شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص305 پس این اخبار برهان قاطع است(که بخاری و مسلم هم نقل نموده اند)

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص305

  1. پس این اخبار برهان قاطع است(که بخاری و مسلم هم نقل نموده اند)بر رد اخباری که امویها و بکریون و دیگران نقل نموده اند که فتح باب برای دیگران بوده است.
  2. و بالقطع و الیقین مسلّم است که فتح باب در مسجد از خصائص علی علیه السلام بوده است اجازه بدهید برای خاتمۀ عرایضم در این باب حدیثی از خلیفۀ ثانی عمر بن الخطّاب بعرضتان برسانم که حاکم در ص 125 جلد سیم مستدرک و سلیمان بلخی حنفی ضمن باب 56 ص 210 ینابیع الموده نقلا از ذخایر العقبی امام الحرم از مسند امام احمد بن حنبل و خطیب خوارزمی در ص 261 مناقب و ابن الحجر در ص 76 - ص :304
  3. صواعق و سیوطی در تاریخ الخلفاء و ابن اثیر جزری در اسنی المطالب و دیگران نقل نموده اند بمختصر کم و زیاد در الفاظ که خلیفه گفت لقد اوتی(علی)ابن أبی طالب ثلاث خصال لان تکون لی واحدة منهنّ احبّ الیّ من حمر النعم زوّجه النبیّ صلّی اللّه علیه و سلّم بنته و سدّ الابواب الاّ بابه،و سکناه المسجد مع رسول اللّه یحلّ له فیه ما یحلّ له،و اعطاه الرایة یوم خیبر (1).
  4. گمان می کنم حلّ معما برای آقای نواب و برادران عزیزم شد و راه عذری باقی نماند جناب حافظ هم کاملا روشن شدند.
  5. خوبست برگردیم بگفتار اولیه و بقیۀ بیانات سید شهاب الدین که در آخر تحقیقات خود گوید و من تتبع احواله فی الفضائل المخصوصة و تفحّص احواله فی الشمائل المنصوصة یعلم انه کرّم اللّه تعالی وجهه بلغ الغایة فی اقتفاء آثار سیدنا المصطفی و اتی النهایة فی اقتباس انواره حیث لم یجد فیه غیره مقتضی-انتهی (2).
  6. این نمونه ای از بیانات و اعتراف علماء خودتان بود راجع بمقامات عالیه و فضایل مخصوصۀ مولانا و مولی الموحدین امیر المؤمنین علی علیه السلام تا آقایان بدانند که داعی هیچ گاه غلو ننموده و ادعای بی مغز نمی نمایم بلکه جامعۀ شیعیان من السلف الی الخلف بی دلیل و برهان بیانی نمی نمایند تمام دلائل و براهین ما همانست که مبدء و اساسش نزد شماها و در کتب معتبرۀ خودتان می باشد.
5-
  1. 1) هرآینه بتحقیق عطا شد بعلی بن ابی طالب سه خصلت که اگر یکی از آنها برای من بود بهتر بود برای من از حیوانات سرخ مو.1-تزویج نمود پیغمبر باو دختر خود را 2-و تمام درهای(مسجد را)بست مگر در(خانه)او را و آرام گرفت با پیغمبر در مسجد حلال بود در مسجد برای او چیزی که حلال بود بر پیغمبر.3-و عطا نمود باو پرچم(اسلام)را در روز خیبر.
  2. 2) اگر کسی تتبع و تفحص در احوال آن حضرت بنماید می بیند که در بسیاری از فضائل مخصوصه و شمائل منصوصه شباهت تام با رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دارد که غیر از او احدی افتخار این خصائص را ندارد. ص :305
  3. ولی متأسفم که وقتی نزد عوام و مردم بی خبر می نشینید روی عادت تبعا للاسلاف برای حفظ مقامتان تنها قاضی رفته رطب و یابسها بهم بافته تهمتها می زنید و امر را بر آنها مشتبه می نمائید.
  4. پس از این مقدماتی که ذکر شد ثابت گردید که علی علیه السلام در جمیع جهات نظیر و شریک رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم بوده کما آنکه هارون نسبت بحضرت موسی علیهما السّلام بوده فلذا چون موسی هارون را در میان تمام بنی اسرائیل اولی و الیق باین مقام و افضل از همه دید از پروردگار متعال درخواست نمود که او را شریک امر من قرار بده که وزیر من باشد.
  5. همین قسم هم خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم چون در میان تمام امت از علی قابل و لایق تر احدی را برای این مقام ندید که افضل از همه امت باشد لذا از خداوند متعال در خواست نمود همان قسمی که هارون را وزیر و شریک موسی قرار دادی علی را وزیر و شریک من قرار بده.
  6. نواب- قبله صاحب آیا در این باب اخباری هم رسیده.
  7. داعی- بلی علاوه بر اجماع شیعیان در کتب معتبرۀ خودتان هم اخبار بسیاری در این موضوع وارد است.
  8. نواب- چنانکه ممکن است از آن اخبار برای ما قرائت فرمائید خیلی ممنون خواهیم شد.
  9. داعی- دعاگو حاضرم چنانچه آقایان میل داشته باشد(اشاره بعلماء آنها).
  10. حافظ- مانعی ندارد چون نقل حدیث و همچنین استماع آن عبادت است.
  11. تقاضا نمودن پیغمبر علی را برای وزارت خود
  12. داعی- ابن مغازلی فقیه شافعی در مناقب و جلال الدین سیوطی در تفسیر در المنثور و امام اصحاب حدیث احمد ثعلبی در تفسیر کشف البیان و سبط ابن جوزی در تذکره خواص الامّه ضمن نزول آیه ولایت و نیز در ص 14 نقل می نمایند از ابی ذرّ غفاری و اسماء بنت عمیس(زوجه ابی بکر)که گفتند روزی نماز ظهر را در مسجد بجای آوردیم و رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم حاضر بوده سائلی بر خاست سؤال نمود. ص :306
  13. احدی باو چیزی نداد علی علیه السلام در رکوع نماز بود با دست اشاره بانگشت خود نمود سائل انگشتر را از انگشت او بیرون آورد پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم دید آن قضیّه را پس سر مبارک بسمت آسمان بلند نمود عرض کرد اللّهم ان اخی موسی سألک فقال ربّ اشرح لی صدری و یسّر لی امری-الآیة الی قوله-و اشرکه فی امری فانزل علیه قرآنا ناطقا سنشدّ عضدک باخیک و نجعل لکما سلطانا فلا یصلون الیکما یعنی پروردگارا برادرم موسی از تو سؤال نمود و گفت خدایا گشاده گردان برای من سینۀ مرا و آسان کن برای من امر و کار مرا(در تبلیغ رسالت)تا آنجا که گفت شریک ساز برادرم هارون را در کار من پس نازل فرمود بر آن حضرت آیه ای را که بموسی فرموده بود ما تقاضای تو را پذیرفتیم و بهم دستی و وزارت برادرت هارون بازویت را بسیار قوی می گردانیم و بشما در عالم قدرت و حکومت می دهیم که هرگز بشما دست نیابند.
  14. آنگاه عرض کرد: اللّهم و انا محمّد صفیّک و نبیّک فاشرح لی صدری و یسّر لی امری و اجعل لی وزیرا من اهلی علیا اشدد به ازری.
  15. یعنی پروردگارا من محمّد برگزیده و پیغمبر تو هستم پس گشاده گردان سینه مرا و آسان کن برای من امر مرا و قرار بده برای من وزیری از اهل من که آن علی علیه السلام باشد قوی گردان بوجود او پشت مرا.
  16. ابی ذر گوید بخدا قسم هنوز دعای پیغمبر تمام نشده بود جبرئیل نازل شد و آیه إِنَّمٰا وَلِیُّکُمُ اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ الخ-را بر آن حضرت قرائت نمود انتهی.
  17. معلوم شد دعای پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم مستجاب و علی علیه السّلام(مانند هارون برای موسی) بوزارت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم بر قرار گردید.
  18. و محمّد بن طلحه شافعی در ص 19 مطالب السئول با شرح مفصّلی اشاره باین معنی می نماید. ص :307
  19.  
  20. و حافظ ابو نعیم اصفهانی در کتاب منقبة المطهرین و شیخ علی جفری در کنز البراهین و امام احمد بن حنبل در مسند و سید شهاب الدین در توضیح الدلایل و جلال الدین سیوطی در درّ المنثور و دیگران از اکابر علمای شما که بواسطه ضیق وقت از ذکر نام آنها خودداری می شود در مصنّفات و مؤلّفات خود این حدیث را نقل نموده اند
  21. بعضی از اسماء بنت عمیس(زوجه ابی بکر)و بعضی از دیگران صحابه تا می رسد به ابن عباس(حبر امت)رضوان اللّه علیه که گفت اخذ رسول اللّه صلی الله علیه وآله وسم) بیدی و بید علی بن أبی طالب فصلّی اربع رکعات یعنی رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم دست من و علی را گرفت پس چهار رکعت نماز گذارد آنگاه دست بسوی آسمان بلند نموده
  22. عرض کرد اللّهم سألک موسی بن عمران و انا محمّد أسألک ان تشرح لی صدری و تیسّر لی امری و تحلّ عقدة من لسانی یفقهوا قولی و اجعل لی وزیرا من اهلی علیّا اشدد به ازری و اشرکه فی امری پروردگارا موسی بن عمران از تو سؤال نمود(برادرش هارون را برای وزارت و شرکت در امر نبوت و ابلاغ رسالت)منهم که محمّد هستم درخواست می نمایم که گشاده گردانی سینه مرا و آسان نمائی امر مرا و باز نمائی گره را از زبان من تا بفهمند حرف مرا و قرار بده برای من وزیری از اهل من و آن علی بن أبی طالب است محکم کن باو پشت مرا و شریک قرار بده او را در کار من(که رسالت و ابلاغ حقایق باشد).
  23. ابن عباس گفت صدای منادی را شنیدم که گفت یا احمد قد اوتیت ما سألت یا احمد بتو عطا کردیم آنچه سؤال نمودی آنگاه رسول أکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم دست علی را گرفت فرمود دستها را بسوی آسمان بردار و از خدای خودت در خواست بنما که چیزی بتو عطا فرماید پس علی دستها را بلند نموده عرض کرد اللهم اجعل لی عندک عهدا و اجعلنی عندک ودّا پروردگارا قرار بده برای من نزد خودت عهدی و پدید آور برای من در نزد خودت محبت و مودّت را پس جبرئیل نازل گردید و این آیه شریفه(آخر سورۀ مریم)را آورد إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّٰالِحٰاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمٰنُ وُدًّا(1). ص :308
28-
  1. 1) آنان که ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنها را محبوب می گرداند(یعنی محبت و مودت آن را در دلهای مسلمین افکند).
  2. اصحاب از این قضیّه تعجب نمودند رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود ممّا تعجبون انّ القرآن اربعة ارباع فربع فینا اهل البیت خاصا و ربع حلال و ربع حرام و ربع فرائض و احکام و الله انزل فی علیّ(علیه السّلام)کرائم القرآن.
  3. از چه چیز تعجب می کنید قرآن چهار قسمت است یک ربع قرآن مخصوص ما اهل بیت است و یک ربع قرآن حلال و یک ربع حرام و یک ربع فرائض و احکام است بخدا قسم نازل گردیده درباره علی کرائم قرآن مجید انتهی.
  4. شیخ- بر فرض صحت حدیث اختصاص بعلی کرم اللّه وجهه ندارد بلکه همین حدیث دربارۀ دو خلیفه عظیم الشأن ابو بکر و عمر رضی اللّه عنهما صادر گردیده چنانچه قزعة بن سوید از ابن ابی ملیکه از ابن عباس نقل نموده که رسول اللّه فرمود ابو بکر و عمر منّی بمنزلة هارون من موسی؟؟
  5. داعی- اگر آقایان قدری فکر می نمودید و برجال روات مراجعه می نمودید خود را بزحمت نمی انداختید که گاهی بقول آمدی و گاهی بقول قزعۀ کذّاب جعّال استشهاد نمائید و حال آنکه اکابر علماء خودتان او را مردود و احادیث منقوله او را غیر قابل قبول آورده اند مخصوصا علاّمۀ ذهبی در میزان الاعتدال در ترجمۀ حالات قزعة بن سوید و عمار بن هارون منکر این حدیث گردیده و گوید هذا کذب پس وقتی قزعة مردود علماء خودتان گردید حدیثی هم که از او نقل گردید مردود می باشد.
  6. بر فرض تسلیم آقایان مطابقه کنید روایت قزعة را با سلسله رواتی که ما نقل نمودیم از اکابر علماء خودتان گذشته از جمیع علماء شیعه که بنحو تواتر مسلّم نقل نموده اند آنگاه منصفانه قضاوت کنید که کدامیک از این دو حدیث قابل قبول است.
  7. سخن که باینجا رسید بساعتها نظر کرده گفتند ما خیلی سر گرم صحبت شدیم) (و از خود غافل مدتی است شب از نصف گذشته خوب است بقیه حرفها در همین موضوع) (بماند برای فردا شب برخاستند شب بخیر گفته بسلامت تشریف بردند). ص :309
  8. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید