحرب و بالبراءة من اشياعهم و اتباعهم
- انّى سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم و ولىّ لمن والاكم و عدوّ لمن عاداكم فاسئل اللّه الّذى اكرمنى بمعرفتكم و معرفة اوليائكم و رزقنى البراءة من أعدائكم ان يجعلنى معكم في الدّنيا و الاخرة و ان يثبّت لي عندكم قدم صدق في الدّنيا و الاخرة
- و اسئله ان يبلّغنى المقام المحمود لكم عند اللّه و ان يرزقنى طلب ثارى مع امام مهدىّ ظاهر ناطق و اسئل اللّه بحقّكم و بالشّان الّذى لكم عنده ان يعطينى بمصابى بكم افضل ما يعطى مصابا بمصيبة مصيبة ما اعظم رزيّتها في الاسلام و في جميع السّموات و الارض [1].
- «اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»