کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
- نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
- «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
- کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
- شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص420
- و امام أبو عبد الرحمن نسائی در حدیث 202 خصائص العلوی نقل می نماید که امام حسن علیه السّلام با عمامه سیاه در مقابل مردم آمد و ضمن نقل اوصاف پدرش گفت در غزوۀ خیبر وقتی علی رفت رو بقلعه یقاتل جبرئیل عن یمینه و میکائیل عن یساره.
- فلذا در تمام غزوات نصرت و ظفر زیر سایۀ شمشیر آن حضرت بود که با شدت و غلظت تمام مقابل دشمنان ایستادگی می نمود تا فاتح می شد و درک مقام محبوبیت را نزد خدا و رسول می نمود و جبرئیل و میکائیل دو ملک مقرب افتخار حضور داشتند که در دو طرف او جنگ می نمودند.
- تا آنجا که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود اسلام قوت نگرفت مگر بشمشیر علی علیه السلام.
- علی محبوب خدا و پیغمبر بود
- رابعا در این آیه می فرماید کسانی که دارای این صفات بودند خدا آنها را دوست می دارد و آنها هم خدا را دوست می دارند این صفت محبوبیت از خصائص أمیر المؤمنین است و دلائل بر این معنی بسیار است من جمله از آن اخبار خبری است که محمّد بن یوسف گنجی شافعی در باب 7 کفایت الطالب باسناد خود نقل نموده از عبد اللّه بن عباس که گفت روزی من با پدرم عباس خدمت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم نشسته بودیم علی علیه السلام وارد شد سلام نمود پس از رد سلام رسول خدا با بشاشت از جا برخاست و علی را در آغوش گرفت و بین دو چشمش را بوسید و طرف راست خود نشانید پدرم عباس عرض کرد یا رسول اللّه آیا دوست می داری او را حضرت فرمود ای عمّ بزرگوار و اللّه اللّه اشدّ حبّا له منّی (1).
- حدیث رایت در فتح خیبر
- اهمّ از همۀ دلائل بر محبوبیت علی علیه السلام و اینکه در میدانهای جنگ کرّار بوده نه فرّار حدیث رایت است که در صحاح معتبره شما مذکور است و احدی از اکابر علمای سنّت و جماعت انکار این حدیث ننموده مگر ناصبی متعصّب عنود. ص :420
- 1) بخدا قسم محبت و دوستی خداوند باو بیشتر از من است.
- نواب- قبله صاحب حدیث رایت چیست متمنی است اگر زحمت نیست با سلسله اسنادش بیان فرمائید.
- داعی- اکابر علماء و مورخین فریقین(شیعه و سنّی)متفقا حدیث رایت را نقل نموده اند از قبیل محمّد بن اسماعیل بخاری در کتاب الجهاد و السیر فی باب دعاء النبی جلد دوم صحیح و نیز در کتاب المغازی فی باب غزوه خیبر جلد سیم صحیح و مسلم بن حجاج در ص 324 جلد دوم صحیح و امام ابو عبد الرحمن نسائی در خصائص العلوی و ترمذی در سنن و ابن حجر عسقلانی در ص 508 جلد دوم اصابه و محدث شام در تاریخ خود و احمد بن حنبل در مسند و ابن ماجه قزوینی در سنن و شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب 6 ینابیع الموده و سبط ابن جوزی در تذکره و محمّد بن یوسف گنجی شافعی در باب 14 کفایت الطالب و محمّد بن طلحه شافعی در مطالب السئول و حافظ ابو نعیم اصفهانی در حلیة الاولیاء و ابو القاسم طبرانی در اوسط و ابو القاسم حسین بن محمّد(راغب اصفهانی)در ص 212 جلد دوم محاضرات الادباء بالاخره عموم محدثین و مورخین شما در کتب معتبرۀ خود این حدیث را آورده اند تا آنجا که حاکم گوید هذا حدیث دخل فی حدّ التواتر و طبرانی گوید فتح علیّ لخیبر ثبت بالتواتر (1).
- خلاصه خبر اینست که زمانی که لشکر اسلام قلاع خیبر را محاصره نموده بودند پس از اینکه سه مرتبه لشکر اسلام به علمداری ابی بکر و عمر شکست خورده فرار نمودند چنانچه اشاره نمودیم اصحاب از این شکستهای پی درپی (که برای مسلمین سابقه نداشت آن هم در مقابل یهود ناقابل)متأثر و دلتنگ شدند رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم برای قوت قلب اصحاب و بشارت بفتح و پیروزی فرمودند و اللّه لأعطینّ الرایة غدا رجلا کرّارا غیر فرّار یفتح اللّه علی یدیه یحبّ اللّه و رسوله و یحبّه اللّه و رسوله (2). ص :421
- 1) این حدیثی است که داخل گردید در حد تواتر-فتح علی در خیبر بتواتر ثبت گردیده.
- 2) بخدا قسم فردا پرچم را بکسی دهم که حمله کننده باشد بر دشمنان نه گریزنده و فرارکننده،فتح کند خدا بر دست او و او است کسی که خدا و پیغمبر او را دوست می دارند و او هم خدا و پیغمبر را دوست می دارد.
- آن شب تمام اصحاب در این فکر بخواب نرفتند که آیا فردا این شرف و فضل کرا خواهد بود چون صبح شد همه لباسهای رزم پوشیدند و خود را مقابل پیغمبر جلوه می دادند آنگاه حضرت نظری میان اصحاب افکند فرمود این اخی و ابن عمّی علیّ بن أبی طالب کجا است برادر و پسر عمّم علی بن أبی طالب.
- علی کو که حلاّل هر مشکل اوست ....علی کو که مفتاح قفل دل اوست
- عرض کردند یا رسول اللّه درد چشم دارد بقسمی که قادر بحرکت نمی باشد بسلمان فرمود او را حاضر نما سلمان رفت دست علی را گرفت در حالتی که چشمهای آن حضرت بر روی هم بود خدمت پیغمبر آمد سلام کرد حضرت پس از رد جواب فرمود کیف حالک یا ابا الحسن حالت چونست یا ابا الحسن عرض کرد بحمد اللّه خیرا صداع برأسی و رمد بعینی لا ابصر معه (1).
- حضرت فرمودند ادن منی نزدیک من آی چون نزدیک آمد فبصق فی عینیه و دعا له فبرئ حتی کان لم یکن به وجع (2).
- آنگاه رایت و پرچم فتح و پیروزی اسلام را باو داد و رفت بسوی قلاع خیبر و با یهود جنگ کرد سران و شجعان یهود مانند مرحب و حارث و هشام و علقمه و دیگران را کشت و فتح کرد قلاع مهم خیبر را.
- ابن صباغ مالکی در ص 21 فصول المهمه این خبر را از صحاح سته نقل نموده و نیز محمّد بن یوسف گنجی شافعی در باب 14 بعد از ذکر اخبار گوید حسّان بن ثابت شاعر مخصوص رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم حاضر بود این اشعار را بالبداهه در مدح علی علیه السلام گفت و کان علیّ ارمد العین یبتغی دواء فلمّا لم یحسّ مداویا شفاه رسول اللّه منه بتفلة فبورک مرقیّا و بورک راقیا و قال سأعطی الرایة الیوم فارسا کمیّا شجاعا فی الحروب محامیا ..... یحبّ الاله و الاله یحبّه ...... به یفتح اللّه الحصون الاوابیا ...... فخصّ بها دون البریّة کلّها .......علیّا و سمّاه الوصیّ المؤاخیا ...ص :422
- 1) بحمد اللّه خیر است سر و چشمم درد می کند که جائی را نمی بینم.
- 2) آب دهان مبارک در چشمهای او گذارد و برای او دعا کرد فوری چشم او گشاده و روشن و مرض بر طرف شد کانه ابدا دردی نداشته.
- و ابن صباغ از صحیح مسلم نقل نموده که خلیفۀ ثانی عمر بن الخطّاب گفت دوست نداشتم علمداری را مگر آن روز که حریص بودم بر این امر و خودم را بپیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم نشان می دادم که شاید مرا بخواند و این افتخار نصیب من گردد مع ذلک علی را طلب کرد و این افتخار نصیب او گردید.
- و سبط ابن جوزی در ص 15 تذکره و امام ابو عبد الرّحمن احمد بن علی نسائی در خصائص العلوی بعد از نقل دوازده خبر و حدیث در موضوع علمداری علی علیه السلام در خیبر همین خبر عمر و آرزوی علمداری نمودن او را در حدیث هیجدهم نقل نموده.
- و نیز جلال الدین سیوطی در تاریخ الخلفاء و ابن حجر مکی در صواعق و ابن شیرویه در فردوس الاخبار نقل می نمایند که عمر بن الخطّاب می گفت:بعلی علیه السلام سه چیز داده شده که اگر یکی از آنها برای من بود دوست تر داشتم از آنکه شتران سرخ مو از آن من باشند(1) تزویج فاطمه بعلی(2)سکونت او در مسجد در همه احوال و این امر حلال نبود برای احدی مگر برای علی(3)علمداری او در فتح خیبر.
- خلاصه از این حدیث معلوم و مستفاد می گردد که در میان تمام امت یگانه کسی که محبوب خدا و پیغمبر معرفی شد علی علیه السلام بود.
- و حدیث طیر مشوی که شب گذشته ذکر شد خود دلیل دیگر است بر اثبات محبوبیت آن حضرت نزد خدا و رسول و این جمله بر احدی پوشیده نمی باشد مگر بر مردمان جاهل بی اطلاع و یا بر اشخاص متعصب لجوج و عنود.
- پس از این دلائل که راویان موثق خودتان نقل نموده اند که به مختصری از آنها من باب نمونه اشارت شد ثابت آمده که مستجمع جمیع صفات حمیده و اخلاق پسندیده و مشمول یحبّهم و یحبّونه در آیه شریفه امیر المؤمنین علی علیه السلام می باشد نه دیگران از مؤمنین یا صحابه.
- اینک بر آقایان معلوم شد که داعی نظر اهانت نداشتم بلکه عین واقع و حقیقت ثبت شدۀ در تاریخ را گفتم بطریقی که علمای خودتان با دلائل صریحه می رسانند و معلوم می شود که مشمول آیه شریفه أَشِدّٰاءُ عَلَی الْکُفّٰارِ در میدانهای جنگ و مباحثات علمی علی علیه السلام بوده است ص :423
- علاوه بر گفتار داعی علماء بزرگ خودتان اقرار دارند که این آیه در وصف آن حضرت نازل شده آنچه الحال در نظر دارم من باب نمونه عرض می نمایم که محمّد بن یوسف گنجی شافعی متوفی در سال 658 قمری در باب 13 کفایت الطالب بعد از نقل حدیثی که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرموده هر کس می خواهد نظر کند بآدم و نوح و إبراهیم نظر کند بعلی علیه السلام بیاناتی دارد تا آنجا که گوید علی آن کسیست که خدا در قرآن او را وصف نموده بآیه وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدّٰاءُ عَلَی الْکُفّٰارِ رُحَمٰاءُ بَیْنَهُمْ (1) چنانچه در همین کتاب مبسوطا ذکر شده. )الخ.
- و خدای متعال در آیۀ شریفه شهادت می دهد علی علیه السلام عزیز و شدید بوده است بر کفار که اگر شجاعت و شمشیر آن حضرت در میدانهای بزرگ جنگ و دلائل علمی آن بزرگوار در مباحثات و مناظرات و جوابهای منطقی بمسائل مشکله نبود رونقی از برای اسلام و پیشرفتی جهة مسلمین نبود.
- چنانچه محمّد بن طلحه شافعی در مطالب السئول از رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم نقل نموده که فرمود اسلام قوت نگرفت مگر بشمشیر علی و مال خدیجه پس علی علیه السلام از هر کس اولی و الیق و أحق باین مقام و مرتبه بوده است.
- و أما اینکه فرمودید رحماء بینهم در شأن عثمان بن عفان است و اشاره به مقام خلافت او در مرتبه سوم نازل گردیده که بسیار رقیق القلب و رحم دل بوده متأسفانه این عقیده هم بشهادت تاریخ با حال و اخلاق ایشان مطابقت نمی کند و دلائل بر این معنی بسیار است ولی قلم اینجا رسید و سر بشکست-از آقایان محترم تمنا می کنم بهمین مقدار از گفتار اکتفا نموده و از این موضوع صرف نظر نمائید می ترسم موجب رنجش گردد.
- حافظ- شما وقتی با دلائل و براهین و ذکر اسناد صحیحه صحبت نمائید هیچ گاه موجب رنجش نخواهد شد اگر بدون فحش دادن دلائلی هست بیان فرمائید. ص :424
- داعی- اولا حقیر اهل فحش نیستم-چنانکه در این شبها بشهادت آقایان حاضر فحشها شنیدم و جواب نگفتم مگر با دلیل و برهان.
- ثانیا دلائل بسیاری موجود است که اگر بخواهم بتمام آنها استدلال نمایم وقت این مختصر مجلس ما کفایت نمی کند ولی چون امر فرمودید بخلاصۀ بعض از آنها اشاره می نمایم تا خود آقایان منصفانه قضاوت فرمائید-رحم و عطوفت و رقّت قلب را در محل خود بدست آورید. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ