کتاب  شفاءالصدور  – شرح زیارت عاشورا  - میرزا تهرانی – ص : 384 تا 387 -اللّهمّ انّ هذا يوم تبرّكت به بنو اميّة ---- بهر حال، تبرك بنى اميه به اين يوم مشؤم بر چند وجه است.

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/        

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad 

وبلاگ صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir 

«بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏»

«اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ»

کتاب  شفاءالصدور  شرح زیارت عاشورا  - میرزا تهرانی – ص : 384 تا 387                        

  1. اللّهمّ انّ هذا يوم تبرّكت به بنو اميّة ---- بهر حال، تبرك بنى اميه به اين يوم مشؤم بر چند وجه است.

 

  1. اين مجموع اخبارى است كه براى استحباب صوم  يوم عاشورا  شيخ شرف الله قدره ايراد فرموده و در كتب استدلال و اخبار معتبره مثل وسائل اقتصار بر آنها شده.
  2. اما اخبار منع، پس صدوق قده سند از زراره و محمد بن مسلم رضى الله عنهما نقل كرده:انهما سألا ابا جعفر الباقر عن صوم  يوم عاشورا  فقال‏كان صوم ه قبل شهر رمضان فلما نزل شهر رمضان ترك [2].
  3. و كلينى روح الله رمسه سند به عبد الملك مى‏رساند كه گفت: سوال كردم از حضرت‏

__________________________________________________

  1. [1] اكثرا پيغمبر روزهاى عاشورا  آب دهان در دهان اطفال شير خوار از اولاد فاطمه مى‏انداخت و مى‏فرمود تا شب چيزى به آنها نمى‏خورانيم و آنها از آب دهان پيغمبر سير مى‏شدند و در زمان حضرت داود حيوانات وحشى در روز عاشورا  روزه مى‏گرفتند

[2] از امام باقر از روزه روز عاشورا  پرسيدند فرمود: روزه‏اش قبل از ماه رمضان (قبل از وجوب روزه ماه رمضان بود و پس از نزول ماه رمضان ترك شد.

  1. أبو عبد الله از صوم  تاسوعا و عاشورا  فرمود تاسوعا روزى است كه محاصره شدند در او حسين و اصحابش رضى الله عنهم در كربلا و مجتمع شدند بر او لشكر اهل شام و فرود آمدند بر او و فرح كردند ابن مرجانه و عمر بن سعد به توافر خيول و كثرت جنود و حسين و اصحابش را كرم الله وجوهم، ضعيف كردند و يقين كردند كه ديگر ناصرى براى حسين نخواهد آمد و مدد نخواهند كرد او را اهل عراق. آنگاه از غايت تفجع و اشتياق مى‏فرمايد:بابى المستضعف الغريب‏

يعنى پدرم فداى آن مظلوم بى‏كس باد.

  1. فرمود: امّا روز عاشورا  روزى است كه حسين عليه السّلام كشته بيفتاد و اصحاب حول او كشته افتادند مگر روزه است در آن روز، كلا و رب البيت الحرام كه آن روز صوم  نيست و نيست او مگر روز حزن و مصيبتى كه داخل شد بر اهل آسمان و اهل زمين و جميع اهل ايمان و روز فرح و سرور است براى پسر مرجانه و آل زياد و اهل شام كه خداى غضب كناد بر ايشان و بر ذرّيات ايشان و او روزى است كه گريه كرده‏اند بر حسين در او جميع بقاع ارض جز بقعه شام هر كه روزه بگيرد در او يا تبرك كند خدايش با آل زياد حشر كند با قلب مسخ شده و سخط خداى بر او واقع شود و هر كه در آن روز ذخيره به سوى منزل خود جلب كند خدايش در قلب نفاق نتيجه دهد تا روز قيامت و بركت را از خود او و اهلبيت او و اولاد او انتزاع كند و شيطان با او در همه آنها شراكت كند.
  2. و هم در كافى و تهذيب سند به جعفر بن عيسى يقطينى مى‏رساند كه حضرت رضا عليه السّلام را سوال كردم از صوم  يوم عاشورا  و از آنچه عامه درباره او مى‏گويند.

فرمود: مگر از صوم  ابن مرجانه سوال مى‏كنى مرا؟ او روزى است كه حرامزادگان آل زياد در آن روز، روزه گرفتند به جهت قتل حسين عليه السّلام و او روزى است كه تشام مى‏كند به او آل محمّد و تشام مى‏كند به او اهل اسلام روزه نبايد گرفت و تبرك نبايد به وى كرد. و روز دوشنبه روز نحسى است كه خداى پيغمبر را در او قبض روح كرد هيچ بلائى به آل محمد. نرسيد مگر روز دوشنبه، پس ما تشام به او كرديم و تبرك كردند به او دشمنان ما و روز عاشورا  روزى است كه كشته شد در او حسين و تبرك كرده به او ابن مرجانه و تشام كردند به او آل محمد پس هر كس روزه گيرد اين دو روز را خداى تبارك و تعالى را ملاقات كند در حالتى كه ممسوخ القلب باشد و حشر وى با آنانى باشد كه روزه آن دو را و تبرك بآن دو را سنت شمردند و در اصل زيد نرسى كه از اصول  معتبره است و ما در محلّ خودش از علم رجال در مواضعى از آن جمله حاشيه رجال نجاشى به اجمال و تفصيل اثبات اعتبار او كرده‏ايم منقول است.

  1. و در كافى و تهذيب هم از او نقل كرده‏اند كه شنيدم از عبيد بن زراره هنگامى كه سؤال مى‏كرد از حضرت صادق عليه السّلام از صوم  يوم عاشورا  فرمود هر كه روزه بگيرد آن روز را نصيب او از صوم  آن روز نصيب ابن مرجانه و آل زياد خواهد بود گفتم حظ ايشان از آن روز چه بود فرمود: آتش خداى پناه دهاد ما را از آتش و از عملى كه نزديك مى‏كند بآتش.
  2. و همين حديث را شيخ مفيد قدس الله سره السعيد در كتاب مقنعه به ارسال اعتماد روايت فرموده. و هم ثقة الاسلام ضاعف الله قدره و شيخ طائفه رفع الله ذكره از نجية بن الحارث العطّار مسندا حديث مى‏كنند كه گفت از حضرت باقر عليه السّلام پرسيدم حال روزه عاشورا  را. فرمود: روزه‏اى است كه ترك شده به نزول شهر رمضان و متروك بدعت است. پس از آن از حضرت صادق بعد از پدرش پرسش كردم جوابى داد مانند جواب پدرش آنگاه فرمود سوگند كه او روزه‏اى است كه نه كتابى به او نازل شده و نه سنتى به او جارى جز سنت آل زياد به قتل حسين بن على عليهما السّلام.
  3. و هم در كافى و در تهذيب است مسندا از زراره رضى الله عنه كه از صادقين قدّس سرّهم نقل كرد كه هر دو امام أبو جعفر و أبو عبد اللّه فرمودند روزه نگير نه در روز عاشورا  و نه در عرفه به مكه و نه در مدينه و نه در وطن خود و نه در شهرى از شهرها و نهى از روزه عرفه در صورتى است كه با دعا منافى باشد چنانچه در اخبارى ديگر اين تقييد رسيده.
  4. و در تهذيب و مجالس شيخ اعز الله شانه سند به ابى غندر [1] مى‏رسد كه از صادق آل محمد عليهم السّلام پرسيدم صوم  يوم عرفه را؟ فرمود:عيد من اعياد المسلمين.
  5. گفتم صوم  يوم عاشورا  چون است؟ فرمود: او در روزى است كه حسين در او كشته شده پس اگر تو شماتت كننده روزه‏دار آنگاه فرمود همانا آل اميه نذرى كردند كه اگر حسين كشته شود آن روز را عيد قرار دهند و به شكر اين نعمت روزه گيرند و اولاد خود را مسرور نمايند و اين سنتى شد در آل ابى سفيان تا امروز و از اين روى روزه گيرند او را و بر اهل‏

_________________________________________________

  1. [1] ابو غندر بضمّ غين معجمه و سكون نون چنانچه علامه در ايضاح فرموده منه.
  2. و عيال خود ادخال فرح كنند آنگاه فرمود روزه براى مصيبت نمى‏شود و نيست مگر براى شكر سلامت همانا حسين كشته شد در روز عاشورا  هان تو از مصيبت زدگان او هستى روزه مگير و اگر از شماتت كنندگانى و از آنانى كه به سلامت بنى اميه مسرور شدند روزه بدار به شكر خداى تعالى.
  3. اين است جمله از اخبار وارده در منع از روزه روز عاشورا  و اختلاف بين اين دو طايفه از اخبار ظاهر است لهذا علماى شيعه رضوان الله عليهم در صدد جمع و توجيه برآمدند و چند وجه در رفع منافات و اختلاف به تتبّع در مطاوى كلمات اصحاب به نظر آمده:
  4. اول اينكه صوم  بر دو قسم واقع مى‏شود:
  5. يكى صوم  تبركى كه به عنوان تعييد رسيده و شادمانى است، و ديگر حزنى كه براى مصيبت زدگان اخبار ناهيه منزل بر قسم اول‏اند و اخبار مرخصه ناظر به قسم ثانى. پس اختلاف مرتفع شد و اين جمع را نسبت به مشهور داده‏اند بلكه دعوى اجماع كرده‏اند، چنانچه عبارت غنيه شامل اوست.
  6. و در رياض و جواهر نفى وجدان خلاف از استحباب حزنى كرده‏اند و انصاف اين است اين جمع به هيچ وجه راهى در مشرب استدلال و مسرحى در وادى صحت ندارد.
  7. چه اولا اخبار طايفه اول مقاومت سندى با اخبار مانعه ندارد چه خبر مسعده البتّه در اين مقام حجت نيست چه او به اعتراف كشى و شيخ در فهرست و اختيار [1] و علامه قده در خلاصه و غيرهم عامى المذهب است و از طايفه خبيثه بتريه كه از اخبث فرق زيديه‏اند هم هست علاوه بر اينكه هرون بن مسلم كه راوى از اوست به تصريح نجاشى و علامه قدهما قائل به مذهب اهل جبر و تشبيه است و اين كاشف از فساد مذهب است اگر چه توثيق او كرده‏اند. و در خبر ثانى عبد الله بن ميمون قداح است كه كشى از جبرائيل از محمّد بن عيسى نقل كرده كه او زيدى مذهب بوده است و تضعيف اين سند وجهى ندارد، چه جبرئيل بن احمد معتمد كشى است و اين اماره جلالت بلكه وثاقت است و محمد بن عيسى از اجله ثقات است و سياق روايت عبد الله كه از امام صادق عليه السّلام تعبير به جعفر كرده در خصوص اين خبر شهادت اجماليه بر مدعى دارد،

__________________________________________________

  1. [1] اگر چه موجود در دست ما از زمان علامه تا به حال «اختيار» كشى است ولى ما در رساله قاعده اجماع مشروحا ثابت كرديم كه جميع آنچه در «اختيار» است مذهب شيخ و از اين جهت نسبت به شيخ هم داديم در «اختيار» (منه نور الله قلبه)

 

  1. چنانچه در كثيرى از مواضع علما استدلال به اين تعبير بر انحراف كرده‏اند و در خبر ثالث جعفر بن عثمان مشترك است و يونس بن هشام مجهول.
  2. و در خبر رابع كثير النواست كه از اخبث طوائف يعنى عامّه تبريه است. و در خبر خامس زهرى است كه فسق او با كفر ابليس هم عنان است، و عجب است كه اين اخبار را با قلت عدد و ضعف سند با اخبار ناهيه مقابل گيرند و در صدد جمع بر اين دو روايات ناهيه تماما معتبرند به اعتضاد و تعدد در كتب معتبره و اصول معتمده و سلامت اسانيد غالبا پس على التحقيق تكافوء بين اخبار نيست چنانچه جماعتى تصريح به اين كرده‏اند و
  3. ثانيا اخبار مانعه موافق عمل و اصول شيعه است و اخبار مجوزه موافق مذهب اهل سنت
  4. و ثالثا اخبار مجوزه ضعيف الدلاله بر مطلوبند، چه خبر اوّل با نسخ جمع مى‏شود و عما قريب بيان مى‏كنيم كه جماعتى قائلند صوم  يوم عاشورا  قبل از ماه رمضان واجب بود و بنا بر اين صام رسول الله يوم عاشورا  دلالت بر بيش از وقوع في الجمله ندارد و خبر ثالث دلالت بر صوم  اصطلاحى ندارد چه نسبت به اطفال و وحش ثابت شده و قريبا محتمل است كه منزل بر وجه مختار شود چنانچه خواهى شنيد، و حديث كثير نواء دلالت بر استحباب ندارد، چه حكايت فعل نوح عليه السّلام شده به علت خاصه، و او مبنى بر صحت استصحاب احكام شرايع سابقه است بعد از تسليم خصوصيت فعل در مقام مخصوص دلالت بر شرعيه مطلقه ندارد. و حديث زهرى ظاهر در استحباب بر وجه خصوصيت نيست، چه معنى اباحه در عبادات آن است كه فعل بر همان حد از ثواب مقرر براى طبيعت باقى باشد نه زيادتر باشد تا مستحب شود نه كمتر تا مكروه. و اخبار مانعه هر يك به صد زبان منع از روزه مى‏كند و روزه‏گير آن را در جند ابن زياد و يزيد محسوب مى‏دارند و كفى به خزيا و هوانا.
  5. و رابعا در مواضعى اخبار مانعه كه به اعتراف اين طايفه كه اين جمع كرده‏اند نصاب حجيت در آنها به كمال است تنصيص و تصريح بر خلاف اين جمع شده. چنانچه در حديث عبد الملك است ما هو يوم صوم  و ما هو الا يوم حزن و اين صريح است كه حزن مناسبت با صوم  ندارد بلكه چنانچه در اخبار كثيره از فريقين وارد شده صوم  از وظايف اعياد و لوازم شكر و امتنان است.
  6. و در خبر جعفر بن عيسى مذكور است كه عنوان تبرك غير از عنوان صوم  است پس حمل صوم  منهى عنه هم بر تبرك خلاف ظاهر ديگرى است و در خبر ابى غندر تصريح

 

  1. وجه دوّم: آنچه محقق اردبيلى قده احتمال داده‏  كه اخبار مجوزه نسخ شده باشند و اين احتمال مؤيد است به بعض اخبار كه دلالت دارند بر اينكه صوم  يوم عاشورا  اولا واجب بوده و بعد ترك شده چنانچه در صحيحه زراره و خبر نجية بن الحارث شنيدى و در كتب صحاح اهل سنت و تواريخ وارد شده كه صوم  يوم عاشورا  در سال اول هجرت فرض شد و در سال دوم به آمدن رمضان نسخ شد. اگر چه در وجه فرض او مختلف نقل كرده‏اند: بخارى و مسلم و ترمذى به بعض طرق نقل كرده‏اند كه به عرض حضرت رسالت رساندند كه يهود چون گمان  كرده‏اند كه اهلاك فرعون و جنودش در اين روز است به جهت شادمانى روزه گرفتند. پيغمبر فرمود شما هم روزه بگيريد كه ما احقيم به احياى سنت موسى. و در بعض طرق مسلم و ترمذى نقل كرده‏اند كه چون در جاهليت رسم بود كه روز عاشورا  روزه مى‏گرفتند، پيغمبر نيز صوم  يوم عاشورا  را سنت كرد يعنى واجب شمرد ولى آنچه متأمل در اخبار واقعه كربلا و اخبار صوم  به دست مى‏آورد آن است كه روز عاشورا  از بدو عالم روز مصيبت و غم و اندوه بوده بلكه از بعض اخبار معلوم مى‏شود كه وحوش و طيور نيز در آن روز از طعام و شراب ممنوع مى‏شدند.
  2. چنانچه در خبر عبد الله بن ميمون قداح شنيدى كه وحوش از عهد داود در روز عاشورا  روزه گرفتند و منع اطفال از طعام و شراب هم منزل بر همين معنى است، نه صوم  اختيارى.
  3. و روايات ديگر در ابواب كتب مقاتل در اين معنى بسيار است و قصص بسيار در كتب تواريخ مذكور است از آن جمله آن است كه در انسان العيون نقل كرده كه كسى متعود بود كه هر روزه مورچگانى را نان و دانه بدهد. چون روز عاشورا  رسيد و نزد مورچگان دانه برد، نخوردند
  4. و در رياض و جواهر نفى وجدان خلاف از استحباب حزنى كرده‏اند و انصاف اين است اين جمع به هيچ وجه راهى در مشرب استدلال و مسرحى در وادى صحت ندارد.
  5. چه اولا اخبار طايفه اول مقاومت سندى با اخبار مانعه ندارد چه خبر مسعده البتّه در اين مقام حجت نيست چه او به اعتراف كشى و شيخ در فهرست و اختيار [1] و علامه قده در خلاصه و غيرهم عامى المذهب است و از طايفه خبيثه بتريه كه از اخبث فرق زيديه‏اند هم هست علاوه بر اينكه هرون بن مسلم كه راوى از اوست به تصريح نجاشى و علامه قدهما قائل به مذهب اهل جبر و تشبيه است و اين كاشف از فساد مذهب است اگر چه توثيق او كرده‏اند. و در خبر ثانى عبد الله بن ميمون قداح است كه كشى از جبرائيل از محمّد بن عيسى نقل كرده كه او زيدى مذهب بوده است و تضعيف اين سند وجهى ندارد، چه جبرئيل بن احمد معتمد كشى است و اين اماره جلالت بلكه وثاقت است و محمد بن عيسى از اجله ثقات است و سياق روايت عبد الله كه از امام صادق عليه السّلام تعبير به جعفر كرده در خصوص اين خبر شهادت اجماليه بر مدعى دارد، __________________________________________________
  6. [1] اگر چه موجود در دست ما از زمان علامه تا به حال «اختيار» كشى است ولى ما در رساله قاعده اجماع مشروحا ثابت كرديم كه جميع آنچه در «اختيار» است مذهب شيخ و از اين جهت نسبت به شيخ هم داديم در «اختيار» (منه نور الله قلبه)
  7. چنانچه دركثيرى از مواضع علما استدلال به اين تعبير بر انحراف كرده‏اند و در خبر ثالث جعفر بن عثمان مشترك است و يونس بن هشام مجهول.
  8. و در خبر رابع كثير النواست كه از اخبث طوائف يعنى عامّه تبريه است. و در خبر خامس زهرى است كه فسق او با كفر ابليس هم عنان است، و عجب است كه اين اخبار را با قلت عدد و ضعف سند با اخبار ناهيه مقابل گيرند و در صدد جمع بر اين دو روايات ناهيه تماما معتبرند به اعتضاد و تعدد در كتب معتبره و اصول معتمده و سلامت اسانيد غالبا پس على التحقيق تكافوء بين اخبار نيست چنانچه جماعتى تصريح به اين كرده‏اند
  9. و ثانيا اخبار مانعه موافق عمل و اصول شيعه است و اخبار مجوزه موافق مذهب اهل سنت
  10. و ثالثا اخبار مجوزه ضعيف الدلاله بر مطلوبند، چه خبر اوّل با نسخ جمع مى‏شود و عما قريب بيان مى‏كنيم كه جماعتى قائلند صوم  يوم عاشورا  قبل از ماه رمضان واجب بود و بنا بر اين صام رسول الله يوم عاشورا  دلالت بر بيش از وقوع في الجمله ندارد و خبر ثالث دلالت بر صوم  اصطلاحى ندارد چه نسبت به اطفال و وحش ثابت شده و قريبا محتمل است كه منزل بر وجه مختار شود چنانچه خواهى شنيد، و حديث كثير نواء دلالت بر استحباب ندارد، چه حكايت فعل نوح عليه السّلام شده به علت خاصه، و او مبنى بر صحت استصحاب احكام شرايع سابقه است بعد از تسليم خصوصيت فعل در مقام مخصوص دلالت بر شرعيه مطلقه ندارد. و حديث زهرى ظاهر در استحباب بر وجه خصوصيت نيست، چه معنى اباحه در عبادات آن است كه فعل بر همان حد از ثواب مقرر براى طبيعت باقى باشد نه زيادتر باشد تا مستحب شود نه كمتر تا مكروه. و اخبار مانعه هر يك به صد زبان منع از روزه مى‏كند و روزه‏گير آن را در جند ابن زياد و يزيد محسوب مى‏دارند و كفى به خزيا و هوانا.
  11. و رابعا در مواضعى اخبار مانعه كه به اعتراف اين طايفه كه اين جمع كرده‏اند نصاب حجيت در آنها به كمال است تنصيص و تصريح بر خلاف اين جمع شده. چنانچه در حديث عبد الملك است ما هو يوم صوم  و ما هو الا يوم حزن و اين صريح است كه حزن مناسبت با صوم  ندارد بلكه چنانچه در اخبار كثيره از فريقين وارد شده صوم  از وظايف اعياد و لوازم شكر و امتنان است.
  12. و در خبر جعفر بن عيسى مذكور است كه عنوان تبرك غير از عنوان صوم  است پس حمل صوم  منهى عنه هم بر تبرك خلاف ظاهر ديگرى است و در خبر ابى غندر تصريح به اين شده كه صوم  براى مصيبت نمى‏شود بلكه براى شكر سلامت است بلكه فرموده فان كنت شامتا فصم و اين فقره صريح است كه صوم  معلول شماتت است و اگر وجه ديگر براى او متصور بود اين تعليق كه صريح در عليت منحصره است وضعا يا اطلاقا (چنانچه در اصول فقه تقرير كرده‏ايم.) صورت صحت نداشت.
  13. چنانچه بر ارباب دانش و هوش چون سفيده صبح و پرتو آفتاب روشن است. و با وجود اين تصريحات اين جمع به منزله طرح است. و بالجمله اين جمع به هيچ وجه صحيح نيست و نسبت به شهرت و اجماع هم صحتى ندارد بلكه قائل متبعى تا اواخر به او نيافته‏ام. چنانچه خواهم شرح داد.
  14. «اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ»

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید