«سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/«
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
-«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم عليه السّلام، ج2، ص: 118
- توجّه: سيد اجل على بن طاووس رحمه اللّه در كتاب «جمال الاسبوع» هنگام ياد كردن دعاى فوق و تشويق و ترغيب بر آن در روز جمعه بعد از نماز عصر، چنين گفته: «و این چيزى است كه شايسته است هرگاه از تمام آنچه ياد آور شديم، از تعقيب عصر روز جمعه عذرى داشته باشى، مبادا كه این دعا را واگذارى، كه ما البتّه این را از فضل خداوند- جلّ جلاله- دانستيم كه آن را به ما اختصاص داده، پس بر آن اعتماد كن ...» سپس دعاى ياد شده را با سندى كه پيشتر آورديم ذكر كرده، و این سخن دلالت مىكند بر اینكه فرمانى در اینباره از سوى مولايمان حضرت صاحب الزمان- عجّل اللّه فرجه الشريف- به او صادر گرديده است، و این از كرامتها و مقامات سيّد بن طاووس رحمه اللّه بعيد نيست كه خداوند از بركات والاى خويش بر او افاضه فرمايد.
- 4- دعاى قنوت
- و از جمله دعاهاى رسيده در طلب فرج مولايمان حضرت قائم مهدى- عجّل اللّه فرجه الشريف- دعاى قنوت است كه از مولايمان حضرت امام حسن بن على عسكرى عليهما السّلام روايت شده، كه شيخ طوسى رحمه اللّه در كتابهاى «مصباح» و «مختصر المصباح» در باب دعاهاى قنوت نماز وتر آورده، و نيز سيد بن طاووس رحمه اللّه در كتاب «مهج الدعوات» در باب قنوتهاى امامان معصوم عليهم السّلام ياد كرده.
- و ظاهر بعضى روايات چنين است كه به وقت خاصّى محدود نيست، هرچند، بهتر آن است كه در بهترين اوقات و احوال به آن دعا گردد. و از روايت سيّد و غير او، چنين به دست مىآيد كه این دعا در دفع ظلم و يارى جستن براى مظلوم تأثير تامّى دارد، بلكه مىتوان از آن استفاده كرد كه از جمله فوايد دعا براى فرج حضرت صاحب الزمان عليه السّلام و درخواست ظهور و پيروزى آن جناب، دفع ستمگر و خلاصى از آزار و سلطه او مىباشد. سيد بن طاووس رحمه اللّه هنگام ياد آوردن دعاى مشار اليه گفته: «و آن حضرت- يعنى امام زكىّ حسن بن على عسكرى عليهما السّلام- در قنوت خود چنين دعا فرمود و اهل قم را به آن امر نمود، هنگامى كه از موسى بن بغا شكايت داشتند».مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج2، ص: 118
- مؤلّف كتاب «منح البركات»- كه شرح مهج الدعوات- است- از كتاب «اعلام الورى في تسمية القرى» تأليف ابو سعيد اسماعيل بن على سمعانى حنفى حكايت كرده كه: موسى بن بغا، فرزند كليب فرزند شمر فرزند مروان فرزند عمرو بن غطه از دژخيمان متوكّل و امراى آن پليد بود و فرماندارى قم را از سوى متوكل به عهده داشت، و این خبيث همان كسى است كه متوكّل را برمىانگيخت كه قبر مولاى مظلوممان حضرت ابى عبد اللّه الحسين عليه السّلام را خراب و كشت نمايد، و او ستمگرى خونخوار و لجام گسيخته بود، بيش از ده سال بر شهر و مردم قم حكومت داشت، مردم قم از او به شدّت مىترسيدند، چون او دشمن سرسخت امامان عليهم السّلام بود و در ميان مردم فساد ايجاد مىكرد و آنها را به كشتن تهديد مىنمود و تصميم این كار را هم گرفته بود، كه از دست او، به مولايمان حضرت حسن بن على عسكرى عليهما السّلام شكايت كردند، پس آن حضرت آنان را امر فرمود تا نماز مظلوم به جاى آرند و با این دعا بر او نفرين كنند، هنگامىكه این فرمان را به جاى آوردند، خداوند او را نابود كرد و خداى عزيز مقتدر او را به ناگاه از ميان برداشت و يك چشم برهم زدن هم او را مهل ت نداد.
- مىگويم: این بود گفتار صاحب كتاب «منح البركات» كه چون فارسى بود معنى آن را نقل كردم، و او چگونگى نماز مظلوم را ياد نكرده، و ما آنچه را در كتاب «مكارم الاخلاق» يافتهايم در اینجا يادآور مىشويم. يك جاى كتاب مذكور از جمله نمازهايى كه ياد آورده از امام صادق عليه السّلام ضمن حديثى است كه: «هرگاه بر تو ظلم شد، پس غسل كن و دو ركعت نماز بگزار در جايى كه چيزى تو را از آسمان محجوب نسازد، سپس بگو:
- «اللّهمّ إنّ فلان بن فلان ظلمني و ليس لي أحد أصول به غيرك، خداوندا! فلانى پسر فلانى به من ظلم كرد و هيچ كس جز تو را ندارم
- فاستوف لي ظلامتي السّاعة السّاعة بالاسم الّذي سألك به المضطرّ، كه به وسيله او چيره شوم، پس براى من حقّى كه به ستم از من گرفته شده، بهطور كامل بازستان، همين ساعت، همين ساعت، به آن اسمى كه بيچاره مضطرّ به آن تو را برخواند،
- فكشفت ما به من ضرّ و مكّنت له في الأرض - پس آنچه ناراحتى داشت از او برطرف ساختى و او را در زمين توان بخشيدى
- و جعلته خليفتك على خلقك و او را خليفه بر خلقت قرار دادى،
- فأسألك أن تصلّي على محمّد و آل محمّد - پس از تو مسألت دارم كه بر محمد و آل محمد عليهم السّلام
- و أن تستوفي لي ظلامتي السّاعة السّاعة»؛ درود فرستى و حقّ به ستم گرفته شده مرا بهطور تمام و كمال همين ساعت بازستانى، همين ساعت».ص: 119
- امام صادق عليه السّلام فرمود: پس به درستى كه ديرى بر تو نخواهد گذشت تا اینكه آنچه دوست دارى ببينى.
- و در جاى ديگر از كتاب «مكارم الاخلاق» گفته: «نماز مظلوم: دو ركعت نماز با هر سورهاى از قرآن كه بخواهى به جاى مىآورى و هر قدر كه بتوانى بر محمد و آل او درود مىفرستى سپس مىگويى:
- «اللّهمّ إنّ لك يوما تنتقم فيه للمظلوم من الظّالم - خدايا! به درستى كه تو را روزى هست كه در آن روز براى مظلوم از ظالم انتقام مىگيرى،
- لكنّ هل عي و جزعي لا يبلغان بي الصّبر على أناتك - ولى ناشكيبايى و بيتابىام نمىگذارند كه بر حلم و بردبارى تو صبر كنم،
- و حلمك، و قد علمت أنّ فلانا ظلمني - و البته تو مىدانى كه فلانى بر من ستم نموده
- و اعتدى عليّ بقوّته على ضعفي - و با زورمندىاش بر ناتوانىام تعدّى كرده است،
- فأسألك يا ربّ العزّة و قاسم الأرزاق - پس اى پروردگار عزيز و تقسيمكننده روزىها
- و قاصم الجبابرة و ناصر المظلومين أن تريه قدرتك - و درهم كوبنده ستمگران و يارىكننده مظلومان! از تو مىخواهم كه قدرتت را به او نشان دهى.
- أقسمت عليك يا ربّ العزّة السّاعة السّاعة» تو را سوگند مىدهم اى صاحب عزّت! همين ساعت، همين ساعت.
- نماز ديگر: محمد بن الحسن صفار بهطور مرفوع روايت كرده كه راوى گويد: به او (امام عليه السّلام) عرضه داشتم: فلانى ستمكننده بر من است، فرمود: وضوى درست بگير و دو ركعت نماز به جاى آور و خداى متعال را ثنا بگو و بر محمد و آل او درود بفرست، سپس بگو:
- «اللّهمّ إنّ فلانا ظلمني و بغى عليّ فأبله بفقر لا تجبره و بسوء لا تستره»
- خدايا! به درستى كه فلانى بر من ستم و بر حقّم تجاوز كرده است، پس او را به فقرى كه جبرانش نكنى و بدى كه از او بركنار نسازى دچار گردان. راوى گويد: همين كار را كردم، آن ظالم به پيسى گرفتار شد.
- و در روايت ديگرى آمده كه (امام عليه السّلام) فرمود: هر مؤمنى كه بر وى ظلم شود، پس وضو گرفته و دو ركعت نماز به جاى آورد، سپس بگويد:
- «اللّهمّ إنّي مظلوم فانتصر»؛ پروردگارا! من مظلوم هستم، مرا يارى كن. و ساكت شود، جز این نيست كه خداوند به زودى او را نصرت دهد. حضرت قائم(عليه السلام)، ج2، ص: 120
- و در جاى ديگر همان كتاب، از يونس بن عمار آمده كه گفت: به حضرت ابى عبد اللّه امام صادق عليه السّلام از دست مردى كه مرا اذيت مىكرد، شكايت كردم، فرمود: بر او نفرين كن. عرضه
- داشتم: او را نفرين كردم. فرمود: نه اینچنين، بلكه از گناهان كنده شو و روزه بگير و نماز بخوان و صدقه بده، پس هرگاه آخر شب شود وضوى كاملى بگير، سپس برخيز دو ركعت نماز به جاى آور، آنگاه در حال سجده بگو:
- «اللّهمّ إنّ فلان بن فلان قد آذاني. خدايا! همانا فلانى پسر فلانى مرا اذيت كرده.
- اللّهمّ اسقم بدنه و اقطع أثره و أنقض أجله و عجّل ذلك في عامه هذا» خداوندا! بدنش را بيمار و اثرش را قطع و عمرش را كوتاه كن و این را در همين سال بر او برسان.
- راوى گويد: پس این كار را كردم، ديرى نپاييد كه هل اك گشت. و در جاى ديگر همان كتاب آمده، فرمود: غسل كن و دو ركعت نماز بگزار و زانوهايت را بيرون آور و در جلو جاى نماز قرار بده و صد بار بگو: «يا حيّ يا قيّوم يا حيّ لا إله إلّا أنت برحمتك أستغيث فصلّ على محمّد و آل محمّد و أغثني السّاعة السّاعة»؛ اى خداى زنده پايدار! اى زندهاى كه هيچ معبود حقّى جز تو نيست! به رحمت تو پناه مىبرم، پس بر محمد و آل محمد عليهم السّلام درود فرست و همين ساعت، همين ساعت به فريادم برس. پس هرگاه از آن فراغت يافتى، بگو:
- «أسألك اللّهمّ أن تصلّي على محمّد و آل محمّد و أن تلطف لي - بار خدايا! از تو مسألت دارم كه بر محمد و آل محمد عليهم السّلام درود فرستى و اینكه درباره من لطف كنى
- و أن تغلب لي و أن تمكر لي و أن تخدع لي و أن تكيد لي و أن تكفيني مؤونة فلان بن فلان»
و مرا چيرهسازى و براى من مكر فرمايى و براى من خدعه كنى و كيد نمايى و از شرّ فلانى پسر فلانى خلاصم سازى.
- فرمود: این دعاى پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله وسلم روز احد بود.
- دعاى قنوت: و امّا دعاى مورد بحث چنين است: مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج2، ص: 121
- «الحمد للّه شكرا لنعمآئه و استدعآء لمزيده - حمد مخصوص خداوند است به جهت شكر نعمتهايش، و به خاطر استدعاى فزونىاش
- و استخلاصا به دون غيره - و خالص شدن تنها براى او به عنايت او و به ذات اقدسش پناه بردن،
- و عياذا به من كفرانه - از اینكه كفران نعمتهايش انجام گردد،
- و الإلحاد في عظمته - و به عظمت و كبريايىاش الحاد شود،
- و كبريآئه حمد من يعلم أنّ ما به من نعمآئه [نعمآء] حمد كسى كه مىداند آنچه نعمت دارد، از پروردگارش مىباشد
- فمن عند ربّه و ما مسّه من عقوبته فبسوء جناية يده - و هرآنچه از عقوبت او به وى مىرسد، بر اثر كارهاى ناشايست خودش و از دست اعمالش مىرسد. اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ