شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع انصاف موجب بینایی و اسباب سعادت است ص :201 آیا عقل هیچ ذی عقلی قبول می نماید که پیغمبر اولوالعزمی مانند موسی کلیم اللّه العیاذ باللّه آن قدر بی معرفت و خشن باشد که

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص :201

 

  1. انصاف موجب بینایی و اسباب سعادت است ص :201
  2. آیا عقل هیچ ذی عقلی قبول می نماید که پیغمبر اولوالعزمی مانند موسی کلیم اللّه العیاذ باللّه آن قدر بی معرفت و خشن باشد که عوض اطاعت امر پروردگار رسول او را چنان محکم سیلی بزند که چشمش را کور بنماید؟
  3. شما را بخدا اگر کسی بگوید که جناب حافظ را شخص بزرگی دعوت مهمانی نموده عوض قبول دعوت قاصد و پیام آورنده را حافظ سیلی زده و چشمش را کور نموده شما خنده نمی کنید حافظ نمی فرماید این مطلب توهین بمن است چه آنکه پس از یک عمر تحصیل علم و تزکیه نفس آن قدر معرفت پیدا ننمودم که بفهمم پیام آورنده تقصیری ندارد و علاوه بر آنکه احترام بمن نموده و از طرف شخص بزرگی مرا بمهمانی خوانده.
  4. از هیچ آدم پست جاهل قسیّ القلبی چنین عملی صادر نمی گردد تا چه رسد به کلیم اللّه پیغمبر اولو العزم که اولی و احق بمعرفت اللّه است چگونه ممکن است پیغام دعوت پروردگار را نادیده گرفته بعلاوه ملک پیام آورنده را که هیچ گناهی جز آوردن پیام نداشته سیلی بزند و چشم او را کور بنماید!
  5. غرض از ارسال رسل هدایت بشر و بازداشتن آنها است از افعال حیوانیت که در تحت تأثیر نفس حیوانی قرار نگیرند و آثار سبعیّت از آنها صادر نگردد.
  6. ظلم و تعدّی حتّی بحیوانات از یک بشر جاهل بی معرفت قبیح است تا چه رسد از پیغمبر اولو العزم آن هم نسبت بمقام ملک مقرّبی که رسول و پیام آورنده پروردگار باشد.
  7. هر شنونده ای می فهمد که چنین خبری جعل و بهتان است و جعل کنندگان چنین خبری قطعا غرضی نداشتند جز عدم ادراک و اهانت بمقام نبوّت و یا کوچک و خوار نمودن انبیاء عظام را دو نزد جامعۀ بشر.
  8. داعی از امثال ابو هریره تعجّبی ندارم چه آنکه او آدمی بوده است که علمای خودتان نوشته اند برای شکم پر نمودن از سفرۀ چرب و شیرین معاویه خبرها جعل نموده و خلیفه عمر برای جعل خبر او را تازیانه زد بقسمی که پشت او خون آلود گردید.
  9. ولی تعجب داعی از آن اشخاصی است که واجد مقام عالی علم و دانش بوده چگونه فکر نکرده امثال این اخبار خرافی را در کتابهای خود ثبت نموده و دیگران از علماء امثال جناب حافظ هم این نوع کتابها را تالی تلو کلام اللّه قرار داده و بدون مطالعه و تأمل بگویند هما اصح الکتب بعد القرآن! ص :202
  10. پس وقتی در کتب عالیه خودتان چنین اخبار خرافی مندرج است حق ندارید زبان اعتراض بکتب شیعه و اخباری که در آنها درج است و غالبا قابل توجیه و تأویل می باشند باز نمائید.
  11. معذرت می خواهم خیلی حاشیه رفتم الکلام یجر الکلام برگردیم باصل مطلب و در اطراف خبری که شما نقل نمودید بحث نمائیم و ببینیم که آیا چنین خبری قابل حلّ است یا خیر.
  12. بدیهی است که هر عالم صالح منصفی وقتی باین قبیل خبرهای واحد و مبهم بر می خورد(که در کتب ما و شما بسیار است) در مقابل هزارها اخبار صحیح السّند و صریح العبارة اگر قابل اصلاح است اصلاح می کند و الاّ مطرودش می دارد و یا لا اقل در مقابل آنها سکوت می نمایند.
  13. نه آنکه آنها را حربه تکفیر قرار داده و حمله ببرادران دینی خود نمایند.
  14. الحال در خود این خبر هم چون تفسیر صافی موجود نیست و از سلسله سندش بی خبریم و نمی دانیم در کجا و چه گونه نقل نموده و آیا خود بیانی در اطراف آن نموده یا نه بایستی دقت کنیم ببینیم قابل اصلاح است یا خیر.
  15. داعی- با فکر ضعیفم در اطراف این خبر همچو تصوّر می نمایم که فرمودۀ آن حضرت یا محمولست بر قاعدۀ معروفۀ ما بین متکلّمین که علم تامّ بمعلول علم تامّ بعلّة است یعنی همین که امام را من حیث انّه امام شناخت البته خدا را شناخته است.
  16. و یا محمول بر مبالغه است مانند کسی که بگوید هر کس وزیر اعظم را بشناسد او است کسی که پادشاه را شناخته و قرینۀ بر این مبالغه نصّ سوره توحید و سایر آیات قرآنیه و اخبار کثیره ای است که از خود أبا عبد اللّه الحسین و سایر أئمه معصومین سلام اللّه علیهم اجمعین  در اثبات توحید خالص رسیده. ص :203
  17. پس می توان گفت مقصود از این خبر آنست که شناختن امام از اعظم عباداتی است که غایت خلقت جنّ و انس بوده همین است معنی محالّ معرفة الله.در زیارت جامعه مأثوره از أئمۀ طاهرین علیهم السلام .
  18. و ممکن است قسم دیگری هم معنی کنیم چنانچه محقّقین در این قبیل امور معنی نموده اند که فاعل هر فعل و بانی هر بنائی را از استحکام فعل و بنای وی می توان شناخت پس هر بنا و اثر وی خود یک دلیل کاملی است بر یک جهتی از جهات وی.
  19. چون رسول خدا و آل طاهرینش صلوات اللّه علیه و علیهم اجمعین جمیع مقامات امکان اشرف را دارا بودند لذا اثری محکم تر و مخلوقی جامع تر از آنها نبود.
  20. پس راهی که بسوی معرفت خدا واضح تر و جامع تر از ایشان باشد وجود نداشته پس محلّ معرفت خدا که حق معرفت ممکنه باشد از برای بندگان خدا نیست مگر ایشان.
  21. پس کسی که ایشان را شناخته خدا را شناخته چنانچه خودشان فرمودند بنا عرف الله و بنا عبد الله.یعنی بوسیله ما خدا شناخته می شود و بوسیله ما خدا عبادت کرده می شود.
  22. یعنی طریق معرفت و عبادت حق تعالی در دست ما است خلاصه راه منحصر بفرد برای شناسائی خدای تعالی این خاندان جلیل می باشند و اگر بی رهبری این خانواده بشر بخواهد راه پیدا کند در وادی ضلالت حیران و سر گردان گردد و بسیار نادر است گم گشتۀ وادی ضلالت و حیرت بدون دلیل بسر منزل سعادت برسد.
  23. بهمین جهة است که در حدیث مجمع علیه فریقین وارد است که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود یا أیها الناس انی ترکت فیکم ما ان اخذتم بهما لن تضلوا کتاب الله عز و جل و عترتی اهل بیتی (1) ای مردم من می گذارم در میان شما دو چیزی را که اگر از آن دو بگیرید(یعنی ما یحتاج خود را) هرگز گمراه نشوید.یکی کتاب خدای عز و جل و دیگری عترت و اهل بیت من اند. ) ص :204
  24. حافظ- اختصاص بهمین یک خبر ندارد که شما در مقام اصلاح برآئید بلکه در تمام ادعیۀ وارده در کتب شما نمونه ای از آثار شرک  و کفر دیده می شود از قبیل طلب حاجت نمودن از امامان بدون توجه بذات پروردگار عالمیان و این خود دلیل کامل شرک  است که از غیر خدا حاجت بطلبند.
  25. داعی- از جنابعالی بسیار بعید بود که تبعا للاسلاف بچنین کلام سخیف بی جائی تکلم نمائید واقعا خیلی بی انصافی می نمائید یا توجه ندارید که چه می فرمائید یا بمعانی شرک  توجه ننموده بیان می کنید متمنی است اول معنی شرک  و مشرک  را بیان نمائید تا کشف حقیقت شود.
  26. نسبت شرک  دادن بشیعه
  27. حافظ- مطلب بقدری واضح است که گمان نمی کنم محتاج بتوضیح باشد بدیهی است با اقرار بخداوند بزرگ توجه نمودن بغیر خدای تعالی شرک است و مشرک  کسی است که روی بغیر خدا نموده و طلب حاجت از او بنماید.
  28. جامعه شیعه بنابر آنچه مشهود است ابدا توجهی بخدا ندارند و تمام تقاضای خود را از امامان خود می نمایند بدون اینکه نام خدا را ببرند حتی می بینم فقراء شیعه در معابر و درب خانه ها و دکانها که می آیند می گویند یا علی یا امام حسین یا امام رضای غریب یا حضرت عباس یک مرتبه شنیده نشده یا الله بگویند اینها خود دلیل شرک است که جامعۀ شیعه ابدا توجهی بخدا ندارند بلکه تمام توجه خود را بغیر خدا می نمایند.
  29. داعی- نمی دانم این نوع گفتار شما را حمل بر چه معنائی بنمایم آیا دلیل بر لجاج است که عمدا سهو می نمائید یا دلیل بر عدم توجه شما بحقایق است امیدوارم اهل لجاج نباشید.
  30. چون یکی از شرایط عالم عامل انصاف است آن کس که حق را بداند ولی برای اثبات مرام و مقصد خود حق کشی نماید انصاف ندارد و کسی که انصاف ندارد عالم بلا عمل است و در حدیث است که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:العالم بلا عمل کالشجر بلا ثمر 1) عالم بی عمل مانند درخت بی میوه می باشد. ص :205
  31. چون مکرّر بین جملات خود پیوسته جملات شرک  و مشرک  بر زبان جاری می نمائید و اصراری دارید که با دلائل پوچ و بی مغز خودتان شیعیان موحّد را مشرک  معرّفی نمائید.
  32. و ممکن است بیانات شما در عوام بی خبر برادران اهل تسنّن مؤثر واقع شود و شیعیان را مشرک  بدانند(چنانچه تا بحال در آنها اثر سوء بخشیده) ولی همین آقایان شیعیان محترم حاضر در مجلس در اثر بیانات شما کاملا عصبانی و ناراحت هستند و شما را یک عالم مغرض و مفتری می دانند چه آنکه بعقاید خود توجه دارند و می دانند که هیچ یک از این کلمات شما در آنها وجود ندارد
  33. پس در کلمات و بیانات خود سعی فرمائید یک نوع جملاتی اداء نمائید که صدة مطلب بر آنها واضح و قلوبشان بشما جذب گردد.
  34. ناچارم برای روشن شدن اذهان ساده آقایان حاضرین و غائبین برادران اهل تسنّن چنانچه اجازه فرمائید باقتضای وقت مجلس مختصری در اطراف شرک  و مشرک  آنچه را که عقیدۀ محقّقین حکماء و فقهاء و علماء بزرگ اسلام است از قبیل علاّمۀ حلّی و محقّق طوسی و علاّمۀ مجلسی رضوان اللّه علیهم که از نوابغ و مفاخر علماء شیعه هستند و دیگران از حکماء و ارباب تحقیق مانند صدر المتالهین شیرازی و ملاّ نوروز علی طالقانی و حاجی ملا هادی سبزواری و دو صهر با عظمت صدر مرحومین فیض کاشانی و فیّاض لاهیجانی قدّس اللّه اسرارهم استخراجا از آیات قرآنیه و دساتیر عالیه أئمه طاهرین سلام اللّه علیهم اجمعین  بعرضتان برسانم تا آقایان جلساء محترم گمان نکنند معنی شرک  همانست که آقا مغلطه کاری می فرمایند.
  35. حافظ- (با عصبانیت)بفرمائید.
  36. نواب- قبله صاحب چون وضع این مجلس برای فهم بی سوادان است چنانچه قبلا هم عرض و تقاضا نموده ام تمنا داریم در فرمایشاتتان نهایت درجه رعایت سادگی را بفرمائید فقط نظرتان بآقایان علماء و جواب مطابق فهم آنها نباشد رعایت اکثریت اهل مجلس بالخصوص اهالی هند و پیشاور که اهل لسان نیستند لازم است مستدعی است مطالب پیچیده و مشکل نفرمائید. ص :206
  37. داعی- جناب آقای نواب یادآوریهای شما مورد توجه است و اختصاص باین مجلس ندارد بلکه قبلا هم عرض کردم عادت داعی بر اینست در هر مجلسی که عدّه ای از عوام و بی خبران حاضر باشند قطعا روی سخن را بخواص معطوف نمی دارم.
  38. چه آنکه غرض از ارسال رسل و انزال کتب جلب نظر بی خبران است و البته این منظور عملی نمی شود مگر آنکه حقایق همان قسمی که فرمودید ساده و بلسان قوم بیان شود چنانچه در حدیث است رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود نحن معاشر الانبیاء نکلم الناس علی قدر عقولهم  ما جماعت پیغمبران با مردم بمقدار عقلهای آنها حرف می زنیم. )
  39. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید