شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص :233 حافظ- بی لطفی می فرمائید کدامیک از اهل علم و تقوای شیعه بفتوای علمای ما کشته شدند

. کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص :233

  1. حافظ- بی لطفی می فرمائید کدامیک از اهل علم و تقوای شیعه بفتوای علمای ما کشته شدند که تحریک احساسات می فرمائید و کدامیک از علمای ما عموم شیعیان را لعن نموده اند.
  2. داعی- اگر بخواهم شرح عملیات علماء و عوام شما را ذکر نمایم نه یک مجلس بلکه ماه ها وقت لازم است ولی برای نمونه و اثبات مرام ببعض اعمال و رفتار آنها که ثبت در تاریخ است اشاره می نمایم تا بدانید تحریک احساسات نمی نمایم بلکه عین حقیقت را می گویم.
  3. اگر شما کتب اکابر علماء متعصّب خودتان را دقیقانه مطالعه نمائید مراکز لعن را می بینید برای نمونه مطالعه نمائید مجلدات تفسیر امام فخر رازی را که هرکجا فرصت بدستش آمده مانند آنچه ذیل آیه ولایة و اکمال دین و غیره مکرر در مکرر می نویسد ص :233
  4. و اما الرفضة لعنهم الله-هؤلاء الرفضة لعنهم الله-اما قول الروافض لعنهم الله ولی از قلم هیچ یک از علماء شیعه چنین عباراتی نسبت بعموم برادران اهل تسنّن بلکه بخصوص آنها هم صادر نگردیده.
  1. از جمله فجایع اعمال علماء شما نسبت بمفاخر علم و عمل شیعیان عمل عجیب و فتوای غریبی است که از دو قاضی بزرگ شام(برهان الدین مالکی)و(عباد بن الجماعة الشافعی) نسبت بیکی از فقهاء بزرگ شیعه صادر گردیده.
  2. آن فقیه بزرگ که در زهد و ورع و تقوی و علم و فقاهت سرآمد اهل زمان بوده و در احاطه بر ابواب فقه چشم روزگار تالی او را ندیده و نمونه ای از احاطه فقهی او کتاب(لمعه)می باشد که در مدت هفت روز این کتاب را(بدون اینکه کتب فقهی در نزد او موجود باشد غیر از مختصر نافع)تصنیف نموده علماء چهار مذهب حنفی- مالکی-شافعی-حنبلی-طوق اطاعت او را بر گردن گرفته و از محضر علمش بهره برداری می نمودند جناب ابو عبد الله محمد بن جمال الدین مکی عاملی رحمه اللّه بوده.
  3. با آنکه در اثر فشار سنّیها جناب ایشان بسیار تقیّه می نموده و علنی اظهار تشیع نمی نموده مع ذلک قاضی بزرگ شام عباد بن الجماعة نسبت بآن عالم ربّانی حسادت ورزیده در نزد والی شام(بیدمر)از آن جناب سعایت نموده و بتهمت رفض و تشیّع چنین عالم فقیهی را گرفتار نمود بعد از یک سال که در زندان عذابش دادند در 9 یا 19 جمادی الاول سال 786 هجری بفتوای آن دو قاضی بزرگ سنّی(ابن الجماعة)و(برهان الدین) اول آن جناب را بشمشیر کشتند بعد بدنش را بدار زدند پس از آن بتحریک آنها بنام اینکه رافضی مشرکی بالای دار است عوام مردم بدنش را در بالای دار سنگسار نمودند آنگاه بدنش را از دار فرود آورده آتش زده و خاکسترش را بر باد دادند (1). ص :234
  4. 1) از جمله وقایع قابل ذکر که بر داعی اثبات وقایع تاریخی را نموده پیش آمدی است که ذیلا بنحو اختصار نقل می نمایم. در 19 جمادی الثانی سال 1371 هجری که از زیارت مسجد اقصی(بیت المقدس)مراجعت و عازم دمشق بودم اول شب جهة اداء فریضه بمسجد جامع عمان در شرق اردن(که بسیار مسجدی زیبا می باشد)وارد جامعه مسلمین اهل تسنن نماز مغرب را خاتمه داده بعضی خارج و بعضی*
  5. *هم باداء نوافل مشغول بودند
  6. داعی هم بگوشه مسجد رفته باداء فریضه مغرب و عشا مشغول پس از فراغت فریضه و نوافل متوجه شدم که بعضی از آنها بداعی سخت غضبناکند مخصوصا عالمی در بالای سکوب مرکز قرائت قرآن با چند نفری اشتغال بقرائت داشتند و شدیدا ناظر بحال داعی بودند پس از خاتمه تعقیبات از مسجد خارج و بگاراژ رفته منتظر حرکت اتومبیل بودم پس از صرف غذا صدای مؤذن مسجد که اعلام نماز عشاء را می داد
  7. داعی را متوجه ساخت که اگر حرکت نمودیم ممکن است در راه اتومبیل توقف ننماید و توفیقی برای اداء نوافل شب فراهم نیاید خوب است الحال که فراغتی هست برویم مسجد اداء نوافل نموده با خیال آسوده حاضر حرکت باشیم پس از تجدید وضو بمسجد رفتم از درب بزرگ عمومی وارد نشدم از درب گوشه غربی آخر شبستان بزرگ(که مربع مستطیل است)وارد شده و در کنار یکی از ستونها بزرگ که جای خلوتی بود باداء نوافل مشغول شدم. دیدم آن عالمی که ساعتی قبل بقرائت مشغول و بداعی بد نظر بود جمعیت را بعد از فراغ از نماز جمع کرده و در وسط آنها ایستاده در اطراف شرک و مشرک صحبت می نماید تا بعد از مقدماتی رشته سخن را کشانید بجائی که با کمال حدت و شدت گفت شما مسلمانان مسئولید روز قیامت باید جواب دهید برای آنکه خدا فرموده مشرکین نجس هستند
  8. آنها را بمسجد راه ندهید ساعتی قبل یک مشرک بت پرست نجس بمسجد آمد و در حضور همه شما سجده به بت نموده شما او را ترد ننمودید من مشغول قرائت بودم شما مرده بودید چرا نباید ازاله نجاست شرک از مسجد بنمائید و رافضی مشرک بت پرست را دفع نموده یا بقتل برسانید چه آنکه مشرک در مسجد مسلمانان اگر بت پرستی کرد قتلش واجب است چنان با حرارت خطابه و تحریک احساسات مردم بی خبر را نمود که اگر من حاضر در آن محل بودم قطعا کشته می شدم.
  9. بعد از اتمام خطابه نصف جمعیت آمدند که از درب آخر شبستان بیرون بروند داعی در نماز وتر بودم نشستم که جلب نظر آنها نشود ولی دفعتا چشمشان بداعی افتاد چنان در حال حمله اطرافم را گرفتند و با مشت و تک پا آزارم می دادند که حساب نداشت پیوسته خطاب می نمودند قم یا مشرک اخرج یا مشرک از حیات بکلی مأیوس بودم تا موقع تشهد که گفتم اشهد ان لا اله الا اللّه وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله اختلاف میان آنها افتاد
  10. بهم می گفتند چگونه مشرکی است که شهادت بوحدانیت خدا و رسالت خاتم انبیاء می دهد دسته ای می گفتند ما نمی دانیم قاضی می گفت رافضی و مشرک است و البته قاضی غلط نمی گفت آنها در اختلاف و گفتگو بودند که داعی سلام نماز داده جانی گرفته با قوت قلبی جهت دفاع آماده و با نطق و خطابه مفصلی که اینک مجال بیانش نیست(بلسان عربی)آنها را مجاب و مغلوب و دوست خود نموده و آن قاضی بدجنس از خدا بی خبر را مرد مرموز معرفی نموده که می خواهد از جهة تفرقه و جدائی مسلمانان وسیله قهر و غلبه بیگانگان ستمکار را بر مسلمین آماده و مهیا نماید
  11. خلاصه از داعی عذر خواهی نموده حتی تقاضای پذیرائی از داعی را جدا نمودند که بعذر آنکه عازم حرکت هستم تودیع و حرکت نمودم. این یک نمونه ای بود از صدها عملیات علماء اهل تسنن که در اشتباه کاری امر را بر عوام بیچاره وارونه نشان دادند که باعث قتل و اهانت مسلمانان مظلوم می باشد. ص :235
  12. شهادت شهید ثانی بسعایت قاضی صیدا
  13. از جمله علماء و مفاخر فقهاء شیعه در شامات در قرن دهم هجری شیخ اجلّ فقیه بی نظیر زین الدین بن نور الدین علی بن احمد عاملی قدس الله اسراره بوده است که در علم و فضل (1) و زهد و ورع و تقوی مشار بالبنان دوست و دشمن و در شامات شهرتی بسزا داشت با آنکه شب و روز خود را با تألیف و تصنیف می گذرانید و پیوسته از خلق کناره جوئی می نمود و زیاده از دویست کتاب بخط خود در علوم مختلفه بیادگار گذارد.  
  14. با عزلتی که از مردم داشت مع ذلک علماء آن سامان از او دلتنگ گردیده و از توجه مردم بآن بزرگوار دیک حسدشان بجوش آمد مخصوصا قاضی بزرگ صیدا سعایت نامه ای جهت سلطان سلیم پادشاه آل عثمان نوشت بدین عنوان که انه قد وجد ببلاد الشام رجل مبدع خارج عن المذاهب الاربعة 1). 1) بتحقیق ثابت آمده که در بلاد شام مرد بدعت گذاری پیدا شده که از چهار مذهب خارج و بر کنار است.!!
  15. از طرف دربار سلطان سلیم امر باحضار آن عالم فقیه صادر شد که برای محاکمه به اسلامبول ببرند در مسجد الحرام آن جناب را گرفتند چهل روز در مکّه او را زندانی نمودند آنگاه از راه دریا بسمت اسلامبول مقرّ سلطنت و خلافت حرکت دادند هنوز بمحاکمه نرسیده در ساحل دریا سر مبارکش را بریدند بدنش را در دریا افکنده و سرش را برای سلطان بردند.
  16. آقایان محترم شما را بخدا انصاف دهید و قضاوت عادلانه نمائید آیا در هیچ تاریخی خوانده یا شنیده اید که از طرف علماء شیعه نسبت بیک عالم سنی بلکه عوام آنها چنین سوء قصدها و اعمال شنیع زشتی صادر شده باشد بجرم آنکه چون از مذهب جعفری بر کنار است او را بقتل رسانیده باشند-شما را بخدا این هم جرم و جنایت شد که انه خارج عن المذاهب الاربعة؟!!
  17. شما را چه دلیل است که اگر کسی از مذاهب اربعه(حنفی-مالکی-شافعی- حنبلی)سرپیچی نمود کافر و قتلش واجب است.
  18. آیا مذاهبی را که بعد از قرنها رسمیت پیدا نموده اطاعتش واجب ولی مذهبی که از زمان رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم مورد توجه بوده کفرآور و مطیعین آن مهدور الدّم باشند.؟! ص :236
18-
  1. گفت ار نیک جهة جلب مردم منصف
  2. شما را بخدا(ابو حنیفه یا مالک بن انس و یا شافعی و یا امام احمد بن حنبل)در زمان رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم بوده و اصول و فروع مذهب خود را از آن حضرت بی واسطه اخذ نموده اند
  3. حافظ- احدی چنین ادعائی ننموده که ائمۀ اربعه بشرافت درک مصاحبت آن حضرت رسیده باشند.
  4. داعی- آیا امیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام درک مصاحبت رسول خدا را نموده و باب علم آن حضرت بوده یا نه؟!
  5. حافظ- بدیهی است که از کبار صحابه و بلکه از جهاتی افضل آنها بوده است.
  6. داعی- پس روی این قاعده اگر ما بگوئیم پیروی از علی بن أبی طالب علیه السّلام بحکم آنکه پیغمبر فرموده اطاعت علی اطاعت من است و باب علم آن حضرت بوده و امت را امر فرموده که هر کس مایل است از علم من بهره بردارد باید بدر خانه علی برود واجب است حق گفته ایم
  7. و اگر بگوئیم سرپیچی از مذهب جعفری که عین مذهب محمّدی است نظر باینکه خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم پیشوایان آنها را عدیل القرآن معرفی نموده و تخلف از آنها را موجب هلاکت قرار داده بمقتضای حدیث شریف ثقلین و حدیث سفینه که متفق علیه فریقین(شیعه و سنّی)می باشد چنانچه قبلا اشاراتی بآنها شد  1) مراجعه شود به ص 224 و 226 همین کتاب. )که عدم پیروی از آنها موجب خذلان است حق داریم دلیل داریم که بگوئیم سرپیچی از عترت طاهره تمرّد امر رسول اللّه و خروج از صراط مستقیم و عدم استمساک بحبل المتین است.
  8. مع ذلک چنین اعمالی از طرف علماء شیعه نسبت بجاهلی از جهّال اهل تسنّن صادر نگردیده تا چه رسد نسبت بعلماء آنها پیوسته بجامعۀ شیعه گفته ایم که اهل تسنّن برادران مسلمان ما هستند باید با هم متّحد و متفق باشیم.
  9. ولی بر خلاف علماء شما پیوسته شیعیان مؤمن موحّد پاک و پیروان اهل بیت رسالت را اهل بدعت و رافضی و غالی و یهودی بلکه کافر و مشرک می خوانند و بجرم اینکه چرا تقلید بیکی از فقهاء اربعه(ابو حنیفه-مالک بن انس-محمد بن ادریس-و احمد بن حنبل)نمی نمایند مشرک و کافر و رافضی باشند-(و حال آنکه هیچ دلیلی در دست نیست که مسلمین مجبور باشند حتما پیروی از یکی از آنها بنمایند)ولی بر عکس کسانی که پیروی از اهل بیت رسالت و عترت طاهره بامر آن حضرت می نمایند قطعا اهل نجات می باشند.
  10. بهمین فتاوای بی جا و گفتارهای ناهنجار بهانه بدست عوام خود داده که هر وقت فرصتی بدست آوردند تمام عملیاتی که بایستی با کفّار بنمایند بلکه بدتر با شیعیان مؤمن موحد می نمودند از قتل و غارت و هتک حرمت نوامیس آنها. ص :237
  11. اشاره باعمال ننگین تراکمه و خوارزمیان و ازبکان و افاغنه با ایرانیان
  12. حافظ- از جناب عالی انتظار نداشتیم که روی مطالب کذب و دروغ که ابدا در عالم وقوع پیدا ننموده تحریک احساسات فرمائید.
  13. داعی- اشتباه فرمودید تصور نمودید که داعی بدون برهان آن هم در هم چه مجلس با عظمتی نسبت بیجائی ببرادران مسلمانان خود بدهم گذشته از آنچه من باب نمونه عملیات قضات و علماء اهل تسنّن را با فقهاء بزرگ شیعه بعرض رسانیدم.
  14. اگر بتاریخ حالات تراکمه و خوارزمیان و ازبکیان و افاغنه و حملات مکرر آنها بایران مراجعه کنید خواهید فهمید حق بجانب داعی است بلکه از عملیات آنها با جامعۀ شیعیان خجالت خواهید کشید که هر وقت توانستند و اوضاع ایرانیان را در اثر جنگهای خارجی یا اوضاع داخلی دگرگون دیدند حملات شدیدی بشمال شرق ایران نموده و گاهی تا خراسان و نیشابور و سبزوار حتی یک مرتبه در زمان شاه سلطان حسین صفوی تا اصفهان آمده و اطراف آن را مورد تاخت وتاز قرار داده و از هیچ نوع عمل منافی عفّت و انسانیت و اسلامیت خودداری ننموده و بعد از قتل و غارت و آتش زدن اموال بیچارگان شیعه و هتک حرمت نوامیس آنها جمعیت بسیاری را باسارت برده و مانند اسرای کفّار در بازار جهان بفروش رسانیدند. ص :238
  15. چنانچه ارباب تواریخ می نویسند در شهرهای ترکستان زیاده از صد هزار شیعه بفروش رفته مانند غلامان کفّار بلکه بدتر با آنها بسختی معامله و رفتار می نمودند این نوع عملیات را فقط بحکم و فتوای علمای خود مورد عمل قرار می دادند.
  16. تجاوزات خان خیوه بایران و فتاوای علمای اهل سنت بقتل و غارت شیعیان
  17. حافظ- این قبیل جنگها و حملات سیاسی بوده و ربطی به فتاوای ارباب مذاهب نداشته.
  18. داعی- نه چنین است این قبیل حملات و قتل و غارت ها و هتک نوامیس در اثر فتاوای علماء و قضاوت اهل تسنّن بوده
  19. چنانچه در اوایل سلطنت مرحوم ناصر الدین شاه قاجار و صدارت میرزا تقی خان امیر نظام که لشکریان ایران گرفتار غائله خراسان و فتنۀ سالار بودند فرصتی بدست امیر خوارزم محمّد امین خان ازبک معروف بخان خیوه(خوارزم)افتاده با لشکر بسیار حمله بمرو و خراسان نمود بعد از قتل و غارت و خرابی فراوان جمع کثیری را باسارت برد.
  20. بعد از خاتمه امر سالار دولت بفکر خان خیوه و سرکوبی آن افتاد به تدبیر مرحوم امیر نظام صدر اعظم مقتدر مدبّر ایران اول از در استمالت درآمدند.
  21. مرحوم رضا قلی خان هزار جریبی(لله باشی)متخلّص بهدایت را که از اکابر دانشمندان دربار ایران بود برسالت نزد خان خیوه فرستاد که شرح آن بسیار مفصلست و مقتضی گفتار ما نیست
  22. . «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید