شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص385 «صحبت که باینجا رسید آقایان بساعتها متوجه شده گفتند شب از نصف خیلی» «گذشته

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص385

  1. «صحبت که باینجا رسید آقایان بساعتها متوجه شده گفتند شب از نصف خیلی» «گذشته جناب نوّاب گفتند هنوز بیان قبله صاحب در اطراف آیه تمام نشده و نتیجه ای بدست» «ما نیامده آقایان گفتند مقتضی نیست بیش از این اسباب مزاحمت شویم بقیۀ صحبتها» «بماند برای فردا شب چون شب عید مبعث و بزرگترین اعیاد اسلامی بود شربت و» «شیرینی مفصّلی بمجلس آمد با مسرت و شادی مجلس خاتمه پیدا نمود».
  2. جلسه ششم لیله چهارشنبه 28 رجب 1345 اشاره
  3. «قبل از غروب جناب غلام امامین که از تجار محترم اهل تسنّن و مرد شریف» «و متینی هستند و از شب اول حاضر مجلس بودند تشریف آوردند خیلی متواضع و خون» «گرم شرح مبسوطی بیان نمودند که خلاصه اش این بود که زود آمدم و مزاحم شدم» «که خاطر شما را مسبوق نمایم که عدّه ای از ما را کاملا مجذوب بیانات مستدلّ خود» «نموده اید و دلها کاملا نرم گردیده حرفهای نشنیدنی شنیده شد دیگران روی اصل» «تقیّه خودداری از گفتن می نمودند ما هم بکلّی از همه جا بی خبر ولی شما بحمد اللّه با» «شجاعت و شهامت پرده ها را بالا زدید و در لفافۀ ادب ما را بحقایق آشنا نمودید شب» «گذشته که از اینجا رفتیم مدتی در راه آقایان علماء مورد حملات ما واقع شدند و سخنان» «خارج از نزاکت هم ردّ و بدل شد ما بزحمتی میانه را گرفتیم دودستگی عجیبی بین» «خودمان بمیان آمده امشب آقایان از دست ما خیلی عصبانی هستند.
  4. موقع نماز که شد» «نماز مغرب و عشا را بما اقتدا نمودند و مانند ما اداء فریضه نمودند کم کم آقایان» «تشریف آوردند پس از تعارفات معموله و صرف چای و ابراز علاقۀ زیاده از حد از» «طرف جناب نواب عبد القیّوم خان صحبت شروع شد».
  5. نوّاب- قبله صاحب میل داریم فرموده های دیشب را خاتمه دهید که مطلب ناقص نماند چون همه انتظار خاتمۀ امر و معنای حقیقی آیه را داریم. ص :384
  6. داعی- چنانکه آقایان میل داشته باشند(اشاره بآقایان علماء)و اجازه بدهند.
  7. حافظ- (با عصبانیّت)چه مانعی دارد اگر تتمه ای دارد بفرمائید برای استماع حاضریم.
  8. داعی- شب گذشته دلائل ادبی را بر ردّ قول قائلین باینکه این آیه شریفه را در طریقۀ خلافت خلفاء راشدین ذکر نموده اند بیان نمودیم اینک می خواهیم از راه دیگر مطالب را مورد بحث قرار دهیم تا کشف حجب گردیده حقیقت آشکار شود.
  9. جناب شیخ عبد السّلام سلمه اللّه تعالی شب گذشته فرمودند صفات چهارگانۀ در این آیه می رساند که آیه دربارۀ خلفاء اربعه و ترتیب خلافت وارد شده اوّلا از طرف مفسّرین بزرگ فریقین در شأن نزول این آیۀ شریفه چنین بیانی نشده.
  10. ثانیا خود بهتر می دانید که هر صفتی وقتی بتمام معنی با موصوف مطابقه نماید مورد عنایت است و اگر صفتی با موصوف مطابقه ننماید مصداق حقیقت واقع نخواهد شد.
  11. اگر بدون حبّ و بغض و بدیدۀ انصاف بنگریم و تحقیق نمائیم می بینیم که واجد صفات مندرجۀ در آیۀ مبارکه در تمام امّت فقط مولانا أمیر المؤمنین صلوات اللّه علیه بوده و أبدا این صفات با موصوف علیهم که جناب شیخ بیان نمودند مطابقت نمی نماید.
  12. حافظ- این همه آیات قرآنی را درباره علی کرم اللّه وجهه نقل نمودید مکفی نبوده که این آیۀ را هم می خواهید بزور سحر بیان درباره علی جاری نمائید بفرمائید ببینیم چگونه با خلافت خلفاء راشدین مطابقت نمی کند.
  13. سیصد آیه در شأن علی علیه السلام
  14. داعی- اینکه فرمودید آیات قرآنی را ما در شأن مولاناامیر المؤمنین علیه السلام وارد نمودیم خلط مبحث عجیبی نمودید مگر چشم بندی هم می شود در تمام تفاسیر بزرگ و کتب معتبرۀ خودتان آیات کثیره ای از قرآن مجید را که در شأن مولاناامیر المؤمنین علیه السلام نازل شده نقل نموده اند نه اختصاص بما داشته باشد. ص :385
  15. آیا حافظ ابو نعیم اصفهانی ما نزل من القرآن فی علی و حافظ ابو بکر شیرازی نزول القرآن فی علی را که استقلالا نوشته اند شیعه بوده اند آیا سایر مفسرین بزرگ مانند امام ثعلبی و جلال الدین سیوطی و طبری و امام فخر رازی و أکابر علمائی مانند ابن کثیر و مسلم و حاکم و ترمذی و نسائی و ابن ماجه و ابی داود و احمد بن حنبل و غیرهم حتّی ابن حجر متعصّب در صواعق آیات قرآنیه ای را که در شأن آن حضرت نازل گردیده ضبط نموده اند شیعه بودند بعضی از علماء مانند طبرانی و محمّد بن یوسف گنجی شافعی در اول باب 62 مسندا از ابن عباس و محدث شام در تاریخ کبیر خود و دیگران که تا سیصد آیه از قرآن را درباره آن حضرت ثبت نموده اند شیعه بوده اند یا از اکابر علماء و پیشوایان شما بوده اند.
  16. خوب است آقایان قدری با تأمل و تفکّر بیان نمائید تا موجب ندامت و پشیمانی نگردد.
  17. ما در اثبات مقام مولاناامیر المؤمنین علیه السلام احتیاجی بجعل و وضع نداریم که بزور آیه ای را دربارۀ آن حضرت نقل نمائیم مقام آن حضرت کالشّمس فی رایعة النهار ظاهر و هویدا است.آفتاب درخشنده است خورشید زیر ابر نمی ماند.
  18. امام محمّد بن ادریس شافعی گوید من تعجّب می کنم از حال علی علیه السلام چه آنکه دشمنان آن حضرت(از امویها و نواصب و خوارج)از بغض و کینه فضایل آن حضرت را نقل نمی کنند دوستان علی هم از ترس و تقیّه خودداری از ذکر مناقب می نمایند مع ذلک تمام کتابها پر است از فضائل و مناقب آن حضرت که نقل تمام مجالس است.
  19. و اما موضوع این آیه بنای سحرآمیزی نداریم بلکه حقایقی را بیان می نمائیم استدلال هم بکتب معتبرۀ خودتان نموده و می نمائیم.
  20. ملاحظه می فرمائید تاکنون استشهاد باخبار شیعه ننموده ام بعدها هم ان شاء اللّه نخواهم نمود مکرّر داعی در منابر و مجالس گفته ام که اگر تمام کتب شیعه را از میان ببرند از روی کتب معتبرۀ اکابر علماء عامّه اثبات مقام ولایت و خلافت و اولویّت مولانا امیر المؤمنین علیه السلام را بهتر می نمائیم. ص :386
  21. و أمّا در این آیه شریفه هم قول داعی تنها نیست که شما را در سحر بیان قرار دهم بلکه علماء خودتان تصدیق این معنی را دارند خوب بخواطر دارم فقیه و مفتی عراقین محدث شام محمّد بن یوسف گنجی شافعی در باب 23 کفایت الطالب ضمن نقل حدیث تشبیه که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم علی را شبیه أنبیاء قرار داده گوید اینکه علی را شبیه به نوح در حکم و حکمت قرار داده برای اینست که انه علیه السّلام کان شدیدا علی الکافرین رءوفا بالمؤمنین کما وصفه اللّه تعالی فی القرآن بقوله و الذین معه أشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم یعنی بدرستی که علی علیه السلام بر کفار شدید العمل و بر مؤمنین رؤف و مهربان بود هم چنانکه خدا در قرآن او را وصف نموده باین آیه که علی چون همیشه با پیغمبر بوده بر کفّار شدید العمل و بر مؤمنین رؤف بوده.
  22. و أمّا اینکه جناب شیخ فرمودند و الذین معه دربارۀ أبی بکر است بدلیل آنکه چند روزی در غار خدمت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم بوده است(و حال آنکه دیشب گذشته عرض کردم که علماء خودتان نوشته اند بنحو تصادف و برای جلوگیری از پیش آمدهائی او را با خود بردند)بر فرض تسلیم که بگوئیم مخصوصا حضرت او را با خود بردند آیا چنین مسافری که چند روزی در مسافرت با آن حضرت بوده مقامش برابری می کند با کسی که از اوایل عمر با رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم و در تحت تعلیم و تربیت آن حضرت بوده !؟.
  23. اگر با دیدۀ انصاف و حقیقت توجه نمائید خواهید تصدیق نمود که مولانا علی علیه السلام در این خصیصه اولی از أبی بکر و تمام مسلمین است که مشمول این آیه واقع شود.
  24. زیرا از حین طفولیّت با رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم و در تحت تربیت آن حضرت نموّ نموده مخصوصا از اوّل بعثت جز علی علیه السلام دیگری با آن حضرت نبوده.روزی علی با پیغمبر بود که أبی بکر و عمر و عثمان و ابو سفیان و معاویه و تمام مسلمین منحرف از دین توحید و غرق در بت پرستی بودند. ص :387

علی علیه السلام اول مؤمن برسول الله صلی اللّه علیه و آله و سلّم بود

  1. چنانکه اکابر علماء شما مانند بخاری و مسلم در صحیحین خود و امام احمد حنبل در مسند و ابن عبد البر در ص 32 جلد سیم استیعاب و امام ابوعبد الرحمن نسائی در خصائص العلوی و سبط ابن جوزی در ص 63 تذکره و شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب 12 ینابیع المودّة از ترمذی و مسلم و محمّد بن طلحه شافعی در فصل اول مطالب السئول و ابن ابی الحدید در ص 258 جلد سیم شرح نهج البلاغه و ترمذی در ص 214 جلد دوم جامع و حموینی در فرائد و میر سید علی همدانی در مودة القربی حتّی ابن حجر متعصّب در صواعق و دیگران از فحول اعلام شما با مختصر کم و زیادی در الفاظ از انس بن مالک و دیگران نقل نموده اند بعث النبیّ فی یوم الاثنین و آمن علیّ یوم الثلاث (1).
  2. و نیز آورده اند که بعث النبیّ فی یوم الاثنین و صلّی علیّ معه یوم الثلاث (2)انّه اوّل من آمن برسول اللّه من الذکور (3).
  3. و نیز طبری در ص 241 جلد دوم تاریخ و ابن ابی الحدید در ص 256 جلد سیم شرح نهج و ترمذی در ص 215 جلد دوم جامع و امام احمد در ص 368 جلد چهارم مسند و ابن اثیر در ص 22 جلد دوم کامل و حاکم نیشابوری در ص 336 جلد چهارم مستدرک و محمّد بن یوسف گنجی شافعی در باب 25 کفایت الطالب باسناد خود از ابن عباس روایت نموده اند که اول من صلّی علیّ یعنی اول کسی که(در اسلام)نماز گذارد علی علیه السلام بود.و از زید بن ارقم وارد است که اوّل من اسلم مع رسول اللّه علیّ بن أبی طالب علیه السّلام (4)و از این قبیل اخبار در کتب معتبرۀ شما بسی بسیار است که برای نمونه کافی می باشد. ص :388
26-
  1. 1) پیغمبر روز دوشنبه مبعوث برسالت شد و علی در روز سه شنبه ایمان آورد.
  2. 2) پیغمبر روز دوشنبه مبعوث شد و روز سه شنبه علی با او نماز گذارد.
  3. 3) علی اول مردی بود که ایمان آورد برسول اللّه صلّی الله علیه و آله سلم.
  4. 4) اول کسی که اسلام آورد برسول اللّه صلّی الله علیه و آله سلم علی بن أبی طالب بود.
  5. تربیت نمودن پیغمبر علی را از طفولیت
  6. مخصوصا لازم است توجه نمائید بآنچه را که فقیه دانشمند خودتان نور الدین بن صباغ مالکی در ص 16 فصول المهمّه فصل تربیته النبی و محمّد بن طلحه شافعی در ص 11 فصل اول مطالب السئول و دیگران نقل نموده اند سالی که در مکّۀ معظّمه قحطی شد روزی رسول اکرم صلّی الله علیه و آله سلم و سلّم(که هنوز بر حسب ظاهر مبعوث برسالت نشده بود)بعبّاس عمّ اکرم خود فرمود برادرت ابو طالب کثیر العیال است و روزگار هم سخت و دشوار است برویم هر کدام ما تقاضا کنیم یک نفر از اولادهای او را قبول کنیم بکفالت تا بار عمّ عزیزم سبک شود عباس قبول کرد باتّفاق بملاقات جناب ابو طالب رفتند و علّت آمدن خود را بیان نمودند جناب ابو طالب موافقت فرمود عباس جعفر طیار را بعهده گرفت و رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم علی علیه السلام را عهده دار شد آنگاه مالکی باین عبارت گوید فلم یزل علیّ مع رسول اللّه حتّی بعث اللّه عزّ و جلّ محمّداصلی الله علیه وآله وسلم  نبیّا فاتبعه علی علیه السلام و آمن به و صدّقه و کان عمره اذ ذاک فی السنة الثالثة عشر من عمره لم یبلغ الحلم و انّه اوّل من اسلم و آمن برسول اللّه من الذکور بعد خدیجة (1).
  7. سبقت علی(ع)در اسلام
  8. آنگاه مالکی در همان فصل نقل قول امام ثعلبی را می نماید که در تفسیر آیه 101 سوره 9(توبه) وَ السّٰابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهٰاجِرِینَ وَ الْأَنْصٰارِ (2)چنین آورده که ابن عبّاس و جابر ابن عبد اللّه انصاری و زید بن ارقم و محمّد بن منکدر و ربیعة المرائی گویند اوّل کسی که ایمان آورد بعد از خدیجه برسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم علی علیه السلام بوده آنگاه گوید علی کرم اللّه وجهه اشاره باین معنی نموده در اشعار خودش که ثقات از علماء از قول او نقل نموده اند که فرمود
34-
  1. 1) پیوسته علی با پیغمبر بود تا خدا آن حضرت را مبعوث برسالت نمود پس علی ایمان آورد و متابعت نمود پیغمبر را و تصدیق کرد او را در حالتی که از عمرش سیزده سال گذشته و بحد بلوغ نرسیده بود و او اول کسی بود که اسلام و ایمان آورد بآن حضرت از مردان بعد از خدیجه.
  2. 2) آنان که در صدر اسلام سبقت بایمان گرفتند از مهاجر و انصار. . ص :389
  3. محمّد النبی اخی و صنوی …..و حمزة سیّد الشهداء عمّی …..و بنت محمّد سکنی و عرسی …..منوط لحمها بدمی و لحمی ….و سبطا احمد ولدای منها …..فأیکم له سهم کسهمی(ابن طلحه) ….سبقتکم الی الاسلام طفلا …..صغیرا ما بلغت اوان حلمی …..و اوجب لی ولایته علیکم …..رسول اللّه یوم غدیر خم(ابن طلحه) …..فویل ثم ویل ثم ویل ….لمن یلقی الا له غدا بظلمی (1)
  4. و محمّد بن طلحه شافعی در ص 11 مطالب السئول ضمن فصل اول از باب اول و أکابر مورخین و محدثین علماء خودتان نقل نموده اند که این اشعار را آن حضرت در جواب معاویه نوشت موقعی که در نامۀ خود بآن حضرت مفاخره نموده که پدرم در جاهلیّت سیّد القوم بود و در اسلام پادشاهی نمود و من خال المؤمنین و کاتب الوحی و صاحب فضائل هستم.
  5. حضرت بعد از مطالعه نامه فرمود أبا الفضائل یفخر علیّ ابن آکلة الاکباد یعنی آیا به فضائل فخریه می کند پسر خورندۀ جگرها(یعنی هند مادر معاویه که جگر حمزه سید الشهداء را در احد برای او آوردند و در دهان جوید)آنگاه اشعار مذکوره را برای او نوشت و در آن اشاره بغدیر خم نموده و اثبات می نماید که او است امام و خلیفه و اولی بتصرف در امور مسلمانان بعد از رسول خدا و بامر آن حضرت و معاویه با جدّیتی که بمخالفت آن حضرت داشت نتوانست در این مفاخرات تکذیب آن حضرت را بنماید. ص :390
39-
  1. 1) محمد رسول اللّه برادر و پسر عموی من است و حمزه سید الشهداء عم من است و فاطمه دختر پیغمبر همسر من است و دو دخترزادگان پیغمبر فرزندان من از فاطمه اند پس کدامیک از شما چنین قسمتی مانند من دارید اسبق از همه اسلام آوردم در حالتی که طفل بودم قبل از اینکه بحد بلوغ برسم و واجب نمود پیغمبر برای من ولایت خود را بر شما روز غدیر خم آنگاه سه مرتبه فرمود وای بر کسی که ملاقات کند خدا را روز قیامت در حالتی که بمن ظلم نموده باشد.

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید