شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص455 داعی - پس وقتی که جمهور اکابر علماء و مفسرین و

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

  1. کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
  2. شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص455
  3. داعی - پس وقتی که جمهور اکابر علماء و مفسرین و محدثین و محققین فریقین (شیعه و سنی)گفتند این آیه در شأن علی علیه السلام نازل گردیده و مورد مدح و تمجید پروردگار قرار گرفته دیگر برای این قبیل مناقشات و ایرادات امثال آقایان راهی نخواهد بود که اهل عناد و تعصّب از خوارج و نواصب بآن تمسک جویند و از طفولیت در مغز مردمان پاکی مانند شما وارد نمایند که بدون تعمّق در هم چو مجلس رسمی-با شهامت تمام بیان نمائید که ما تصدیق این قضیه را نمی نمائیم.
  4. شیخ-  آقا ببخشید چون جنابعالی خطیب و منبری و زبردست در نطق و بیان هستید گاهی در کلمات و ضمن فرمایشات خود کنایاتی بکار می برید که ممکن است در افراد بی اطلاع تولید خیالاتی نماید که نتایج خوبی نداشته باشد خوبست در بیانات خود رعایت این معانی را بنمائید.
  5. داعی - در بیانات داعی  جز حقایق چیز دیگری نمی باشد خدا شاهد است قصد کنایه ای نداشتم جهت هم ندارد که کنایه بکار برم زیرا هرچه بخواهم بگویم صریحا می گویم نه کنایة،ممکن است اشتباه فرموده یا بنظر خورده گیری این طور تصور نموده اید بفرمائید آن کنایه کدامست.
  6. شیخ-  الساعه ضمن صحبت و بیان صفات مندرجه در آیه مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّٰهِ فرمودید که اینها صفاتی است مخصوص علی بن أبی طالب کرم اللّه وجهه که از اول تا بآخر شک و تردیدی در ایمانش پیدا نشد-این جمله کنایه ایست واضح که اثبات می نماید تردید دیگران را مگر خلفاء راشدین یا سائر صحابه شک و تردیدی در ایمان خود داشتند قطعا همۀ اصحاب بأجمعهم مانند علی کرم اللّه وجهه از اولی که ایمان آوردند تا بآخر عمر بدون شک و تردید ثابت قدم در عقیده بودند و آنی از رسول خدا صلّی اللّه علیه و سلّم انحراف و دوری ننمودند. ص :454
  7. داعی - أوّلا داعی  باین عبارت که آقا فرمودید تلفظ ننمودم ثانیا خود می دانید که اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند ثالثا اگر شما نظر خورده گیری دارید شاید دیگران نداشته باشند حتما شما در این بیان خودتان(ببخشید معذرت می خواهم)مغلطه کاری نمودید خدا شاهد است دعاگو نظر کنایه گوئی و چنین خیالی که شما نمودید نداشته ام بر فرض که خیالی در ذهن شما آمد(اگر خیال مغلطه کاری و ایجاد شبهه نداشتید) خوب بود این جمله را آهسته از داعی  سؤال می نمودید تا جواب مثبت یا منفی را عرض می کردم.
  8. شیخ-  طرز کلام و گفتار شما می رساند که چیزی هست البته سکوت از جواب خود تولید خیالات می نماید متمنی است آنچه در نظر دارید با سند صحیح بیان فرمائید.
  9. داعی - سبب تولید خیال شما شدید که این سؤال را نمودید بازهم عرض می کنم خوبست از این مرحله بگذرید و اصرار نفرمائید.
  10. شیخ-  اگر خلاف اخلاقی شده گذشته چاره جز جواب ندارید اگر جواب صریح مثبت یا منفی ندهید حتما تولید نگرانی نموده گمان می کنم نتایج خوبی نداشته باشد.
  11. داعی - از طرف داعی  هیچ گاه اسائۀ ادب نمی شود،اصرار شما و اینکه بعبارة اخری تهدیدم فرمودید سبب گردید تا کشف حقایق شود و از روز اول هم کشف این نوع از حقایق از طرف علماء خودتان شده که حقایق را در کتب خود ثبت نمودند.اما در مورد شک و تردید اتفاقا غالب صحابه که هنوز ایمانشان بمرتبۀ کمال نرسیده بود گاهی گرفتار شک و تردید می شدند.
  12. منتها بعض از آنها بحال شک و تردید می ماندند و آیات در مذمت آنها نازل می گردید مانند منافقین که سوره ای در قرآن مجید در مذمت آنها آمد.
  13. ولی این قبیل سؤالات اخلاقا سزاوار نیست علنی گردد نکند مردمان بی خرد روی حبّ و بغض جاهلانه خورده گیری کنند بازهم تمنا می کنم از این موضوع صرف نظر نمائید یا اجازه بفرمائید بموقع خود جوابش را آهسته خودمانی عرض کنم. ص :455
  14. شیخ-  یعنی می خواهید بگوئید که خلفاء راشدین رضی اللّه عنهم جزء آنها بودند که شک می نمودند.
  15. داعی - واقعا مغلطه کاری می کنید و تحریک اعصاب می نمائید حال که اصراری دارید داعی  هم شما را بلاجواب نمی گذارم اگر عکس العملی پیدا نماید در میان عوام بی خرد مسئول آن شما هستید و اینکه فرمودید ما می گوئیم اشتباه فرمودید یا عمدا سهو نمودید علماء بزرگ خودتان نقل نموده اند و ثبت در تاریخ گردیده.
  16. شیخ-  در چه موضوع نوشتند و شک آنها در کجا بوده و چه اشخاصی شک نمودند مقتضی است بیان فرمائید.
  17. داعی - آنچه از سیر در کتب اخبار و تواریخ معلوم می شود یک مرتبه نبوده بلکه در دفعات متعدده اشخاصی شک می نمودند بعد که کشف حقیقت می شد بر می گشتند ولی بعضی بر آن شک باقی می ماندند و مغضوب غضب الهی قرار می گرفتند.
  18. شک نمودن عمر در حدیبیّه در نبوّت پیغمبر(صل الله علیه وآله وسلم)
  19. چنانچه ابن مغازلی فقیه شافعی معروف در مناقب و حافظ ابو عبد اللّه محمد بن ابی نصر حمیدی در جمع بین الصحیحین بخاری و مسلم نوشته اند قال عمر بن الخطّاب رضی اللّه عنه ما شککت فی نبوّة محمّد قطّ کشکّی یوم الحدیبیّه ( عمر بن الخطاب گفت من هرگز شک نکرده بودم در نبوت و پیغمبری محمد صلی اللّه علیه و آله مانند شکی که در روز حدیبیه نمودم.).
  20. طرز کلام خلیفه می رساند که مکرر در نبوت آن حضرت شک نموده است منتها شک در حدیبیّه از همه قوی تر بوده است.
  21. نواب- ببخشید قبله صاحب مگر در حدیبیّه چه بوده که باعث شک در امر نبوت گردیده.
  22. داعی - شرح این قضیه مفصّل است ولی خلاصه اش را باقتضای وقت مجلس بعرضتان می رسانم. ص :456
  23.  وقعۀ حدیبیّه
  24. رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم شبی در عالم رؤیا دید با اصحاب بمکه تشریف برده و عمره بجای آورده صبح برای اصحاب نقل نمود عرض کردند شما خود معبّر خوابهای ما هستید بفرمائید تعبیر این خواب چیست حضرت فرمودند ان شاء اللّه ما بمکه خواهیم رفت و عمل بجای خواهیم آورد(ولی تعیین زمان تشرف را ننمودند).
  25. در همان سال پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم نظر بشوقی که بزیارت بیت اللّه داشت با اصحاب بعزم مکه معظمه حرکت فرمودند در حدیبیّه (که چاهی است نزدیک مکه نصفش جزء حرم و نصف دیگر خارج از حرام است) کفّار قریش خبر شدند با تجهیزاتی جلو آمدند و ممانعت نمودند از ورود بمکّه.
  26. چون پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم بقصد جنگ نیامده هدفش فقط زیارت بود لذا با کفّار مکه صلح نمودند و صلح نامه نوشتند رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم از همان جا برگشت.
  27. اینجا بود مورد شک عمر بنا بگفتۀ خودش چنانچه علمای بزرگ خودتان نوشته اند که شک در اصل نبوت آن حضرت نمود آمد خدمت پیغمبر عرض کرد یا رسول اللّه شما که پیغمبر و صادق القول هستید مگر نفرمودید ما می رویم مکه و عمل بجای می آوریم و در آنجا حلق رأس و تقصیر می نمائیم الحال چرا بر خلاف شد.
  28. حضرت فرمودند آیا من تعیین زمان نمودم و گفتم امسال می رویم عرض کرد نه یا رسول اللّه حضرت فرمودند پس آنچه گفتم صحیح است و خواهیم رفت ان شاء اللّه و تعبیر خواب واقع خواهد شد منتها تعبیر خواب بمشیت خداوند دیر و زود دارد فلذا جبرئیل نازل گردید برای تصدیق رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم آیه 27 سوره 48(فتح)را آورد که لَقَدْ صَدَقَ اللّٰهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیٰا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرٰامَ إِنْ شٰاءَ اللّٰهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُؤُسَکُمْ وَ مُقَصِّرِینَ لاٰ تَخٰافُونَ فَعَلِمَ مٰا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذٰلِکَ فَتْحاً قَرِیباً (1).
  29. 1) هرآینه بتحقیق پروردگار متعال حقیقت و صدق خواب رسولش را آشکار ساخت که البته افراد مسلمین با دل ایمن و خاطر آسوده وارد مکه و مسجد الحرام می شوند و بعد از اعمال حج و تشریفات مذهبی با تراشیدن سر تقصیر نموده از احرام خارج می گردند خداوند داناست بآنچه نمی دانید و قریبا بهمین نزدیکی فتح و ظفری نصیب شما خواهد شد(که مراد فتح خیبر بود). ص :457
  30. این بود خلاصه ای از قضیۀ حدیبیّه که امتحانی بود برای مؤمنین ثابت و مردمان متزلزل.
  31. «سخن که باینجا رسید آقایان بساعتها نظر کرده خندۀ شدید نموده گفتند» «بقدری مطلب شیرین و گیرنده است که از خود بکلی بیخود می شویم و واقعا اسباب» «زحمت اهل مجلس شدیم دیشب خیلی از وقت آقایان گرفته شد امشب هم خیلی از» «نصف شب گذشته و اخلاقا کار نیکوئی نیست خوبست مجلس را خاتمه دهیم در همین» «بین چای و قدری شیرینی و خوراکی آوردند سرگرم مزاح و تفریح شدیم که آقایان» «را از گرفتگی خاطر بیرون آوریم».
  32. گفتگوهای غیر منتظره
  33. حافظ- قبله صاحب ما از ملاقات شما مخصوصا از جذبۀ اخلاقی شما خیلی مسرور شدیم میل داشتیم که بیشتر وقت خود را با شما صرف نمائیم جاذبۀ شما بقدری قوی است که هر کس با شما مجالس و هم کلام شود مجذوب تمام و ساکت می ماند و هر حرفی هم دارد در باطن خیالش می ماند چنانچه ما خیلی حرفها داشتیم و داریم که در بوتۀ اجمال مانده ولی چه کنیم که ناچار بحکم اجبار باید بوطن برگردیم در آنجا هم کارهای لازم شخصی و عمومی داریم که وقتش می گذرد امید است جنابعالی بر ما منت بگذارید بمنزل و مأوای ما تشریف فرما شوید تا از محضرتان کاملا بهره مند شویم.
  34. نواب- (رو بحافظ) ما نمی گذاریم شما حرکت کنید زیرا کار بجاهای باریک رسیده بایستی مطلب یک طرفه شود زیرا شماها همیشه بماها می گفتید که آقایان رافضی ها (شیعه ها)بکلی فاقد دلیل و برهانند و تنها قاضی می روند اگر در مقابل ما قرار گیرند زود ساقط می شوند.
  35. بر عکس گفتار شما آقایان در این جلسات کاملا ما شما را ساقط و زبون می بینیم بایستی حتما حقیقت معلوم شود تا ما ناظرین و مستمعین عاقل هر طریقی را حق دیدیم پیروی کنیم. ص :458
  36. حافظ- (رو بنوّاب) اشتباه نمودید که ما را ساکت و ساقط پنداشتید بلکه جذّابیت اخلاقی و طلاقت لسان و حسن بیان خطیب ارجمند ما را ساکت نموده که رعایت ادب نموده و مهمان عزیز را آزار ندهیم و الا ما هنوز وارد سخنان اساسی نشده ایم و اگر کاملا گرم صحبت شویم با اقامه برهان و دلیل خواهید دید که حق با ما و دلائل ما مثبت حق است.
  37. نواب- (رو بحافظ) ما تا امشب آنچه از مولی و سرور و قبله سلطان الواعظین صاحب شنیدیم تمام منطقی و با برهان و دلیل بوده و شما را در مقابل منطق و دلیل ساکت دیدیم.
  38. چنانچه می فرمائید دلائلی هست پس قطعا باید بمانید و اقامه دلیل نمائید من صریحا بشما می گویم و اعلام خطر می نمایم که گفتگوهای این شبها و نقل در روزنامه ها و مجلات باعث تردید در عقیده عدّه ای شده است و اگر حق را چنانچه سزاوار است ظاهر نکنید قطعا در نزد صاحب شریعت مسئول خواهید بود.
  39. (در این وقت مجلس سکوت بهت آوری بخود گرفت پس از قدری سکوت)
  40. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید