سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
وبلاگ صفرزاده- https://safarzade.blog.i
شنبه -مدرسه صدر بازار ساعت هفت ونیم صبح --استاد سالک
مولود حضرت امام جواد عليه السلام بر شما مبارک
- 15/ 6/ 404 برابر 13ربیع الاول 1447
- بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
جلسه97 - 2-بحث بصیرت وآگاهی بصیرت در قران ونهج البلاغه - موضوع جلسه ضرورت بصیرت سیاسی اجتماعی از نگاه حضرت امیرالمومنین علی عليه السلام بصرو نظر و استبصر- بصیرت صدق رمزاصلی پیروزی –
قسمت دوم موضوع بحث امروز - آگاهی و رشد بصیرت امت مودت است.
درسوره شعرا، 5 بار آیه مودت آمده از جمله آیه 109 ما اسیلکم من اجر فهو لکم ان اجری الا رب العالمین - وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمينَ (109) 16- مبلّغ دينى نبايد از مردم توقّع مادّى داشته باشد و از آنان چيزى درخواست كند. (اخلاص، شرط نفوذ كلام است). «ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ»
- 18- خداوند پاداش مبلّغان دينى را برخود لازمكرده است. إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلى رَبِ ...
- 19- رهبر دينى نبايد در موضع تهمت دنياپرستى باشد. «وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ»
- 20- راههاى بهانه را ببنديد و كارهاى معنوى را به نيّت اجر و مزد مادّى انجام ندهيد. «ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ» در سورهى قلم آيه 46 نيز مىخوانيم: «أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ»
- در سوره شعراء، شعار تمام انبيا اين است كه ما از شما مردم مزد نمىخواهيم. «وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ»*
- سوره سبا – 4 پاداش و اجر من ( رسول خدا ) فقط بر خداست – لِيَجْزِيَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريمٌ (4) 1- رستاخيز براى دريافت پاداشهاست. «لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا»
- 2- كسى مىتواند پاداش و كيفر واقعى را بدهد كه از همه چيز آگاه باشد. عالِمِ الْغَيْبِ ... لِيَجْزِيَ
- 3- رحمت خدا بر غضبش مقدّم است. (در اين آيه پاداش و در آيهى بعد كيفر مطرح شده است.) «لِيَجْزِيَ- لَهُمْ عَذابٌ»
- 4- جز ايمان و عمل صالح، راهى براى دريافت پاداش نيست. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ لَهُمْ»
- 5- بخشودگى، مقدّمهى دريافت نعمتهاست. «مَغْفِرَةٌ»
- 6- رزق اخروى بسيار وسيع و بزرگ و كريمانه است. «رِزْقٌ كَرِيمٌ»
- 7- پاداشهاى الهى، هم معنوى است، «مَغْفِرَةٌ» و هم مادّى. «رِزْقٌ كَرِيمٌ»
- 3- پاداش مؤمنان نيكوكار از خداست، «لِيَجْزِيَ» ولى كيفر بدكاران نتيجهى عمل خود آنهاست. «لَهُمْ عَذابٌ»
- 4- تهديد و تشويق بايد در كنار هم باشد. لَهُمْ مَغْفِرَةٌ ... لَهُمْ عَذاب
- آیات سوره فرقان 57 – قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبيلاً (57)- 1- رهبرى موفّق است كه بىتوقّعى خود را به مردم اعلام كند. «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ»
- 2- انسان، زمانى به اخلاص مىرسد كه هيچ گونه پاداش مادّى و عنوانى و زبانى نخواهد. «ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ»
- 3- انسان در انتخاب راه و عقيده آزاد است. «مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ»
- 4- مزد انبيا اين است كه مردم خدا را بندگى كنند. «إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا»
- 4- ساحران به فكر خودشان هستند كه مزدى بگيرند وكارى به حقّ و باطل بودن آن ندارند. «أَ إِنَّ لَنا لَأَجْراً » شعار انبيا در تمام كارهايشان «ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ»* بود، ولى ساحران حتّى براى يكحركت توقّع اجر داشتند. «لَنا لَأَجْراً »
- بارها در قرآن اين سخن به ميان آمده كه انبيا از مردم مزد و پاداشى نمىخواستند، در سورهى شعرا از آيه 100 تا 180 اين مطلب از قول پيامبران مختلف تكرار شده است، امّا پيامبر اسلام در دو مورد تقاضاى اجر و مزد كرده است: يك بار فرمود: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» من مزدى جز مودّتِ اهل بيتم از شما نمىخواهم. و بار ديگر در آيه 57 سورهى فرقان فرمود: «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا» من براى رسالتم از شما مزدى نمىخواهم، جز آن كه مىخواهد راهى به سوى خدا انتخاب كند.
- آيه مورد بحث، جمع بين آيات فوق است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم مىخواهد اعلام كند: اگر من از شما مزدى درخواست مىكنم و مىگويم اهل بيتم را دوست بداريد، به خاطر آن است كه فايدهى اين مزد به خود شما بر مىگردد. «فَهُوَ لَكُمْ» زيرا كسى كه به اهل بيت معصوم پيامبر اكرم عليهم السلام علاقهمند باشد از آنان پيروى مىكند و هر كس از رهبران معصوم پيروى كند از راه خدا پيروى كرده است. «إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا»، پس فايده اين مزد به خود ما برمىگردد مثل معلّمى كه به شاگردش بگويد من مزدى از شما نمىخواهم جز آنكه درس مرا خوب بخوانيد كه فايده اين امر به خود شاگرد بر مىگردد.
- اين مزد معنوى نيز در دو تعبير آمده است. يك بار مىفرمايد: من هيچ مزدى نمىخواهم جز آنكه هر كه خواست راه خدا را انتخاب كند، «إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا» و يك بار در آيه مورد بحث كه مىفرمايد: «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» بنابراين مزد رسالت دو چيز است: يكى انتخاب راه خدا و ديگرى مودّت قربى. جالب آنكه در هر دو تعبير كلمه «إِلَّا» مطرح شده است، يعنى مزد من تنها همين مورد است.
- سوره ص 86 - قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفينَ (86)
- مراد از تكلّف كه پيامبر آن را از خود نفى مىكند، آن است كه من سخنانم روشن و منطقى است و چيزى را بر شما تحميل نمىكنم. «ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ»
- 5- مبلّغ بايد بىتوقّعى خود را به مردم اعلام كند. «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ»
- 6- شرط توفيق در تبليغ، توقّع نداشتن از مردم است. «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ»
- 7- پيامبران، نه تنها توقّع مادّى، بلكه هيچ گونه انتظارى از مردم نداشتند. «مِنْ أَجْرٍ»
- 8- يكى از شرايط توفيق در تبليغ، نداشتن تكلّف است. (مؤمن، در عمل و سخن و معاشرت، خود و ديگران را به زحمت نمىاندازد). «ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ» تصنع و تكلّف و ظاهرسازى عملى ناپسند و مذموم است.
- 9-كسى مىتواند جهان را آزاد كند كه خود گرفتار قيود و عادات و رسوم ساختگى نباشد. «ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»
- حدیث قال حضرت رسول صل الله علیه وآله وسلم = ِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ لَمَّا نَزَلَتِ الْآيَةُ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ قَرَابَتُكَ الَّذِينَ افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْنَا مَوَدَّتَهُمْ قَالَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ وُلْدُهُمَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ يَقُولُهَا- تفسير فرات ابراهيم: ابن عباس گفت وقتى اين آيه نازل شد قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى گفتم خويشاوندان شما كيانند كه بر ما واجب است آنها را دوست بداريم فرمود علي و فاطمه و دو فرزندش اين سخن را سه مرتبه تكرار نمود. -این سخن را سه بار تکرار کرد
- حکمت 112- 111 حديث داريم هر كس منتظر آقا امام زمان عليه السلام است: «مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَلْيَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً» (نهجالبلاغه، حكمت 112) زندگيش را كمرنگ كند. اميرالمؤمنين مىفرمايد: لباس مؤمن اقتصاد است.
- حديث داريم هركس منتظر حكومت حضرت مهدى است، بايد زندگىاش را روى شمعك بياورد. چون امام زمان بيايد نمىگذارد، اين مدل زندگى كنيم. مىگويد: آقا در آفريقا اين همه گرسنه است.در غزه و مردم انها برسرشان مرتب بمب از گرسنگی دارند میمیرند شرق اينطور است. غرب اينطور است. از ما مىگيرد، به آنها مىدهد تا يك عدالتى باشد. هركس مىگويد: مهدى بيا، مهدى بيا. اگر منتظر مهدى هستى، زندگىتان را ساده كنيد «مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَلْيَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً» (نهجالبلاغه، حكمت 112)...
- سه تفسیر در این کلام است –
- 1- به حضرت علی علیه السلام مجموع فضایل انسان و برکات الهی ومعنوی است عشق بورزند .
- 2- کسانی که عشق به امام - بايد الآن هم در زمان ما قربايى باشد كه ما «الْمَوَدَّهَ فِى الْقُرْبى» به او بورزيم و آن عشق به قربى پاداش پيامبر (صل الله علیه وآله وسلم) باشد،
- 3- الآن بايد حضرت مهدى (علیه السلام) همه چى باشد، عشق به امام زمان (علیه السلام)، عشق به امام زمان (علیه السلام) گفتيم شناخت آقا، عشق به آقا، سپس اطاعت آقا، اطاعت آقا كه شد، آقا فرموده: وقتى كه من غايبم، برويد دستتان را بگذاريد توى دست كسى كه سه تا شرط داشته باشد، فقيه، باتقوا، بىهوس، يعنى مرجع تقليد،
- وصف اولیاء= 56 تا حديث داريم راه مستقيم اهلبيتاند. اگر مىخواهيد موجها و فتنهها، تشرها، پولها، هر چه هيچى تكانتان ندهد دستتان را بگذاريد توى دست اهل بيت و كسانى كه مثل اهلبيت هستند يا در خط اهلبيت هستند يا صفات اهلبيت را دارند
- دشمنان اهل بیت معیشت سخت - همان گونه كه تغيير و تبديل قرآن صحيح نيست و حرام است، تبديل ولايت اهل بيت به ولايت ديگران نيز حرام است.
- نکته = ولایت اهل بیت گوهر کیمیای مودت - اگر در روايات، رهبر معصوم و ولايت او زير بنا و پايه و اساس دين شناخته شده است، «بنى الاسلام على خمس ... الولاية» و اگر حضرت على عليه السلام تقسيم كننده مردم ميان بهشت و دوزخ معرّفى شده است، «قسيم الجنّة و النار» و اگر نماز بى ولايت پذيرفته نمىشود، و اگر مودّت اهل بيت حسنه است، و اگر زيارت و توسّل به آنان سفارش شده، همه به خاطر همان جوهر كيميايى مودّت است.
- قال علی خطبه 109 -و 2011 نَحْنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَحَطُّ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ يَنَابِيعُ الْحِكَمِ وَ مَعَادِنُ الْعِلْمِ نَاصِرُنَا وَ مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ وَ عَدُوُّنَا وَ مبغضينا [مُبْغِضُنَا] يَنْتَظِرُ السَّطْوَةَ (187/ 6). مائيم درخت نبوّت، و محلّ فرود آمدن رسالت، و جايگاه آمد و شد ملائكه، و چشمههاى حكمتها و معدنهاى علم، يارى كننده ما و دوست ما انتظار مىكشد رحمت را، و دشمن ما و عدوّ ما انتظار مىكشد قهر را، «بودن ايشان صلوات اللَّه عليهم درخت نبوّت، و محلّ فرود آمدن رسالت» باعتبار قرابت ايشانست با حضرت رسالت پناه صلى اللَّه عليه و آله وسلم،
- اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم