«سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/«
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
-«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم عليهما السّلام ،ج2- ص429
- هفتاد و دوم: درخواست ديدار آن حضرت با عافيت و ايمان- الأمر الثاني و السبعون: أن تسأل اللّه عزّ و جلّ أن يرزقك لقاء مولانا صاحب الزمان
- اينكه از خداى- عزّ و جل- مسئلت نمايى كه ديدار مولايمان صاحب الزمان- عجل اللّه فرجه الشريف- را در حال عافيت و ايمان به تو روزى فرمايد، پس در اينجا دو مطلب مورد بررسى قرار مىگيرد: مقترنا بالعافية و الإيمان، فهاهنا مطلبان:
- يكى: إستحباب طلب نايل شدن به ديدار آن حضرت عليه السّلام در زمان ظهورش از خداى منّان. أحدهما: استحباب طلب الفوز بلقائه عليه السّلام في زمان ظهوره من الخالق المنّان
- دوم: اينكه از خداى متعال مسئلت نمايى كه آن ديدار را درحالىكه عافيت و ايمان داشته باشى به تو روزى فرمايد. و بر مطلب اوّل دلالت مىكند آنچه در دعا هايى كه امامان عليهم السّلام به شيعيان تعليم فرمودهاند تا در زمان غيبت خوانده شود آمده، چنانكه در دعا ى عهدى كه از امام صادق عليه السّلام روايت گرديده چنين مىخوانيم: «اللّهمّ أرنى الطّلعة الرّشيدة و الغرّة الحميدة»؛ خدايا! آن طلعت رشيد و آن چهره نازنين را به من بنماى .... و الثاني: أن تسأله تعالى اقتران ذلك لك بالعافية و الإيمان. و يدلّ على الأوّل ما ورد عنهم عليهم السّلام في الأدعية الّتي علّموها الشيعة لزمن الغيبة. 1633- ففي دعا ء العهد المروي عن الصادق عليه السّلام: اللّهمّ أرني الطلعة الرشيدة و الغرّة الحميدة ... الحديث.
- و در دعا ى عمرى كه از حضرت صاحب الأمر عليه السّلام روايت شده چنين آمده: «اللّهمّ إنّى أسئلك أن ترينى ولىّ أمرك ظاهرا نافذ الأمر»؛ خدايا! از تو مسئلت دارم كه ولىّ امرت را به من بنمايى درحالىكه فرمانش نافذ باشد .... مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج2، ص: 429-1634- و في دعا ء العمريّ المرويّ عن صاحب الأمر عليه السّلام:اللّهمّ إنّي أسألك أن تريني وليّ أمرك ظاهرا نافذ الأمر ... إلخ
- و دعا هاى ديگرى كه ذكر آنها موجب طولانى شدن سخن مىشود، اضافه بر اينكه اين امر از لوازم محبّت ايمان است، زيرا كه هر دوستى اشتياق دارد كه در هر لحظه دوست و حبيب خويش را ببيند، و در اين راه به هرچه در توان دارد توسّل مىجويد، و از جمله آن وسايل دعا و مسئلت است كه كليد هر خير و بركت و وسيله رسيدن به هر مهم و حاجت مىباشد. إلى غير ذلك ممّا يوجب ذكره طول الكلام، هذا مضافا إلى أنّه من لوازم الحبّ و الإيمان، لأنّ كلّ محبّ يشتاق إلى لقاء حبيبه في كلّ أوان، و يتوسّل في ذلك المقصد بما كان له في حيّز الإمكان، و من جملة الوسائل الدعاء و المسألة، فإنّه مفتاح كلّ خير و بركة، و الوسيلة إلى نيل كلّ مهمّ و حاجة.
- و نيز بر مطلب مورد بحث دلالت مىكند تمام دلايلى كه دعا براى تعجيل فرج و ظهور آن حضرت عليه السّلام را امر مىكنند، چون دعا كردن به اينكه خداوند ديدارش را در حالى به تو روزى فرمايد كه در هنگام ظهورش زنده باشى متضمن دعا براى تعجيل فرج و ظهورش هست، پس دلايلى كه بر تأكيد و رجحان آن دلالت دارند شامل اين هم مىشوند. و يدلّ على المقصود أيضا جميع الأدلّة الآمرة بالدعاء لتعجيل فرجه و ظهوره لأنّ الدعاء بأن يرزقك اللّه الفوز بلقائه و أنت حيّ عند ظهوره يتضمّن الدعاء بتعجيل فرجه و ظهوره فيشمله الأدلّة الدالّة على تأكّده و رجحانه.
- و بر مطلب دوم دلالت دارد آنچه ثقة الاسلام محمد بن يعقوب كلينى رحمه اللّه به سند خود از حضرت ابى عبد اللّه امام صادق عليه السّلام آورده كه فرمود: هرگاه كسى از شما تمنّاى [ديدن] قائم عليه السّلام را داشت، پس آرزويش چنين باشد كه در عافيت آن جناب را ببيند، زيرا كه خداوند حضرت محمد صلّى اللّه عليه و اله را رحمت فرستاد و آمدن قائم عليه السّلام نقمت خواهد بود. 1635- و يدلّ على الثاني ما رواه ثقة الإسلام محمّد بن يعقوب الكلينيّ (ره) بإسناده عن الصادق عليه السّلام، قال: إذا تمنّى أحدكم القائم عليه السّلام فليتمنّه في عافية، فإنّ اللّه بعث محمّدا رحمة و يبعث القائم نقمة.
- مىگويم: توضيح مطلب اينكه خداوند پيغمبرش را امر ننمود كه از كافران و ظالمين انتقام بگيرد- در صورتى كه آنها شروع به جنگ نمىكردند- بلكه آن حضرت را براى عالميان رحمت فرستاد، و خطاب به او فرمود: «فمهّل الكافرين أمهلهم رويدا» ؛ پس [اى رسول] اندكى كافران را مهلت ده. كه انتقام را تا زمان ظهور حضرت قائم عليه السّلام به تأخير انداخت، و هرچه جبرئيل مىآمد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله را به مدارا كردن با مردم دستور مىداد، أقول: توضيح المرام، أنّ اللّه لم يأمر نبيّه بالإنتقام من الكافرين و الظالمين إذا لم يبدؤا بالقتال، و إنّما بعثه رحمة للعالمين، و قال له: فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً فأخّر الإنتقام إلى زمان ظهور القائم، و كلّما أتاه جبرئيل أمره بمداراة الناس،
- ولى حضرت قائم عليه السّلام مأمور به انتقام گرفتن است تا هر قومى را به آنچه مىكردهاند كيفر دهد، بنابراين هركس دوران آن جناب را ببيند چنين نيست كه ديدن آن حضرت برايش رحمت و بشارت باشد، بلكه براى بيشتر مردم نقمت و عذاب خواهد بود، چنانكه خداى- عزّ و جل- فرمايد: «و لنذيقنّهم من العذاب الأدنى دون العذاب الأكبر»؛ و از عذاب نزديكتر آنان را بچشانيم غير از آن عذاب بزرگتر [قيامت]. و آيات و روايات در اين باره بسيار است، و أمر الإمام المنتظر بالإنتقام ليجزي قوما بما كانوا يكسبون، فكلّ من يلقاه ليس لقاؤه له رحمة و بشارة، بل يكون لأكثر الناس نقمة و عذابا كما قال اللّه عزّ و جلّ: وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ و الآيات و الروايات في ذلك متضافرة، و لمّا كانت المحن و البليّات في آخر الزمان كثيرة متهاجمة،
- و چون در آخر الزمان محنتها و بليّات بسيار زياد است و مردم در معرض و لغزشگاه آنها قرار دارند، امامان عليهم السّلام به شيعيانشان امر فرمودهاند كه عافيت و سلامتى از آنها را از خداى- عزّ و جل- درخواست دارند، و الناس بمعرض لها، و مزلّة منها، أمروا شيعتهم بأن يسألوا اللّه عزّ و جلّ العافية منها،
- و در حال عافيت و سلامتى تسليم بودن؛ به ديدار امام منتظر خود نايل گردند، تا به لقاى آن جناب متنعم و خرسند شوند، و در سايه عنايت او ايمن باشند، و در شمار منحرفان شكّاك و يا تغيير و تبديلكنندگان دين و كسانى كه بر آنها [از سوى خداوند] غضب شده و گمراهان، قرار نگيرند، و السلامة من مزالّها، و يفوزوا بلقاء إمامهم المنتظر، معافين سالمين مسلّمين، ليكونوا من المتنعّمين، المستبشرين بظهوره و لقائه، الآمنين في ظلّ كنفه، لا المنحرفين الشاكّين، و لا المغيّرين المبدّلين، و لا المغضوب عليهم، و لا الضالّين،
- كه حضرت قائم عليه السّلام از آنها انتقام مىگيرد و آنان را از دم شمشير مىگذراند، و عاقبت كارشان منزلگاه هلاكت جهنم است كه به آن جايگاه بد خواهند افتاد. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج2، ص: 430- الّذين ينتقم القائم عليه السّلام منهم، و يخبطهم بالسيف خبطا، و يكون مصيرهم إلى دار البوار، جهنّم يصلونها و بئس القرار.
- تذكر: و بدانكه كاميابى به لقاى آن حضرت براى مسئلتكنندگان و طالبين آن در زمان ظهورش ممكن است بر يكى از دو وجه انجام گردد: يكى: اينكه خداوند متعال ظهورش را نزديك گرداند، پس آن مسئلتكننده به لقايش برسد. و اعلم أنّ الفوز للسائلين و الطالبين في زمان ظهوره، يمكن أن يقع على أحد وجهين: أحدهما: أن يقرّب اللّه تعالى ظهوره عليه السّلام فيدرك السائل لقاءه.
- دوم: اينكه مسئلت كننده پيش از ظهور وفات يابد، پس خداى- عزّ و جل- او را در زمان ظهور حضرت قائم عليه السّلام زنده گرداند، تا به لقاى آن جناب نايل آيد از جهت اجابت دعا ى او و پاداش اميد او، چنانكه در دعا ى عهدى كه از امام صادق عليه السّلام روايت شده اين معنى آمده، ما دعا ى مزبور را در امر سى و چهارم ياد آورديم. و الثاني: أن يموت السائل فيجيبه اللّه عزّ و جلّ في زمن ظهور القائم عليه السّلام ليفوز بلقائه إجابة لدعا ئه، و إثابة لرجائه، كما ورد في دعا ء العهد المرويّ عن الصادق عليه السّلام و قد ذكرناه في الأمر الرابع و الثلاثين، فراجع.
- تتمّهاى پر سود: همانطور كه مستحب است نايل شدن به ديدن آن حضرت در زمان ظهورش را طلب نمايد، همچنين مستحب است لقاى آن جناب در خواب يا بيدارى در زمان غيبتش را مسئلت نمايد، تتميم نفعه عميم: كما أنّه يستحبّ طلب الفوز بلقائه في زمان ظهوره، يستحبّ أيضا طلب الفوز بلقائه في زمان غيبته في حال نوم السائل و في يقظته،
- و دليل بر اين از چند وجه است: و يدلّ على ذلك وجوه:
- وجه اوّل: تمام آنچه بر استحباب دعا كردن براى هر كار مشروعى دلالت دارد، مانند فرموده خداى تعالى: «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ و پروردگار شما فرمود مرا [با خلوص دل] بخوانيد شما را إجابت كنم. و فرموده خداى تعالى: «وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ»؛ و [هرچه خواهيد] از فضل خدا مسئلت نماييد. «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دعا نِ» ؛ و چون بندگان من [دور و نزديكى] من از تو بپرسند پس [بدانند كه] من نزديكم دعا ى هركه مرا بخواند را إجابت نمايم. الأوّل: جميع ما دلّ على استحباب الدعاء لكلّ أمر مشروع،كقوله تعالى: وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ و قوله تعالى: وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دعا نِ
- و روايات در اينباره متواتر است، از جمله: و الروايات في ذلك متواترة:
- از امام صادق عليه السّلام است كه فرمود: دعا همان عبادت است كه خداى- عزّ و جل- فرموده: «إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ»؛ همانا آنان كه از عبادت من تكبّر ورزند سرافكنده به جهنم خواهند افتاد. 1636- منها عن الصادق عليه السّلام: الدعاء هو العبادة الّتي قال اللّه عزّ و جلّ: إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج2، ص: 431
- و از آن حضرت عليه السّلام است كه فرمود: دعا مخزن عبادت است همچنانكه ابر مخزن باران است. 1637- و عنه عليه السّلام قال: الدعاء كهف الإجابة، كما أنّ السحاب كهف المطر.
- و نيز از آن جناب آمده كه فرمود: خداوند را بسيار بخوانيد كه خداوند از بندگان مؤمنش دوست مىدارد كه او را بخوانند، و به بندگان مؤمن خود استجابت را وعده فرموده و خداوند دعا ى مؤمنين را روز قيامت عملى براى آنها [محسوب] خواهد كرد كه در خير آنها مىافزايد. 1638- و عنه عليه السّلام قال: أكثروا من أن تدعوا اللّه، فإنّ اللّه يحبّ من عباده المؤمنين أن يدعوه، و قد وعد عباده المؤمنين الإستجابة، و اللّه مصيّر دعا ء المؤمنين يوم القيامة لهم عملا يزيدهم في الجنّة، الخير.
- و در حديث ديگرى از آن حضرت است كه: پس دعا بسيار كن كه كليد هر رحمت و پيروزى هر حاجت است، و آنچه نزد خداى- عزّ و جل- است جز به وسيله دعا به دست نيايد، و همانا هيچ درى بسيار كوبيده نشود مگر اينكه به گشايش براى كوبندهاش نزديك گردد. 1639- و في حديث آخر عنه عليه السّلام قال: فأكثر من الدعاء، فإنّه مفتاح كلّ رحمة و نجاح كلّ حاجة، و لا ينال ما عند اللّه عزّ و جلّ إلّا بالدعاء،
- و از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله آمده فرمود: هر مسلمانى خداى تعالى را بخواند به دعا يى كه قطع رحم و گناه آوردن در آن نباشد، خداوند به سبب آن يكى از سه چيز را به او دهد: و إنّه ليس [من] باب يكثر قرعه إلّا يوشك أن يفتح لصاحبه. 1640- و عن النبيّ صلى اللّه عليه و اله و سلم قال: و ما من مسلم دعا اللّه بدعوة ليست فيها قطيعة رحم، و لا استجلاب إثم إلّا أعطاه اللّه تعالى بها إحدى خصال ثلاث:
- يا دعا يش را به زودى مستجاب فرمايد، و يا آن را براى آخرتش ذخيره فرمايد، يا مانند آن را از بدى از او دور سازد. إمّا أن يعجّل له الدعوة، و إمّا أن يدّخرها في الآخرة، و إمّا أن يرفع عنه مثلها من السوء.
- و از آن حضرت صلّى اللّه عليه و اله آمده فرمود: دعا مغز عبادت است، و هيچ مؤمنى خداوند را نخواند مگر اينكه مستجاب فرمايد، پس يا به زودى آن را در دنيا برايش تعجيل مىكند، و يا برايش به آخرت تأخير مىاندازد، و يا به مقدار دعا يش از گناهانش مىآمرزد به شرط آنكه به گناهى دعا نكند. 1641- و عنه صلى اللّه عليه و اله و سلم قال: الدعاء مخّ العبادة، و ما من مؤمن يدعو اللّه إلّا استجاب فإمّا أن يعجّل له في الدنيا، أو يؤجّل له في الآخرة، و إمّا أن يكفّر عنه من ذنوبه بقدر ما دعا ، ما لم يدع بمأثم.
- و از آن حضرت صلّى اللّه عليه و اله روايت شده كه فرمود: عاجزترين مردم كسى است كه از دعا كردن عاجز باشد، و بخيلترين مردم كسى است كه از سلام كردن بخل ورزد. 1642- و عنه صلى اللّه عليه و اله و سلم: قال: أعجز الناس من عجز عن الدعاء، و أبخل الناس من بخل بالسلام. و از امير المؤمنين عليه السّلام است كه فرمود: خداوند چنين نكند كه درب دعا را [بر كسى] بگشايد و درب اجابت را بر او ببندد. 1643- و عن أمير المؤمنين عليه السّلام، قال: ما كان اللّه ليفتح باب الدعاء و يغلق عليه باب الإجابة.
- و از امام صادق عليه السّلام روايت آمده كه فرمود: بر شما باد دعا كردن كه چيزى نخواهيد يافت كه در تقرب جستن به خداوند مثل آن باشد. 1644- و عن الصادق عليه السّلام عليكم بالدعاء، فإنّكم لا تقرّبون إلى اللّه بمثله.
- واز امير المؤمنين عليه السّلام است كه فرمود: محبوبترين اعمال نزد خداى- عزّ و جل- در زمين دعا است، و بهترين عبادت عفاف است.مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج2، ص: 432-1645- وعن أمير المؤمنين عليه السّلام قال: أحبّ الأعمال إلى اللّه عزّ و جلّ في الأرض الدعاء، و أفضل العبادة العفاف.
- و از فضيل بن عثمان روايت شده كه گفت: به حضرت امام صادق عليه السّلام عرضه داشتم: مرا سفارشى فرماى، فرمود: تو را سفارش مىكنم به تقوى و خداترسى، و راستگويى، و اداى امانت، و خوش رفتارى با مصاحب خويش، و پيش از طلوع خورشيد و پيش از غروب آن بر تو باد دعا كردن، و چيزى تو را از درخواست كردن از پروردگارت باز ندارد، 1646- و عن فضيل بن عثمان، قال: قلت لأبي عبد اللّه عليه السّلام: أوصني، قال عليه السّلام: اوصيك بتقوى اللّه، و صدق الحديث، و أداء الأمانة، و حسن الصحابة لمن صحبك، و إذا كان قبل طلوع الشمس و قبل الغروب فعليك بالدعاء، و اجتهد، لا تمتنع من شيء تطلبه من ربّك،
- و نگويى: اين چيزى است كه عطا نخواهم شد، و دعا كن كه خداوند آنچه را بخواهد انجام مىدهد. و لا تقول هذا ما لا أعطاه
- و اخبار ديگرى كه در كتابهاى علماى بزرگوارمان روايت شده است. و حاصل سخن اينكه: إلى غير ذلك من الأخبار المرويّة في كتب علمائنا الأخيار. و حاصل الكلام
- تشرّف به ديدار امام عليه السّلام امرى است ممكن است و مشروع، و هر امر ممكن مشروعى مستحب است برايش دعا شود. و ادع فإنّ اللّه يفعل ما يشاء. أنّ التشرّف برؤية الإمام عليه السّلام أمر ممكن مشروع، و كلّ أمر ممكن مشروع يستحبّ الدعاء له.
- نتيجه اينكه: دعا كردن براى تشرّف به ديدار آن حضرت- سلام اللّه تعالى عليه- مستحب مىباشد. و النتيجة: استحباب الدعاء للتشرّف بلقائه سلام اللّه تعالى عليه.
- كبراى اين قضيّه: به كتاب و سنّت و إجماع و عقل ثابت است، و از كتاب و سنّت آنچه ياد آورديم بسنده است، و إجماع براى كسى كه خبرگى و انسى با كتابهاى علما و سيره مسلمين داشته باشد معلوم است، أمّا الكبرى: فهي ثابتة بالكتاب و السنّة و الإجماع و العقل، و يكفي من الكتاب و السنّة ما تلونا عليك، و الإجماع ظاهر على من له خبرة و انس بكتب العلماء، و سيرة المسلمين،
- بلكه مىتوان ادعا كرد كه استحباب دعا از ضروريات دين است. و عقل حكم مىكند به اينكه خوب است بنده مطالب و خواستههايش را از پروردگار عالميان مسئلت نمايد. بل يمكن ادعا ء كون استحباب الدعاء من ضروريّات الدين، و العقل حاكم بحسن سؤال العبد مطالبه من ربّ العالمين.
- و امّا صغراى مطلب يعنى امكان تشرّف به ديدار امام منتظر- عجل اللّه فرجه الشريف- و مشروع بودن طلب آن براى اهل ايمان و يقين ثابت است، و قوىترين دليل بر امكان آن وقوع و تحقق يافتنش براى بسيارى از صلحا و كسانى است كه خداوند خير دنيا و دين را برايشان خواسته، و درخواست آن در چندين دعا و زيارتى كه علماى صالح گذشته ما در كتابهايشان ياد كردهاند آمده، و أمّا الصغرى: أعني إمكان التشرّف برؤية الإمام المنتظر، عجّل اللّه تعالى فرجه و مشروعيّة طلبه، فهو ظاهر لأهل الإيمان و اليقين، و أدلّ شيء على إمكانه، وقوعه لكثير من الصالحين، و من أراد اللّه به خيرا في الدنيا و الدين، و قد ورد سؤاله في عدّة من الزيارات و الأدعية الّتي نقلها سلفنا الصالحون في كتبهم.
- چنانكه در دعا يى كه توسط عمرى از آن حضرت روايت شده چنين آمده: «و ما را از كسانى قرار ده كه ديدهشان به ديدارش روشن گردد».1647- ففي الدعاء المروي عنه بتوسّط العمري: و اجعلنا ممّن تقرّ عينه برؤيته. 1648- و في دعا ء العهد: و اكحل ناظري بنظرة منّي إليه.
- و در دعا ى عهد مىخوانيم: «و ديدهام را به سرمه يك نگاه به او روشن ساز». و در دعا ى ندبه است كه: «و [اى خدا] سرور اين بنده كوچكت را به وى بنمايان اى شديد القوى». 1649- و في دعا ء الندبة: و أره سيّده يا شديد القوى.
- و دعا يى كه پس از سلام بر آن حضرت در سرداب مبارك مروى است آمده: «و چهرهاش را به ما بنماى». 1650- و في دعا ء عقيب السلام عليه في السرداب المبارك «و أرنا وجهه»
- و غير اينها كه در جاى خود ذكر گرديده، و اينكه تمام اينها را حمل كنيم بر آنكه منظور درخواست ديدن آن جناب فقط در زمان ظهورش مىباشد شاهد و داعى بر آن نيست. مكيال المكارم در فوائد دعا براى حضرت قائم(عليه السلام)، ج2، ص: 433 إلى غير ذلك ممّا هو مذكور في محلّه، و حمل ذلك كلّه على أنّ المراد طلب رؤيته في زمان ظهوره فقط ممّا لا شاهد له و لا داعي إليه.«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ