«سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/«
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
-«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
-مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم عليه السّلام ، ج.2.ص: 74
- 39- هنگام حضور در مجلس مخالفين و غاصبين حقوق امامان
- هرگاه در مجلس مخالفين و غصبكنندگان حقوق ائمه طاهرين عليهم السّلام حضور يافتى، براى تعجيل ظهور امام عصر- عجل اللّه فرجه الشريف- دعا كن؛ به جهت روايتى كه در «كامل الزيارات» در باب زيارتهاى امام حسين عليه السلامآمده كه: يونس بن ظبيان به حضرت ابى عبد اللّه (امام صادق عليه السلام) عرضه داشت: و منها: إذا حضرت مجالس المخالفين، و غاصبي حقوق الأئمّة الطاهرين، 1103- لما روي في كامل الزيارات- في باب زيارات الحسين عليه السلام-: أنّ يونس بن ظبيان قال لأبي عبد اللّه عليه السلام: فدايت شوم؛ من در مجالس اين قوم يعنى فرزندان س ا ب ع (بنى عباس) شركت مىكنم، چه بگويم؟ فرمود: هرگاه در مجالس آنها حضور يافتى و به ياد ما افتادى، پس بگو: «اللّهمّ أرنا الرّخآء و السّرور فإنّك تأتي على كلّ ما تريد ...»؛ خداوندا! زندگى فراخ و خوشحالى را به ما بنمايان كه تو هرچه را بخواهى توانى آورد .... جعلت فداك، إنّي أحضر مجالس هؤلاء القوم- يعني ولد س ا ب ع- فما أقول؟ قال عليه السلام: إذا حضرتهم و ذكرتنا فقل: اللّهمّ أرنا الرخاء و السرور فإنّك تأتي على كلّ ما تريد ... إلخ إذ لا يخفى أنّ هذا دعاء لحصول الفرج، و ظهور الدولة الحقّة، و هو دعاء جامع، كما نبّه عليه بقوله عليه السلام: فإنّك تأتي على كلّ ما تريد.
- پوشيده نيست كه اين دعا براى حصول فرج و ظهور دولت حق است و اين دعاى جامعى است، چنانكه به اين مطلب توجه دادند با عبارت: «فإنّك تأتي على كلّ ما تريد». و مخفى مباد كه اين دعا به اين عبارت به جهت تقيّه است، بنابراين خصوصيتى ندارد كه همين تعبير گفته شود، بلكه محبوبيت دعا براى فرج آنها و اهتمام ورزيدن به آن، هنگام حضور يافتن در مجالس مخالفين به هرگونهاى كه براى مؤمن ميسّر باشد، ثمّ لا يخفى أنّ الدعاء بهذه العبارة لمكان التقيّة، فلا خصوصيّة لها، بل يستفاد منها محبوبيّة الدعاء لفرجهم، و الإهتمام به عند حضور مجالس المخالفين بكلّ ما تيسّر للمؤمن
- از اين عبارت به دست مىآيد كه شخص مؤمن براى حصول فرج ايشان و ظهور دولتشان، كه خداى- عزّ و جلّ- وعده فرموده، به درگاه او توجّه و نيايش نمايد، كه او به بندگان نزديك است و دعايشان را به اجابت مىرساند. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم ( عليه السلام)، ج2، ص: 74 من كيفيّات الدعاء لحصول فرجهم، و ظهور دولتهم الّتي وعدها اللّه عزّ و جلّ بمنّه و كرمه إنّه قريب مجيب.
- 40- چهل روز مداومت به دعا براى فرج
- زيرا كه مداومت كردن به هر عبادتى تا چهل روز اثر خاصّ و فوايد ويژهاى دارد، از همين روىترغيب به آن در اخبار رسيده از امامان معصوم عليهم السّلام بهطور عموم و خصوص آمده است. و منها: أن يداوم بالدعاء للفرج أربعين يوما، فإنّ للمداومة بكلّ عبادة أربعين يوما أثرا خاصّا، و فوائد مخصوصة، و لذلك ورد الترغيب بذلك في الأخبار المأثورة عن الأئمّة الأطهار عليهم السّلام عموما و خصوصا:
- امّا بهطور عامّ: در حديث معروفى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله در چند كتاب معتبر روايت شده كه: «هر آن بندهاى كه تا چهل روز عمل خالصانهاى براى خدا انجام دهد، خداوند چشمههاى حكمت از دلش بر زبانش جارى سازد ». و به اين مضمون يا نزديك به آن چندين روايت وارد شده است. 1104- أمّا الأوّل: فالحديث النبويّ المعروف، المروي في عدّة من الكتب المعتبرة: ما أخلص عبد اللّه عزّ و جلّ أربعين صباحا إلّا جرت ينابيع الحكمة منقلبه على لسانه، إنتهى. و ورد بهذا المضمون أو قريب منه روايات عديدة.
- و امّا بهطور خاصّ: همان است كه در بحار به نقل از تفسير عيّاشى، از فضل بن ابى قره آمده كه گفت: شنيدم ابو عبد اللّه امام صادق عليه السلاممىفرمود: «خداوند به ابراهيم وحى كرد كه براى تو فرزندى متولّد خواهد شد، پس [ابراهيم عليه السلام] اين را به ساره بازگفت، ساره [با شگفتى] پرسيد: 1105- و أمّا الثاني: فهو ما روي في البحار عن تفسير العيّاشيّ، عن فضل ابن أبي قرّة، قال: سمعت أبا عبد اللّه عليه السلاميقول: أوحى اللّه إلى إبراهيم: إنّه سيولد لك، فقال لسارة،
- آيا خواهم زاييد درحالىكه پيرزنى هستم؟! پس خداوند به [ابراهيم] وحى فرمود كه: او [ساره] خواهد زاييد و فرزندانش چهارصد سال اذيت خواهند كشيد، به جهت اينكه سخن مرا جواب گفت. امام صادق عليه السلامفرمود: پس چون اذيت و رنج بر بنى اسرائيل به طول انجاميد، چهل روز به درگاه خداوند ناله و گريه كردند، پس خداوند به موسى و هارون وحى فرمود كه آنها را از دست فرعون خلاص كند، كه صد و هفتاد سال آزار را از آنها كاست. فقالت: ءألد و أنا عجوز؟! فأوحى اللّه إليه:إنّها ستلد، و يعذّب أولادها أربعمائة سنة بردّها الكلام عليّ، قال: فلمّا طال على بني إسرائيل العذاب ضجّوا و بكوا إلى اللّه أربعين صباحا، فأوحى اللّه إلى موسى و هارون أن يخلّصهم من فرعون، فحطّ عنهم سبعين و مائة سنة.
- راوى گويد: سپس حضرت ابو عبد اللّه امام صادق عليه السلامفرمود: همچنين شما هم اگر انجام دهيد البته خداوند بر ما گشايش خواهد داد، ولى اگر اينگونه نباشيد، اين امر تا آخرين حدّ خود به طول خواهد انجاميد. قال: و قال أبو عبد اللّه عليه السلام: و هكذا أنتم، لو فعلتم لفرّج اللّه عنّا،فأمّا إذا لم تكونوا، فإنّ الأمر ينتهي إلى منتهاه.
- مىگويم: آنچه مربوط به شرح اين حديث مىباشد، در باب گذشته بيان شد. و نيز بر اين مطلب دلالت مىكند: ترغيب به خواندن دعاى عهد كه از امام صادق عليه السلامروايت گرديده است، كه تا چهل روز خوانده شود، از آن غفلت مكن. أقول: قد مرّ ما يتعلّق بشرح هذا الحديث في الباب السابق ،و يدلّ على المقصود أيضا الترغيب بقراءة دعاء العهد، المروي عن الصادق عليه السلامأربعين صباحا، فلا تغفل.
- 41- ماه محرّم
- و هر روزى كه در آن ظلمى از دشمنان بر امامان بر حق عليهم السّلام واقع شده، زيرا كه ايمان و محبّت شخص مؤمن نسبت به ايشان، و حزن و اندوهش بر مصيبتهاى آنان، او را برمىانگيزاند كه در پى خونخواهى و انتقامجويى و دادخواهى امامان عليهم السّلام باشد، و اين امور در چنين زمانهايى فراهم نمىگردد، مگر با درخواست زودتر شدن ظهور و تعجيل فرج مولايمان صاحب الزمان عليه السلام، چنانكه پوشيده نيست.مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم ( عليه السلام)، ج2، ص: 75 و منها: شهر المحرّم، و كلّ يوم وقع فيه ظلم من الأعداء على الأئمّة النقباء، فإنّ إيمان المؤمن و ودّه لهم، و حزنه عليهم، يبعثه على المطالبة بذحولهم، و أوتارهم، و ظلامتهم، و ذلك لا يتيسّر في مثل هذه الأزمان إلّا بمسألة تعجيل ظهور مولانا صاحب الزمان، كما لا يخفى.
- مكانهايى كه دعا در آنها بيشتر تأكيد شده
- بدان كه همانطور كه دعا براى تعجيل فرج مولايمان حضرت حجّت عليه السلامدر زمانهاى مخصوصى تأكيد شده، همچنين در جاهاى معيّنى نيز مؤكّد است، يا از جهت تأسّى جستن و اقتدا كردن به آن حضرت عليه السلام و يا به خاطر روايت شدن آن از امامان بزرگوار و يا از روى اعتبارات عقلى كه نزد اهل فهم مقبول مىباشد، تتميم نفعه عميم: إعلم أنّه كما يتأكّد الدعاء بتعجيل فرج مولانا الحجّة عليه السلامفي أزمنة مخصوصة كذلك يتأكّد في أمكنة مخصوصة، إمّا للتأسّي به عليه السلام، أو لرواية ذلك عن الأئمّة الكرام، أو لإعتبارات عقليّة مقبولة عند اولي الأفهام.
- 1- مسجد الحرام از جمله آن اماكن:
- و شاهد بر آن- اضافه بر اينكه گمان مستجاب شدن دعا در آن مكان قوى است، پس شايسته است آنچه مىدانيم نزد خداى- عزّ و جلّ- و اوليائش اهميت دارد و سودش به عموم دوستانش مىرسد، اهتمام ورزيم- دعاى آن حضرت در آنجا است، كه شيخ صدوق رحمه اللّه در كتاب «كمال الدين» روايت آورده، و مىگويد: حديث كرد ما را محمد بن موسى بن المتوكل، گفت: حديث آورد براى ما عبد اللّه بن جعفر حميرى كه گفت: از محمد بن عثمان عمرى رحمه اللّه پرسيدم: آيا صاحب اين امر را ديدهاى؟ گفت: آرى. و آخرين بارى كه او را ديدم كنار بيت اللّه الحرام بود، در حالى كه مىگفت: «اللّهمّ أنجزلي ما وعدتني»؛ خداوندا! وعدهاى را كه به من دادهاى تحقّق بخش. فمنها: المسجد الحرام، و يشهد لذلك- مضافا إلى أنّه من مظانّ الإجابة فينبغي الإهتمام فيه بما علم أهمّيته عند اللّه عزّ و جلّ و عند أوليائه، و عرف أعمّيّة نفعه لأحبّائه- دعاؤه (عجّل اللّه تعالى فرجه) لذلك في ذاك المقام: 1106- فقد روى الشيخ الصدوق في إكمال الدين قال: حدّثنا محمّد بن موسى بن المتوكّل قال: حدّثنا عبد اللّه بن جعفر الحميري (ره) قال: سألت محمّد بن عثمان العمري (ره) فقلت له: أرأيت صاحب هذا الأمر؟ فقال: نعم، و آخر عهدي به عند بيت اللّه الحرام، و هو يقول: اللّهمّ أنجز لي ما وعدتني.
- و نيز شيخ صدوق رحمه اللّه گفته: حديث آورد ما را محمد بن موسى بن المتوكل، گفت: حديث آورد ما را عبد اللّه بن جعفر حميرى، گفت: شنيدم محمد بن عثمان عمرى مىگفت: او- كه درود خداوند بر وى باد- را ديدم درحالىكه كنار ركن مستجار، به دامن كعبه چنگ زده بود و مىگفت: «اللّهمّ انتقم لي من أعدآئي»؛ خدايا! براى من از دشمنانم انتقام بگير. 1107- و قال الصدوق أيضا: حدّثنا محمّد بن موسى بن المتوكّل قال:حدّثنا عبد اللّه بن جعفر الحميري قال: سمعت محمّد بن عثمان العمري (ره) يقول: رأيته صلوات اللّه عليه متعلّقا بأستار الكعبة في المستجار، و هو يقول: اللّهمّ انتقم لي من أعدائي.
- 2- عرفات
- در همان محلّى كه حاجيان توقّف مىكنند، و دليل بر آن، وارد بودنش در دعايى است كه از امام صادق عليه السلامروايت شده كه در آنجا خوانده شود، اين دعا در كتاب «زاد المعاد» مذكور است، مردمان نيكسيرت به آن مراجعه كنند. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم ( عليه السلام)، ج2، ص: 76 و منها: العرفات، في محلّ الوقوف: و يدلّ على ذلك وروده في الدعاء المرويّ عن الصادق عليه السلام، في ذلك المقام، و الدعاء مذكور في زاد المعاد، فليرجع إليه أخيار العباد.
- 3- سرداب
- يعنى سرداب غيبت در شهر سامرّا، و شاهد بر اهتمام به دعا در آن محل مقدّس، ادعيه و زياراتى است كه در كتب زيارات وارد شده، شايد قسمتى از آنها را در باب هشتم بياوريم ان شاء اللّه تعالى. و منها: السرداب، يعني سرداب الغيبة في سامرّاء،و يشهد للإهتمام بالدعاء هناك ما ورد في كتب الزيارات،و لعلّنا نذكر بعضها في الباب الثامن إن شاء اللّه تعالى
- 4- جاهاى منسوب به آن حضرت عليه السلام
- اماكن شريف و مقدّسى كه آن جناب در آنها توقف كرده و به آنجاها قدم نهاده، مانند مسجد كوفه، مسجد سهله، مسجد صعصعه، مسجد جمكران و غير آنها. چون شيوه اهل مودّت و عادت صاحبان محبت است كه هرگاه جاى درنگ و محلّ توقّف محبوب خويش را بنگرند، به ياد خوبىهاى او افتند و از فراقش متألّم شوند، و دربارهاش دعا كنند، بلكه به محلّ توقّف و منزلگاه او مأنوس گردند، چنانكه گفته شده: أمرّ على جدار ديار ليلى ..... أقبّل ذا الجدار و ذا الدّيارا ..... فما حبّ الدّيار شغفن قبلي ..... و لكن حبّ من سكن الدّيارا.... و منها: المقامات المنسوبة إليه، و مشاهده، و مواقفه المباركة بيمن وقوفه عليه السلامفيها، كمسجد الكوفة، و مسجد السهلة، و مسجد صعصعة، و مسجد جمكران و غيرها، لأنّ عادة أهل المودّة جارية على أنّهم إذا شهدوا موقفا من مواقف محبوبهم تذكّروا لأخلاقه، و تألّموا لفراقه، و دعوا في حقّه، بل يأنسون بمواقفه، و منزله حبّا له، كما قيل:
- بر ديوارهاى ديار ليلى مىگذرم، ديوارها و ديارش را مىبوسم. محبت شهر و ديار دلم را شيفته ننموده، ولى محبت آنكه در اين ديار سكونت گرفته، دلم را شيدا كرده است.و نيز در همين معنى گفته شده: و قيل أيضا في هذا المعنى: و من مذهبي حبّ الدّيار لأهلها ..... و للنّاس فيما يعشقون مذاهب .....
- و از شيوه من، دوست داشتن شهر و ديارى به خاطر اهل آن است و مردم در آنچه عشق مىورزند، شيوههاى گوناگونى دارند.
- پس شايسته است كه مؤمن مخلص هرگاه به سرداب مبارك وارد شد، يا يكى از اماكن توقف آن حضرت را زيارت كرد، به ياد صفاى مولايش باشد و ويژگىهاى جمال و جلال و كمال آن بزرگوار را در خاطر بياورد و توجه كند كه آن جناب از ظلم و تجاوز اهل عناد و گمراهان در چه وضعى به سر مىبرد و از تصوّر آن احوال كاملا متأثّر گردد و از درگاه خداى قادر متعال بخواهد كه گشايش امر قيام مولايش را آسان كند و اميد او را از جهت دفع دشمنان و يارى دوستانش برآورده سازد. فينبغي للمؤمن المخلص إذا دخل السرداب المباركة أو شهد موقفا من مواقفه الكريمة المشرّفة، أن يتذكّر صفات مولاه، من صفات الجمال و الجلال، و الكمال و ما هو فيه من بغي أهل العناد و الضلال، و يتفجّع غاية التفجّع من تصوّر تلك الأحوال، و يسأل من القادر المتعال أن يسهّل فرج مولاه، و يعطيه ما يتمنّاه، من دفع الأعداء و نصر الأولياء.
- اضافه بر اينكه، آن اماكن مقدّسه و جاهاى ياد شده، محلهاى عبادت و دعاى آن حضرت عليه السلام مىباشند، بنابراين سزاوار است كه مؤمن دوستدار آن جناب به او تأسّى كند، زيرا كه دعا براى تعجيل فرج و برطرف شدن غم و اندوه از چهره انورش از بهترين عبادتها و مهمترين دعاها است. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم ( عليه السلام)، ج2، ص: 77 هذا، مضافا إلى أنّ المقامات المذكورة مواقف عبادته و دعائه عليه السلام. فينبغي للمؤمن المحبّ التأسّي به في ذلك، فإنّ الدعاء بتعجيل فرجه، و كشف الكرب عن وجهه، من أفضل العبادات، و أهمّ الدعوات.
- 5- حرم حضرت سيد الشهداء عليه السلام
- و از جمله جاهايى كه دعا براى تعجيل فرج در آنها مؤكّد است، حرم مطهر مولاى شهيد مظلوممان حضرت ابى عبد اللّه الحسين عليه السلاماست، چون هرگاه مؤمن در حرم شريف آن حضرت، انواع ظلم و مصيبتى كه بر او و خاندان گرامىاش وارد آمده، در ذهن مجسّم كند و بداند كه خونخواه آن جناب و انتقامگيرنده از دشمنان و ستمكنندگان به او، مولايمان صاحب الزمان عليه السلاماست، عقل و مودّتش او را خواهند برانگيخت كه براى تعجيل فرج و ظهور آن حضرت دعا نمايد و با تضرع و زارى، اين امر را از درگاه الهى بخواهد. و منها: حرم مولانا الشهيد المظلوم أبي عبد اللّه الحسين عليه السلاملأنّ المؤمن إذا تصوّر في حرمه الشريف ما وقع عليه و على أهله، من أنواع الظلم و المصائب و علم أنّ الطالب بدمه و المنتقم من أعدائه و ظالميه، مولانا الصاحب، بعثه عقله و حبّه إلى الدعاء بتعجيل فرجه و ظهوره، دعاء المحبّ الراغب،
- و شاهد بر اين است، آنچه در روايت ابو حمزه ثمالى در باب هفتاد و نهم «كامل الزيارات»، از امام صادق عليه السلامآمده كه در جايى از آن زيارت فرموده: پس از درود فرستادن بر حسين عليه السلام، بر همه امامان عليهم السّلام درود مىفرستى، همچنانكه بر حسن و حسين عليهما السّلام درود فرستادى، و مىگويى:خداوندا! به آنها كلمات خويش را تمام گردان و وعدهات را به ايشان تحقق بخش .... 1108- و يشهد لذلك ما في رواية أبي حمزة الثماليّ، المرويّة في كامل الزيارات، في الباب التاسع و السبعين، عن الصادق عليه السلام، حيث قال في موضع من تلك الزيارة بعد الصلاة على الحسين صلوات اللّه عليه:و تصلّي على الأئمّة عليهم السّلام كلّهم، كما صلّيت على الحسن و الحسين عليهما السّلام، و تقول: اللّهمّ أتمم بهم كلماتك، و أنجز بهم وعدك ... إلخ.
- و در جاى ديگر، از همان زيارت فرموده: ... سپس گونهات را بر آن بگذار و بگو: «اللّهمّ ربّ الحسين اشف صدر الحسين. اللّهمّ ربّ الحسين اطلب بدم الحسين ...»؛ و في موضع آخر منها قال عليه السلام: ثمّ ضع خدّك عليه و تقول:اللّهمّ ربّ الحسين، اشف صدر الحسين،اللّهم ربّ الحسين، اطلب بدم الحسين عليه السلام، إلخ.
- خداوندا! اى پروردگار حسين! سينه حسين را شفا بده. خداوندا! اى پروردگار حسين! براى حسين خونخواهى كن. جهت دلالت اين عبارت روشن است، چون مولايمان حضرت حجّت عليه السلاماست كه براى حسين عليه السلامخونخواهى مىكند و با انتقام گرفتن از دشمنانش، سينهاش را شفا مىدهد. و وجه الدلالة واضح، لأنّ مولانا الحجّة عليه السلامهو الّذي يطلب بدم الحسين عليه السلام، و يشفي صدره بالإنتقام من أعدائه.
- 6- حرم مولايمان حضرت رضا عليه السلام
- به جهت وارد بودن آن، در زيارتى كه در «كامل الزيارات» روايت گرديده كه در آن زيارت پس از درود فرستادن بر يكايك امامان عليهم السّلام آمده: و منها: حرم مولانا الرضا عليه السلاملورود ذلك في الزيارة المرويّة في كامل الزيارات:«اللّهمّ صلّ على حجّتك و وليّك و القآئم في خلقك صلاة نامية باقية تعجّل بها فرجه و تنصره بها ...»
- خداوندا! بر حجّت و ولىّات و قائم در خلقت درود بفرست، درودى روزافزون و پايدار كه به آن فرجش را زودتر كنى و به آن پيروزش گردانى. 1109- ففيها: بعد الصلاة على كلّ واحد من الأئمّة عليهم السّلام: اللّهمّ صلّ على حجّتك و وليّك، و القائم في خلقك، صلاة نامية باقية، تعجّل بها فرجه، و تنصره بها ... إلخ.
- 7- حرم عسكريين عليهما السّلام
- در شهر سرّ من رأى (سامرّا)؛ و شاهد بر آن است، آنچه در زيارتى كه در همان كتاب براى ايشان روايت آمده كه: «اللّهمّ عجّل فرج وليّك و ابن وليّك، و اجعل فرجنا مع فرجهم يا أرحم الرّاحمين» مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم ( عليه السلام)، ج2، ص: 78.. و منها: حرم العسكريّين عليهما السّلام بسرّ من رأى،1110- و يشهد له ما ورد في زيارة مذكورة لهما في الكتاب المذكور: اللّهمّ عجّل فرج وليّك و ابن وليّك، و اجعل فرجنا مع فرجهم، يا أرحم الراحمين.
- پروردگارا! فرج و گشايش [امر حكومت] ولىّات و فرزند ولىّات را زودتر برسان و گشايش وضع ما را با فرج ايشان قرار ده، اى مهربانترين مهربانان.
- 8- حرم هريك از امامان عليهم السّلام
- زيرا كه اين دعا از بهترين وسايل نزديك شدن و تقرّب جستن به ايشان است و مايه مسرت و خشنودى آنان مىباشد. و شاهد بر اين است، آنچه در كتاب «كامل الزيارات» در باب زيارت همه امامان عليهم السّلام روايت شده است. بلكه مىتوان گفت: اين دعا از مهمترين وظايف مردم در هر جايى كه ويژگى و احترامى دارد مىباشد، كه خداوند- تعالى شأنه- فرموده: و منها: مشهد كلّ واحد من الأئمّة عليهم السّلام لأنّه من أفضل ما يتقرّب به إليهم و يسرّهم، و يزلف لديهم، و يشهد لذلك ما ورد في كامل الزيارات في باب الزيارة لجميع الأئمّة عليهم السّلام، فراجع،بل يمكن أن يقال: إنّ هذا الدعاء من أهمّ وظائف الأنام، في كلّ مكان له خصوصيّة و احترام قال اللّه تعالى شأنه: فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ ... الآية، فإنّ ذلك الدعاء من أفضل الأذكار، و أحبّها عند اولي الأبصار و أهمّها عند أهل الإعتبار، فينبغي الإهتمام به في آناء الليل و أطراف النهار. فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ--- اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم