شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص41 در همان موقع بجناب آقای قمی عرض کردم باورم نمی آید

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص41

  1. در همان موقع بجناب آقای قمی عرض کردم باورم نمی آید اشخاصی که خبث طینت دارند یا بازیگر دست بیگانگانند بتوانند از اعمال خود دست بردارند چه آنکه مثلی است معروف توبه گرگ مرگ است.- اصل بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است.
  2. جناب ایشان اطمینان دادند که دکتر احمد امین در دستگاه دار التقریب متقبل گردیدند که دیگر قلمی بنحو گذشته بر خلاف حق و حقیقت بکار نبرند ما هم با اطمینان و حفظ مقام آقای قمی سکوت اختیار نموده بانتظار آینده ماندیم-طولی نکشید که پیش بینی ما عملی شد. متأسفانه بازهم از همان دکتر احمد امین مصری معروف صاحب کتاب(فجر الاسلام)که در حضور حضرت آیة اللّه مجاهد حاج شیخ محمد حسین آل کاشف الغطاء در مدرسة العلمیۀ نجف اشرف با عذر باینکه چون از مصادر کتب شیعه حاضر نداشتم این خطا رفته و نادم و مستغفرم و در جلد دوم بنام(ضحی الاسلام)جبران می نمایم.(چنانچه در مقدمه اصل الشیعة نگارش یافته)
  3. جنایت تازه ای بظهور پیوست و کتابی بنام(المهدی و المهدویت)در رد وجود حضرت مهدی آل محمد امام دوازدهم ما شیعیان عجل اللّه تعالی فرجه منتشر گردید که در سطر آخر مقدمه آن کتاب با این عبارت ختم کلام نموده که و اللّه نسأل ان یوفقنا الی احقاق الحق و ابطال الباطل!!! معلوم شد که نظر ما صحیح بوده این قبیل اشخاص از خود اراده ای ندارند بلکه فطرتا یا جهة تبعیت اوامر و دستورات موالی خود وظیفه دارند که هرچند صباح یک مرتبه با قلم شکسته خود بجنگ مسلمین برخاسته و با سنگ تفرقه و جدائی قلوب ملیونها شیعیان موحد را جریحه نموده
  4. و خود را نزد اهل علم و دانش رسوا و مفتضح و در حضور صاحب شریعت حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله خجل و منفعل سازند که بجنگ عترت آن حضرت رفته اند.
  5. و حال آنکه متجاوز از هزار سال است در اطراف وجود مقدس حضرت ولی اللّه الاعظم محمد بن الحسن مهدی آل محمد عجل اللّه تعالی فرجه امثال احمد امینها بلکه بهتر و بالاتر از او مانند ابن تیمیه و ابن حجر و امثال آنها ایجاد شبهات نموده و جوابهای شافی و کافی از طرف محققین علماء اعلام داده شده و ثبوت وجود آن حضرت را که بنحو تواتر طبق احادیث معتبره از طرق علماء اهل سنت.گذشته از روایات شیعه بضرورت دین واضح و آشکار نمودند
  6. این هم خود لطفی از* *پروردگار است که بسبب مخالفت مردمان حسود عنود و ایجاد شبهات آنها روز بروز حق آشکارتر گردد. بقول ادیب اریب عرب. و اذا اراد الله نشر فضیلة طویت اتاح لها لسان حسود و در مثل ادباء عرب است:و لو لا النار ما فاح طیب العود. مه فشاند نور و سگ عوعو کند هر کسی بر طینت خود می تند ..... نیست خفاشک عدوی آفتاب او عدوی خویش آمد در حجاب
  7.  
  8. احمد کسروی و ترّهات آن و اشاره بجواب مقالات او
  9. که از جمله آن ایادی مرموز خطرناک که بنفع بیگانگان در مرکز ایران مأموریت تولید اختلاف داشت احمد کسروی تبریزی بود که قدم را از همۀ اقرانش بالاتر گذارد و دعوی بر انگیخته گی(نبوت بخیال خودش)نمود.
  10. بدعتهای بسیار گذارد که یکی از بدع مجنونانه او تأسیس روز عید کتاب سوزی بود که دستور داد باتباع خود که در روز معین هرکجا هستند آنچه کتاب علمی عرفانی ادبی حتی کتب ادعیه و سور قرآنی بدست آورند بسوزانند و غیر از کتابهای خود او چیزی باقی نگذارند و همه ساله این عمل مجنونانه با تشریفات مخصوصی انجام داده می شد.
  11. چنانچه در ص 23 کتاب دادگاه خود چنین نوشته(یک دسته هم سوزانیدن مفاتیح الجنان و جامع الدعوات و مانند اینها را دستاویز گرفته هوچیگری راه می انداختند و می گفتند(در اینها سوره هائی از قرآن می بوده و شما سوزانیده اید)نادانان نمی دانند که بیشتر بدآموزان و گمراه کنندگان آیه ها و سوره های قرآن را در کتابهای خود آورده اند و این نشدنی است که ما بپاس آنها از سوزانیدن آنها چشم پوشیم قرآن هر زمانی که دستاویز بدآموزان و گمراه کنندگان گردید باید از هر راهی که هست قرآن را از دست آنان گرفت)(گرچه با نابود گردانیدن آن باشد).
  12. و در ص 24 همان کتاب پس از اعتراف بسوزانیدن کتاب مفاتیح الجنان(که مشتمل بر هفده سورۀ قرآنیست) ص :41
  13. چنین نوشته ما بسیار نیک کرده ایم که آنها را سوزانیده ایم بازهم خواهیم سوزانید.
  14. این عمل و دستور او بهترین معرّف جنون و نادانی و بیگانه پرستی او بوده است که باین وسیله اساس معارف و افتخار و اسلامیت و قومیت ایرانیان را بر باد فنا می داده است
  15. چون که رد نمودن طریقه هر قوم و ملت بسوزاندن کتب و اساس معارف آنها نیست بلکه بطلان هر عقیده ای را باید با حربۀ برهان و عقل و علم و منطق بکار برد نه با سوزانیدن کتب و معارف آنها چنانچه هیچ یک از داعیان حق اقدام بچنین عمل مجنونانه ای ننمودند.
  16. فقط اسکندر مقدونی در حال مستی امر بآتش زدن کتابخانه تاریخی ایران در تخت جمشید(پرس پلیس)داد و فرانسویها کتابخانه معروف رم و عمرو بن عاص بامر خلیفه دوم عمر بن الخطاب کتابخانه اسکندریه را که مشتمل بر تمام کتب یونان و مصر و غالب کتب رومیها بوده و مغولها کتابخانه فوق العاده مهمی را که در شهر آوه جنب ساوه بوده سوزانیدند و بهمین جهة تاریخ دنیا متزلزل و یا نیست و نابود گردید؟!!و این اشخاص برای این اعمال-لکۀ سیاهی بر تاریخ خود گذاردند.
  17. و دیگر احدی چنین دستور مجنونانه ای نداد مگر کسروی تبریزی که باین دستور جنون خود را ثابت نمود.
  18. مانند علی محمد باب که هر دو شاگرد و دستورگیرنده از یک دستگاه استعماری معلوم الحال بوده اند.که گفت غیر از کتاب بیان به هیچ کتابی نباید توجه نمود!!!
  19. بعلاوه این مرد از حیث اخلاق بسیار تندخو و بداخلاق و فحاش و وقیح و بی حیا بود (چنانچه از لابلای سطور و اوراق مطبوعۀ او کاملا واضح و آشکار است)در مقابلۀ با هر قوم و فرقه و در مناظرۀ با هر فردی بسیار وقیحانه و خارج از ادب رفتار می نمود.
  20. گاهی در کتب خود حمله بشیعیان می کرد و شیعه گری می نوشت هزاران تهمتها و فحشها و دروغها بآنها نسبت می داد!!
  21. گاهی قدم را بالاتر می گذارد بدختر پاک پیغمبر و امامان معصوم و عترت طاهره رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم جسارتها می نمود که خوانندگان کتابها و مقالات او خیال می کردند او سنی عامی متعصب و یا از بقایای خوارج بی حیا و نواصب است. ص :42
  22. بعد در پیرامون دین مقدّس اسلام وارد شده و منکر خاتمیّت گردیده حمله بتمام شعائر دینی و علماء اسلام از نجف اشرف تا جامع الازهر مصر نموده و تمام مبانی دین مقدّس اسلام را از توحید و نبوت و امامت تا معاد را با اهانتهای مسخره آمیز بیان و مطرود دانسته!!
  23. خلاصه مأموریت این مرد فاسد تریاکی....تولید انقلاب دینی بوده که جوانان بی خبر از همه جا را(که رجال آینده این مملکت اند)با دروغ پردازیهای خود باهل دین و مذهب بدبین و لاابالی و پایه محکم و اساس متین دین مقدّس اسلام را متزلزل سازد.
  24. الحق در ادوار تاریخ کمتر همچو بازیگری زبردست برای بیگانگان تهیه شده بود.
  25. انقلاب عجیبی برپا نمود-شیخی-و صوفی-شیعه و سنی-متجدد و متقدم-پیر و جوان را بهم ریخته دروغهائی بافته تهمتهائی بهمه زده خلاصه زمینه ساز قابلی برای ایجاد اختلاف و غلبه(و استعمار طلبی)بیگانگان بود.
  26. در قرون اخیره بیگانگان ایادی مرموز بسیاری از یهودیها بابیها از لیها بهائیها قادیانیها و غیر آنها در این مملکت برای تولید اختلال در نظام و اختلاف بین افراد ملت و بین دولت و ملت تهیه دیدند.ولی باید تصدیق نمود که این مرد مرموز خطرناک تر از همه آنها بوده و اگر دست انتقام حق او را از میان نبرده بود ضررهای جبران ناپذیری بنفع بیگانگان باین آب و خاک و دولت و ملت می رسانید.
  27. الحاصل سخن کوتاه کنیم و باصل مطلب بپردازیم و علت نشر این کتاب را به عرضتان برسانیم.
  28. نظری بعلت چاپ این کتاب
  29. در مدت بیست سال فترت که از یک طرف بعضی از کتابهای مضره مصری و اروپائی ترجمه و در دست جوانان ما گذارده شد.
  30. و از طرف دیگر کتابهای فریبنده کسروی بعض جوانان بی خبر ما را منقلب و بدین مقدّس اسلام مخصوصا بمذهب حقه شیعه بدبین نمود.!!
  31. نتیجۀ بزرگی که از این تبلیغات سوء بدست آمد چنددسته گی بزرگی در مسلمانان پیدا شد بالخصوص تهمتها و دروغهائی که احمد امین مصری و کسروی تبریزی بیش از دیگران بعالم تشیّع بستند بعضی از جوانان خامد شیعه را که از مبادی مذهب شیعه بکلی بی خبر و تقلیدا راهی را می پیمودند متزلزل نمودند.!!
  32. داعی از دو جهة ناراحت بودم و نمی توانستم آرام بگیرم و ناظر این صحنۀ بازیگری و اعمال زشت و دروغها و تهمتهای بیجا گردم.
  33. یکی از جهت آنکه قبلا ذکر شد که در حدیث وارد است اذا ظهرت البدع فللعالم ان یظهر علمه و اذا کتم فعلیه لعنة الله (1) زمان ظهور بدعتها بر عالم است که علم خود را در دفع بدعتها ظاهر نماید و اگر کتمان و خودداری نماید پس لعنت خدا بر او باد.)دیدم اگر سکوت نمایم و این حرکات و رفتار را با خونسردی تلقی نمایم و بقدر وسع خود دفاع از حریم تشیّع ننمایم مورد لعنت خدای متعال واقع خواهم شد.
  34. جهة ثانی مقام سیادت بود که غیرت هاشمیت و جوش سیادت درونم را می گداخت و تحریک بمبارزه می نمود.
  35. البته تا آنجا که وظیفه داشتم در منابر بزرگ و مجالس مهم در حلّ شبهات و تثبیت عقاید و در رفع اباطیل آنها کوشیدم طبقه جوانان تحصیل کرده روشنفکر را که بداعی نظر نیک دارند(کما اینکه داعی هم بآنها نظر خاص دارم چون رجال آتیه مملکتند)بخطرات بزرگ متوجه و آنها را متنبّه ساخته و بحقایق دین و مذهب و بازیگریهای بازیگران توجه داده.
  36. ولی خیلی میل داشتم مستقلا کتابی بر ردّ اباطیل و دروغ پردازیهای آنها بنویسم و با حربۀ منطق و برهان اساس پوچ آنها را بر هم زنم و پرده بازیگران را پاره و مردم را آگاه و بحقایق آشنا نمایم.
  37. متأسفانه گرفتار کسالت ممتدی گردیدم و یک سالی در بیمارستانها گذرانیدم  ص :44
  38. به طوری که قوای خود را از دست داده توانائی چنین امر بزرگی در داعی نمانده.
  39. دکترهای مهم طهران و بیروت هم دستور استراحت کامل دادند بقسمی که نه بخوانم و نه بنویسم و نه فکر نمایم و نه تأثر و تألم پیدا کنم.!!
  40. روزی در پایان فکر بسیار که ناراحتم نموده بود میان بستر بیماری باین نکته متوجه شدم که آنچه این اشخاص عنود بی انصاف از خدا بی خبر در اطراف مذهب حقّۀ جعفریه نوشته و تهمتها زده و اخلالات نموده اند ممکن است خلاصه جواب آنها در کتاب مناظرات پیشاور ما که از روی جرائد و مجلات هندی استنساخ نموده موجود باشد.
  41. لذا در همان بستر بیماری این کتاب را مطالعۀ عمیق نمودم قدری قلبم آرام شد چون دیدم بیشتر شبهات و اشکالات بسیاری که احمد امین مصری و کسروی تبریزی و مردوخ (مردود)کردستانی و دیگران بشیعیان نموده اند در آن جلسات مناظرات مورد بحث ما قرار گرفته و جوابهائی که داده شده در این کتاب موجود است:«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید