شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص256 ثانیا عقاید هر دو فرقه(الهی و طبیعی) را مورد توجه و دقت قرار دهید

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص256

  1. ثانیا عقاید هر دو فرقه(الهی و طبیعی) را مورد توجه و دقت قرار دهید و نقد و انتقاداتی که بر آن کتابها نوشته شده بخوانید آنگاه انتخاب احسن نمائید.
  2. چنانچه از روی انصاف و با دیدۀ علم و عقل و منطق کتب فریقین(الهی و طبیعی) را مطالعه نمائید بالقطع و الیقین تصدیق خواهید نمود که تن و بدن آدمی چون مخلوق از عناصر عالم خلق است فانی و متلاشی می گردد ولی روح که مخلوق عالم امر است زنده و پایدار و هرگز نمرده و نمی میرد و مخصوصا شهداء و کشته شدگان راه حق و حقیقت توحید که بحکم کتب آسمانی و تعالیم رحمانی علاوه بر جنبه روحانی از جهت جسمانی زنده و دارای گوش شنوا و چشم بینا می باشند.
  3. چنانچه در زیارت حضرت سیّد الشهداء علیه الصّلاة و السّلام وارد است اشهد انک تسمع کلامی و ترد جوابی یعنی شهادت می دهم که تو کلام مرا می شنوی و جواب مرا می دهی.
  4. آیا خطبۀ 83 نهج البلاغه را نخوانده اید آنجائی که عترت طاهره رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم را معرفی می نماید می فرماید أیها الناس خذوها من خاتم النبیین صلّی الله علیه و آله و سلم انه یموت من مات منا و لیس بمیت و یبلی من بلی منا و لیس ببال یعنی ای مردم این مطلب را از خاتم النبیّین بگیرید(یعنی فرمودۀ اوست)که از ما هر که بمیرد(در حقیقت مرده نیست و از ما هر که بظاهر بپوسد(در حقیقت) پوسیده نیست)
  5. یعنی پیوسته در عالم انوار و ارواح زنده و پایداریم چنانچه ابن ابی الحدید و میثمی و شیخ محمّد عبده مفتی معروف دیار مصر در شرح این کلمات گویند که اهل بیت پیغمبر مانند دیگران در حقیقت مرده نیستند ص :256.
  6. پس اگر ما ظاهرا در مقابل قبور أئمۀ معصومین از عترت رسالت می ایستیم مقابل قبور اموات نمی ایستیم و با مرده حرف نمی زنیم بلکه در مقابل احیاء و زندگان ایستاده ایم و با زندگان حرف می زنیم پس ما مرده پرست نیستیم بلکه خدا پرستیم چون خدا روح و جسم آنها را زنده نگاه می دارد.
  7. آیا شما حضرت امیر المؤمنین علی بن أبی طالب و یا حضرت سید الشهداء أبا عبد اللّه الحسین علیهما السّلام و شهداء بدر و حنین و احد و کربلا را فدائی های دین و جان بازان راه حق نمی دانید که در مقابل ظلم خانمان سوز قریش و بنی امیّه و یزید و یزیدیان (که منتها درجه فعّالیّتشان انکار حقایق دین و محو آثار آن بوده) قیام نمودند و جان خود را در راه دین مقدّس اسلام و کلمه طیّبه لا اله الا الله فدا نمودند.
  8. همان طوری که قیام صحابه رسول اللّه و جانبازیهای شهداء بدر و احد و حنین سبب بر طرف شدن شرک و کفر و اعلاء کلمه لا اله الا اللّه گردید قیام و جان بازی حضرت ابا عبد اللّه الحسین علیه السّلام برای تقویت دین مقدس اسلام اثر بجائی بخشید.
  9. اگر قیام آن حضرت نبود یزید عنید اساس دین را از میان برده و کفریّات باطن و عقاید فاسده خود را در جامعۀ مسلمین لباس عمل می پوشانید.
  10. دفاع مخالفین از خلافت معاویه و یزید و کفر آنها و جواب آن
  11. شیخ-خیلی از شما تعجب است که خلیفة المسلمین یزید بن معاویه را کافر و فاسد بخوانید و حال آنکه نمی دانید یزید را خلیفۀ أمیر المؤمنین و خال المؤمنین معاویة بن ابی سفیان بمقام خلافت نصب نمود و معاویه را خلیفه ثانی عمر ابن الخطّاب و خلیفۀ ثالث عثمان مظلوم رضی اللّه عنهما بمقام امارت مسلمین در شامات منصوب نمودند و مردم بطیب خاطر روی لیاقت و قابلیتی که داشتند آنها را بمقام خلافت پذیرفتند پس نسبت کفر و ارتدادی که شما بخلیفة المسلمین می دهید علاوه بر آنکه اهانتی بتمام مسلمانان نمودید که ایشان را بخلافت پذیرفتند اهانت بزرگی است. بخلفای قبل که مقام امارت و حقیقة خلافت آنها را تصویب نمودند.؟! ص :257
  12. فقط از ایشان یک زلّة و خطا و ترک اولائی صادر شد که در دوره خلافت ایشان ریحانۀ رسول اللّه را بقتل رسانیدند و این عمل هم قابل عفو و اغماض بود فلذا توبه نمودند خداوند غفور هم از او گذشت چنانچه امام غزّالی و دمیری مشروحا این مطلب را در کتب خود آورده و پاکی و طهارت خلیفه یزید را ثابت نمودند؟!.
  13. داعی- هیچ انتظار نداشتیم که درجۀ تعصّب جنابعالی تا این اندازه باشد که وکیل مدافع یزید عنید پلید گردید.
  14. و اما اینکه فرمودید چون اسلاف او صحّه بر امارت آنها گذاردند پس حقا مسلمانان باید کورکورانه تسلیم گردیده و اطاعت آنها را بنمایند این بیان شما علیل و قابل قبول عقلاء مخصوصا در این دوره علم حکمت(باصطلاح)دموکراسی نمی باشد.
  15. و همین است یکی از براهین ما که می گوئیم خلیفه بایستی معصوم و از جانب خدا منصوب باشد تا دچار این اشکالات نشویم.
  16. و دیگر آنکه فرمودید امام غزّالی و یا دمیری و دیگران دفاع از اعمال یزید نموده اند-آنها هم مانند شما که تعصّبتان بر علم و عقلتان غالب آمده و الا هیچ انسان عاقلی نمی آید وکیل مدافع یزید پلید گردد!!که از هیچ طریقی راه دفاع ندارد.
  17. و دیگر آنکه فرمودید فقط یک زلّة و خطا از او صادر شده و آن شهادت حضرت سید الشهداء سلام اللّه علیه بوده-اولا آنکه شهادت پارۀ تن رسول اللّه بدون تقصیر با هفتاد نفر صغیر و کبیر و اسارت نوامیس بزرگ اسلام دختران رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم بر ملاء مانند اسراء روم و فرنگ زلّة و خطا نبوده بلکه از گناهان کبیره بوده است ثانیا عملیات زشت و کفریات او اختصاص بشهادت آن حضرت تنها ندارد بلکه طرق مختلفی برای اثبات کفر و ارتداد او موجود است.
  18. نواب- قبله صاحب تمنّا می نمائیم اگر دلائل واضحی بر کفر و ارتداد یزید هست در دسترس ما بگذارید خیلی ممنون خواهیم شد. ص :258
  19. دلائل بر کفر و ارتداد یزید
  20. داعی- دلائل بر کفر و ارتداد یزید بسیار واضح و آشکار است چنانچه در کلمات خود پیوسته نظما و نثرا کفریات باطنی را ظاهر می ساخت مخصوصا در اشعار خمریّه اش دلائل واضحی بدست است که گفته: شمیسة کرم برجها قعر دنّها .....فمشرقها الساقی و مغربها فمی ..... فان حرمت یوما علی دین احمد .....فخذها علی دین المسیح بن مریم
  21. خلاصۀ معنی آنکه گوید شراب انگور از مشرق دست ساقی طالع می گردد و در مغرب دهان من غروب می نماید و اگر شراب در دین محمّد صلّی اللّه علیه و آله حرام است بگیر او را بر دین مسیح بن مریم یعنی پیروی از دین مسیح بنما و نیز گوید: اقول لصحب ضمت الکاس شملهم ..... و داعی صبابات الهوی یترنم .....خذوا بنصیب من نعیم و لذة ..... فکل و ان طال المدی یتصرم
  22. در این اشعار می رساند که هرچه هست همین دنیا است غیر از این عالم عالمی نیست پس باید دست از لذّت و نعیم این عالم بر نداشت
  23. اینها اشعاری است که در دیوان او ثبت است و ابو الفرج ابن جوزی در کتاب الرّد علی المتعصّب العنید شهادت باو داده و از جمله اشعاری که دلالت بر کفر و زندقه و الحاد او دارد اشعاری است که سبط ابن جوزی در تذکره و جدّش ابو الفرج مفصّلا نقل نموده اند که در مطلع آن گوید: علیّة هاتی ناولینی و ترنمی ..... حدیثک انی لا احب التناجیا
  24. بمعشوقۀ خود خطاب نموده گوید نزدیک بیا خانم عزیزم آگاه ساز مرا علنی از مطالب درونی خود من دوست ندارم که آهسته سخن برانی (تا آنجا که گوید): فان الذی حدثت عن یوم بعثنا ..... احادیث زور تترک القلب ساهیا
  25. یعنی آن کسی که بداستان قیامت تخویف می کند گزارشاتی بدروغ است که قلب را از آهنگهای ساز و آواز دور می نماید. ص :259
  26. چنانچه ابراهیم بن اسحاق معروف به(دیک الجن)که از اجلۀ فقهاء و علماء و فضلاء و ادباء شیعه بوده در حضور خلیفه هارون الرّشید عبّاسی تمام آن اشعار را قرائت نموده هارون بی اختیار یزید را لعن کرده و گفت زندیق کاملا انکار صانع و حشر و نشر را نموده است.
  27. از جمله اشعاری که دلالت بر کفر و الحاد او می کند آنست که در موقع ترنّم و عیش می گفت: یا معشر الندمان قوموا ..... و اسمعوا صوت الاغانی .... و اشربوا کاس مدام .....و اترکوا ذکر المعانی ..... شغلتنی نغمة العیدا ..... ن عن صوت الاذان ..... و تعوضت عن الحور ..... عجوزا فی الدنان
  28. ما حصل معنی آنکه به ندماء و هم پیاله های خود گوید برخیزید و بساز و آواز گوش دهید و از شراب ناب استفاده کنید و ترک کنید خرافات دینی را زیرا ساز مرا بخود جلب نموده از صدای اذان تعویض و مصالحه می کنم بهشت و حور العین را به پیره زنهای خواننده.
  29. و در کتب مقاتل همه جا نقل است و حتی سبط ابن جوزی در ص 148 تذکره آورده که چون اهل بیت رسالت را بشام آوردند یزید پلید بر منظرۀ قصر خود که مشرف بر محلّه جیرون (1)بود قرار گرفته این دو بیت را انشاد کرد کفر خود را ثابت نمود. لما بدت تلک الحمول و اشرقت ..... تلک الشموس علی ربا جیرون ...... نعب الغراب فقلت نح أو لا تنح ..... فلقد قضیت من النبی دیونی
  30. خلاصۀ معنی آنکه محملهای اسرای آل محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلّم ظاهر شد کلاغی صدا کرد ص :260
 
  1. 1) یاقوت حموی در معجم البلدان گوید جیرون سقفی مستطیل است بر ستونها بنا کرده شده نزدیک دروازه دمشق و برگرد آن شهری است که یکی از جبابره در زمان قدیم قلعه ای در آنجا ساخته و بعدها صابئین آنجا عمارت کردند و در داخل آن معبدی برای مشتری ساختند و آنجا تفرجگاه عمومی بوده است.
  2. (که در عرب آن صدا را بفال بد می گرفتند)گفتم ای کلاغ بخوانی یا نخوانی من وام خود را از پیغمبر گرفتم.
  3. کنایه از اینکه اعمام و أقاربم را در بدر و احد و حنین کشتند منهم تلافی نموده فرزندانش را کشتم و از جمله أدلّه بر کفر یزید آنست که وقتی مجلس جشن برای شهادت پسر پیغمبر برپا نمود باشعار کفرآمیز عبد اللّه بن الزبعری تمثل جست که حتّی سبط ابن جوزی و ابو ریحان بیرونی و دیگران نوشته اند آرزوی وجود و حیات کسانی را نمود از اجداد خودش که همه مشرک و کافر محض بودند و بامر خدا و پیغمبر در جنگ بدر کبری کشته شدند
  4. ظاهرا شعر دوم و پنجم از خود یزید است که در حضور عموم حاضرین از مسلمانان و یهود و نصاری گفت. لیت اشیاخی ببدر شهدوا .....جزع الخزرج من وقع الاسل .....لأهلوا و استحلوا فرحا ..... ثم قالوا یا یزید لا تشل ..... قد قتلنا القرم من ساداتهم ...... و عدلناه ببدر فاعتدل .....لعبت هاشم بالملک فلا ..... خبر جاء و لا وحی نزل ...... لست من خندف (1)ان لم انتقم ...... من بنی احمد ما کان فعل ....... قد اخذنا من علیّ ثارنا ...... و قتلنا الفارس اللیث البطل (2) ص :261
  5. و بعض از علماء خودتان مانند أبو الفرج و شیخ عبد اللّه بن محمّد بن عامر شبراوی دفعی در ص 18 کتاب الاتحاف بحبّ الاشراف و خطیب خوارزمی در جلد دوم مقتل الحسین و دیگران می نویسند یزید ملعون در موقع چوب زدن بر لب و دندانهای آن حضرت این اشعار را می خواند.
  6. 1) خندف یکی از اجداد یزید بوده است.
  7. 2) ای کاش پیران و گذشتگان قبیله من که در بدر کشته شدند می دیدند زاری کردن قبیله خزرج را از زدن نیزه(در جنگ احد)از شادی فریاد می زدند و می گفتند ای یزید دستت شل مباد که مهتران و بزرگان آنها را کشتیم و این عمل را بجای بدر کردیم که سر بسر شد بنی هاشم با سلطنت بازی کردند نه خبری از آسمان آمد و نه وحی نازل شد.من از دودمان خندف نیستم اگر انتقام از فرزندان پیغمبر نگیرم ما خون خود را از علی گرفتیم بکشتن فرزند بزرگ او
  8. . «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید