شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص298 حافظ- با اینکه در آیات گذشته بیان نمودید که حضرت هارون با برادرش

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص298

  1. حافظ- با اینکه در آیات گذشته بیان نمودید که حضرت هارون با برادرش حضرت موسی شریک در امر نبوت بوده.
  2. پس چگونه او را خلیفه قرار دادند و حال آنکه مسلّم است شریک انسان مقامش بالاتر از آنست که خلیفه و جانشین او شود و اگر شریک را خلیفه قرار دهند او را از مقام و مرتبه خودش تنزل داده اند چه آنکه مقام نبوت بالاتر از مقام خلافت است.
  3. داعی- یک عدّه از آقایان محترم بدون فکر و تأمل باین اشتباه رفته اند و حال آنکه اگر قدری فکر می فرمودید محتاج بجواب داعی نبوده خود می دانستید که نبوت حضرت موسی علی نبیّنا و آله و علیه السّلام بالاصاله و نبوت حضرت هارون علیه السّلام تبعا بوده کانّه خلیفۀ آن حضرت بوده با توجه باینکه حضرت هارون با برادر بزرگوارش حضرت موسی علیه السّلام شریک در امر تبلیغ بوده.
  4. چنانچه از تقاضای خود حضرت موسی معلوم می شود که از آیه 27 تا 33 سوره 20(طه)نقل قول حضرت موسی را می نماید که قٰالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسٰانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی هٰارُونَ أَخِی اُشْدُدْ بِهِ أَزْرِی وَ أَشرکهُ فِی أَمْرِی - ص :298
  5. زیرا که علی علیه السلام فقط یگانه راد مردی بوده است که باستثناء مقام نبوّت خاصّه در تمام مراحل کامله و صفات مخصوصه شریک با رسول أکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم بوده.
  6. حافظ- پیوسته تعجب ما زیادتر می شود که می بینیم درباره علی کرم اللّه وجهه چنان غلو می نمائید که عقول عقلا محو و حیران می گردد که از جمله آنها همین جملاتی بود که الحال بیان نمودید که علی کرم اللّه وجهه جمیع صفات و خصائص پیغمبر خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم را دارا بوده.
  7. داعی- اولا این نوع از گفتار غلو نیست بلکه عین واقع و حقیقت است چه آنکه خلیفۀ پیغمبر روی قاعدۀ عقلانی باید در جمیع صفات مثل و مانند پیغمبر باشد.
  8. ثانیا در این ادعا ما تنها مدعی این معنی نیستیم بلکه بزرگان از علمای خودتان در کتابهای معتبرۀ خود اقرار باین معنی دارند.
  9. علی در جمیع صفات شریک و مماثل پیغمبر بود
  10. چنانچه امام ثعلبی در تفسیر و عالم فاضل سید احمد شهاب الدین که از فحول علماء شما می باشد در کتاب توضیح الدلائل علی ترجیح الفضائل مشروحا باین معنی اشاره نموده و باین عبارت گوید:
  11. و لا یخفی ان مولانا امیر المؤمنین قد شابه النبی فی کثیر بل اکثر الخصال الرضیة و الفعال الزکیة و عاداته و عباداته و احواله العلیة و قد صح ذلک له بالاخبار الصحیحة و الآثار الصریحة و لا یحتاج الی اقامة الدلیل و البرهان و لا یفتقر الی ایضاح حجة و بیان و قد عد بعض العلماء بعض الخصال لأمیر المؤمنین علی التی هو فیها نظیر سیدنا النبی الامی (2).  ص :299
11-
  1. 1) پروردگارا گشاده گردان برای من سینه مرا و آسان گردان برای من کار مرا که تبلیغ رسالت است و بگشا گره را از زبان من تا بفهمند کلمات مرا و قرار بده برای من وزیری از کسان من که آن هارون برادر من باشد و محکم گردان بوی پشت مرا و شریک ساز او را با من در امر من (که تبلیغ رسالت است).
  2. 2) پوشیده و پنهان نمی باشد آنکه مولای ما امیر المؤمنین(علیه السّلام) شباهت دارد به رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله در بیشتر از خصال رضیه و افعال زکیه از عادات و عبادات و احوال علیۀ آن حضرت و بصحت پیوسته این معنی باخبار صحیحه و آثار صریحه که احتیاجی به دلیل و برهان خارجی ندارد و محتاج بتوضیح حجة و بیان نمی باشد بعض از علماء بعض از آن خصال حمیده را بشماره آورده اند که در آن خصال حمیده علی علیه السلام نظیر پیغمبر خاتم صلّی اللّه علیه و آله است.
  3. از جمله آنکه در اصل نسب نظیر یکدیگرند و نظیره فی الطهارة بدلیل قوله تعالی انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا
  4. یعنی علی نظیر پیغمبر است در طهارت بدلیل آیه تطهیر(که دربارۀ پنج تن آل عبا محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام  نازل گردیده).
  5. و نظیره فی آیة ولی الامة بدلیل قوله انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون و نظیر آن حضرت است در آیۀ مزبوره از حیث ولایت بر امت بدلیل انما ولیکم الله الخ(که باتفاق فریقین دربارۀ علی علیه السلام نازل گردیده)(چنانچه در همین کتاب بشرح مفصل آمده).
  6. و نظیره فی الاداء و التبلیغ بدلیل الوحی الوارد علیه یوم اعطاء سورة برائت لغیره فنزل جبرئیل قال لا یؤدیها الا أنت او من هو منک فاستعادها منه فأداها علی رضی الله تعالی عنه فی الموسم.
  7. یعنی نظیر آن حضرت است در أداء رسالت و تبلیغ دین بدلیل موضوع سورۀ برائت و نزول بر خاتم الانبیاء صلّی اللّه علیه و آله و سلّم(که آن حضرت آیات سوره برائت را داد به ابی بکر ببرد در موسم حج بر اهل مکّه قرائت نماید(چنانچه در همین کتاب ثبت گردید).که جبرئیل نازل گردید و عرض کرد أداء رسالت نمی تواند بنماید مگر خودت یا کسی که از تو باشد پس آن حضرت آیات سورۀ برائت را از أبی بکر گرفت بأمر خدای تعالی و بعلی علیه السلام داد که در موسم حج اداء نمود.
  8. و نظیره فی کونه مولی الامة بدلیل قوله صلی اللّه علیه و آله و سلّم من کنت مولاه فهذا علی مولاه.
  9. و نظیر آن حضرت است در مولای امت بودن بدلیل فرمودۀ رسول أکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم (در غدیر خم چنانچه در این کتاب مشروحا ذکر گردیده)که هر کس را من اولی بتصرف در امر او هستم پس این علی اولی بتصرف در امر او می باشد. ص :300
  10. و نظیره فی مماثلت نفسیهما و ان نفسه قامت مقام نفسه و ان الله تعالی اجری نفس علی مجری نفس النبی صلّی الله علیه و سلم فقال:و من حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابناءکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم.
  11. و نظیر آن حضرت است در اتحاد نفسانی که نفس علی علیه السلام قائم مقام نفس رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم می باشد چنانچه خداوند در آیه مباهله(باتفاق فریقین چنانچه در این کتاب مشروحا ذکر گردیده)علی را بمنزلۀ نفس آن حضرت قرار داده.
  12. و نظیره فی فتح بابه فی المسجد کفتح باب رسول الله و جواز دخول المسجد جنبا کحال رسول الله صلّی الله علیه و سلم علی السواء.
  13. و نظیر آن حضرت است در فتح باب او در مسجد مثل فتح باب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم(که بأمر پیغمبر تمام درهای خانه که بمسجد باز بود بسته شد الاّ در خانۀ پیغمبر و علی) و جواز ورود در مسجد در حال جنابت مانند رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم.
  14. (همهمه ای در برادران اهل تسنّن پیدا شد سؤال نمودیم که چه شده آقایان بحرف آمدید).
  15. نواب- اتّفاقا همین جمعه گذشته که بمسجد جهت اداء نماز رفتیم جناب حافظ در خطبه با نقل أحادیثی این فتح باب مسجد را اختصاص بخلیفه ابی بکر رضی اللّه عنه دادند حال که شما فرمودید اختصاص بعلی کرم اللّه وجهه دارد اسباب تحیّر حاضرین گردیده و این گفتگوها مربوط باین قضیّه است متمنّی است حلّ معمّا فرمائید.
  16. داعی- (رو بجناب حافظ)آیا چنین بیانی فرمودید.
  17. حافظ- بلی چون در احادیث صحیحۀ ما وارد است از صحابی ثقه و عدل!! ابو هریرة رضی اللّه عنه که رسول مکرم صلّی اللّه علیه و سلّم امر فرمود که تمام درهائی که بمسجد باز بود بستند مگر در خانۀ ابی بکر رضی اللّه عنه را که فرمود ابی بکر از من و من از ابی بکر می باشم.
  18. داعی- لا بد بنظر آقایان محترم رسیده است که امویها سعی بلیغ نمودند که در مقابل هر فضیلتی که از خصائص مولاناامیر المؤمنین علیه السلام بشمار آمده حدیثی بوسیله ایادی مرموز و کاسه لیسهای سفره معاویه مانند ابو هریره و مغیره و عمرو بن عاص و غیره وضع نمایند و همین عمل را هم نمودند و بکریون هم روی حب و علاقۀ مفرط که بخلیفه ابی بکر داشتند آن احادیث را تقویت نمودند چنانچه ابن ابی الحدید در جلد اول و مخصوصا در ص 17 جلد سوم شرح نهج البلاغه این وقایع را مشروحا نقل نموده و گوید از جمله احادیث موضوعه حدیث(سد ابواب است بجز باب ابی بکر)بدیهی است این حدیث موضوع در مقابل احادیث صحیحۀ متکاثره ای است(که علاوه بر کتب معتبره شیعیان که بنحو تواتر و اجماع ثابت آمده)در کتب صحاح معتبرۀ اکابر علماء خودتان با قید باینکه از احادیث صحیحه است نقل نموده اند که تمام درهای خانه های مردم را بمسجد رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم بأمر خداوند بست مگر در خانه علی علیه السلام را.
  19. نواب- چون این وقعه مورد اختلاف قرار گرفته جناب حافظ می فرماید از خصائص ابی بکر رضی اللّه عنه است عالی جناب می فرمائید از خصائص مولانا علی کرّم اللّه وجهه می باشد چنانچه ممکن است ببعض اسناد از کتب معتبرۀ ما اشاره فرمائید تا شنوندگان با اسناد جناب حافظ مطابقت نموده انتخاب احسن نمایند.
    1. بامر پیغمبر تمام درهای خانه ها بمسجد بسته شد مگر در خانه علی(علیه السلام)
  20. داعی- امام احمد حنبل در ص 175 جلد اول و ص 26 جلد دوم و ص 369 جلد چهارم مسند و امام ابو عبد الرّحمن نسائی در سنن و س 13 و 14 خصائص العلوی و حاکم نیشابوری در ص 117 و 125 جلد سیم مستدرک و سبط ابن جوزی در ص 24 و 25 تذکره با بیانات مشروحی اثبات این حدیث از طریق ترمذی و احمد می نمایند
  21. و ابن اثیر جزری در ص 12 اسنی المطالب و ابن حجر مکّی در ص 76 صواعق و ابن حجر عسقلانی در ص 12 جلد 7 فتح الباری و طبرانی در اوسط و خطیب بغداد در ص 205 جلد 7 تاریخ خود و ابن کثیر در ص 342 جلد هفتم تاریخ خود و متقی هندی در ص 408 جلد ششم کنز العمّال و هیثمی در ص 115 جلد نهم مجمع الزوائد و محب الدّین طبری در ص 192 جلد دوم ریاض ابن ابی الحدید در ص 451 جلد دوم شرح نهج
  22. و حافظ ابو نعیم در فضائل الصحابة و ص 153 جلد 4 حلیة الاولیاء و جلال الدین سیوطی در ص 116 تاریخ الخلفاء و جمع الجوامع و خصائص الکبری و ص 181 جلد اول لئالی المصنوعة و خطیب خوارزمی در مناقب و حموینی در فرائد و ابن مغازلی در مناقب و مناوی مصری در کنوز الدقایق و سلیمان بلخی حنفی در ص 87 ینابیع المودة باب 17 را اختصاص بهمین معنی داده و شهاب الدین قسطلانی در ص 81 جلد ششم ارشاد الساری و حلبی در ص 374 جلد سوم سیرة الحلبیّه و محمّد بن طلحه شافعی در ص 17 مطالب السئول بالاخره عموم اکابر علمای شما از کبار صحابه از قبیل خلیفه عمر بن الخطّاب و عبد اللّه بن عبّاس و عبد اللّه بن عمر و زید بن ارقم و براء بن عازب و ابو سعید خدری و ابو حازم اشجعی و سعد بن ابی وقّاص و جابر بن عبد اللّه انصاری و غیرهم بعبارات مختلفه از رسول أکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم آورده اند که امر فرمود تمام درهای مسجد را بستند مگر در خانه علی علیه السلام را
  23. و مخصوصا بعض از أکابر علمای شما برای مزید بینائی فریب خوردگان أمویها و بکریون و غیره توضیحات کاملی داده اند مانند محمّد بن یوسف گنجی شافعی که باب 50 کفایت الطالب را اختصاص بهمین موضوع داده و بعد از نقل احادیث مسند بیانی دارد باین عنوان که هذا حدیث عال آنگاه گوید چون عده ای از درهای منازل أصحاب بمسجد باز می شد و رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم نهی نمود ورود و توقف در مساجد را در حال حیض و جنابت لذا أمر فرمود تمام درهای منازل را بمسجد مسدود نمودند الاّ در خانه علی علیه السلام را باز گذارند باین عبارت که سدوا الابواب کلها إلاّ باب علی بن أبی طالب و أومأ بیده الی باب علی علیه السّلام.
  24. یعنی تمام درها را ببندید مگر در خانه علی را باز بگذارید و بدست مبارک اشاره نمود بدر خانه علی علیه السلام پس از آن گوید این اباحه و ورود و توقف در مسجد در حال جنابت خصیصه ای بود برای علی علیه السلام و لکن این عمل دلیل بر آن نمی باشد که هر جنب و حائضی می تواند در مساجد ورود و توقف نماید انما خص بذلک لعلم المصطفی بانه یتحری من النجاسة هو و زوجته فاطمة و اولاده صلوات الله علیهم و قد نطق القرآن بتطهیرهم فی قوله عز و جل انما یرید الله الخ. ص :303
  25. ما حصل معنی آنکه اختصاص دادن پیغمبر علی را باین معنی خصیصۀ عظمی برای آن بود که آن حضرت علم قطعی داشت که علی و فاطمه و اولادهای آنها متحرّی و دور از نجاست اند چنانچه آیه تطهیر تصریح باین معنی دارد که آن خاندان جلیل منزّه از جمیع ارجاس و نجاسات اند.
  26. با توضیح کاملی که این عالم شافعی داده جناب حافظ مقایسه کنند با خبری که نقل نمودند اگر دلیلی بر طهارت أبی بکر دارند گذشته از این همه اسناد معتبرۀ ما آن خبر را نقل نمایند.
  27. و حال آنکه بخاری و مسلم هم در صحیحین خود اشاره باین معنی نموده اند در باب آنکه جنب حق ورود و توقف در مسجد ندارد که رسول اکرم فرمود لا ینبغی لاحد ان یجنب فی المسجد الا انا و علی 1) سزاوار نیست برای احدی که جنب شود در مسجد مگر من و علی. ).
  28. این نوع از اخبار با اسناد معتبره ثابت می کند سدّ جمیع ابواب مگر باب علی علیه السلام را زیرا اگر غیر از باب پیغمبر و علی باب دیگر باز می بود بایستی جایز باشد که غیر از آن دو بزرگوار(محمّد و علی علیهما السّلام)هم در حال جنابت ورود در مسجد نمایند و حال آنکه آن حضرت صریحا می فرماید لا ینبغی لاحد ان یجنب فی المسجد الاّ انا و علی.
  29. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید