کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص266
- سرباز گمنام
- در جراید و مطبوعات و مجلاّت می خوانیم و مسافرین نقل می نمایند که در مراکز ممالک متمدّنۀ دنیا از قبیل پاریس و لندن و برلن و واشنگتن آمریکا و غیره مرکز محترمی هست بنام قبر(سرباز گمنام). می گویند در میدان جنگ این سرباز که در راه دفاع از وطن مقابل ظلم ظالمان جانبازی نموده چون در بدن و لباس و کشتۀ او نشان واضحی نبوده که معلوم شود از چه فامیل و خانواده و اهل کدام شهر و ناحیه است.
- نظر باینکه با خون خود دفاع از ظلم ظالم نموده و لو گمنام و بی نام و نشان است محترم می باشد هر کس بآن شهرها وارد می شود از سلاطین و رؤسای جمهور و وزراء و رجال و بزرگان از هر طبقه احتراما بزیارت قبر آن سرباز گمنام می روند و تاج گلی بر قبر او می گذارند بنام تقدیر از یک سرباز گمنام آن قدر احترام می کنند که حیثیّات ملّی خود را در مقابل ملل عالم حفظ نموده باشند.
- ولی آقایان با انصاف شرم آور نیست که ما مسلمین هفتاد و دو سرباز با نام و نشان داشته باشیم که همگی عالم و عابد و باتقوا بعض از آنها قاری و حافظ قرآن در راه دین و توحید و دفاع از حریم اسلام و عدل و عدالت در مقابل ظلم ظالمان جان دادند و غالب آنها ودایع خدا و پیغمبر و عترت پاک رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم بودند.
- عوض تقدیر و تشویق مردم بزیارت آنها و امر باحترام قبورشان مورد انتقاد قرار دهند و فرقۀ دیگر علاوه بر نقد و انتقاد بتحریک علمای متعصّب خود قبور آنها را خراب نمایند و از صندوق بالای قبرشان قهوه بسازند؟!.ص :266
- چنانچه در سال 1216 قمری در روز عید غدیر که اهالی کربلا عموما(باستثنای قلیلی)بنجف اشرف برای زیارت مشرّف گردیده وهّابیهای نجدی وقت را غنیمت شمرده حمله بکربلا نموده بقتل و غارت شیعیان ضعیف بلادفاع مشغول و بنام دین قبور مقدّسۀ فدائیان دین توحید(یعنی حضرت ابا عبد اللّه الحسین و یاران آن حضرت)را خراب و با خاک یکسان نمودند؟!!
- قریب پنج هزار نفر از اهالی کربلا و علماء و ضعفاء ناتوان حتی زنان و اطفال بی گناه شیعیان را بقتل رسانیدند؟خزانۀ حضرت سید الشهداء را غارت جواهرات و قنادیل طلا و اشیاء قیمتی و فروش گرانبهای عتیق را بردند صندوق قیمتی بالای قبر مقدّس را سوزانیده و از آن قهوه ساختند جمع کثیری را اسیر نموده با خود بردند انا لله و انا الیه راجعون.(اف بر این مسلمانی)
- واقعا تأسف آور است که در تمام ممالک متمدّنۀ دنیا قبور علما و سلاطین و دانشمندان حتّی سرباز گمنام خود را محترم بشمارند ولی مسلمانان که اولی و احق اند بحفظ قبور مفاخر خود مانند وحشیهای آدم خوار قبور آنها را خراب و نابود نمایند.
- حتّی قبور شهداء احد مانند حمزه سید الشهداء و آباء و اجداد پیغمبر چون عبد المطّلب و عبد اللّه و اعمام و اقوام آن حضرت و فرزندان رسول خدا مانند سبط اکبر امام ممتحن حضرت حسن و سید الساجدین زین العابدین امام علی بن الحسین و باقر العلوم محمّد بن علی امام پنجم و صادق آل محمّد جعفر بن محمّد امام ششم سلام اللّه علیهم اجمعین و دیگران از بنی هاشم و علماء اعلام و مفاخر اسلام را در مکّه و مدینه با خاک یکسان نموده مع ذلک خود را مسلمان بخوانند؟!!! ولی قبور صنادید و سلاطین خود را با تشکیلاتی مجلّل برقرار نمایند!!.
- و حال آنکه علماء ما و شما چه بسیار اخبار در تشویق زیارت مؤمنین اهل قبور نقل نموده اند تا باین وسیله قبور مؤمنین از دستبرد حوادث محفوظ بماند و خود رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم بزیارت قبور مؤمنین می رفت و برای آنها طلب مغفرت می نمود. ص :267
- نه آنکه ایادی مرموزی بنام دین بدست خود قبور مفاخر خود را خراب و با خاک یکسان نمایند و اثری از آنها در عالم باقی نگذارند.سخن را کوتاه کنم درد دل بسیار است. شرح این هجران و این خون جگر ..... این زمان بگذار تا وقت دیگر
- آل محمد شهداء راه حق و زنده هستند
- آیا شما آن خاندان جلیلی که جان در راه دین و توحید دادند شهید می دانید یا نه اگر بگوئید شهید نیستند دلیل شما چیست و اگر شهیدند و کشتگان راه خدا و فداکاران دین حق هستند چگونه آنها را مرده می دانید و حال آنکه صریحا در قرآن مجید فرماید أَحْیٰاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ .
- پس بحکم آیات قرآنیه و اخبار وارده آن ذوات مقدّسه زندگانند و مرده نیستند پس ما مرده پرست نیستیم و سلام بر مرده نمی کنیم بلکه با زندگان حرف می زنیم.
- علاوه هیچ شیعه ای از عارف و عامی آنها را مستقل در قضاء حوائج نمی دانند بلکه آنان را عباد صالح و واسطۀ آبرومند بسوی خدای متعال می دانند.
- (چنانچه در ص 218 همین کتاب ذکر شده). فقط حوائج خود را بآنها عرض می نمایند که آن امامان بر حق و آبرومندان صالح از خدا بخواهند بما مردمان نالایق عطف توجه فرمایند و اگر بزبان قال می گویند یا علی ادرکنی یا حسین ادرکنی عینا مانند آن آدمی است که حاجتی بسلطان مقتدری دارد بدر خانۀ وزیر اعظم می رود و می گوید جناب وزیر بدادم برس هرگز این گوینده وزیر را سلطان و پادشاه و مستقل در قضاء حاجت خود نمی داند بلکه مقصودش اینست که چون شما نزد پادشاه آبرو دارید وساطت کنید کار من انجام داده شود.
- شیعیان هم آل محمّد سلام اللّه علیهم اجمعین را خدا و شریک در افعال خدائی نمی دانند بلکه آنها را عباد اللّه الصالحین می دانند.که در اثر عبادت و تقوا و ریاضات شرعیّه بعلاوه فطرت پاک منظور نظر حق تعالی گردیدند . ص :268
- لذا مناصب امامت و ولایت و درجات عالی اعلا در دو عالم را بآنها دادند که بامر و اجازه پروردگار تصرّف در موجودات می نمودند.
- چون امناء و نمایندگان حضرت ذو الجلال اند حوائج صاحبان حاجت را بعرض حق می رسانند اگر صلاح در قضاء حاجت آن سائل می باشد اجابت می فرماید و إلاّ عوض را در آخرت بآنها می دهند چنانچه عملا هم می بینیم و نتایج هم می گیریم.
- این جملات مختصری از مفصل بود که در جواب شما ناچار عرض شد که فرمودید چرا با مرده حرف می زنید.
- و در عین حال یک نکته ناگفته نماند که شیعیان مقام أئمه معصومین را بالاتر از آن می دانند که فقط اثبات حیاتی مانند حیات سایر شهداء اسلام برای آنها بنمایند.
- حافظ- این جمله بیان شما معمّائی بود که محتاج بحلّ است مگر فرق امامان شما با سایر أئمه چیست فقط مقام سیادت و انتساب برسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم آنها را متمایز از دیگران قرار داده.
- داعی- ابدا معمّائی در کار نیست فقط تصور این مطلب برای شما که یک عمر از معرفت مقام امامت دورید بسیار مشکل است اول باید از عادت و تعصّب خارج شوید و با نظر علم و عقل و منطق و انصاف مطالعه مقام امامت بنمائید آنگاه توجه خواهید نمود که فرق بیّن و آشکاری بین مقام امامت در اعتقاد شیعه و امامت در عقاید شما می باشد.
- اگر بخواهم اثبات این مرام بنمایم باید انتظار صبح کشید این موضوع مهم موکول است بیک مجلس مبسوطتری که وقت صحبت باشد ان شاء اللّه(مجلس را ختم نمودیم چون مقارن اذان صبح بود و رشته سخن طولانی شده بود گفتند موضوع امامت بماند برای فردا شب با خنده و مزاح آقایان را بدرقه نمودیم بسلامت تشریف بردند) ص :269
- جلسه چهارم لیله دوشنبه 26 رجب 45
- منت بر ما نهاده کشف حقیقت نمودید
- «اول مغرب سه نفر از آقایان محترمین جماعت وارد شدند» «گفتند قبل از رسمیت مجلس برای اطلاع شما عرض کنیم» «امروز تا غروب در همه جا از مسجد و خانه و اداره و بازار صحبت شما بود روزنامه ها» «در هرکجا دست یک نفر بود جمعیت بسیاری اطراف آنها جمع و در اطراف بیانات شما» «بحث می نمودند ماها علاقۀ مفرطی بشما پیدا نمودیم در دل همه جا کرده اید و بر» «ما خیلی حق دارید زیرا حل شبهاتی را می نمائید که از اول عمر پیشوایان ما بر» «خلاف آن بما نشان دادند و راستی خیلی معذرت می خواهیم از اینکه ما جماعت» «شیعیان را مشرک می دانستیم چه کنیم بما از طفولیت این طور معرفی نموده اند امید است» «خداوند غفور توبه ما را قبول فرماید».
- «این چند روزه که گفتارهای شبانه در جراید و روزنامه ها نشر پیدا نموده» «خریداران روزنامه ها چندین برابر و بسیاری از مردم روشن شده اند و مخصوصا» «ماها که حاضر در مجلس هستیم و از لطافت گفتار شما بهره مند می شویم بیشتر» «علاقه مند شدیم مخصوصا شب گذشته که بسیار خوب پرده ها را بالا زدید و حقایق» «زیر پرده را آشکار نمودید امید است پرده های بیشتری بالا برود و کشف حقایق» «زیادتری بشود».
- «و مطلب دیگری که می خواهیم بشما یادآوری نمائیم آنست که بیش از پیش» «آنچه مؤثر در ما و جامعۀ ما گردیده چنانچه قبلا هم عرض کردیم بساطت در کلام و» «سادگی در گفتار شما است که بقدری شما مطلب را روشن و عوام فهم بیان می کنید» «و بزبان خود ما صحبت می نمائید که تمام بی سوادان ما را جذب نموده اید و
- البته این» «قسمت را کاملا منظور نظر قرار دهید که جامعۀ مردم از صد نفر پنج نفر با علم» «و اطلاع نیستند کورکورانه آنچه از طفولیت شنیده اند و در دل و قلب آنها قرار» «گرفته با همان سادگی بایستی بآنها فهماند چنانچه شما همین عمل را نموده اید امید» «است نتیجۀ کامل حاصل آید.» ص :270
- «در همین بین آقایان وارد شدند با گرمی و ملاطفت خوش آمد گفتیم پس از» «صرف چای و تعارفات معموله شروع بصحبت شد.»
- نواب- قبله صاحب شب گذشته قرار شد امشب در اطراف امامت صحبت شود خیلی ما شایق فهم این موضوع مهم هستیم چون این موضوع ریشۀ مطالب است تمنا می کنیم فقط همین موضوع را مورد بحث قرار دهید که بدانیم بین ما و شما چه اختلافی در موضوع امامت هست.
- داعی- از طرف حقیر مانعی نیست چنانچه آقایان مایل باشند دعاگو حاضرم.
- حافظ- (با رنگ پریده و صورت گرفته)از طرف ما هم مانعی نیست هر نوع صلاح می دانید بفرمائید.
- بحث در اطراف امامت
- داعی- خاطر آقایان بخوبی مسبوق است که از برای امام معانی چندی است از حیث لغت و اصطلاح اما در لغت امام بمعنای پیشوا است که الامام هو المتقدم بالناس یعنی امام پیشوای مردم است امام جماعت یعنی پیشوای مردم در نماز جماعت امام الناس یعنی پیشوای مردم است در امور سیاسی و یا روحانی و یا غیر آن امام جمعه یعنی کسی که پیشوای نماز جمعه می باشد.
- «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ