شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص425 رویه و رفتار عثمان بر خلاف ابی بکر و عمر اولا اتفاقی تمام مورخین ما و شما از قبیل ابن خلدون و ابن خلّکان و ابن اعثم کوفی است

. کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

  1. شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص425
  2. رویه و رفتار عثمان بر خلاف ابی بکر و عمر
  3. اولا اتفاقی تمام مورخین ما و شما از قبیل ابن خلدون و ابن خلّکان و ابن اعثم کوفی است و در صحاح سته و کتب معتبرۀ شما ثبت است و مسعودی در ص 435 جلد اوّل مروج الذهب و ابن ابی الحدید در جلد اول شرح نهج البلاغه و دیگران از علماء شما آورده اند که عثمان بن عفّان وقتی بمقام خلافت رسید بر خلاف سنّت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم و سیرۀ شیخین(ابی بکر و عمر)رفتار نمود.
  4. و حال آنکه باتفاق فریقین و جمیع مورخین در مجلس شوری عبد الرّحمن بن عوف با او بیعت نمود بر کتاب خدا و سنت پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم و طریقۀ شیخین و اینکه بنی امیّه را روی کار نیاورد و بر مردم مسلط ننماید.
  5. ولی وقتی بر امر خود مستقر شد کاملا بر خلاف سیرۀ آنها رفتار نمود و صریحا خلاف عهد نمود-و خود می دانید که نقض عهد و پیمان بحکم قرآن مجید و اخبار صحیحه از جمله گناهان بزرگ است-و بصراحت گفتار و شهادت اکابر علماء و مورخین خودتان خلیفه عثمان عملا نقض عهد نمود و در تمام دورۀ خلافت بر خلاف طریقۀ شیخین(ابی بکر و عمر) رفتار نمود و بنی امیّه را بر جان و مال و ناموس مردم مسلط نمود و این اولین لکّۀ بزرگی بود که دامن او را آلوده ساخت.
  6. حافظ-  چگونه بر خلاف سنت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم و سیرۀ ابی بکر و عمر رضی اللّه عنهما رفتار نمود. ص :425
  7. داعی- -  اول قدمی که بر خلاف سنت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم و طریقۀ شیخین بر داشت بنابر آنچه مورخین مفصّلا نوشته اند و مسعودی محدّث و مورّخ معروف مقبول الفریقین در ص 433 جلد اول مروج الذهب مختصرا ذکر نموده خانه ای بنا کرد از سنک و کاس و درهای او را از ساج و سرو قرار داد و اموال بسیار جمع نمود که علاوه بر آنچه در زمان حیاتش بذل و بخشش های بیجا به بنی امیّه و دیگران نمود(مانند آنکه خمس بلا دارمنیه را که در زمان او فتح شد(بدون هیچ مجوّز شرعی)بمروان ملعون واگذار کرد
  8. بعلاوۀ صد هزار درهم از بیت المال-و چهار صد هزار درهم بعبد اللّه بن خالد-و صد هزار درهم بحکم ابن ابی العاص ملعون و طرید رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم و دویست هزار درهم به ابی سفیان از بیت المال واگذار نمود-(چنانچه ابن ابی الحدید هم در ص 68 جلد اول شرح نهج البلاغه ثبت نموده)و روزی که او را کشتند در نزد خزانه دار شخصی خودش یکصد و پنجاه هزار دینار و دو کرور درهم وجه نقد موجود بود غیر از املاک او در وادی القری و حنین که آنها یکصد هزار دینار بود و گاو گوسفند و شتر که در بیابانها بی حساب داشت؟!).
  9. همین عمل او سبب شد که تمام بزرگان از بنی امیّه و غیره را که روی کار آورده بود از ید از آنچه او داشت تهیه نمودند و بغارت اموال مردم مشغول شدند؟انتهی. زیرا معروف است الناس علی دین ملوکهم شیخ می فرماید: .... اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی ..... بر آورند غلامان او درخت از بیخ
  10. این قبیل اعمال و جمع سرمایۀ فراوان آن هم در آن دوره علاوه بر آنکه قبح عقلی و نقلی داشته آن هم برای خلیفه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم در مقابل فقر و تهی دستی مردم آن زمان- بر خلاف رویه و طریقۀ رفقای او ابی بکر و عمر که ملتزم و متعهد شده بود در روز شوری که بطریقۀ آنها رفتار نماید بوده است.
  11. مسعودی در جلد اول مروج الذهب ضمن حالات عثمان می نویسد خلیفه عمر سفری با پسرش عبد اللّه بحج رفت و خرج راه او ایابا و ذهابا شانزده دینار شد به پسرش عبد اللّه گفت مادر خرج خود اسراف نمودیم.
  12. اینک آقایان قضاوت کنید بین طریقۀ زندگانی خلیفه عمر و گشاد بازی و زیاده روی های عثمان و تصدیق نمائید که کاملا عثمان خلاف عهد و میثاق رفتار نموده است. ص :426
  13. روی کار آوردن عثمان فساق بنی امیه را
  14. ثانیا فسّاق و فجّار بنی امیّه را روی کار آورد و بر جان و مال و نوامیس مردم مسلط نمود و در بلاد مسلمین امارات بنی امیّه ضرری شایع بوده است و افرادی را بر خلاف رضای رسول خدا و شیخین(ابی بکر و عمر)بکار گماشت.
  15. از قبیل عمّ ملعونش حکم بن ابی العاص و پسرش مروان بن حکم که هر دو بشهادت تاریخ طرید و رانده و تبعید شده رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم و مردود و ملعون بلسان مبارک آن حضرت بودند؟
  16. حافظ-  دلیل شما بر طرد و لعن آنها بالخصوص چه می باشد.
  17. بنی امیه و حکم بن ابی العاص و مروان،ملعون خدا و پیغمبر بودند
  18. داعی- دلیل بر لعن دو قسم است یکی جنبه عمومی دارد که خداوند متعال صریحا بنی امیّه را شجرۀ ملعونه خوانده در آیه 62 سوره 17 (بنی اسرائیل)که فرماید وَ الشَّجَرَةَ الْملعونةَ فِی الْقُرْآنِ یعنی درخت لعنت کرده شده در قرآن.
  19. چنانچه امام فخر رازی و طبری و قرطبی و نیشابوری و سیوطی و شوکانی و آلوسی و ابن ابی حاتم و خطیب بغداد و ابن مردویه و حاکم و مقریزی و بیهقی و دیگران از مفسرین و علماء خودتان در ذیل این آیه نومیه از ابن عباس(حبر امت)رضی اللّه عنه نقل نموده اند که مراد از شجرۀ ملعونه در قرآن بنی امیّه بودند که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم آنها را در خواب بصورت بوزینه ها دید که منبر و محراب او را مورد تاخت وتاز خود قرار دادند بعد از بیداری جبرئیل به نزول این آیه خبر داد که بوزینه ها بنی امیّه هستند که بعد از تو غصب خلافت می نمایند و محراب و منبر تو هزار ماه در تصرف آنها خواهد بود.
  20. مخصوصا امام فخر رازی از ابن عباس نقل می نماید که از میان تمام بنی امیّه رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم نام حکم بن ابی العاص را می برد پس بحکم قرآن مجید حکم بن ابی العاص ملعون است چون از شجرۀ ملعونه است و پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم بالخصوص نام او را بلعنت بزبان جاری می نمود .ص :427
  21. و از طرق روات معتبرۀ فریقین(شیعه و سنی)احادیث بسیار در طرد و لعن آنها رسیده ولی چون در شب اول قرار گذاردیم که استشهاد باحادیث شیعه ننمائیم لذا ببعض از آنچه از علماء شما الحال در نظر دارم اشاره می نمایم تا کشف حقیقت گردد
  22. حاکم نیشابوری در ص 487 جلد چهارم مستدرک و ابن حجر مکّی در صواعق محرقه نقل از حاکم می نماید که این خبر صحیحا از رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم رسیده که فرمود انّ أهل بیتی سیلقون بعدی من امّتی قتلا و تشریدا و انّ اشد قومنا لنا بغضا بنو امیه و بنو المغیرة و بنو مخزوم-و مروان بن الحکم کان طفلا قال له النبیّ صلّی الله علیه و سلم هو الوزغ بن الوزغ و الملعون بن الملعون (1).
  23. و نیز ابن حجر بفاصلۀ یک حدیث از عمر بن مرة الجهنی و حلبی در ص 337 جلد اول سیرة الحلبیه و بلاذری در ص 126 جلد پنجم انساب و سلیمان بلخی در ینابیع الموده و حاکم در ص 481 جلد چهارم مستدرک و دمیری در ص 299 جلد دوم حیات الحیوان و ابن عساکر در تاریخ خود و امام الحرم در ذخایر العقبی و دیگران نیز از عمر بن مرة نقل نموده اند که انّ الحکم بن ابی العاص استاذن علی النبی صلّی الله علیه و سلم فعرف صوته فقال ائذنوا له علیه لعنة اللّه و علی من یخرج من صلبه الاّ المؤمن منهم و قلیل ما هم (2).
  24. و امام فخر رازی در جلد پنجم از تفسیر کبیر خود ذیل آیه وَ الشَّجَرَةَ الْملعونةَ و معنای آن اشاره بقول ام المؤمنین عایشه می نماید.
  25. که بمروان می گفت لعن اللّه اباک و انت فی صلبه فأنت بعض من لعنه اللّه (3). ص :428
  26. 1) زود است که اهل بیت من بعد از من ملاقات می کنند از امت من کسانی را که آنها را می کشند و پراکنده می کنند و بدرستی که بغض و کینه و دشمنی بنی امیه و بنی مغیره و بنی مخزوم نسبت بما از همه بیشتر است-و مروان بن حکم در آن موقع بچه بود حضرت فرمود این وزغ پسر وزغ است(یعنی چلپاسه و مارمولک)و ملعون پسر ملعون می باشد.
  27. 2) حکم بن ابی العاص از رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله اذن و اجازه ورود خواست پیغمبر (ص)صدای او را شناخت فرمود اذن بدهید او را لعنت خدا بر او باد و بر اولادهای او که از صلبش بیرون می آیند مگر مؤمن از آنها و آن مؤمنین بسیار کم اند.
  28. 3) خداوند لعنت نمود پدرت را در حالتی که تو در صلب او بودی پس تو بعض از کسی هستی که خداوند او را لعنت نموده.
  29. و علامۀ مسعودی در ص 435 جلد اول مروج الذهب گوید مروان بن حکم طرید و راندۀ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم بود که از مدینه رانده و تبعید شده بود.
  30. در زمان خلافت أبی بکر و عمر اجازه ورود بمدینه نیافت ولی عثمان که خلیفه شد بر خلاف سیره و رفتار رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم و أبی بکر و عمر او را اجازه ورود داد و با سایر بنی امیّه بدور خود جمع و با آنها زیاده از حد مهربانی نمود.
  31. نواب- قبله صاحب حکم بن ابی العاص که بوده و برای چه پیغمبر او را طرد نمود.
  32. حکم بن ابی العاص
  33. داعی- حکم بن أبی العاص عموی خلیفه عثمان بود بنابر آنچه طبری و ابن أثیر و بلاذری در ص 17 جلد پنجم انساب نوشته اند در جاهلیت همسایه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم بود و بسیار آن حضرت را اذیت می نمود مخصوصا بعد از بعثت و بعد از فتح مکه بمدینه آمد و ظاهرا اسلام قبول نمود ولی پیوسته آن حضرت را در میان جامعه تحقیر می نمود وقتی حضرت حرکت می کرد در عقب آن حضرت می آمد و با چشم و دماغ و دهان و دست شکلک در می آورد و بطریق تقلید آن حضرت را آزار می داد حتی در نماز با انگشت تحقیر بآن حضرت اشاره می نمود
  34. فلذا در اثر نفرین آن حضرت بهمان حالت تشنّج باقی ماند بعلاوه بُله و نیمه مجنون شد روزی بمنزل آن حضرت رفت حضرت از حجره بیرون آمد فرمود کسی از طرف او عذر خواهی نکند بایستی خودش و فرزندانش مروان و دیگران از مدینه بیرون روند فلذا بامر آن حضرت فوری آنها را تبعید نمودند بطائف در زمان خلافت ابی بکر و عمر:عثمان شفاعت نمود که چون حکم عموی من است اجازه دهید بر گردد بمدینه آنها قبول ننمودند و گفتند طرید و تبعید شده رسول اللّه را ما بر نمی گردانیم
  35. چون عثمان خود بخلافت رسید آنها را برگرداند هرچند مردم و اصحاب رسول اللّه اعتراض کردند اعتنا ننمود بعلاوه مورد اکرام و بذل و بخشش خود قرار داد و مروان را پیشکار و رئیس دربار خلافت قرار داد و تمام أشرار بنی امیه را بدور خود جمع و مأموریتهای بزرگ و پستهای حسّاس را بآنها واگذار نمود که آنها بر حسب پیش بینی عمر خلیفه دوم سبب بدبختی او گردیدند. ص :429
  36. ولید فاسق در حال مستی نماز جماعت خواند
  37. که از جمله آنها ولید بن عقبة بن أبی معیط بود که او را بولایت و امارت کوفه فرستاد ولید کسیست که بنا بروایت مسعودی در جلد اول مروج الذهب ذیل حالات عثمان:پیغمبر درباره او فرموده بود انّه من اهل النار یعنی او اهل آتش است و در فسق و فجور بمنتها درجه متجاهر بود که مسعودی در مروج الذهب و أبو الفداء در تاریخ خود و سیوطی در ص 104 تاریخ الخلفاء و أبو الفرج در ص 178 جلد چهارم أغانی و امام أحمد در ص 144 جلد اول مسند و طبری در ص 60 جلد پنجم تاریخ و بیهقی در جلد هشتم ص 318 سنن و ابن أثیر در ص 42 جلد سیم کامل و یعقوبی در ص 142 جلد دوم تاریخ و ابن اثیر در ص 91 جلد پنجم اسد الغابه و دیگران می نویسند در أیام امارت کوفه شبی تا صبح مجلس عیش داشت
  38. و صبح که صدای مؤذن برخاست در حالت مستی رفت در محراب مسجد و با مردم نماز صبح را چهار رکعت بجای آورد آنگاه بمردم گفت اگر میل دارید برای شما بیشتر بخوانم.
  39. و نیز بعض از آنها می نویسند در محراب قی و استفراغ نمود که تمام مردم متأذی گردیده شکایت بعثمان بردند.
  40. و از جملۀ آنها معاویه معلوم الحال بود که او را والی شام نمود و سعید بن عاص را را بعد از ولید بکوفه فرستاد که در اثر عملیات آنها در تمام بلاد مسلمین ظلم و فساد بحد افراط رسید فریادها بلند شد و هر کس از هرکجا آمد نامه تظلم آورد بدربار خلافت طردش نمودند.
  41. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید