سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص34
0- طول عمر حضرت مهدی خرق عادت است
1- و نیز در همان صفحه حضرت مهدی علیه السلام را مورد تمسخر قرار داده گوید امام هزار و دویست ساله قادر بحرکت نیست و کاری از او ساخته نخواهد بود!!!
- این شیخ کور دل وقیح بقدرت خدا عقیده ندارد و نمی داند که این قبیل امور از نوادر طبیعت و جزء خرق عادت است و خدای قادر توانا بعض افراد را نادرا از میان بشر باین نوع عمرهای طویل ردّا بر ارباب ماده و طبیعت انتخاب می نماید و قوای آنها را هم قویّا محفوظ می دارد تا حجّت را بر دشمنان کوردل(چون مردوخ و امثال او)تمام فرماید و نمونۀ کامل و شاهد زنده بر این معنی از قرآن مجید حضرت نوح شیخ الانبیاء علی نبینا و آله و علیه السلام می باشد
- که در آیه 13 سوره 29(عنکبوت)صریحا می فرماید: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنٰا نُوحاً إِلیٰ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاّٰ خَمْسِینَ عٰاماً ( همانا بتحقیق ما نوح را برسالت قومش فرستادیم او نهصد و پنجاه سال میان قوم درنگ کرد(و خلق را دعوت به خداپرستی نمود)
- .آنچه بصراحت آیۀ شریفه معلوم می آید مدت دعوت قبل از طوفان حضرت نوح نهصد و پنجاه سال بوده و قطعا چهل سال متجاوز داشت که مبعوث گردید و بعد از طوفانهم باقل روایات چهار صد سال دیگر هم جهت تمشیت امور در امت زندگانی نمود(و جمعی هزار و نهصد و پنجاه سال عمر او را نوشتند)چنانچه اکابر علماء عامه از
- ص :34
- قبیل طبری و ثعلبی و جار اللّه زمخشری و امام فخر رازی ذیل این آیه گویند این نوع اعمار ما فوق طبیعت و از عطایای الهی می باشد.
- پس پیغمبر هزار و چهار صدساله(یا هزار و نهصدساله)چگونه از او کاری ساخته بوده-همان قسمی که پیغمبر هزار و چهار صدساله(یا هزار و نهصدساله)همه کاره بوده از کوری چشم امویها و خوارج و نواصب و تابعین آنها(امثال احمد امینها و مردوخ ها) امام هزار و دویست ساله هم همه کار از او بر می آید چه آنکه خدای قادر توانا قوای قویۀ او را نگهداری فرموده تا روزی بیاید و انتقام از امثال(احمد امینها و مردوخها)بگیرد.
- بس است بیش از این مجال مزاحمت نمی باشد و الا اگر جلوی قلم را رها کنم خیلی گفتنیها هست که در این مختصر وجیزه مقتضی بیان نیست این مقدار هم ناچار بودم و الا گفتار این شیخ وقیح مردود قابل ذکر نیست و اثری در حقیقت اسلام و مذهب حق تشیّع ندارد-چه خوش مناسب مقام سروده. آب دریا کزو گهر زاید ..... بدهان سگی نیالاید آب دریا کزو گهر زاید ..... بدهان سگی نیالاید
- اگر ابن تیمیّه و امثال آن با آن کرّ و فرّشان توانستند با نوشتن هزلیات نور خدا را خاموش کنند این شیخ مردود و امثال آن هم می توانند!!
- چقدر خوشوقت گردیدم وقتی در جراید و مجلات دینی نامه هائی دیدم از علماء بزرگ سنی مخصوصا از اطراف کردستان که از این مرد بی باک اظهار انزجار و تنفّر نمودند و رسما اعلام نمودند که مردوخ(مردود)سنی نیست بلکه خارجی و بیگانه پرست است،
- از جمله دلائل بر بیگانه پرستی این مردک و صحّت گفتار برادران بزرگ ما علماء اهل سنت آنکه بعد از جنگ بزرگ اول 1914-1918 میلادی متفقین افرادی را وادار می نمودند بنام اتحاد و اتفاق بمقدسین یکدیگر اهانت نمایند تا شعله آتش نفاق مشتعل گردد که از جمله همین مردک از خدا بی خبر بوده.
- فلذا در صفحه آخر کتاب گوید(در این هنگام که متفقین هم بما دست دوستی و همدستی داده اند باید موقع را مغتنم شمرده سلاطین اسلام فرمان وحدت و یگانگی را در ممالک خود بموقع اجرا گذارند)یعنی بطرفداری متفقین(کفّار)مسلمانان همگی با هم متحد گردند!!
- خلاصه این قبیل اشخاص نمونۀ کامل خودخواهی و بیگانه پرستی هستند که می خواهند بنام اتحاد و وحدت کلمه بمقدسات دین و مذهب اهانت نموده و جسارتها ورزیده دلها را لبریز خون گردانند و مسلمانان را مستعمرۀ بیگانگان و هم دست آنها قرار دهند.
- اگر علماء روشن فکر جامع الازهر و سایر مراکز علمی برادران اهل سنت هم نسبت بکسانی که بمقام مقدس امیر المؤمنین علیه السلام اهانت نموده و جسارتها ورزیده و آن بزرگوار را دروغگو و خطاکار و دنیا طلب و حریص بریاست و حبّ جاه و خونریزی معرّفی می نمایند و بجامعه با عظمت شیعه و پیروان اهل بیت طهارت و عترت پاک پیغمبر اهانتها نموده و آنها را رافضی و مشرک و کافر و غالی می خوانند و می خواهند بین صد ملیون مسلمانان شیعه با سایر مسلمین جدائی بیندازند و زمینه را برای غلبه بیگانگان در عالم اسلامیت مهیا نمایند، علنا اظهار تنفر نموده و بیزاری بجویند مقدمه اتحاد مسلمین فراهم می گردد امثال ما را بزحمت جوابها و نشر کتابها و مقالات جوابیه وادار نمی کنند.
- و الاّ تا این جدائی برقرار است و بازیگران و ایادی مرموز در کارند و مذهب حق تشیّع را حزب سیاسی بعوام معرفی می نمایند حفره جدائی روز بروز عمیق تر و وسیعتر می گردد و پیوسته بنشر کتب و مقالات عمق و وسعت این حفره زیادتر می شود.
- نصاری در مسجد پیغمبر آزاد باداء فریضه بودند ولی شیعیان مسلمان در اداء فرائض و نوافل در مساجد مسلمین آزاد نیستند
- بسبب همین تحریکات و تزریقات بر غیر حقیقت است که عموم برادران اهل تسنن بجامعه شیعه نظر کفر و الحاد می نمایند زمانی که شیعیان موحد از راههای دور جهة اداء فریضۀ واجب(حج)شدّ رحال نموده بقبله گاه خود می روند مورد حملات برادران اهل تسنن قرار می گیرند و در هر کوی و برزن و خیابان و بیابان-حجازیها-سعودی ها-مصریها بالاخره تمام سنیها(که این قبیل افراد ملبّس بلباس اهل علم و نویسندگان مبغض مغرض امر را بر آنها مشتبه نموده اند)بمسلمانان پاک موحد شیعه مذهب و پیروان عترت و اهل بیت طهارت با نظر کینه و عداوت می نگرند و آنها را مشرک می خوانند و پیوسته بآنها می گویند انتم مشرکون؟! ص :36
- واقعا جای بسی تأسف است مسلمین صدر اسلام زمانی که بلاد کفر را فتح می کردند بتمام کفار در عقاید و عمل در دین خود آزادی می دادند.
- و آنها را مجبور به پیروی از طریقه اسلام نمی نمودند بلکه حاضر باهانت آنها هم نمی شدند. حتّی علماء و مورّخین در وقعۀ مباهله نوشته اند وقتی نصارای نجران برای مناظره وارد مسجد پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم شدند موقع نماز و عبادتشان رسید بگوشۀ مسجد رفته مشغول عبادت خود شدند عده ای از مسلمانان جامد جاهل آن زمان(مانند جهّال زمان ما)خواستند از عمل آنها جلوگیری و ممانعت نمایند رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم مانع عمل آنها گردیده فرمود بگذارید آزادانه عبادت خود را بجای آورند لذا در حضور پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم و اصحاب آن حضرت در مسجد بزرگ اسلام نماز نصرانیت و عبادت مسیحیت گذاردند.
- رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم با این عمل موافقت و مهربانی-خواست باهل عالم معنای آزادی را بفهماند که دین مقدس اسلام دین جبر و اکراه نیست بلکه دین دلیل و برهان و منطق است.
- ولی متأسفانه امروز بر خلاف نصّ صریح قرآن مجید که در آیه 96 سوره 4 (نساء)فرماید وَ لاٰ تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقیٰ إِلَیْکُمُ السَّلاٰمَ لَسْتَ مُؤْمِناً (1) بآن کس که اظهار اسلام کند نسبت کفر مدهید و بآنها نگوئید شما مؤمن نیستید(تا مال و جانش را بر خود حلال کنید)و سیره خاتم الانبیاء صلّی اللّه علیه و آله و سلّم(حتی خلفاء خودشان)برادران اهل تسنن(باغواء بعض علماء جامد متعصّب خود)با مسلمانان رفتار کفر و بغضاء می نمایند.
- زیرا هر فردی از مسلمانان حنفی-مالکی-حنبلی-شافعی-زیدی-با همه اختلافاتی که در اصول و فروع با هم دارند در معابد عمومی مسلمانان آزادی عمل دارند و مزاحمی برای آنها نمی تراشند مگر شیعیان جعفری
- که بجرم پیروی از عترت و اهل بیت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم(حسب الامر آن حضرت که در متن کتاب ثابت نمودیم)در مکّه معظمه و مدینه منوره(همان جائی که یهود و نصاری در اظهار عقیده و عمل بدین خود آزاد بودند) با تازیانه و چوب خیزران آنها را می زنند
- که چرا(بحکم قرآن مجید)سجده بر خاک پاک می نمایند و یا قبر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم و محبوب خدا و رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم و اهل بیت آن حضرت را می بوسند و سلام بر آنها می نمایند؟!!
- در حالتی که خودم در بغداد و معظّم دیدم سنیهای از دور آمده قبر شیخ عبد القادر و ابو حنیفه را می بوسیدند و توسّل بآنها می جستند و احدی آنها را منع نمی کرد-در مدینه منوره در پیش روی قبر مبارک رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم کاشیهای دیوار را بعنوان محلّ نزول جبرئیل می بوسیدند احدی از شرطه های حرم ممانعت نمی کند
- ولی شیعیان که می خواهند ضریح رسول اللّه را ببوسند آنها را می زنند و زجرشان می نمایند و مشرکشان می خوانند؟!!
- فقط این فشار و سختیها برای شیعیان موحد پاک پیروان عترت و اهل بیت طهارت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم می باشد و حال آنکه صریحا در قرآن مجید می فرماید لاٰ إِکْرٰاهَ فِی الدِّینِ کار دین باجبار و اکراه نیست.
- هزار و سیصد سال است تقریبا که این آقایان بی فکر در پی چنین عملیاتی رفته ولی با تجربیات بسیار باشتباه بزرگ خود پی نبرده و متنبّه نگردیده اند که بضرب تازیانه و چوب خیزران و فحش و ناسزا و تهمت بلکه قتل و کشتن هیچ مؤمن موحدی دست از عقیدۀ ثابت خود بر نمی دارد.
- فلذا رسول اکرم خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم آن قاعد عظیم الشأن الهی دستور فرموده که حتّی بکفار هم فشار و سخت گیری ننمائید بلکه با ملاطفت و مهربانی و روح و ریحان با آنها رفتار نمائید تا در اثر دیدن برهان و منطق دلهای آنها نرم و بشما نزدیک شوند .. بحسن خلق توان کرد صید اهل نظر.....بدام و دانه بگیرند مرغ دانا را بدیهی است از این نوع عملیات و سخت گیریها جز تأثر خاطر نتیجه ای حاصل نگردد- ص :38
- بلکه قطعا از این عملیات در دلهای شیعیان بیشتر رنجیدگی و گرفتگی ایجاد و جدائی حاصل گردد.
- از قدیم گفته اند محبت محبت آورد ولی وقتی محبت نباشد قطعا تکدّر بار می آید.
- اگر علمای بزرگ جامع از هر جلو بعض نویسندگان مفسد را نگیرند و از عملیات و مقالات آنها بیزاری نجویند(چنانچه علماء سنی ایرانی از مردوخ(مردود)کردستانی بیزاری جستند)شیعیان ناچارند بمقتضای مثل معروف جواب ناخدا با ناخدا توپ است در دریا برای دفاع از حقوق حقّۀ ثابت خود جواب تهمتها و اکاذیب و لاطائلات آنها را بدهند
- خوشبختانه شنیده می شود چندی است جمعی از فضلاء و دانشمندان پاک دل منصف بی غرض از مذاهب مختلفۀ اسلامی(حنفی مالکی شافعی حنبلی جعفری زیدی و غیره)تشکیل مجمعی داده اند بنام دار التقریب بین المذاهب الاسلامیه و هدف آنها شناساندن حقایق مذاهب است بیکدیگر و مجله های ماهانه ای نشر می دهند بنام رسالة الاسلام که نویسندگان مذاهب مختلفه معانی مذهب خود را بوسیله مقالات در آن مجله نشر می دهند امید است این جمعیت موفق گردند تا هدف و مقصد خود را عملی نمایند؟
- ما کمک و مساعدتی از دار التقریب انتظار نداریم مگر آنکه حقیقت عقاید ما جعفری ها را طبق کتب مؤلفه علماء شیعه ببرادران سنی حنفی و مالکی و حنبلی و شافعی برسانند تا بنظر شرک و کفر و کینه و عداوت بجعفریها ننگرند،
- اگر دار التقریب بتواند آزادی نشر کتب را عملی نمایند که شیعیان جعفری تحت قیادت علماء بزرگ کتب مؤلفۀ عقاید حقّه جعفریه را در بلاد اسلامی اهل سنت آزادانه منتشر نمایند(همچنانی که کتب علماء اهل سنت در کتابخانه های شیعه آزاد و در دسترس عموم قرار دارد)بمرور تمام گفتگوها از میان می رود و حقیقت و اتحاد جای آنها را خواهد گرفت
- بنابر آنچه می شنویم و در رسالة الاسلام گاهی می خوانیم بیش از انتظار ما قدمهای بلندی برای تقریب و تألیف قلوب برداشته شده است، ص :39
- چنانچه فاضل دانشمند آقای محمّد تقی قمی عضو شیعه جعفری دار التقریب نقل می نمودند از زمان تأسیس دار التقریب و جدیتهای فوق العاده اعضاء دانشمند بی غرض آن کتابی بوضع گذشته چاپ نگردیده ما هم پیوسته دعا می کنیم و از خداوند متعال خواهانیم که این جمعیت را از گزند اشرار و ایادی مرموز محفوظ بدارد (1).
- و نیز آن مجمع و یا هر فرد و جمعیتی که سعی و کوشش آنها کشف حقایق و دور بودن از تعصب و عناد و ایجاد اتحاد بین مسلمین می باشد باقی و پایدار و مؤید به تأییدات خود فرماید
- غرض ما هم از نشر این کتاب(شبهای پیشاور)بیدار کردن بعض جوانانی است که ترجمه فجر الاسلام و بعض کتب دیگر آنها را مشکوک نموده است.. ص :40
- «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ