شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص111: ​نواب- چگونه ممکن است احادیثی از زمان رسول خدا صلّی اللّه علیه و سلّم بر عمل بجمع رسیده باشد ولی علماء در حکم و عمل بر خلاف آن رفتار نمایند.

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/ SHAPE  \* MERGEFORMAT

صفرزاده- https://safarzade.blog.ir 

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

به نام خداوند بخشنده مهربان

خدایا، بر محمد و آل محمد درود فرست و فرجشان را نزدیک گردان.

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظینشیرازی

شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص111:

نواب- چگونه ممکن است احادیثی از زمان رسول خدا صلّی اللّه علیه و سلّم بر عمل بجمع رسیده باشد ولی علماء در حکم و عمل بر خلاف آن رفتار نمایند.

  1. داعی- فقط اختصاص باین موضوع ندارد بعدها خواهید فهمید که نظائر بسیار دارد در این موضوع بخصوص هم آقایان فقهاء اهل تسنّن یا جهة قصور افکار و یا جهة دیگری که من نمی فهمم آن احادیث معتبره را تأویلات بارده بر خلاف ظاهر آنها نموده اند از قبیل آنکه گویند شاید این احادیث ناظر بموقع عذر باشد مانند ترس و خوف و نزول باران و گل که جماعتی از اکابر متقدمین شما مانند امام مالک و امام شافعی و عدّه ای از فقهاء مدینه بآن تأویل فتوی داده اند. ص :111
  2. و حال آنکه این عقیده را رد می نماید حدیث ابن عبّاس که صریحا می گوید من غیر خوف و لا مطر-یعنی بدون ترس و نزول باران نماز را جمع می خواندند.
  3. بعضی دیگر پیش خود بافته اند که شاید هوا ابر بوده و وقت را نشناختند و همین که نماز ظهر را تمام نمودند ابر بر طرف گردید دیدند وقت عصر است نماز عصر را خواندند لذا جمع شد بین الظهر و العصر.
  4. گمان نمی کنم باردتر از این تأویل یافت شود گویا تأویل کنندگان فکر نکردند که نمازکننده رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم است و برای رسول خدا بود و نبود ابر اثری نداشته چه آنکه علم آن حضرت مربوط باسباب نبوده
  5. بلکه محیط بر تمام اسباب و آثار بوده است.و گذشته از آنکه این دسته مردمان قصیر الفکر دلیلی در دست ندارند که چنین امری واقع شده باشد بطلان این تأویل ثابت می گردد بجمع نماز مغرب و عشاء که در آنجا وجود ابر و بر طرف شدن آن اثری ندارد علاوه بر آنکه خلاف ظواهر احادیث است.
  6. چنانچه عرض کردیم در حدیث ابن عبّاس(حبر امت)صراحت دارد که خطابه آن جناب بقدری طول کشید که مستمعین چندین مرتبه فریاد زدند الصلاة یعنی یادآوری نمودند که ستاره ها ظاهر و وقت نماز گردیده
  7. مع ذلک عمدا نماز مغرب را بعقب انداخت تا وقت نماز عشاء هر دو را با هم اداء نمود و ابو هریره هم تصدیق این عمل را نموده که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم بدین قسم عمل نموده-
  8. البته این نوع تأویلات در نزد ما مردود است بلکه علماء بزرگ خودتان هم رد نموده و تأویلات را بر خلاف ظواهر احادیث دانسته اند-چنانکه شیخ الاسلام انصاری از اکابر علماء خودتان در(تحفة الباری فی شرح صحیح البخاری)در باب صلاة الظّهر مع العصر و المغرب مع العشاء در آخر ص 292 جزء دوم و همچنین علاّمۀ قسطلانی در ص 293 جزء دوم(ارشاد السّاری فی شرح صحیح البخاری)و دیگران از شارحین صحیح بخاری و جمّ غفیری از محققین علماء خودتان آورده اند که این نوع از تأویلات خلاف ظواهر احادیث است و مقیّد بودن بآنکه حتما باید تفریقا اداء نمود ترجیح بلا مرجّح و تخصیص بلا مخصّص است. ص :112
  9. نواب- پس این اختلاف از کجا آمده که دو دسته برادران مسلمان بجان هم افتاده و با نظر عداوت بیکدیگر می نگرند و قدح در اعمال هم می نمایند.
  10. داعی-اولا اینکه فرمودید دو دسته از مسلمانان با نظر عداوت بهم می نگرند مجبورم از طرف جماعت شیعیان اهل بیت طهارت و خاندان رسالت دفاع بنمایم که ما جماعت شیعیان به هیچ یک از علماء و عوام برادران اهل تسنّن بچشم حقارت و یا عداوت نظر نمی نمائیم بلکه آنها را برادران مسلمان خود می دانیم
  11. و بسیار متأسفیم که چرا تبلیغات بیگانگان و خوارج و نواصب و امویها و تحریکات شیاطین جنّ و انس در قلوب برادران اهل تسنّن مؤثر افتد تا آنجا که برادران شیعی خود را که از جهة قبله و کتاب و نبوت و عمل بجمیع احکام و واجبات و مستحبات و ترک کبائر و معاصی با آنها شریک اند رافضی و مشرک و کافر دانسته و از خود جدا نمایند و با نظر عداوت و دشمنی بآنها بنگرند.
  12. ثانیا فرمودید این اختلاف از کجا آمده از سوز دل عرض می نمایم-آتش بجان شمع فتد کاین بنا نهاد-اینک وقت آن نیست که عرض نمایم این نوع اختلافات از کجا سرچشمه گرفته شاید ان شاء اللّه در شبهای بعد بمناسباتی پرده برداشته شود و خود متوجه باصل حقیقت گردید.
  13. ثالثا راجع بنماز جمع و تفریق آقایان فقهاء اهل تسنّن اخبار معروضه را که دلالت بر رخصت و جواز دارد مطلقا در جمع خواندن نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء برای سهولت و راحتی و جلوگیری از سختی و مشقت و حرج امت نقل نموده ولی نمی دانم بچه جهة تأویلات بارده می نمایند و جمع خواندن نمازها را بدون عذر جائز نمی دانند.
  14. بلکه بعضی از آنها مانند ابی حنیفه و تابعین او مطلقا منع جمع می نمایند با عذر و بدون عذر سفرا ام حضرا. و اما سایرین از شافعیها و مالکیها و حنبلی ها با اختلافاتی که در جمیع اصول و فروع دارند در سفر مباح مانند حج و عمره و جنگ و غیرهم اجازه داده اند.
  15. ولی فقهاء شیعه تبعا للائمة الطاهرین من آل محمّد علیهم السلام  که بنا بفرمودۀ رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فارق بین حق و باطل و عدیل القرآن اند حکم بجواز جمع می نمایند
  16. مطلقا خواه در سفر یا در حضر با عذر و یا بی عذر بجمع تقدیم و یا جمع تأخیر. ص :113
  17. و این جواز با اختیار مصلّی است یعنی نمازگزار اگر بخواهد نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را برای سهولت و راحتی در یک جلسه بخواند-و یا ظهر و مغرب را در اوّل وقت فضیلت بخواند و نماز عصر و عشاء را هم در اول وقت فضیلت آنها اداء نماید مختار است.
  18. و البته از هم جدا و هر یک را در وقت فضیلت خود بجا آوردن افضل از جمع است چنانچه در کتب استدلالیه و رسائل عملیه فقهاء شیعه کاملا ذکر گردیده.
  19. و لکن چون مردم غالبا گرفتار مشاغل و هموم بسیاری هستند و ممکن است بمختصر غفلتی از آنها فوت گردد لذا برای سهولت و رفع عسر حرج(که هدف شارع مقدّس بوده) شیعیان جمع می خوانند بتقدیم یا بتأخیر.
  20. گمان می کنم برای روشن شدن ذهن آقایان محترم و سایر برادران اهل تسنّن که با دیده غیظ و غضب بما می نگرند همین مقدار جواب کافی باشد چون مطالب مهم تری اصولا در پیش است
  21. خوبست برگردیم باصل مذاکرات اولیه زیرا وقتی مطالب مهمۀ اصولی حل گردید بالتبع فروعات حل خواهد شد.
  22. حافظ- خیلی خوشوقتم که در جلسۀ اول پی بردم بمعلومات قبله صاحب و دانستم طرف صحبت ما کسیست که خیلی جامد نیست و از کتب ما کاملا با اطلاع اند همان قسمی که فرمودند بسیار بجا است که همان صحبت قبل را تعقیب نمائیم.
  23. با اجازه قبله صاحب می خواهم بفهمم که جنابعالی با این بیانات شیوا که ثابت نمودید حجازی و هاشمی و دارای چنین نسب پاکی هستید چگونه شد که بایران مرکز مجوس آمدید چنانچه علت و تاریخ این مهاجرت را بیان فرمائید خیلی خوشوقت خواهیم شد.
  24. سید امیر محمد عابد
  25. داعی- اوّلین مهاجر از اجداد ما بایران حضرت سیّد أمیر محمّد عابد فرزند بلافصل امام هفتم حضرت موسی الکاظم علیه السلام بوده است که بسیار با فضل و تقوی و از کثرت عبادت معروف بعابد گردیده در تمام عمر قائم اللّیل و صائم النّهار بوده و بندرت ایّامی را افطار می نموده و عشق بسیاری بکتابت کلام اللّه مجید داشته و از حقّ الکتابه کلام اللّه بندگان بسیار خریداری و آزاد نمودند. ص :114
  26. بقعۀ مبارکه اش الی الحال در شیراز مطاف و مزار عامّۀ ناس من الاعالی و الادانی می باشد قبّه و بارگاهش بسیار عالی و در اطراف قبر مبارکش برای حفاظت قبر از پامال شدن در موقع هجوم جمعیت بسیار از زائرین آن جناب-شاهزادۀ اویس میرزا معتمد الدوله ثانی فرزند دانشمند عالیقدر مرحوم حاج فرهاد میرزا معتمد الدوله عمّ اکرم مرحوم ناصر الدّین شاه قاجار ضریح زیبائی از نقره ساخته و حرم مطهّرش را که مسجدیست برای عبادت زائرین و ادای فرائض و مستحبات و اقامۀ نماز جماعت آئینه کاری نموده و اهالی فارس بالخصوص توجه زیادی بآن بقعۀ مبارکه دارند و بوسیله روح پرفتوح صاحب بقعه که از عترت پاک رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم و مورد توصیه و سفارش آن حضرت بوده اند درک فیض از مبدء فیّاض می نمایند.(شکل 4)
  27. حافظ- علت مهاجرت ایشان از حجاز بشیراز چه بوده.

حرکت قافله سادات هاشمی از مدینه و جنگ با قتلغ خان

  1. داعی- بقصد شیراز از حجاز حرکت ننمودند بلکه در آخر قرن دوم هجری که حضرت امام علیّ بن موسی الرّضا علیهما السلام را مأمون الرّشید خلیفۀ عبّاسی جبرا ولیعهد خود نمود و بطوس(مرکز خلافت)برد مدتی بین اخوان با آن حضرت جدائی افتاد و شوق زیارت آن حضرت اخوان بزرگوارش را تحریک نمود بوسیله نامه از حضور مقدّس حضرت رضا علیه السلام و خلیفه مأمون الرّشید استیذان نمودند برای حرکت بسمت طوس خلیفه(مکّار و حیّال) حسن استقبال نموده همگی آنها را احضار نمود.
  2. جناب سیّد امیر احمد(شاه چراغ)باتفاق جناب سیّد امیر محمّد عابد(جدّ اعلای ما)و جناب سیّد علاء الدین حسین برادران معظّم و جمع کثیری از برادرزادگان و بنی اعمام و اقارب و دوستان بقصد زیارت حضرت رضا علیه السلام از حجاز بسمت طوس حرکت نمودند(طریق مسافرت بطوس در آن زمان غالبا از راه کویت و بصره و اهواز و بوشهر و شیراز بوده)در بین راه نیز جمع کثیری از شیعیان و علاقه مندان بخاندان رسالت بسادات معظّم ملحق و باتفاق حرکت می نمودند. ص :115
  3.  
  4. بقعۀ متبرکۀ سید امیر محمّد عابد در شیراز شکل(4) ص :116
  5. می نویسند به نزدیک شیراز که رسیدند تقریبا یک قافله پانزده هزار نفری رجالا و نساء تشکیل شده بود مأمورین و حکّام شهرها خبر حرکت چنین قافلۀ بزرگی را بمأمون دادند مأمون ترسید که اگر چنین جمعیتی از بنی هاشم و دوستداران و فدائیهای آنها بطوس برسند اسباب تزلزل مقام خلافت گردد.
  6. لذا امریّه ای صادر نمود بتمام حکّام بلاد که در هرکجا قافله بنی هاشم رسیدند مانع از حرکت شوید و آنها را بسمت مدینه بر گردانید بهر کجا این حکم رسید قافله حرکت کرده بود مگر شیراز که قبل از رسیدن قافله حکم بحکومت وقت رسید.
  7. قتلغ خان حاکم شیراز مردی بود بسیار جدّی و مقتدر فوری با چهل هزار لشکر جرّار در(خان زنیان)هشت فرسخی شیراز اردو زدند همین که قافله بنی هاشم رسیدند پیغام داد برای امامزادگان معظّم که حسب الامر خلیفه آقایان از همین جا باید بر گردید حضرت سیّد امیر احمد فرمودند اولا ما قصدی از این مسافرت نداریم جز دیدار برادر بزرگوارمان حضرت رضا علیه السلام.
  8. ثانیا ما بی اجازه نیامدیم از شخص خلیفه استیذان نمودیم و بدستور خود او حرکت نمودیم.قتلغ خان گفت امر است که ما ممانعت از حرکت نمائیم.
  9. ممکنست باقتضای وقت امر ثانوی صادر شده و باید اجراء گردد آقایان ناچارید از همین جا مراجعت نمائید.
  10. جناب سید امیر أحمد با اخوان و سایر بنی هاشم و دوستان و همراهان شور نمودند هیچ یک حاضر بمراجعت نشدند.
  11. صبح که قافله خواست حرکت نماید احتیاطا زنان را عقب قافله قرار دادند.
  12. همین که کوس رحیل نواخته شد لشکر قتلغ خان سر راه را بستند عاقبت کار از حرف بعمل کشید جنگ شدید خونینی شروع شد لشکر قتلغ خان در اثر فشار و شجاعت بنی هاشم پراکنده و شکست بر آنها وارد آمد در این بین سران لشکر شکست خورده تدبیری کردند
  13. (راست یا دروغ)عدّه ای بالای بلندیها فریاد زدند آقایان اگر به پشت گرمی علی بن موسی ولیعهد خلیفه جنگ می کنید الان خبر رسید که ولیعهد وفات کرد یک مرتبه این خبر مانند برق ارکان وجود شیعیان و مردمان سست عنصر را تکان داده از اطراف امامزادگان متفرق شدند.
  14. لذا جناب سیّد امیر أحمد شبانه با اخوان و اقارب از بیراهه بشیراز رهسپار گردیدند جناب احمد فرمودند چون دشمن در تعقیب ماست خوبست با لباس مبدّل پراکنده شوید تا گرفتار نشوید.

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید