شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص45 بهتر آن دیدم که بمقتضای ما لا یدرک کله لا یترک کله در خواست اکابر علماء اعلام

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

1- شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص45

  1. بهتر آن دیدم که بمقتضای ما لا یدرک کله لا یترک کله در خواست اکابر علماء اعلام و مراجع تقلید و دوستان فاضل دانشمند با حرارت را که مدتها امر بچاپ این کتاب می نمودند عملی نمایم که جوابی و لو مختصر بآنها داده شده باشد.
  2. هزاران شکر خداوندی را که بداعی بهبود عنایت فرمود تا موفق بنشر این کتاب گردم و هدف اصلی از نشر این کتاب متوجه ساختن جوانان منور الفکر روشن ضمیر این مملکت است بحقیقت مذهب حقّۀ تشیّع تا فریب فریبندگان را نخورند.
  3. مصادر و اسناد این کتاب از اکابر علماء سنت و جماعت است
  4. یکی از مزایای این کتاب آنست که از ورق اول تا بآخر باستثنای چند خبری که از علمای شیعه نقل شده و مورد قبول آنها هم بوده بنابر قرار داد قبلی فیما بین ما و آنها(چنانچه در صفحات اولیه اصل کتاب مشاهده می نمائید)ابدا استشهادی باخبار شیعه ننمودم و جواب آنها را از زبان علمای خودشان داده ام.
  5. یعنی تمام دلائلی که در این کتاب موجود است از کتب معتبره علمای بزرگ اهل تسنن استخراج شده که مورد قبول خود آنها می باشد.  ص :45
  6. چون یکی از شاهکارهای بازیگران که برای فریب دادن بی خبران بکار می برند آنست که می گویند و می نویسند که آنچه اخبار در موضوع تشیّع و امامان اثنی عشری نقل شده ساختۀ خود شیعیان است؟لذا هر منصف عاقلی که این کتاب را بی طرفانه بخواند پی به دروغ پردازیهای آنان می برد و می فهمد که تمام این اخبار از کتب معتبره اکابر علماء تسنن هم بما رسیده و متفق علیه فریقین(شیعه و سنّی)می باشد.
  7. منتهی آنها بعد از نقل اخبار صحیحه و صریحه چون تحت تأثیر عادت قرار گرفته اند تأویلات بارده می نمایند ولی ما باصل اخبار توجه نموده بعد از مطابقه با آیات شریفه قرآنی بقوۀ عقل مورد عمل قرار داده انتخاب احسن می نمائیم.
  8. ممکن است علماء و فضلاء بلکه عموم اهل تسنن در ابتداء از دیدن این کتاب عصبانی شوند ولی پس از آنکه قدری دقیق شوند و بیطرفانه خالی از عادت و با نظر انصاف مطالعه نمایند به بی غرضی ما پی خواهند برد زیرا وقتی مصادر کتب را دیدند و در مقام مطابقه بر آمدند می فهمند که ما در این کتاب زائد بر آنچه علماء آنها نوشته اند ننوشته ایم می توان گفت این کتاب لسان علماء و دانشمندان عامه و مجموعه منقوله از کتب معتبره آنها می باشد.
  9. نوشته های آنها را نقل نموده و با تطبیق بین الاخبار کشف حقایق نموده تا خوانندگان بی غرض با انصاف بدانند که نویسندگان مرموز بی انصاف آنچه می نویسند از روی غرض و کینه ورزی باهل بیت طهارت و شیعیان آنها می باشد.
  10. اشاره بغلط کاری احمد امین و جواب آنها
  11. مثلا احمد امین در فصل اول از باب 6 ص 322 فجر الاسلام در اخباری که در کتب معتبره علمای خودشان راجع بعلم علی علیه السلام نقل شده مانند حدیث انا مدینة العلم و علی بابها( من شهرستان علمم و علی دروازه آنست. ) و ندای سلونی قبل ان تفقدونی ( سؤال کنید از من قبل از اینکه مرا نیابید.)ص :46
  12. دادن آن حضرت و کلام سلونی عن کتاب الله فانّی اعلم ممّن نزلت و فی ایّ شیء نزلت ( سؤال کنید از من از کتاب خدا پس بدرستی که من داناترم برای چه کس نازل گردیده و در چه چیز نازل شده. )و امثال اینها گفتگو می کند و آنها را از مجعولات شیعه و واهی می دانند.
  13. ولی عجب آنکه در صفحه بعد قول عکرمه غلام بربری(مجهول الحال را)که می گوید بر تفسیر تمام قرآن واقفم نقل می کند و رد نمی نماید این نیست مگر عین تعصب و بی اطلاعی از علم درایت و حدیث-یا عناد و لجاج و خبث فطرت.
  14. در فصل اول از باب 2 ص 131 راجع بابی ذر غفاری که دومین مرد پاک از صحابه رسول اللّه بوده(که خود او هم در آخر مقالش تصدیق می کند که ابی ذر از پاکترین اصحاب پیغمبر و مرد متقی و پرهیزکار بوده)نسبت عقیده اشتراکی می دهد و تهمت های ناروا بآن مرد پاک می زند و او را اتباع عبد اللّه بن سباء یهودی می خواند؟!!
  15. و حال آنکه در احادیث معتبره منقوله در کتب اکابر علماء اهل تسنن بسیار رسیده است که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود خدا مرا امر نموده چهار نفر را دوست بدارم که یکی از آنها ابی ذر غفاری است.
  16. چنانچه اکابر علماء سنی از قبیل ابن حجر مکی در صواعق محرقه و احمد بن حنبل در مسند و شیخ سلیمان بلخی حنفی در ینابیع المودة و ابن عبد البر در استیعاب و دیگران نقل نموده اند و در ص 437 همین کتاب ذکر گردیده.
  17. فقط جرمی که ابی ذر غفاری و آن مؤمن موحد پاک را مبغوض احمد امین و طبری و غیره قرار داده که او را متهم بتبعیت ابن سباء لعین و اشتراکی بخوانند آنست که مطیع امر رسول خدا بوده و بامر آن حضرت تابع علی علیه السلام و از بیعت ابی بکر سرپیچی نموده و در منزل آن حضرت معتکف گردیده و موقع تبعید در شامات مردم را بخلافت و امامت علی علیه السلام می خوانده و خلافت دیگران را بر خلاف حق می دانسته و آنچه از رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم درباره علی علیه السلام شنیده بود بمردم می رسانید.
  18. همین عمل آن مرد بزرگ صحابی سبب بغض و کینۀ فراوان گردید که او را مورد تیرهای تهمت قرار دهند. ص :47
  19. بدیهی است که از آثار جهل و عناد و تعصب است که محبوب خدا و پیغمبر را اشتراکی مزدکی و تابع ابن سباء لعین بدانند،
  20. عجبا نمی نویسند ابی ذرّ تابع و شیعۀ خالص الولای علی بن ابی طالب علیه السلام و پیرو طریقۀ آن حضرت بامر خدا و رسول او بوده با کمال وقاحت و بی حیائی می نویسند تابع عبد اللّه بن سباء لعین و اشتراکی بوده؟
  21. نوشته ها و تهمتهای این قبیل نویسندگان است که بهانه بدست دشمنهای دین داده و راهی برای تبلیغات آنها باز نموده چنانچه شنیده می شود کمنیستهای عرب (شیوعیها)مخصوصا مصریها برای جلب قلوب جوانان بی خبر و بی خرد مسلمانان بهمین نوشته ها استناد جسته می گویند و می نویسند دین اسلام دین کمونیستی است بدلیل آنکه ابی ذر غفاری از اصحاب پاک پیغمبر اسلام مرد م را امر باشتراک می نموده؟!
  22. اینجاست که باید گفت-آتش بجان شمع فتد کین بنا نهاد- خداوند بشکند دست و قلمی را که چنین تهمتهای ناروا و نسبتهای دروغ را روی تعصّب باصحاب پاک رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم بدهند تا بهانه ای بدست دشمنها افتاده وسیله تبلیغات برای عقاید باطله خود قرار دهند.
  23. عجبا می نویسند چون ابی ذر در شامات باغنیا و متمولین می گفت با فقراء مساعدت و مواسات کنید(اگر پولها را جمع کنید و نگهداری نمائید روز قیامت با همین سیم و زرها سر و صورت و پشت و پهلوی شما را داغ می کنند)پس از این جهة این عقیده اشتراکی شبیه آئین مزدکی می باشد؟!
  24. اولا ما در آن زمان نبوده و نمی دانیم آن جناب چگونه بیاناتی می نموده بدیهی است قلم در دست دشمن بوده هرچه خواسته نوشته حاکم شام اعدا عدو علی بن أبی طالب علیه السلام قطعا نمی خواسته عملیات تبعید شده خلیفۀ عصر و دوست و طرفدار علی علیه السلام و موحد پاک حقیقی را بخوبی جلوه دهد.
  25. ولی همین عبارتی را که صاحب فجر الاسلام نوشته مورد دقت قرار داده بخواهیم قضاوت کنیم می بینیم عین ترجمۀ قرآن مجید است که در آیه 34 سورۀ 9(توبه)خدای متعال فرماید وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لاٰ یُنْفِقُونَهٰا فِی سَبِیلِ اللّٰهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذٰابٍ أَلِیمٍ یَوْمَ یُحْمیٰ عَلَیْهٰا فِی نٰارِ جَهَنَّمَ فَتُکْویٰ بِهٰا جِبٰاهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هٰذٰا مٰا کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ ( آنان که جمع و ذخیره می کنند طلا و نقره را و انفاق نمی کنند در راه خدا پس بشارت ده آنها را بعذابی دردناک در آن روزی که گرم کرده و گداخته شود در آتش دوزخ پس داغ کرده شود بآن طلا و نقره های گداخته پیشانیها و پهلوها و پشتهای ایشان(و گویند)اینست آنچه جمع و ذخیره نهاده بودید برای خودتان-و آنچه در اخبار و تفاسیر فریقین رسیده مخصوصا اکابر علمای عامه مانند امام فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب و دیگران ذیل این آیه شریفه قضیه را نقل می نماید آنست که ابی ذر غفاری در شامات مقابل متمولین همین آیه مذکوره را می خوانده چون با معاویه اختلاف عقیده پیدا نموده و گفتار ابی ذر بر خلاف میل و سیاست حکومت او بود و زیر بار میل او هم نمی رفت لذا سعایت نامه برای عثمان نوشت و امر را بر خلاف جلوه داد فلذا امریه عثمان صادر شد ابی ذر را بطریقی که در ص 436 همین کتاب نوشته شده بمدینه آوردند و از آنجا بربذه تبعید نمودند- چنانچه در خبر زید بن وهب که عموم مفسرین فریقین حتی امام فخر رازی هم نقل نموده این قضیه واضح و آشکار است که ابی ذر بر اهل شام آیه زکاة را قرائت نمود(نه دعوت بمسلک اشتراکی) منتهی معاویه می گفت این آیه درباره اهل کتابست ابی ذر می فرمود درباره آنها و ما وارد آمده معاویه از این گفتار رنجیده و متوحش شد و برای او پاپوشی ساخت که منجر بمرگ او گردید. و هیچ یک از علمای عامه چنین نسبتی را که احمد امین بآن مرد پاک موحد داده نداده اند بلکه بر خلاف این عقیده حقایقی نوشته اند که ابی ذر بواسطۀ قرائت آیات قرآن مردم را امر باجرای احکام اسلام می نموده که از جمله ادای زکاة بود.).
  26. عوض آنکه از روی علم و انصاف تصدیق کنند که این عقیدۀ محمّدی است طبق صراحت قرآن مجید روی غرض رانی و تعصّب جاهلانه یک رجل موحّد کامل مانند ابی ذرّ غفاری را سست عقیده و فریب خوردۀ عبد اللّه بن سباء ملعون قرار دهند و بجامعه عوام او را مزدکی و اشتراکی معرفی نمایند.و حال آنکه دیگران از اکابر علمای عامه نوشته اند ابی ذرّ فقط همین آیه را بر اهل شام قرائت می نموده.
  27. وای بر احمد امین از آن روزی که محکمه عدل الهی تشکیل گردد(اگر معتقد بآن روز باشد)و در مقابل خود پیر مرد نود سالۀ مؤمن موحد از اصحاب خاص و محبوب رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم را ببیند نمی دانم از این تهمتی که زده چه جواب خواهد داد.
  28. واقعا جای تعجب است که این اشخاص از طرفی انتقاد از شیعه می نمایند که چرا بر بعضی از اصحاب پیغمبر خورده گیری می نمایند. ص :49
  29. و انتقاد می کنند و حدیث اصحابی کالنجوم را برخ ما می کشند که نباید باصحاب پیغمبر توهین و یا انتقادی نمود ولی خودشان هرچه می خواهند باصحاب پیغمبر می گویند و می نویسند حتّی نسبت کفر و شرک بآنها می دهند احدی حق جواب به آنها نباید داشته باشد؟!!
  30. اگر تبعیض بد است همه جا باید بد باشد و اگر انتقاد جائز است چرا وقتی شیعیان مطابق آنچه علمای تسنن در کتب خود نوشته اند می نویسند یا نقل می نمایند مشرک می شوند و آنها را رافضی می خوانند!!
  31. ولی وقتی خودشان نوشتند و از صحابه خاص پیغمبر و محبوب آن حضرت(بنا بر روایات منقولۀ خودشان)انتقاد می کنند بلکه توهین نموده و نسبت شرک و بی دینی می دهند.صحیح و بجا می باشد؟درد دلها بسیار است بگذاریم و بگذریم.
  32. در فصل دوم باب 7 تهمتها و نسبتهای ناروائی بشیعیان می دهد از جمله عقاید غلات لعنهم اللّه را بشیعیان پاک موحد نسبت می دهد و حال آنکه بین عقاید شیعه جعفری اثنا عشری با غلات فرق بسیار است و این مرد مرموز از روی تعصب یا غرض رانی یا بی اطلاعی بشیعیان پاک و پیروان اهل بیت طهارت تهمت می زند.
  33. برای روشن شدن مطلب و پی بردن بغرض رانی او مراجعه شود به ص 171 تا ص 176 و نیز به ص 187 همین کتاب تا بدانید شیعیان پاک غالی نیستند بلکه مسلمان و مؤمن موحد پاک می باشند.
  34. در اوایل همان فصل نوشته شیعیان قائل بخلافت علی علیه السلام گردیدند و حال آنکه هیچ دلیل و نصّی از آیه و حدیث صراحت بر این امر نداشته-جوابش در ص 317 تا ص 322 و نیز در ص 740 همین کتاب موجود است مطالعه نمائید.
  35. و نیز در همان فصل نوشته عقیده بوصایت علی از جعلیات شیعه است جوابش در ص 647 تا ص 654 و ص 932 و از ص 988 تا ص 995 همین کتاب داده شده مراجعه نمائید تا دکتر مفتری را بشناسید.
  36. با آنکه در افضلیت علی علیه السلام بر صحابه قول ابن ابی الحدید معتزلی را در همان فصل نقل نموده مع ذلک روی تعصّب یا غرض و عناد آن را انکار می نمایند و ابن ابی الحدید را شیعه معتدل می خواند و حال آنکه این حرف غلط است اگر می گفت سنّی معتدل و منصف مناسب تر بود و الا شیعه معتدل معنی ندارد .ص :50
  37. و قول با فضیلت علی علیه السلام از جمیع صحابه اختصاص به ابن ابی الحدید ندارد و بحول و قوه پروردگار متعال افضلیت آن حضرت را نه بر صحابه بلکه بر انبیاء عظام از ص 472 تا ص 477 و از ص 750 تا ص 755 و از ص 814 تا ص 833 و از ص 954 تا ص 962 همین کتاب بنحو اتم و اکمل واضح نموده ایم.
  38. و در آخر همان مقال تهمت دیگری بشیعیان می زند که علی را افضل از خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم می دانند و می گویند خدا حلول در علی کرده و با جسم علی یکسان است؟!
  39. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید