کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص5 بسم اللّه الرحمن الرحیم

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص5

بسم اللّه الرحمن الرحیم

  1. مقدمه چاپ دوم
  2. چون حقیر فقیر را در نشر این کتاب مقدّس غرضی نبوده-جز ظهور حقیقت ولایت و جلوۀ مقام امامت و بر طرف نمودن شبهات و القائات فاسده ای که اعادی قرنها در أذهان پاک برادران اهل تسنّن جای داده اند.  بهمین جهت هم هدف تجارت و اخذ منافع مادی را در نشر این کتاب(بر خلاف امیال آقایان کتابفروشها و قواعد نشر کتاب)قلم گرفته-و بهمان قیمت تمام شده(بلکه کمتر) در دسترس عموم گذاردم-تا هر کس بتواند آن را بدست آورده و اخذ نتیجه نماید.
  3. بمقتضای آیه 193 سوره 3(آل عمران)که فرماید أَنِّی لاٰ أُضِیعُ عَمَلَ عٰامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثیٰ (البته من که پروردگار(بزرگ)هستم عمل هیچ کس از مرد و زن را بی مزد نگذارم) و فحوای«من کان للّه کان اللّه معه» (2) کسی که با خدا باشد(و کار برای خدا کند)خدا با اوست.
  4. )اشعّه انوار ولایت جلوه خود را نموده-این کتاب مستطاب مورد توجه خاصّ و عام-مؤالف و مخالف قرار گرفت.
  5. و مخصوصا حضرت حجة الاسلام و المسلمین رئیس الملة و الدین استاد الفقهاء و المجتهدین آیة اللّه فی العالمین آقای حاج آقا حسین طباطبائی بروجردی متع اللّه المسلمین بطول بقائه بعد از مطالعه کتاب در خلأ و ملأ(زائدا علی ما سبق)بسیار این عبد فانی را مورد عنایت قرار داده و بأدعیۀ خیریّه یاد فرمودند.
  6. و هم چنین سایر فقهاء و علمای متبحّر در علوم قدیمه و دانشمندان و اساتید فنون جدیده کتبا و شفاها حقیر را مشمول عواطف خود قرار داده-و بارسال تقریظهای بسیار داعی را مورد تقدیر قرار دادند.  چون داعی از خودنمائی بر کنار هستم بعنوان مثل معروف(مشک آنست که ببویند نه بگویند) ص :5
  7. با عرض تشکر از مراحم عالیۀ بزرگان علم و دانش از درج تقریظات و تقدیرنامه های آنان معذور و پوزش می طلبم.
  8. عازم بودم بوعدۀ خود وفا نموده و کتاب(صد مقاله سلطانی)در ردّ توریة و انجیل موجوده و اثبات قرآن کریم را بچاپ رسانم.
  9. ولی چون چاپ اول مورد پسند و قبول عموم قرار گرفت و با کمال سرعت تمام و نایاب گردید.
  10. و پیوسته از طهران و ولایات تقاضای تجدید چاپ نمودند-ناچار اجابت نموده با تشکر از الطاف و مراحم مراجع بزرگ و دانشمندان عالی قدر-بالاخره افراد فهمیدۀ ملّت اقدام بچاپ دوم نمودم.
  11. و چون در موقع چاپ اول حقیر بیمار بستری بودم در موقع اصلاحات چاپخانه نتوانستم مطابقه با اصل نمایم لذا از روی سهو و نسیان بسیاری از الفاظ و عبارات عربی و فارسی ساقط گردیده و بچاپ نرسیده بود.
  12. اینک که فرصت بیشتری دست داده در موقع اصلاحات و مطابقه با اصل بنواقص چاپ اول پی برده و در مقام جبران بر آمدم.
  13. ولی با سعی بلیغی که از طرف داعی و مدیر محترم چاپخانه(آقای حاج مصطفی حیدری)بکار رفت متأسفانه غلطها و اشتباهاتی در الفاظ بکار رفته-فلذا از علاقه مندان و خوانندگان محترم تقاضا می شود با مراجعه بغلطنامه اشتباهات در الفاظ را اصلاح نموده آنگاه دقیقانه مطالعه نموده.و این حقیر فقیر را بدعای خیر یاد فرمایند.
  14. امیدوارم بزودی کتاب(صد مقاله سلطانی)را منتشر و رضای خاطر علاقه مندان بعلم و دانش و کتاب را فراهم نمایم.
  15. و انا العبد الفانی سلطان الواعظین الشیرازی فی شهر الصیام 1376 - ص :6
  16. سرآغاز -----اشاره
  17. بسم اللّه الرّحمن الرّحیم الحمد للّه الواحد الاحد الفرد الصّمد الّذی لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا أحد و الصلاة و السلام علی رسوله سیّد الاوّلین و الآخرین خاتم الانبیاء و المرسلین الطّهر الطّاهر و العلم الزّاهر أبی القاسم محمد بن عبد اللّه و علی أهل بیته الطیّبین الطّاهرین سیّما ابن عمّه و وصیّه و وارث علمه و امینه علی شرعه و خلیفته المنصوص فی امّته امیر المؤمنین علیّ بن ابی طالب الفارق بین الحق و الباطل و لعنة اللّه علی اعدائهم و المتنکّبین عن طریقتهم من الخوارج و النّواصب.
  18. بفضل و لطف پروردگار متعال از همان ایامی که وارد اجتماع شدم پیوسته پیرو سادگی بوده و از حیث گفتار و کردار خودنمائی نداشتم و از عجب و خودخواهی بر کنار بودم.
  19. با آنکه نشو و نمایم در خانه ای بود که همه نوع وسایل تعیّن و اسباب تنعّم در آن فراهم بود ولی بحکم طبع و فطرت سادۀ خود از تعیّن روی گردان و از تجمّل گریزان و از طلب شهرت و خودآرائی(که بآفات آن کاملا واقف بودم)نفور و معرض.
  20. در این موقع نیز که بامر و اصرار جمعی از مراجع و اکابر علماء اعلام و فقهاء فخام و فضلاء و دانشمندان کرام و علاقه مندان بدیانت و اقتضای وقت چاپ این کتاب مطمح نظر قرار گرفت بمقتضای همان اصل طبیعی و سادگی فطری می خواستم کتاب حاضر را با بساطت و بدون دیباچه و مقدمه خالی از هر پیرایه بچاپ رسانم.
  21. لکن بصلاح دید و اصرار بعضی از دوستان خاصّه دانشمند عزیز آقای دکتر عبد الحمید گلشن ابراهیمی که از مفاخر اساتید فرهنگ می باشند مصمّم شدم - ص :7
  22. مختصر مقدمه ای بر این کتاب بنویسم که در این مقدمه کشف حقایق نموده و توضیح کاملی در بعضی از موضوعات کتاب داده و علّت چاپ آن را ذکر نموده و ببعض از ایرادات و شبهات مخالفین مختصرا اشاره شود.
  23. و چون ممکن است با چاپ این کتاب از هر طرف مورد حملات و آماج تیرهای ملامت قرار گیرم-هم چنانکه پیشینیان ما گرفتار این نوع حملات گردیده اند.
  24. لکن چه باک که بخوبی بر قول ادیب دانشمند معروف عتّابی شامی (ابو عمرو کلثوم بن عمرو بن ایوب شامی کاتب شاعر بلیغ معروف و از شعراء دولت عباسیه و معاصر خلیفه مأمون الرشید عباسی بوده. ) واقفم که بحقیقت درست گفته: (1)رفتار می نمایم چه خوش سرآید ادیب پارسی ..... حاشا که جواب تلخ هر کس گویم ..... یک بد شنوم از کس و واکس گویم  ..... این نیست بد من که بدم گوید کس ..... اینست بد من که بد کس گویم
  25. من قرض شعرا او وضع کتابا فقد استهدف للخصوم و استشرف للالسن الاّ عند من نظر فیه بعین العدل و حکم بغیر الهوی-و قلیل ما هم (2).
  26. بدیهی است همان قسمی که اهل نطق و بیان مورد حملات قرار می گیرند ارباب قلم و نویسندگانی هم که پردۀ ظلمت جهل تعصّب را دریده و حقایق را آشکار می نمایند از حملۀ مردمان ناراضی یعنی کسانی که خلاف اغراض و اهواء آنها قلم فرسائی شده است در امان نخواهند بود.
  27. ولی بمقتضای گفته شیخ اجل شیراز ..... سعدی افتاده ایست آزاده ..... کس نیاید بجنگ افتاده
  28. ما را با مردمان پرخاشگر و ستیزه گر سر جنگ و مناقشه نیست.
  29. لیکن اگر حمله ای توأم با علم و عقل و منطق و نزاکت باشد با طیب خاطر و بجان و دل می پذیریم(هرچند که عالم منصف در مباحثات و مقابله با حقایق منطقی انصافا حمله نمی کند). 2 هر کس شعری بگوید یا کتابی بنویسد هدف تیرهای زننده دشمنان و زبانهای تند آنها قرار گیرد مگر آن کسانی که بدیده عدل و انصاف بنگرند و بدون هوی و هوس حکم بنمایند و این قبیل اشخاص بسیار کم اند.
  30. و اگر پای فحش و ناسزا و تهمت و افتراء و اعتراضات بی جا در میان و با هو و جنجال مقابله نمایند داعی از مجادله بر کنار و بحکم آیه کریمه وَ عِبٰادُ الرَّحْمٰنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذٰا خٰاطَبَهُمُ الْجٰاهِلُونَ قٰالُوا سَلاٰماً بندگان خاص خدای رحمن کسانی هستند که در روی زمین ره بتواضع و فروتنی روند و هرگاه مردم جاهل بآنها خطاب و عتابی کنند با سلامت نفس و شیرین زبانی پاسخ گویند آیۀ 64 سوره 25(الفرقان).
  31. آنچه اکنون می توانم پیش بینی کنم گذشته از عیب جوئیهای مردمان حسود و عنود از سه جهة ممکن است مورد اعتراض و ایراد و آماج تیرهای ملامت قرار گیرم.
  32. اعتراض اهل ادب و جواب بآنها
  33. نخست اعتراضی است که فضلاء و اهل ادب بظواهر عبارات و معانی عالیه این کتاب خواهند نمود که چرا این کتاب از مضامین بکر ادبی و معانی بلند فلسفی و علمی و سجع و قافیه بر کنار می باشد.
  34. در پاسخ می گویم: قبلا تذکر دادم که داعی در تمام عمر هیچ گاه قصد خودنمائی نداشتم بلکه از روی واقع آن ذره که در حساب ناید من هستم.
  35. ثانیا عقیدۀ داعی اینست که گوینده و نویسنده یا باید رسما در مجالس درس و بحث فضلاء صحبت کند و برای آنها بنویسد یا برای عموم و طبقۀ متوسط.
  36. بدیهی است در این قبیل موضوعات فضلاء و اهل علم و فلسفه کتابهای بسیار نوشته اند تکرار و تحریر نظیر آنها برای فضلاء و طبقۀ خواص زیره بکرمان بردن است کحامل التمر الی هجر و داعی مسودة الی النضال ولی برای عموم و طبقه متوسط که همیشه اکثریت جامعه را تشکیل می دهند گفتن و نوشتن مطالب علمی و فلسفی بکلی غلط و بی فایده و موجب تضییع عمر آنها است بایستی مطالب عالیه با بیانی ساده اداء شود.
  37. ثانیا محرّک داعی در اقدام باین کار آن نبوده است که قلم بدست گرفته و با ابتکار قوۀ فکریّه و علمیّه کتاب جالبی تحویل جامعه بدهم بلکه چون باب مناظرات باز و مطالب عالیه ای با زبان ساده اداء شد و در دفاتر و جراید و مجلات ثبت شده بود مقتضی موجود گردید که از نظر مسلمین خاصه هم وطنان گرامی بگذرد تا منصفانه قضاوت بحق نموده و فریب فریبندگان را نخورند. ص :9
  38. لذا این کتاب همان محاضرات و گفتگوهائی است که بین داعی و چند تن از علمای تسنّن رخ داده و ارباب جرائد و مجلاّت هند بوسیله مخبرین تندنویس حاضر در مجلس مناظره-ضبط و در نامه های یومیۀ و هفتگی خود منعکس کرده اند و داعی در طی این کتاب همان سخنان و گفتگوها را که از روی جرائد و مجلاّت استنساخ نموده بدون جرح و تعدیل بنظر قارئین محترم می رسانم.
  39. فقط در بعض جملاتی که بین ما رد و بدل گردیده(و لو با حربه منطق و دلیل و برهان جواب داده شده)بمقتضای وقت برای آنکه بهانه بدست بازیگران و ایادی مرموز داده نشود از نقل آنها درین مجموعه خودداری و در نقل اسناد و مدارک و عبارات اخبار و مطالب تازه ای که لازم بود-نیز باقتضای حال تجدید نظر بیشتری نموده و مبسوط تر در معرض افکار اهل علم و انصاف قرار داده.
  40. امیدوارم که اهل علم و فضل و ادب با نظر ساده و اصلاح باین کتاب بنگرند و از خورده گیری و انتقادات ادبی صرف نظر نمایند و چنانچه بسهو و اشتباهی برخورند غمض عین فرموده و در مقام اصلاح باشند.
  41. چه آنکه سهو و نسیان عادت ثانوی بشر است و غیر از ذوات مقدسه انبیاء عظام و اوصیاء کرام از این لغزش أحدی مبرّی نیست. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید