«سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/«
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
-«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
-مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم عليه السّلام ، ج.2.ص:71
- 33- هنگام وارد شدن غم و اندوه
- چون از جمله آثار و نتايج دعا براى آن حضرت عليه السلام آن است كه: او درباره دعاكننده دعا مىنمايد- چنانكه گذشت- پس دعاى آن جناب سبب زايل شدن و برطرف گشتن غم و اندوه دعاكننده مىشود، و به جهت آنچه در چند روايت پيشتر آورديم كه امام عليه السلامدر حزن و اندوه دوستانش اندوهگين مىشود، و بىترديد در آن هنگام براى آنها دعا مىكند- و منها: عند عروض الهمّ و الغمّ، لأنّ من آثار الدعاء له عليه السلامدعاؤه في حقّ الداعي كما مرّ، فيكون دعاؤه سببا لزوال غمّ الداعي، و لما تقدّم في عدّة روايات أنّ الإمام عليه السلاميحزن لحزن أوليائه و لا ريب في دعائه لهم عند ذلك، كما اشير إليه في الرواية أيضا.
- چنانكه در روايت نيز اشاره شده-، پس شايسته است كه دوستانش به او تأسّى جويند و اقتدا نمايند و براى برطرف شدن همّ و غمش دعا كنند، به اضافه اينكه گاهى همّ و غم آن جناب مايه همّ دوستانش مىگردد- چنانكه در بعضى از روايات آمده- و در اين هنگام دعا براى او بيشتر تأكيد مىيابد. فينبغي لأوليائه التأسّيّ به في الدعاء لكشف همّه و غمّه، مضافا إلى أنّه قد يكون همّه سببا لهمّ أوليائه، كما في بعض الروايات، فيتأكّد لهم الدعاء له حينئذ
- و مىتوان براى اين مطلب تأييد گرفت از فرموده آن حضرت عليه السلام، در توقيعى كه پيشتر آورديم: «و أكثروا الدّعآء بتعجيل الفرج فإنّ ذلك فرجكم». بنابراينكه اسم اشاره (ذلك) به دعا برگردد، يعنى: اين دعا سبب فرج و گشايش امر شما مىشود و موجب راحتى شما از هرگونه شدّت و غم مىگردد ان شاء اللّه تعالى. و يمكن التأييد لما ذكرناه بقوله عليه السلامفي التوقيع الّذي قدّمناه: «و أكثروا الدعاء بتعجيل الفرج، فإنّ ذلك فرجكم»، بناء على احتمال رجوع إسم الإشارة إلى الدعاء، يعني أنّ هذا الدعاء يكون سببا لفرجكم، و استراحتكم عن كلّ شدّة و غمّ إن شاء اللّه تعالى.
- 34- در سختىها و گرفتارىها
- شايسته است در مواقع سختى و گرفتارى براى تعجيل فرج آن حضرت بسيار دعا كرد، به جهت چند وجه:
- اوّل: اينكه مايه دعاى آن جناب مىشود- چنانكه گذشت-. و منها: في الشدائد و البليّات: فينبغي الإكثار من الدعاء بتعجيل فرجه عند ذلك لوجوه:الأوّل: أنّه باعث لدعائه كما مرّ.
- دوم: اينكه سبب دعاى فرشتگان مىگردد، زيرا كه آنها درباره كسى كه در حقّ مؤمن غايب دعا كند دعا مىنمايند- چنانكه گذشت- و دعاى آنها- ان شاء اللّه تعالى- به اجابت مىرسد. الثاني: دعاء الملائكة، فإنّهم يدعون لمن يدعو في حقّ المؤمن الغائب، كما مرّ، و دعاؤهم مستجاب إن شاء اللّه تعالى.
- سوم: فرموده آن حضرت: «و بسيار دعا كنيد براى تعجيل فرج، كه همان فرج شما است» بنابر آنچه در گذشته بيان داشتيم. الثالث: قوله عليه السلام: و أكثروا الدعاء بتعجيل الفرج، فإنّ ذلك فرجكم، بناء على ما ذكرناه آنفا.
- چهارم: اينكه دعا براى آن حضرت گونهاى از توسّل به او است- كه درود خداوند بر او باد- و آن بزرگوار وسيله نجات از سختىها و بليّات مىباشد. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم ( عليه السلام)، ج2، ص: 71 الرابع: أنّ الدعاء له نحو من التوسّل به صلوات اللّه عليه، و هو وسيلة النجاة من الشدائد و البليّات.
- 35- پس از نماز تسبيح
- يعنى نماز جعفر بن ابى طالب عليهما السّلام، به ويژه اگر آن را روز جمعه به جاى آورى، و شاهد بر آن دعايى است كه از مولايمان حضرت كاظم عليه السلامرسيده كه در كتاب جمال الاسبوع و غير آن روايت گرديده. خداوند ما و ساير مؤمنين را به انجام آن توفيق دهد ان شاء اللّه تعالى. و منها: بعد صلاة التسبيح: يعني صلاة جعفر بن أبي طالب، خصوصا إذا صلّيتها يوم الجمعة، و يشهد لذلك الدعاء المأثور عن مولانا الكاظم عليه السلامالمرويّ في كتاب جمال الأسبوع و غيره .وفّقنا اللّه و سائر المؤمنين إن شاء اللّه تعالى.
- 36- پيش از دعا براى خود و خانواده خود
- و دليل بر اين است آنچه در مكرمت چهاردهم يادآور شديم، اضافه بر اينكه مقتضاى حقيقت ايمان همين است، چنانكه در حديث نبوى روايت آمده و حاصلش اين است: مؤمن [در حقيقت] مؤمن نخواهد بود تا اينكه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را از خودش عزيزتر بداند، و خاندان پيغمبر را از خاندان خود عزيزتر بداند، و آنچه آن حضرت را مهموم ساخته از همّ خودش بالاتر باشد. و منها: قبل الدعاء لنفسك و أهلك، و يدلّ على ذلك ما ذكرناه في المكرمة الرابعة عشرة فراجع، مضافا إلى أنّ ذلك مقتضى حقيقة الإيمان. 1099- فقد ورد في الحديث النبويّ ما حاصله: أنّ المؤمن لا يكون مؤمنا حتّى يكون رسول اللّه صلى اللّه عليه و اله و سلم أعزّ عليه من نفسه، و أهله أعزّ عليه من أهله، و ما أهمّه أهمّ عنده من مهمّه،
- و بدون ترديد دعا براى تعجيل فرج مولايمان صاحب الزمان عليه السلاماز امور مهم است و دلها به آن شفا مىيابد، پس براى مؤمن شايسته است كه پيش از دعا براى خودش و خاندانش به آن آغاز نمايد، تا حق رسول خدا و خاندان او- صلوات اللّه عليهم اجمعين- را رعايت كرده باشد. و لا ريب في أنّ الدعاء بتعجيل فرج مولانا صاحب الزمان من مهامّ الامور. و به يحصل شفاء الصدور، فينبغي للمؤمن أن يبتدئ به قبل الدعاء لنفسه، و أهله، رعاية لحقّ رسول اللّه صلى اللّه عليه و اله و سلم و أهله.
- 37- روز غدير
- چون روزى است كه خداوند در آن امير مؤمنان و ائمه طاهرين عليهم السّلام را به ولايت بر مؤمنين و جانشينى خاتم پيغمبران صلّى اللّه عليه و آله اختصاص داد و آن ولايت را مولايمان صاحب الزمان از پدران معصومش عليهم السّلام ارث مىبرد، پس چون مؤمن در اين روز تسلّط غاصبين و چيره شدن ستمگران را مشاهده كند و مخفى بودن حافظ دين را بنگرد، ايمان و دوستىاش نسبت به آن حضرت، او را وامىدارند كه براى زودتر شدن فرج دعا كند و ظهور آن جناب را از درگاه خداوند بخواهد و آسان شدن قيام و خروجش را مسألت نمايد كه روز تجديد پيمان بستن و عهد كردن [براى ولايت امامان عليهم السّلام] است و دعا براى فرج صاحب الزمان از جمله مصاديق آن مىباشد. و منها: يوم الغدير، لأنّه اليوم الّذي خصّ اللّه فيه أمير المؤمنين و الأئمّة الطاهرين بالولاية على المؤمنين، و بخلافة خاتم النبيّين صلى اللّه عليه و اله و سلم،و هي الولاية الّتي يرثها مولانا صاحب الزمان عن آبائه المعصومين عليهم السّلام، فإذا رأى المؤمن في هذا اليوم تسلّط الغاصبين، و تغلّب الظالمين، و اختفاء حافظ الدين، بعثه إيمانه و وداده على الدعاء بتعجيل فرجه، و مسألة ظهوره، و سهولة مخرجه، و لأنّه يوم تجديد العهد المأخوذ، و الميثاق المشهود، و الدعاء لفرج صاحب الزمان ممّا يصدّق ذلك العنوان،
- و شاهد بر تأكيد آن دعا در روز غدير، ورود آن بهطور خاصّ در دعايى است كه در كتابهاى اقبال و زاد المعاد ياد شده، اوّل آن دعا چنين است: 1100- و يشهد لتأكّد ذلك الدعاء في هذا اليوم لأهل الوداد، وروده بالخصوص في الدعاء المذكور في الإقبال، و زاد المعاد.
- أوّله: «اللّهمّ إنّي أسألك بحقّ محمّد نبيّك و عليّ وليّك خدايا! به حقّ محمد پيامبرت و على ولىّات
- و الشّأن و القدر الّذي خصصتهما به دون خلقك»؛ و شأن و منزلتى كه از بين خلايقت به آنها اختصاص دادهاى از تو مىخواهم .... و در آخر آمده:
- «اللّهمّ فرّج عن أهل بيت محمّد نبيّك و اكشف عنهم - خدايا! بر خاندان محمد پيامبرت فرج و گشايش ده و از آنها و نيز از مؤمنين به سبب آنها محنتها و غمها را برطرف ساز،
- و بهم عن المؤمنين الكربات اللّهمّ املاء الأرض بهم عدلا - خداوندا زمين را به وجود آنها پر از عدل كن
- كما ملئت ظلما و جورا و أنجز لهم ما وعدتهم إنّك لا تخلف الميعاد» چنانكه از ظلم و جور پر شده است، و آنچه به ايشان وعده فرمودهاى تحقق بخش به درستى كه تو خلف وعده نمىكنى. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم ( عليه السلام)، ج2، ص: 72
- و نيز مستحب است در اين روز از خداى تعالى بخواهى كه تو را از ياران آن حضرت- كه خداوند ظهور و فرجش را زودتر گرداند- قرار دهد، كه در دعاى شريف طولانى در كتاب «اقبال» ياد شده، و در آخر آن دعا آمده: و يستحبّ أيضا في هذا اليوم أن تسأل اللّه تعالى أن يجعلك من أنصاره عجّل اللّه تعالى فرجه و ظهوره.
- «اللّهمّ إنّي أسألك بالحقّ الّذي جعلته عندهم، خداوندا! از تو مىخواهم به حقّى كه نزد آنان (خاندان پيغمبر) قرار دادهاى
- و بالّذى فضّلتهم على العالمين جميعا - و به آنچه بر تمام جهانيان برترىشان بخشيدهاى،
- أن تبارك لنا في يومنا هذا الّذي أكرمتنا فيه اينكه اين روز را بر ما مبارك سازى، اين روز كه ما را در آن،
- بالوفآء لعهدك الّذي عهدت إلينا - به جهت وفاى به عهد كه با ما بستهاى و پيمانى كه از ما گرفتهاى، گراميمان داشتهاى،
- و الميثاق الّذي و اثقتنا به من موالات أوليآئك - پيمان دوستى و پيروى اوليائت
- و البرآئة من أعدآئك، و تمنّ علينا بنعمتك - و بيزارى از دشمنانت، [و از تو مىخواهم] كه با نعمتت بر ما منّت نهى
- و تجعله عندنا مستقرّا ثابتا - و آن را نزد ما قرار يافته پايدار نمايى
- و لا تسلبناه أبدا و لا تجعله عندنا مستودعا فإنّك و هيچگاه اين نعمت (ولايت) را از ما مگير و آن را نزد ما بهطور امانت قرار مده،
- قلت: فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ فاجعله مستقرّا ثابتا- كه تو فرمودهاى: (پس قرار يافته است و امانت سپرده شده) پس آن را برقرار و پايدار كن،
- و ارزقنا نصر دينك مع وليّ هاد من أهل بيت نبيّك قآئما رشيدا- و يارى دينت را در خدمت ولىّ هدايتكنندهاى از خاندان پيغمبرت به ما روزى فرماى، آن هنگام كه به ارشاد بپاخيزد
- هاديا مهديّا من الضّلالة إلى الهدى و هدايتگر هدايت شده از گمراهى به سوى راه راست بوده باشد،
- و اجعلنا تحت رايته و في زمرة شهدآء - و ما را زير پرچم او و در شمار شهيدان
- مقتولين في سبيلك و على نصرة دينك» راستينى كه در راه تو و به خاطر يارى دينت كشته شده باشند، قرار بده.
- و نزديك به اين عبارت در دعاى ياد شده در «زاد المعاد» آمده، و آنچه آورديم براى اهل بينش و هدايت خواهان بسنده است. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم ( عليه السلام)، ج2، ص: 73 1101- فقد ورد ذلك في دعاء شريف طويل مذكور في كتاب الإقبال و هذه العبارة آخر الدعاء:
- 38- مطلق اوقات شريفه و شبها و روزهاى متبركه
- و دليل بر اين است آنچه در «مزار بحار» به سند خود، از فيض بن المختار از ششمين امام بر حق- كه درودهاى خداوند آمرزنده بر آنها باد-، آورده: درباره زيارت حضرت ابى عبد اللّه الحسين عليه السلاماز امام صادق عليه السلامچنين سؤال شد: آيا زيارت را وقتى هست كه از وقت ديگر بهتر باشد؟ فرمود: او را- كه درود خداوند بر او باد- در هر وقت و به هر هنگام زيارت كنيد كه زيارت او بهترين موضوع است، هركس آن را بسيار انجام دهد خير بسيار براى خود فراهم آورده، و هركه آن را كمتر انجام دهد خير كمترى برايش خواهد بود، و در اوقات شريفه زيارتتان را قرار دهيد كه كارهاى نيك در آنها چند برابر است، و آن اوقات هنگام فرود آمدن فرشتگان براى زيارت او است .... 1102- و يدلّ على ذلك ما في مزار البحار بإسناده عن عليّ بن محمّد بن فيض بن مختار، عن أبيه عن سادس الأئمّة الأطهار، عليهم صلوات الملك الغفّار أنّه سئل عن زيارة أبي عبد اللّه الحسين عليه السلامفقيل: هل في ذلك وقت هو أفضل من وقت؟ فقال عليه السلام: زوروه صلّى اللّه عليه في كلّ وقت، و في كلّ حين، فإنّ زيارته عليه السلامخير موضوع، فمن أكثر منها فقد استكثر من الخير، و من قلّل قلّل له، و تحرّوا بزيارتكم الأوقات الشريفة، فإنّ الأعمال الصالحة فيها مضاعفة، و هي أوقات مهبط الملائكة لزيارته، الحديث.
- مىگويم: محل شاهد، فرموده آن حضرت عليه السلام است كه: «كارهاى نيك در آنها چند برابر است» چون بدون ترديد، دعا از بهترين عبادتها است، به خصوص دعاى ياد شده- يعنى درخواست تعجيل فرج و ظهور براى امام مظلوم غايب عليه السلام- و آنچه ذكر كرديم همچون نورى بر فراز كوه طور روشن و آشكار است. أقول: محلّ الشاهد قوله عليه السلام: فإنّ الأعمال الصالحة فيها مضاعفة، إذ لا ريب في أنّ الدعاء من أفضل العبادات، و لا سيّما الدعاء المذكور، أعني مسألة تعجيل الفرج و الظهور لإمامنا المظلوم المستور،و ما ذكرناه واضح كالنور، على شاهق الطور. اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم