سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص127
- پس با یک چنین سوابقی از این خاندان خبیث لعین که نمونه ای از آنها ذکر گردید جای تعجّبی نبود که اگر وقت بدستشان می آمد با بدن امام بر حق امیر المؤمنین علیّ بن أبی طالب علیه السّلام هم چنین معاملاتی می نمودند.
- فلذا حسب الوصیّة جنازه آن حضرت شبانه دفن شد و علامتی هم بر قبر گذارده نشد و آن قبر از نظر عموم مخفی بود تا زمان هارون الرّشید خلیفه عبّاسی که روزی بصحرای نجف که نی زار و مرکز آهوان بود بشکار رفت
- تازیها و فهدها دستۀ آهوان را تعقیب نمودند آنها بالای تلّ نجف (1) نجف در لغت بمعنی پشته و بلندی است که آب باو نرسد و نام بند آبی است پشت کوفه که مانع رسیدن سیل است بخانه ها و قبرهای آنها و در نزدیکی آن بند قبر حضرت امیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام می باشد چنانچه فیروزآبادی در قاموس ضمن لغت نجف ذکر نموده. )پناه بردند تازیها و فهدها از تل بالا نرفتند
- چندین مرتبه این عمل تکرار شد یعنی تازیها که عقب می رفتند آهوها پائین می آمدند همی که تعقیب می شدند باز پناه بتل می بردند خلیفه فهمید که باید در این مکان سرّی باشد که تازیها بالا نمی روند فرستاد پیرمردی از اهل آنجا را یافتند نزد خلیفه آوردند سؤال کرد در این تل چه سرّی است که تازیها بدنبال آهوان بالا نمی روند.
- پیدایش قبر علی علیه السلام
- پیر گفت سرّش را من می دانم ولی ایمن از گفتن نیستم خلیفه امانش داد گفت خلیفه با پدرم آمدم در بالای این تل زیارت و نماز کرد گفتم اینجا چه چیز است گفت با حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام اینجا بزیارت آمدیم و آن حضرت فرمود اینجا قبر جدّ ما علی بن أبی طالب علیه السّلام است که بزودی آشکار خواهد شد. ص :127
- خلیفه امر کرد آن محل را حفر کردند تا بعلامت قبری رسیدند در آنجا لوحی دیدند که بر آن بخط سریانی دو سطر نقش شده بود ترجمه نمودند این کلمات ظاهر شد بسم اللّه الرّحمن الرّحیم هذا ما حفره نوح النبی لعلی وصی محمد صلّی الله علیه و آله قبل الطوفان بسبع مائة عام (2) این قبری است که حفر نموده او را نوح پیغمبر برای علی وصی محمد صلّی اللّه علیه و آله قبل از طوفان به هفتصد سال. هارون احترام کرد و امر داد خاکها را بجای خود ریختند پیاده شد وضو گرفت دو رکعت نمازگزار و گریۀ بسیاری کرد و خود را بخاک قبر مطهّر غلطانید.
- آنگاه امر کرد شرحی خدمت موسی بن جعفر بمدینه نوشتند و از این قضیّه سؤال کردند حضرت در جواب مرقوم داشتند بلی همان جا قبر جدّ بزرگوارم امیر المؤمنین علیه السلام است.
- هارون امر کرد با سنگ بنائی بر قبر آن حضرت ساختند که معروف شد بتحجیر هارونی این خبر در اطراف شهرت پیدا نمود مؤمنین از اطراف شدّ رحال نموده بزیارت آن حضرت می آمدند
- فلذا جناب سید ابراهیم مجاب هم همین که فرصتی بدست آورد از شیراز عازم زیارت شد پس از فراغت از زیارت در کربلای معلی ندای حق را لبّیک گفته و از دنیا رفت و در جوار قبر جدّ بزرگوارش حضرت ابا عبد اللّه الحسین علیه السّلام دفن شد که الحال قبر شریفش در گوشۀ شمال غربی رواق آن حضرت مزار دوستان است.
- اختلاف مدفن علی علیه السلام
- حافظ- گمان می کنم باین محکمی که شما فرمودید قبر مولانا علی کرم اللّه وجهه در نجف نباشد زیرا علماء را در آن اختلاف است بعضی گویند در قصر الاماره کوفه و بعضی گفته اند در قبله مسجد جامع کوفه بعضی نوشته اند که در باب الکنده مسجد کوفه است و بعضی گفته اند در رحبه کوفه بعضی دیگر گفته اند در قبرستان بقیع پهلوی قبر فاطمه است در نزدیکی کابل افغانستان ما هم بقعه ای هست بنام(مزار علی)معروف است که جسد مولانا علی کرم اللّه وجهه را در صندوقی گذاردند و بر شتری بسته بسمت مدینه حرکت دادند جمعی بخیال آنکه در صندوق اشیاء نفیسه می باشد او را ربوده وقتی گشوده و جسد مبارک آن حضرت را دیدند بکابل آورده در آنجا دفن نمودند و بهمان جهة عموم مردم آن بقعه را احترام می نمایند. ص :128
- داعی- تمام این اختلافات از اثر وصیت آن حضرت پیدا گردید که امر باختفاء نمود که حقیر نخواستم مفصلا شرح دهم چنانچه از امام بحق ناطق جعفر بن محمّد الصادق علیهما السّلام مرویست که حضرت امیر المؤمنین هنگام وفات بفرزندش امام حسن فرمود پس از اینکه مرا در نجف دفن نمودی چهار قبر برای من حفر نما در چهار موضع 1-در مسجد کوفه 2-در رحبه 3-در خانۀ جعدة هبیره 4-در غری تا کسی بر قبر من آگاهی پیدا ننماید.
- و البته این اختلاف در میان علماء شماها می باشد که بگفتار اشخاص ترتیب اثر می دهند ولی جامعۀ علماء شیعه اتفاق دارند که قبر مبارک آن حضرت در نجف اشرف می باشد چه آنکه آنها از اهل بیت طهارت گرفتند بدیهی است اهل البیت ادری بما فی البیت.
- و اما اینکه فرمودید در نزدیکی کابل مزار علی می باشد بسیار خنده آور است و این شهرت کاملا دروغ می باشد و این قضیه بافسانه نزدیک تر است تا بیک خبر صحیح.
- و عجب از علمای شما می باشد که در همه جا از عترت طاهره و نقل اقوال آنها دوری نمودند حتّی حاضر نشدند که محلّ قبر پدر را از فرزندان او سؤال نمایند تا تولید اختلاف نشود زیرا که اهل البیت ادری بما فی البیت-بدیهی است فرزندان بمحل قبر و مدفن پدر آگاه تر هستند از دیگران.
- اگر هر یک از این شهرتها صحت داشت محققا ائمۀ اطهار بشیعیان خود خبر می دادند و حال آنکه بر عکس نجف اشرف را تقویت نمودند بلکه خود رفتند و شیعیان را هم تحریص و ترغیب بزیارت آن حضرت در نجف نمودند.
- سبط ابن جوزی در ص 103 تذکره اختلاف اقوال را ذکر نموده تا آنجا که گوید و السادس انه علی النجف فی المکان المشهور الذی یزار فیه الیوم و هو الظاهر و قد استفاض ذلک (1) و ششم بطور استفاضه ثابت است که قبر علی بن أبی طالب(علیه السّلام)در همین مکان نجف اشرف است که امروزه مزار عموم قرار گرفته و ظاهرا خلافی ندارد. ).
- و همچنین سایر علماء شما از قبیل خطیب خوارزم در مناقب و خطیب بغداد در تاریخ خود و محمّد بن طلحه شافعی در مطالب السئول و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و فیروزآبادی در لغت نجف در قاموس و دیگران نقل نموده اند که مدفن آن حضرت نجف اشرف می باشد. ص :129
- فرزندان ابراهیم مجاب
- خلاصه بمناسبت الکلام یجر الکلام از اصل مطلب دور افتادیم پس از وفات حضرت ابراهیم مجاب در کربلای معلّی از آن جناب سه پسر قابل لایق باقی ماند بنام احمد و محمد و علی هر سه بعنوان تبلیغ دین جدّ بزرگوارشان بسمت ایران که در آن زمان دار العامّه بود حرکت نمودند.
- جناب أحمد تشریف فرمای قصر ابن هبیره شد و در همان جا ماند و اولادش در آنجا معروف و مشغول خدمات شدند.
- جنابان محمّد و علی عازم کرمان شدند جناب علی ساکن سیرجان شد(که از توابع کرمان است و تا آن شهر سی فرسنگ فاصله دارد)و اولاد و احفادشان در آن بلاد اشتغال بتبلیغات داشتند.
- و جناب محمّد معروف بحائری تشریف فرمای کرمان شدند و از آن جناب سه پسر بنام ابو علی الحسن و محمد حسین الشیتی و احمد ماندند و احفاد شریفی پیدا کردند محمّد حسین و احمد بکربلا برگشتند و در جوار قبر جد بزرگوارشان عمر خود را بپایان رسانیدند و قبایل بزرگی از سادات معظّم از نسل ایشان در کربلا و اطراف معروفند از قبیل سادات محترم آل شیّة و آل فخار که از نسل جناب محمّد حسین الشیتی هستند.
- و سادات آل ابو نصر و آل طعمه-خدّام با احترام آستانۀ قدس حسینی ارواحنا فداه از نسل جناب احمد می باشند.
- و جناب ابو علی الحسن بشیراز تشریف فرما شدند چون اهالی شیراز از متعصّبین عامّه و اهل تسنّن و غالبا ناصبی و از پیروان خوارج بودند و عداوت مخصوصی باهل بیت طهارت داشتند نتوانستند علنی و بر ملا بنام سیادت جلوه نمایند لذا با لباس عربی در گودالی کنار 1) کم کم شهر وسعت پیدا نمود تا زمان سلطنت آقا محمد خان قاجار سر سلسله سلاطین قاجار که خندق و گودالهای اطراف جزء شهر شدند و همان محلی که امام زادگان در خانه های عربی تبلیغات می نمودند الحال در شیراز معروف است بمحله گود عربان و مسجدی در آن محل هست که مرحوم شیخ علیخان زند برادر کریم خان زند پادشاه ایران از جهت جد اعلای ما مرحوم حاج سید ابراهیم مجتهد که از علمای معروف آن عصر بودند بنا نمودند. (خندق شهر خانه های عربی ساخته و در آنجا سکنی نمودند. ص :130
- خانواده های شیعیان که در محلّه سردزک شیراز منزل داشتند با امامزاده های معظّم رابطه پیدا نمودند امامزاده ها هم در خفیه مشغول تبلیغات و خدمات دینیّه و نشر حقایق ولایت شدند. بعد از وفات جناب ابو علی احمد ابو الطیب فرزند بزرگ آن جناب توسعه ای در امر تبلیغ داد کم کم شهرتشان زیاد شد و بسیار از مخالفین مستبصر شده براه حق آمدند جامعۀ شیعیان رو بازدیاد گذارد در اثر تبلیغات و اقدامات امام زادگان معظّم تشکیلات مهمّه دادند
- تا آنجا که منبر تبلیغات بنام سادات عابدی و مجابی در شیراز برقرار شد. از اعمام و اقوام خود باطراف می فرستادند و آنی از خدمات دینی و تبلیغات مذهبی آرام نبودند و دائرۀ تبلیغات آنها در اطراف بلاد ایران روز بروز توسعه پیدا می نمود
- تا در زمان دیالمه و دوره سلطنت غازان خان(محمود)و الجایتو(سلطان محمّد خدابنده) مغول که تشیّع اختیار نمودند و در سلطنت صفویّه که کاملا آزاد شدند خدمات بزرگی بعالم تشیّع ابراز نمودند و در بسیاری از بلاد ایران نشر حقایق مذهب شیعۀ امامیّه بوسیله این خاندان جلیل بوده.
- سادات شیرازی در تهران
- تا در اواخر سلطنت مرحوم فتحعلی شاه قاجار جدّ اعلای ما مرحوم آقا سید حسن واعظ شیرازی طاب ثراه که برجسته ترین فرزندان مرحوم سیّد الفقهاء و المجتهدین علاّمۀ کبیر حاج سید اسماعیل مجتهد مجابی بودند در مراجعت از زیارت مشهد مقدّس رضوی که بطهران وارد شدند از طرف شاهنشاه مسلمان علم پرور بایشان ابراز علاقه و تقاضای توقف در طهران (پایتخت شاهنشاهی)شد.
- تقاضای شاهانه حسب الوظیفه دینی مورد قبول آن جناب واقع و چون در آن زمان در طظهران جز در مساجد که علماء احکام و مسائل دینیّه بیان می نمودند مجالس تبلیغی مانند امروز معمول و متداول نبود.
- فقط در تکایا تعزیه و شبیه خوانی بر قرار می شد که مهمتر از همه آن مجالس تکیۀ دولت شاهنشاهی بود. فلذا بامر و دستور جناب آقای سید حسن و تأیید شاهنشاه تکایا اوقات شبیه و تعزیه را مبدّل بمجالس تبلیغات نمودند ص. 131
- بهمین جهت مؤسس اساس مجالس تبلیغ و تشکیل منابر تبلیغی در طهران مرحوم آقا سید حسن واعظ شیرازی شد که کمک و مدد شایانی بمجتهدین و مراجع تقلید گردید شکل(7).
- فلذا مرحوم آقا سید حسن نوشتند بشیراز بوالد ماجد خود مرحوم حاج سید اسماعیل مجتهد از میان فرزندان خود که زیاده از چهل نفر بودند آقا سید جعفر و آقا سید رضا مجتهد فقیه و حاج سید عبّاس و آقا سید جواد و آقا سید مهدی و آقا سید مسلم و آقا سید کاظم و آقا سید فتح اللّه بطهران آمدند.
- نظر بتقاضای اهالی قزوین جنابان آقا سید مهدی و آقا سید مسلم و آقا سید کاظم را جهت تبلیغات بدان صوب روانه نمودند که سادات مجابی الی الحال از نسل آن سه بزرگوار در آنجا معروفند.
- و خود با بقیه اخوان در طهران مجالس تبلیغ را تشکیل و پیوسته توسعه دادند بوسیله محراب و منبر بترویج شرع انور کوشیدند و بعد از وفات مرحوم آقا سید حسن رضوان اللّه علیه در سال 1291 قمری ریاست سلسلۀ جلیله حقّا بفرزند ارشد آن بزرگوار مرحوم آقا سید قاسم بحر العلوم(پدر بزرگ داعی)منتقل گردید چه آنکه لباس زیبای ریاست سلسلۀ جلیله در آن زمان میان هزار نفر خاندان بزرگ سادات شیرازی تنها باندام آن بزرگوار متناسب و برازنده بود که در زهد و ورع و تقوی مشهور جامع معقول و منقول حاوی اصول و فروع نادرۀ زمان و نابغۀ دهر در علم و عمل و حسن سیاست معروفیّت کامل داشتند.
- و از سال 1308 قمری(که مرحوم بحر العلوم برحمت ایزدی پیوست و در کربلای معلّی میان ایوان میرزا موسی وزیر پشت سر حضرت سید الشهداء ارواحنا فداه جنب قبر والد ماجدش مرحوم آقا سید حسن واعظ شیرازی دفن گردید شکل(8). ص :132
- تا این زمان ریاست خاندان جلیل با والد ماجد بزرگوارم که حامی شیعه مرحوم خلد آشیان آقا سید حسن واعظ شیرازی طاب ثراه با فرزندان خود شکل(7) ص :133- ص :134
- مرحوم آقا سید قاسم بحر العلوم شیرازی رضوان اللّه علیه با اخوان و فرزندان خود شکل(8) - ص :135- ص :136-
- «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ