شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص283 در اختلاف مراتب انبیاء آیا آن پیغمبری که بر هزار نفر مبعوث گردیده با آن پیغمبری که بر سی هزار نفر یا بیشتر مبعوث شده

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص283

در اختلاف مراتب انبیاء

  1. آیا آن پیغمبری که بر هزار نفر مبعوث گردیده با آن پیغمبری که بر سی هزار نفر یا بیشتر مبعوث شده و با آن پیغمبری که بر کافّۀ ناس مبعوث است یکسان اند.
  2. مثلی عرض کنم آیا معلّم کلاس اوّل با معلّم کلاس ششم یکی است یا معلّم کلاسهای عالی با پرفسور و استاد اونیورسته 1) یعنی دانشگاه باصطلاح امروز. )یکسان اند بدیهی است از جهة آنکه از یک مبدء و وزارت خانه مأمورند و در تحت یک پرگرام اند و هدف و مقصدشان عالم کردن و تربیت جامعه است یکسان اند ولی در معلومات و مقام و رتبه هرگز یکسان نیستند.
  3. هر کدام بقدر معلومات و فضل و کمالی که دارند بعلاوه محلّ خدمت مأموریتشان بالاتر و متفاوت می باشند.
  4. انبیاء عظام هم از جهة دعوت یکسان اند ولی از جهة رتبه و مقام و معلومات متفاوت اند چنانچه در آیه 254 همین سوره می فرماید تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنٰا بَعْضَهُمْ عَلیٰ بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللّٰهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجٰاتٍ (2).
  5. جار اللّه زمخشری عالم فاضل مفسّر خودتان در تفسیر کشّاف گوید مراد باین بعض پیغمبر ما است که فضیلت دارد بر أنبیاء بفضائل بسیار و خصائص بی شمار که أهمّ از همۀ آنها مقام خاتمیّت است. ص :282
  6. 2) افزونی و فضیلت دادیم بعض انبیاء را بر بعض دیگر بخصائص و فضائلی که دیگران بمرتبه آنها نرسیده اند اگر چه در نبوت مساوی بودند(و ببعض جهات فضیلت اشاره فرموده)که بعض از آن انبیاء کسیست که خدا سخن گفت با او(مانند آدم ابو البشر که باو خطاب فرموده و در آیه 33 سوره 2(بقره)خبر می دهد یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ و در آیۀ 12 سوره 20(طه) است که بحضرت موسی فرمود أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ و در آیه 10 سوره 53(النجم)وحی نمودن به پیغمبر خاتمصلی الله علیه وآله وسم)را در شب معراج خبر داده که فَأَوْحیٰ إِلیٰ عَبْدِهِ مٰا أَوْحیٰ پس انبیاء در مراتب و درجات با هم مساوی نیستند و ترفیع داد بعضی از آنها را درجات.
  7. نواب- خیلی خوشوقت و ممنون شدیم که حلّ این معمّا را فرمودید اینک یک سؤال دیگر دارم با اینکه خارج از موضوع است با اجازه آقایان تمنّا داریم خصیصۀ نبوت خاصّه را و لو مختصر شده با بیان ساده نزدیک بفهم همه ما بفرمائید چون سالها میل و آرزوی بنده این بود که این سؤال را از آقایان علماء بنمایم ولی کثرت مشغله ایجاد فراموشی می نمود اینک فرصت بدست آمده را غنیمت می شمارم.
  8. داعی- خصائص نبوّت خاصّه بسیار و دلائل در این باب بی شمار است که چگونه می شود یک فرد کاملی از میان انبیاء واجد نبوّت خاصّه گردد که همان مقام خاتمیّت باشد.
  9. ولی این مجالس از برای اثبات نبوّت خاصّه آن هم برای مسلمانان پاک طینت برقرار نشده و اگر بخواهیم وارد بحث نبوّت خاصّه شویم از موضوع امامت بازمیمانیم و وقت مجلس بکلّی گرفته می شود.
  10. ولی برای آنکه رد تقاضای شما را ننموده باشم بمقتضای«ما لا یدرک کله لا یترک کله»مختصر اشاره ای می نمایم.
  11. خصیصۀ نبوت خاصه
  12. اگر قدری توجه باصل خلقت انسانیت فرمائید راه وصول باین مقام بخوبی باز می شود چه آنکه خدای متعال کمال بشریت را در کمال نفس قرار داده و کمال نفسانی برای انسان حاصل نمی گردد مگر به تزکیۀ نفس و تزکیۀ نفس ممکن نگردد مگر آنکه براهنمائی قوۀ عاقله با دو قوۀ علم و عمل پرواز کند تا به اوج مقام انسانیت نائل آید چنانچه در کلام منسوب بمولی الموحدینامیر المؤمنین علیه السلام است که فرمود:
  13. خلق الانسان ذا نفس ناطقة ان زکّیها بالعلم و العمل فقد شابهت جواهر اوائل عللها و اذا اعتدل مزاجها و فارقت الاضداد فقد شارک بها السبع الشداد و صار موجودا بما هو انسان دون ان یکون موجودا بما هو حیوان (1)
  14. ص :283
13-
  1. 1) انسان خلق گردیده(علاوه بر تن و بدن جسمانی)دارای نفس ناطقه ای می باشد(که آن حقیقت انسانیت است)اگر بعلم و عمل تزکیه شود شبیه خواهد شد بموجودات عوالم علویه که مبدء اصلی خلقت او می باشد و زمانی که بمقام اعتدال رسید و از مواد طبیعیه فارغ شد با موجودات عوالم علوی شریک آنگاه از عالم حیوانیت خارج و بمقام حقیت انسانیت نائل خواهد شد.
  2. صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی.غیر از این هیکل جسمانی آدمی صاحب نفس ناطقه است و همان نفس است که باعث برتری موجودات می شود ولی بیک شرط و آن اینست که نفس خود را پاک کند و تزکیه نماید بدو قوّۀ علم و عمل(که این دو عامل مؤثر در انسان-بمنزله دو بال است در طیور و مرغان پرنده که بآن دو قوّه پرواز می کنند هر اندازه بالهای آنها قوی تر اوج گرفتن و پرواز آنها در جوّ هوا بیشتر است.
  3. آدمی هم هر قدر علم و عملش قوی تر بکمال نفسانی بیشتر نائل می شود چه خوش سرآید شیخ اجل استاد سخن سرای شیراز ما-افتخار فارس-سعدی شیرین کلام - طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت ..... بدرآی تا ببینی طیران آدمیت
  4. پس خروج از عالم حیوانیت و وصول بمقام اعلای انسانیت بستگی کامل بکمال نفس دارد و هر بشری که در مقام استکمال نفس قوای علمیه و عملیه را در خود جمع نمود و بخواص ثلاثۀ آنها رسید به ادنی مرتبه مقام نبوّت رسیده.  و هرگاه چنین آدمی مورد توجه خاصّ ذات حق تعالی قرار گرفت مخلّع بخلعت نبوّت می گردد.
  5. البته نبوت هم(چنانچه در ابواب نبوت کاملا و مفصّلا ذکر گردیده)مراتب متفاوته دارد تا زمانی که نبی می رسد بمرتبه ای که مشتمل بر اقوی مراتب خصائص قوای ثلاثۀ مذکوره باشد که اقوای از آن در حیّز امکان متصور نباشد و آن مرتبه بالاترین مراتب امکانیه باشد که حکما آن را عقل اول گویند که معلول اول و صادر اوّل است.
  6. و بالاتر از آن مرتبه در مراتب وجود امکانی نباشد که همان وجود خاتم الانبیائیست که مقام و منزلتش ما دون مقام واجب و ما فوق تمام مراتب امکانیّه است چون حضرتش باین مرتبه نائل شد نبوت بوجود مبارکش ختم گردید.
  7. و امامت مقامی است یک درجه پست تر از مقام خاتمیّت و ما فوق تمام مراتب نبوّت و امیر المؤمنین علی علیه السلام چون واجد مقام نبوت بوده و اتحاد نفسانی هم با خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم داشته لذا مخلّع بخلعت امامت و افضل بر انبیاء سلف گردید. ص :284
  8. ندای مؤذن برخاست و آقایان محترم جهة اداء فریضه رفتند پس از مراجعت و صرف چای و تنقل آقای حافظ ابتداء بسخن نمودند)
  9. حافظ- شما در بیانات خود پیوسته مطلب را مشکل و پیچیده تر می کنید هنوز حلّ مشکلی نشده اشکال دیگر بمیان می آورید.
  10. داعی- امر مشکل و پیچیده ای نداشتیم خوبست آنچه بنظر شما مشکل می آید بفرمائید تا جواب عرض نمایم.
  11. حافظ- در این بیان آخرتان چند جملۀ خیلی مشکل فرمودید که حلّ آنها غیر ممکن است اول آنکه علی بن أبی طالب کرم اللّه وجهه واجد مقام نبوت بوده ثانیا اتحاد نفسانی با پیغمبر داشته ثالثا افضلیّت بر انبیاء عظام این جملات ادعائی شما را فقط تحکما باید قبول کرد یا دلیلی بر اثبات مدعا دارید اگر بی دلیل است که قابل قبول نیست و چنانچه دلیلی هست بیان فرمائید
  12. داعی- اینکه فرمودید بیانات داعی از مشکلات پیچیده و حلّ آنها غیر ممکن است البته در نظر شما و امثال شما که نمی خواهید تعمّق در حقایق بنمائید همین طور است که فرمودید ولی در نظر محققین از علماء منصف حقیقت هویدا و آشکار است.
  13. اینک بهر یک از اشکالات شما جواب عرض می کنم تا راه عذر مسدود گردد و نفرمائید مشکل و پیچیده و حلّ آن غیر ممکن است.
  14. دلائل بر اثبات مقام نبوت از برای علی بحدیث منزلة
  15. اوّلا دلیل بر اینکه علی علیه السلام واجد مقام نبوت بوده حدیث شریف منزلة است که با صحت تمام متواترا از طرق ما و شما بمختصر کم و زیاد در الفاظ ثابت گردیده که خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم در دفعات متعدده و محافل مختلفه گاهی بأمیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود أما ترضی ان تکون منّی بمنزلة هارون من موسی الاّ انّه لا نبیّ بعدی (1) ص :285
  16. و گاهی بامت فرمود: علی منی بمنزلة هارون من موسی الخ
  17. حافظ- صحت این خبر معلوم نیست بر فرض صحت خبر واحد است و بخبر واحد اعتباری نیست.
  18. داعی- اما اینکه تشکیک در صحت خبر فرمودید گویا بواسطه قلّت مطالعه و سیر در کتب اخبار است و یا عمدا سهو فرموده نخواستید تسلیم عقل و منطق شوید و الاّ صحّت این خبر از مسلّمات است و انکار صحت این خبر شریف و آن را خبر واحد گفتن همان قسمی که عرض کردم یا بواسطه عدم اطلاع از کتب اخبار است یا از راه عناد و لجاج می باشد ولی امیدوارم در مجلس ما لجاجت و عنادی نباشد.
  19. اسناد حدیث منزلة از طرق عامه
  20. ناچارم برای روشن شدن مطلب و زیادتی بصیرت حاضرین و غائبین مجلس ما ببعض اسناد این حدیث شریف از کتب معتبره خودتان بمقداری که حافظۀ داعی کمک می نماید اشاره نمایم تا بدانید خبر واحد نیست بلکه فحول از علمای خودتان مانند سیوطی و حاکم نیشابوری و دیگران با تعدد طرق و تکثیر سند و تواتر آن اثبات مرام نموده اند.
  21. (1)ابو عبد اللّه بخاری در ص 54 جلد سیم از کتاب مغازی در باب غزوه تبوک و در ص 185 از کتاب بدء الخلق صحیح خود در مناقب علی علیه السّلام(2) مسلم بن حجّاج در ص 236 و 237 جلد دوم صحیح خود چاپ مصر سال 1290 و در کتاب فضل الصحابة باب فضائل علی علیه السّلام(3)امام احمد بن حنبل در ص 98 و 118 و 119 جلد اول مسند در وجه تسمیۀ حسنین و در ص 31 حاشیۀ جزء پنجم همان کتاب(4) ابو عبد الرحمن نسائی از ص 19 خصائص العلویه هیجده حدیث نقل نموده(5) محمّد بن سورة ترمذی در جامع خود(6) حافظ ابن حجر عسقلانی در ص 507 جلد دوم اصابه
34-
  1. 1) آیا راضی نیستی که از من بمنزله هارون از موسی باشی الا آنکه بعد از من پیغمبری نخواهد بود. ص :286
  2. (7)ابن حجر مکی درص 30 و 74 صواعق محرقه باب 9 (8) حاکم ابو عبد اللّه محمّد بن عبد اللّه نیشابوری در ص 109 جلد سیم مستدرک (9) جلال الدین سیوطی در ص 65 تاریخ الخلفا (10) ابن عبد ربه در ص 194 جلد دوم عقد الفرید (11) ابن عبد البر در ص 473 جلد دوم استیعاب (12) محمد بن سعد کاتب الواقدی در طبقات الکبری (13) امام فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب (14) محمد بن جریر طبری در تفسیر و تاریخ خود(15)سید مؤمن شبلنجی در ص 68 نور الابصار(16) کمال الدین ابو سالم محمّد بن طلحه شافعی در ص 17 مطالب السئول(17) میر سید علی بن شهاب الدین همدانی در آخر مودت هفتم از مودة القربی (18) نور الدین علی بن محمد مالکی مکّی معروف به ابن صبّاغ در ص 23 و 125 فصول المهمّه (19) علی بن برهان الدّین شافعی در ص 26 جلد دوم سیرة الحلبیّه (20) علی بن الحسین مسعودی در ص 49 جلد دوم مروج الذهب (21) شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب 9 و 17 ینابیع الموده و مخصوصا در باب 6 هیجده خبر از بخاری و مسلم و احمد و ترمذی و ابن ماجه و ابن مغازلی و خوارزمی و حموینی نقل نموده است (22) مولی علی متّقی در ص 152 و 153 جلد ششم کنز العمّال(23)احمد بن علی خطیب در تاریخ بغداد(24) ابن مغازلی شافعی در مناقب(25) موفّق بن أحمد خوارزمی در مناقب (26) ابن اثیر جزری علی بن محمّد در اسد الغابه (27) ابن کثیر دمشقی در تاریخ خود (28)علاء الدوله احمد بن محمّد در عروة الوثقی(29) ابن اثیر مبارک بن محمّد شیبانی در جامع الاصول فی احادیث الرسول (30) ابن حجر عسقلانی در تهذیب التهذیب (31) ابو القاسم حسین بن محمّد(راغب اصفهانی)در ص 212 جلد دوم محاضرات الادباء
  3. و دیگران از محقّقین اعلام شما این حدیث شریف را با الفاظ مختلفه از جمع کثیری از اصحاب رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم نقل نموده اند از قبیل (1) خلیفه عمر بن الخطّاب (2) سعد بن ابی وقّاص(3)عبد اللّه بن عباس(حبر امت) (4) عبد اللّه بن مسعود(5) جابر بن عبد اللّه انصاری(6)ابو هریره(7)ابو سعید خدری(8)جابر بن سمره(9)مالک بن حویرث (10)براء بن عازب(11)زید بن ارقم(12)ابو رافع(13)عبد اللّه بن ابی اوفی(14) ابی سریحه(15)حذیفة بن اسید(16)انس بن مالک(17)ابو بریده اسلمی(18) ص :287-
  4. ابو ایّوب انصاری(19)سعید بن مسیّب(20) حبیب بن ابی ثابت(21)شرحبیل بن سعد(12)امّ سلمه(زوجة النّبی ص)(23)أسماء بنت عمیس(زوجة ابی بکر)(24) عقیل بن أبی طالب(25)معاویة بن ابی سفیان و جماعتی دیگر از اصحاب که وقت مجلس و حافظۀ داعی اجازه شماره نامهای همۀ آنها را نمی دهد خلاصه همگی از خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم بمختصر تفاوتی در الفاظ و موارد مختلفه روایت نموده اند که فرمود یا علی انت منّی بمنزلة هارون من موسی الاّ انّه لا نبیّ بعدی (1) یا علی تو از من بمنزلۀ هارونی از موسی الا آنکه بعد از من پیغمبری نخواهد بود. .
  5. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید