کتاب  شفاءالصدور  – شرح زیارت عاشورا  - میرزا تهرانی –  ص :504 اللّهمّ انّى اتقرّب إليك في هذا اليوم و في موقفى هذا و ايّام حيوتى بالبراءة منهم و اللّعنة عليهم و بالموالاة لنبيّك و ال نبيّك عليهم السّلام.

  1.  سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/       
  2. نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad 
  3. وبلاگ صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir
  4. «بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏»
  5. «اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ»
  6. کتاب  شفاءالصدور  شرح زیارت عاشورا  - میرزا تهرانی –  ص :504
  7. اللّهمّ انّى اتقرّب إليك في هذا اليوم و في موقفى هذا و ايّام حيوتى بالبراءة منهم و اللّعنة عليهم و بالموالاة لنبيّك و ال نبيّك عليهم السّلام.
  8. ج بار الها همانا من تقرب مى‏جويم به سوى تو در اين روز و در اين موقف خود و در ايام زندگانى خود به تبرى جستن از ايشان و لعنت كردن بر ايشان و به دوستى براى پيغمبر تو و آل پيغمبر تو عليهم السلام.
  9. ادمه 2-فهرست مظالم تيميه و عدويه و امويه و عباسيه قرار داده و چون معانى مغسوله [1] در طى عبارات مصقوله [2] گنجانده و به لطافت مضمون و فخامت لفظ امتيازى تمام دارد عين آن رساله را از نسخه منطبعه اسلامبول در اين موضع ذكر مى‏كنيم:
  10. اذا وفا دنياه و لا يفكر في ان لا يقدم رضاء الله اذا وجد رضاه و أنتم و نحن اصلحنا الله و اياكم عصابة لم يرض اللّه لنا الدنيا فذخرنا للدار الاخرى و رغب بنا عن ثواب العاجل فاعدلنا ثواب الاجل و قسمنا قسمين قسما مات شهيدا و قسما عاش شديدا فالحىّ يحسد الميت على ما صار إليه و لا يرغب بنفسه عما جرى عليه‏
  11. و اگر رضایت خدا را پیدا کرد نباید به فکر عدم رضایت او باشد. و من و شما با خدا صلح کرده ایم و شما گروهی هستید که خداوند دنیا را برای ما پسندیده است، پس ما برای سرای دیگر پس انداز کردیم و از ما ثواب آنی را خواست، پس ما را تنظیم کردیم. ثواب آینده و ما را به دو قسمت تقسیم کرد، یکی که شهید شد و دیگری که سخت زندگی کرد، پس مرده به آنچه بر او گذشت حسادت می‌ورزد و برایش مهم نیست
  12. قال امير المؤمنين و يعسوب الدين‏ عليه السّلامالمحن إلى شيعتنا اسرع من الماء إلى الحدور و هذه مقالة اسّست على المحن و ولد اهلها في طالع الهزاهز و الفتن فحياة اهلها نقص و قلوبهم حشوها غصص و الايام عليهم متحامله و الدنيا عنهم مائله
  13. امیرالمؤمنین و یعسوب الدین علیه السلام فرمودند: مصیبت بر شیعیان ما سریعتر از آب تا لبه است و این ماده ای است که بر مصیبت بنا شده و اهلش در حال ظهور متولد شده اند. از آشوب و وسوسه ها، پس عمر اهلش کوتاه و دل هایشان پر از خار می شود و روزگار بر آنان می نشیند و دنیا به سوی آنان گرایش پیدا می کند.
  14. ________________________________________

  15. [1] پاكيزه و شستشو داده شده و عالى
  16. [2] زيبا و پرداخت شده.

  17. فاذا كنا شيعة ائمتنا في الفرائض و السنن و متبعى اثارهم في كل قبيح و حسن فينبغى ان نتبع اثارهم في المحن غصبت سيدتنا فاطمة صلوات الله عليها و على الها ميراث ابيها صلوات الله عليه و على آله يوم السقيفة و اخر امير المؤمنين عن الخلافة و سم الحسن رضى الله عنه سرا و قتل  اخوه كرم الله وجه جهرا و صلب زيد بن على بالكناسه و قطع رأس زيد بن على في المعركة –
  18. اگر ما در واجبات و سنت ها پیرو ائمه خود هستیم و در هر بدی و خوبی از آنها پیروی می کنیم، در مصیبت ها هم باید از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پیروی کنیم. در روز سقیفه، ارث پدرش را غصب کرد و امیرالمؤمنین (علیه السلام) از خلافت، حسن را مخفیانه مسموم کرد ، برادرش را سخاوت الهی کشت، آشکارا زید بن علی را با رفتگر به صلیب کشید و سر زید بن علی را در جنگ از تن جدا کرد
  19. و قتل  عبد الله بن الحسن في السجن و قتل  ابناه محمد و إبراهيم على يد عيسى بن موسى العباسى و مات موسى بن جعفر في حبس هرون و سم على بن موسى بيد المأمون و هزم ادريس بفخ حتى وقع إلى الاندلس فريدا و مات عيسى بن زيد طريدا شريدا و قتل  يحيى بن عبد اللّه بعد الامان و الايمان و بعد تاكيد العهود و الضمان هذا غير ما فعل يعقوب بن الليث بعلوية طبرستان و غير قتل  محمد بن زيد و الحسن بن القاسم الداعى على ايدى ال ساسان و غير ما صنعه أبو الساح (كذا)
  20. عبدالله بن الحسن در زندان کشته شد و پسرانش محمد و ابراهیم به دست عیسی بن موسی عباسی کشته شدند و موسی بن جعفر در زندان هارون از دنیا رفت و علی بن موسی به وسیله آن مسموم شد. دست مأمون، و ادریس به دام افتاد تا به اندلس افتاد، و عیسی بن درگذشت، زید فراری و فراری بود و یحیی بن عبدالله پس از امنیت و ایمان و پس از تأیید کشته شد. این عهد و ضمان با آنچه یعقوب بن اللیث در علویه طبرستان انجام داد و غیر از کشتن محمد بن زید و حسن بن القاسم الداعی به دست ساسان است. خانواده، و غیر از آنچه ابوالسه انجام داد
  21. فى علوية المدينة حملهم بلا غطاء و لا وطاء من الحجاز إلى سامرا و هذا بعد قتل  قتيبة بن مسلم الباهلى لا بن عمر بن على حين اخذه بابويه و قد سرّ نفسه و وارى شخصه يصانع عن حياته و يدافع عن وفاته و لا كما فعله الحسين   بن اسمعيل المصعبى بيحيى بن عمر الزيدى خاصه و ما فعله مزاحم بن خاقان بعلوية الكوفة كافة و بحسبكم انّه ليست في بيضة الاسلام بلدة الا و فيها لقتيل
  22. - در بالا مدینه آنها را بدون پوشش و پا از حجاز به سامرا برد و این پس از قتل  قتیبه بن مسلم باهیلی بود نه بن عمر بن علی که پدرانش او را گرفتند. و خود را خشنود کرد و دید که شخص خود را برای حفظ جان خود و دفاع از مرگ خود و نه آن گونه که حسین ابن اسماعیل مصبی با یحیی بن عمر الزیدی به ویژه انجام داد و آنچه مزاحم بن خاقان با تمام کوفه کرد. و به قول شما شهرکی در دل اسلام نیست که در آن قتل  دانشجو نباشد
  23. طالبى ترة تشارك في قتل هم الاموى و العباسى و اطبق عليهم العدنانى و القحطانى:
  24. فليس حى من الاحياء نعرفه            من ذى يمان و لا بكر و لا مضر

    الا و هم شركاء في دمائهم            كما تشارك ايسار على جزر

    قادتهم الحمية إلى المنية و كرهوا عيش            الذلة فماتوا موت العزة و وثقوا

    بما لهم في الدار الباقية فسخت            نفوسهم عن هذه الفانيةثم لم يشربوا كاسا من الموت الا شربها شيعتهم و اوليائهم و لا قاسوا لونا من الشدائد إلا قاساه انصارهم و اتباعهم داس عثمان بن عفان بطن

  25. بنی امیه و بنی عباس در کشتن آنها شرکت کردند و عدنانی و قحطانی به آنها حمله کردند.
    49-
    هیچ زنده ای نیست که ما او را بشناسیم، خواه مرد با ایمان باشد، نه باکره و نه مرد.
    50-
    مگر اینکه شریک خونشان باشند، همچنان که ایثار در جزایر شریک است
    51- تغذيه آنان را به مرگ رساند و از زندگى ذلّت كراهت داشتند پس به مرگ غرور مردند و توكل كردند.
    52-
    به خاطر آنچه در سرای ابدی داشتند، روحشان از این حیات فانی جدا شد، سپس جامی از مرگ ننوشیدند، مگر اینکه شیعیان و دوستانشان از آن نوشیدند، و به هیچ گونه مصیبت نخوردند. که حامیان و پیروانشان آن را به عثمان بن عفان لگدمال کردند
  26. عمار بن ياسر بالمدينة و نفى أبا ذر الغفارى إلى الربذه و اشخص عامر بن عبد قيس التميمى و غرب الاشتر النخعى و عدى بن حاتم الطائى و سير عمر بن ذراره إلى الشام و نفى كميل بن زياد إلى العراق و جفا ابى بن كعب و اقصاه و عادى محمد بن حذيفه و ناواه و عمل في ذم محمد بن سالم ما عمل و فعل مع كعب ذى الخطبة ما فعل و اتبعه في سيرته بنو امية يقتلون من حاربهم و يغدرون بمن سالمهم لا يحفلون المهاجرى و لا يصونون الانصارى و لا يخافون الله و لا يحتشمون
  27. عمار بن یاسر در مدینه و ابوذر غفاری به ربضه تبعید شد و عامر بن عبد قیس التمیمی شناسایی شد و اشتر نخعی و ادی بن حاتم الطائی ظاهر شدند. و عمر بن ضراره به شام ​​رفت و کمیل بن زیاد به عراق تبعید شد و ابی بن کعب تبعید و تکفیر شد.  
    55- او همان کاری را که با کعب ذوالخطاب انجام داد، انجام داد و بنی امیه با آنان جنگیدند و با مهاجران خیانت نکردند انصار از خدا نترسید و حیا نکنید
  28. الناس قد اتخذوا عباد الله خولا و مال الله دولا يهدمون الكعبة و يستعبدون الصحابة و يعطلون الصلوات الموقوتة و يختمون الأعناق الأحرار و يسيرون في حرم المسلمين سيرتهم في حرم الكفار و اذا فسق الاموى فلم يات بالضلاله عن كلالة قتل  معاوية حجر بن عدى الكندى و عمرو بن الحمق الخزاعى بعد الايمان المؤكدة و المواثيق المغلظة و قتل  زياد بن سميه الالوف من شيعة الكوفة و شيعة البصره صبر او اوسعهم حبسا و اسرا حتى قبض الله معاويه على اسوء اعماله و ختم عمره
  29. مردم بندگان خدا را ولىّت گرفته اند و مال خدا را ولى مى كنند، كعبه را خراب مى كنند، صحابه را به بردگى مى گيرند، نماز وقت را به هم مى ريزند، بر گردن آزادگان مهر مى زنند، و در حرم مسلمانان راه مى روند. در حرم کفار و اگر بنی امیه فاسق هستند، پس از قتل  معاویه، عمرو بن الحمق خزاعی، گمراهی نیاورده است و زیاد بن سمیه هزاران نفر از شیعیان کوفه و شیعیان بصره را به قتل  رساند، صبر کرد یا در زندان و زندان افتاد تا اینکه خداوند معاویه را به بدترین اعمالش گرفت و به زندگی او پایان داد
  30. بشر احواله فاتبعه ابنه يجهز على جرحاه و يقتل  أبناء قتل اه إلى ان قتل  هانى بن عروة المرادى و مسلم بن عقيل الهاشمى او لا و عقب بالحرث بن زياد الرياحى و بابى موسى عمرو بن قرطة الانصارى و حبيب بن مظهر الاسدى و سعيد بن عبد الله الحنفى و نافع بن هلال البجلى و حنظلة بن اسعد الشامى و عابس بن أبي شبيب الشاكرى في نيف و سبعين من جماعة الشيعه و امر بالحسين عليه السّلام يوم كربلا
  31. بشر احواله فاتبعه ابنه مجروح خود را تمام می کند و پسرانش را می کشد، تا هانی بن عروة المرادی و مسلم بن عقیل هاشمی را می کشد یا نه، و آقاب بالحارث بن زیاد الریاحی، بابی موسی، عمرو بن قرطه الانصاری را می کشد. حبیب بن مظهر اسدی، سعید بن عبدالله الحنفی و نافع بن هلال، حنظله بن اسعد الشامی و ابیس بن ابی شبیب الشاکری در بیش از هفتاد نفر از گروه شیعه فرماندهی می کردند. حسین علیه السلام در روز کربلا
  32. ثانيا ثم سلط عليهم الدعى بن الدعى عبيد الله بن زياد يصلبهم على جذوع النخل و يقتل هم الوان القتل  حتى اجتث الله دابره ثقيل الظهر بدمائهم التي سفك عظيم التبعة بحريمهم الذي انتهك فانتبهت لنصرة اهل البيت طائفة اراد الله ان يخرجهم من عهدة ما صنعوا و يغسل عنهم و ضر ما اجترحوا فصمدوا صمد الفئة الباغية و طلبوا بدم الشهيد الدعى ابن الزانيه لا يزيدهم قلة عددهم و انقطاع مددهم و كثرة سواد اهل الكوفة باذائهم الا اقداما على القتل  
  33. ثانیاً الدعاء بن الدعاء عبید الله بن زیاد بر آنها قدرت تحمیل کرد و آنها را بر تنه درختان خرما مصلوب کرد و با انواع قتل  آنها را کشت تا اینکه خداوند کمر سنگین او را با آنها از ریشه کنده کرد. خونی که ریخته شده بود، بار سنگینی که بر حرمسراشان تجاوز شده بود، از حمایت اهل بیت آگاه شدم، گروهی که خداوند می‌خواست آن‌ها را از قید اعمالشان بردارد و آنچه را که انجام داده‌اند بشوید. از آنها و زیان هایی که کرده بودند، همچنان مانند جناح ستمشاهی ثابت قدم ماندند و خون شهید را طلب کردند. اندک بودن آنها و قطع شدن روزی آنها و کثرت مردم کوفه جز میل به کشتن ضرری به آنها نمی رساند.
  34. و القتال و سخاء بالنفوس و الاموال حتى قتل  سليمان بن صردا الخزاعى و المسيب بن بخية الفزارى و عبد الله بن وال التيمى في رجال من خيار المؤمنين و عليّة التابعين و مصابيح الانام و فرسان الاسلام ثم تسلط ابن الزبير على الحجاز و العراق فقتل  المختار بعد ان شفى الاوتار و ادرك الثار و افنى الاشرار و طلب بدم المظلوم الغريب فقتل  قاتله و نفى خاذله و اتبعوه ابا عمر بن كيسان و احمر بن شميط و رفاعة بن يزيد و السائب بن مالك و عبد الله بن كامل و تلقطوا بقايا الشيعه يمثلون بهم كل مثلة و يقتل ونهم شر قتل ه حتى طهر الله من عبد الله بن زبير البلاد و اراح من اخيه مصعب العباد فقتل هما عبد الملك بن مروان كذلك نولى بعض الظالمين بعضا بما كانوا يكسبون بعد ما حبس ابن الزبير محمد بن الحنفيه و اراد احراقه و نفى عبد الله بن عباس و اكثر ارهاقه
  35. و قتال و سخاوت با جان و مال تا این که سلیمان بن سرده خزاعی و مسیب بن باخیه فزاری و عبدالله بن وال تیمی در میان مردان از بهترین مؤمنان از نخبگان کشته شدند. پیروان، چراغ‌های مردم و شوالیه‌های اسلام، پس از آنکه مختار را شفا داد، انتقام گرفت، بر حجاز و عراق مسلط شد خون غریب مظلوم، قاتل او را کشتند و خیانتکارش را تبعید کردند، به دنبال او رفتند: ابوعمر بن کیسان، احمر بن شامیط، رفاعه بن یزید، الصائب بن مالک و عبدالله بن کمیل و جمع کردند. بقایای شیعیان به عنوان نماینده همه آنها را کشتند، تا اینکه خداوند کشور را از دست عبدالله بن زبیر پاک کرد و مردم را از دست برادرش مصعب راحت کرد، پس عبدالملک بن مروان نیز آنها را کشت همچنین برخی از ستمگران را به خاطر آنچه به دست آورده بودند، پس از آن که ابن الزبیر محمد بن حنفیه را زندانی کرد و خواست او را بسوزانند، و عبدالله بن عباس تبعید شد و استرس بیشتری به دست آوردند
  36. فلما خلت البلاد لال مروان سلطوا الحجاج على الحجازيين ثم على العراقيين فتلعب بالهاشميين و اخاف الفاطميين و قتل  شيعة على و محا اثار بيت النبى و جرى منه ما جرى على كميل بن زياد النخعى و اتصل البلاء مدة ملك المروانيه إلى الايام العباسيه حتى اذا اراد الله ان يختم مدتهم باكثر اثامهم و يجعل اعظم ذنوبهم في اخر ايامهم بعث على بقية الحق المهمل و الدين المعطل زيد بن على فخذله منا
  37. هنگامی که کشور از خاندان مروان خالی شد، حجاج بر حجازی ها قدرت یافت و سپس بر عراقی ها بازی کرد و شیعیان علی را به وحشت انداخت و آثار خانه پیامبر را محو کرد. و آنچه را که بر کمیل بن زیاد نخعی پیش آمد انجام داد و مصیبت در دوران حکومت مروانیه تا زمان عباسیان ادامه داشت، هر چند خداوند بخواهد با بزرگ ترین گناهانشان پایان دهد بزرگ‌ترین گناهانشان را در آخرین روزگارشان فرستاد
  38. فقوا اهل العراق و قتله احزاب اهل الشام و قتل  معه من شيعة نصر بن خزيمة الاسدى و معوية بن اسحق الانصارى و جماعة من شايعه و تابعه و حتى من زوجه و ادناه و حتى من كلمه و ماشاه فلما انتهكوا ذلك الحريم و اقترفوا ذلك الاثم غضب الله عليهم
  39. مردم عراق را شکست دادند و احزاب اهل شام او را کشتند و شیعیان نصر بن خزیمه اسدی و معاویه بن اسحاق انصاری و گروهی از پیروان و پیروان او و حتی او. زنان و نزدیکترین خویشاوندان او و حتی کسانی که با او صحبت می کردند و با او راه می رفتند، با او کشته شدند، چون آن حرمسرا را زیر پا گذاشتند و مرتکب این کار شدند
  40. و انتزع الملك منهم بعث عليهم ابا مجرم لا ابا مسلم فنظر لا نظر الله إليه الى صلابة العلوية و إلى لين العباسيه فترك تقاه و اتبع هواه و باع اخرته بدنياه و افتتح عمله بقتل  عبد الله بن معاوية بن عبد الله بن جعفر بن ابى طالب و سلط طواغيت خراسان و خوارج سجستان و اكراد اصفهان على ال ابى طالب
  41. و پادشاهی را از آنها گرفت، نه پدری مسلمان، نه خدا به او نگاه کرد، نه به صلابت علویان و به نرمی عباسیان، پس رها کرد. تقوای خود را دنبال کرد و آخرت خود را به دنیا فروخت و کار خود را با کشتن عبدالله بن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب آغاز کرد.
  42.  يقتل هم تحت كل حجر و مدر و يطلبهم في كل سهل و جبل حتى سلط عليه احب الناس إليه فقتل ه كما قتل  الناس في طاعته و اخذه بما اخذ الناس في بيعته و لم ينفعه ان اسخط الله برضاه و ان ركب ما لا يهواه و خلت من الدوانيقى الدنيا فخبط فيها عسفا و تقضى فيها جورا و حيفا إلى ان مات و قد امتلئت سجونه باهل بيت الرسالة و معدن الطيب و الطهارة قد تتبع غائبهم و تلقط حاضرهم حتى قتل  عبد الله بن محمد بن عبد الله الحسنى
  43. ابوطالب آنها را زیر هر سنگ و کاشی می‌کشت و در هر دشت و کوهی می‌جوید تا بر محبوب‌ترین مردمی که نزد خود قدرت می‌یابد، او را می‌کشد، همان‌طور که مردم را به اطاعتش می‌کشت و او را می‌برد. همانگونه که مردم او را به بیعت گرفتند، اما خداوند از رضایت او ناراضی بود، و اگر به آنچه نمی خواست و خالی از مال دنیا بود، در آن ظلم می شد. به ناحق و سخت داوری شد تا اینکه از دنیا رفت و زندانهایش پر از اهل بیت و عطر و طهارت شد و غایبانشان را اسیر کرد تا اینکه عبدالله بن عبدالله کشته شد –حسنی
  44. بالسند على يد عمر بن هشام بن عمر التغلبى فما ظنك بمن قرب تناوله عليه و لان مسه على يديه و هذا قليل في جنب ما قتل ه هرون منهم و فعله موسى قبله بهم فقد عرفتم ما توجه على الحسن بن على بفخ من موسى و ما اتفق على على بن الافطس الحسينى من هارون و ما جرى على احمد بن على الزيدى و على القاسم بن على الحسنى من حبسه و على بن غسان بن حاضر الخزاعى حين اخذ من قبله و الجمله ان هرون مات
  45. با سلسله سندی که به دست عمر بن هشام بن عمر تغلبی رسید، چه فکر می‌کنی که او آن را بر دستانش لمس کرد، و این جز آن چیزی است که هارون در میان آنها کشت؟ و آنچه را که موسی پیش از خود با آنها انجام داد، با دامی از سوی موسی علیه السلام و آنچه را که بر سر احمد بن علی الحسین قرار گرفت، مورد توافق قرار گرفت -زیدی و القاسم بن علی الحسنی که او را زندانی کرد و علی بن غسان بن حضر خزاعی چون او را از او گرفتند و جمله این است که هارون مرد
  46. و قد حصد شجرة النبوة و اقتلع غرس الامامة و أنتم اصلحكم الله اعظم نصيبا في الدين من الاعمش فقد شتموه و من شريك فقد عزلوه و من هشام بن الحكم فقد اخافوه و من على بن يقطين فقد اتهموه فاما في الصدر الاول فقد قتل  زيد بن صوحان العبدى و عوقب عثمان بن حنيف الانصارى و خفى حارثة بن قدامة السعدى و جندب بن زهير الازدى و شريح بن هانى المرادى و مالك بن كعب الارحبى و معقل بن قيس الرياحى و الحرث الاعور الهمدانى و ابو الطفيل الكنانى و ما فيهم الا من خرّ على وجهه قتيلا او عاش في بيته ذليلا يسمع شتمة
  47. درخت نبوت را درو کرد و نبات امامت را از ریشه درآورد و تو رضی الله عنه در دین سهمی از الاعمش بیشتر داری که به او دشنام دادند و از شریک و عزل کردند. از او و از هشام بن الحكم و از على بن یقطین بترسند و در جنگ اول زید بن كشته شد و عثمان بن حنیف انصارى مجازات شد حارثه بن قدامه السعدی و جندب بن زهیر مجازات شدند. العضدی، شریح بن هانی المرادی، مالک بن کعب الارحبی، معقل بن قیس الریحی، الحارث الاعوار الحمدانی، ابوالطفیل الکنانی و هیچ یک از آنها در میان آنها نبود مگر کسانی که با صورت مرده به زمین افتاده بودند یا در خانه های خود خوار و ذلیل شده بودند و ناسزا می شنیدند
  48. الوصى فلا ينكر و يرى قتله الاوصياء و اولادهم فلا يغير و لا يخفى عليكم جرح عامتهم و جيرتهم كجابر الجعفى و كرشيد الهجرى و كزرارة ابن اعين و كفلان و ابى فلان ليس الا انهم رحمهم اللّه كانوا يتولون اولياء الله و يتبرؤن من اعداء الله و كفى به جزما عظيما عندهم و عيبا كبيرا بينهم و قل في بنى العباس فانك ستجد بحمد الله تعالى مقالا و جل فى عجائبهم فانك ترى ما شئت مجالا يجبى فيئهم فيفرق على الديلمى و التركى و يحمل إلى المغربى و الفرغانى و يموت امام من ائمة الهدى و سيد من سادات بيت المصطفى فلا تتبع جنازته و لا تجصص مقبرته و يموت صراط لهم او لاعب او مسخرة او ضارب فتحضر جنازته العدول و القضاة
  49. ولی امر منکر نمی شود و کشتن او بر اولیاء و فرزندانشان دیده می شود پس تغییر نمی کند و بر شما پوشیده نیست که عوام و همسایگانشان را مانند جابر الجعفی زخمی کرده است. کورشید هجری مانند زراره بن عین و کفلان و ابوفلان چیزی جز این نیست که آنها رحمت الله علیه دوستان خدا را دوست می داشتند و از دشمنان خدا بیزاری می جستند. همین بس که ننگی بزرگ برای آنان و ننگی بزرگ در میان آنان باشد و در مورد عباسیان بگوئید که حمد و جلال در شگفتی آنان خواهید دید. هر گاه خواهی، مزرعه ای که در آن غنایم جمع می شود و میان دیلمی ها و ترک ها تقسیم می شود و به مغرب و فرقانی می برند و در پیشگاه یکی از ائمه هدایت جان می دهند. و سید اگر از اربابان خانه پیامبر هستی، تشییع جنازه او را نرو و قبرش را گچ نزنید و برای آنها راه یا بازیکن یا مهاجم یا مهاجم و او بمیرید. مراسم تشییع جنازه با حضور قضات و قضات برگزار می شود
  50. «اللهم صل على محمد و آل محمد وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ»

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید