شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص460 حافظ- (با رنگ پریده رو به نواب)شما ملاحظۀ این آقای مهمان عزیز را هم بنمائید

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

  1. شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص460
  2. حافظ- (با رنگ پریده رو به نواب)شما ملاحظۀ این آقای مهمان عزیز را هم بنمائید ایشان بنا بفرمودۀ خودشان مسافر مشهد هستند وقتشان عزیز است گویا خیال حرکت داشتند محض خاطر ما ماندند سزاوار ادب و اخلاق نیست که بیش از این اسباب زحمتشان شویم.
  3. داعی - خیلی ممنون از لطف شما هستم ولی راجع بحرکت مخلص بیانی فرمودید صحیح است ولی در عین حال هر کار مهمی داشته باشم در مقابل خدمات دینی ناچیز می دانم از طرف داعی هیچ مانعی نیست تا یک سال دیگر هم آقایان حاضر باشید داعی هم حاضرم چون وظیفۀ ما همین است که پیوسته انجام وظیفه بنمائیم تا حق از زیر پرده بیرون آید گذشته از اداء وظیفه داعی  از مجالس اهل علم خورسندم که بهره برداری می نمایم مخصوصا جنابعالی که اخلاقا داعی  را مجذوب خود قرار داده اید.
  4. فقط از میزبان محترم آقای میرزا یعقوب علی خان خیلی خجلم که اسباب زحمت ایشان شده ایم. ص :459
  5. (میرزا یعقوب علی خان و ذو الفقار علی خان و عدالت علی خان اخوان محترم) (که از رجال محترم قزلباش می باشند یک مرتبه با حال منقلب صدا بلند کردند که ما) (از شما انتظار این نوع بیان را نداشتیم ما صاحب منزل نیستیم اگر ما دام العمر جنابعالی) (در این منزل بمانید زحمتی بما ندارید چون ما در این منزل سرا دار هستیم و وجود شما) (سبب افتخار ما می باشد جناب آقای سید محمد شاه«از اشراف پیشاور»و جناب آقا سید) (عدیل اختر(از علماء شیعه پیشاور)فرمودند ممکن است چند شبی افتخار این مجلس) (دینی را بمنزل ما بدهید).
  6. (آقای میرزا یعقوب علی خان فرمودند غیر ممکن است مادامی که قبله سلطان) (الواعظین در پیشاور هستند و این مجلس برقرار است بایستی همین جا باشند).
  7. داعی - از آقایان عموما و از میزبانان محترم خصوصا کمال تشکر و امتنان را دارم.
  8. حافظ- (بعد از قدری سکوت)مانعی ندارد و چون میل آقایان هست چند روز دیگر می مانیم ولی همین طوری که قبله صاحب فرمودند هر شب آمدن جمعیت در اینجا اسباب زحمت است خوبست منزل ما را مرکز مباحثات قرار دهید تا تعادل کامل فراهم آید.
  9. داعی - اصراری ندارم که حتما آقایان تشریف فرما شوید چون این منزل وسیع است باغ و عمارت با وسعت دارد و برای این جمعیت آماده تر است خودتان قرار بر اینجا گذاردید و الاّ از طرف مخلص مانعی نیست هر جا امر بفرمائید با کمال میل حاضرم خدمت می رسم.
  10. میرزا یعقوب علی خان-از منزل و جماعت قزلباش هیچ مانعی نیست اگر آقای حافظ تازه تشریف آوردند و بحال ما سابقه ندارند ولی عموم اهالی می دانند که جماعت قزلباش عموما خدمتگذار نوع هستند و از پذیرائی و خدمتگزاری واردین خسته گی ندارند.
  11. مخصوصا این منزل همیشه مرکز واردین است علی الخصوص که پیرایه ای بر او بستند.مجلس علم و بحث دینی و مناظرات مذهبی بیش از پیش عموم را خورسند و متشکر می نماید. ص :460
  12. حافظ- با اینکه بر من خیلی دشوار است توقف در پیشاور چون کارهای بسیاری در محل دارم که معطل مانده ولی برای اجابت دعوت آقایان اطاعت می نمایم پس حالا مرخص می شویم تا فردا شب ان شاء اللّه.
  13. لیله پنجشنبه 29 رجب 45 جلسه هفتم
  14. اشاره
  15. (اول شب آقایان تشریف آوردند پس از صرف چای و صحبتهای معمولی و رسمیت مجلس از طرف آقایان افتتاح کلام شد).
  16. سید عبد الحی- (امام جماعت سنّت و جماعت)قبله صاحب چند شب قبل بیاناتی نمودید که قبله و سرور حافظ صاحب از شما دلیل خواستند یا طفره رفتید یا باصطلاح بمغلطه علمی ما را سرگرم نمودید و مطلب از میان رفت.
  17. داعی - بفرمائید مطلب چه بوده و کدام سؤال شما بی جواب مانده نظرم نیست خواهش می کنم یادآوری فرمائید.
  18. سید- مگر شما چند شب قبل نفرمودید که سیدنا علی کرم اللّه وجهه اتحاد نفسانی با رسول خدا صلّی اللّه علیه و سلّم داشته بهمین جهت افضل بر تمام انبیاء بوده. ؟
  19. داعی - صحیح است این گفتار و عقیدۀ داعی  بوده و هست.
  20. سید- پس چرا اشکال ما را بلاجواب گذاردید. ص :461
  21. داعی - خیلی اشتباه فرمودید و تعجب است از شما که تمام شبها سراپا گوش بودید نسبت طفره و مغلطه کاری بدعاگو بدهید طفره و مغلطه ای در کار نبوده بلکه آنچه صحبت شده بمقتضای الکلام یجر الکلام بوده حرف حرف آورده و اگر خوب دقت کنید خواهید تصدیق نمود که دعاگو حرف خارجی بمیان نیاوردم بلکه آقایان سؤالاتی نمودند و داعی  مجبور بجواب بودم
  22. الحال هر سؤالی دارید بفرمائید برای جواب حاضرم بعون اللّه تعالی.
  23. سید- خیلی مایلیم بفهمیم چگونه ممکن است دو نفر با هم متحد گردند و اتحاد نفسانی چنان بین آنها حاصل آید که هر دو یکی باشند.
  24. فرق بین اتحاد مجاز و حقیقت
  25. داعی - موضوع اتحاد بین الاثنین بمعنای حقیقت محال و ممتنع و بدیهی البطلان است و استحالۀ آن در مقام خود مبرهن آمده بلکه امتناع او از بدیهیات اولیه است پس دعوی اتحاد نیست مگر از جهت مجاز و مبالغه در کلام.
  26. زیرا دو نفر که با هم شدت محبت را دارند یا در جهتی از جهات مشابهت دارند غالبا دعوی اتحاد می نمایند.
  27. و در کلمات بزرگان از ادباء و شعراء عرب و عجم این نوع از مبالغه بسیار است حتّی در کلمات اولیاء حق هم ظاهر و بارز است که از جمله در دیوان منسوب بمولانا امیر المؤمنین علی علیه الصلاة و السّلام است که می فرماید.
  28. هموم رجال فی امور کثیرة ..... و همی فی الدنیا صدیق مساعد ...... یکون کروح بین جسمین قسمت .....فجسمهما جسمان و الروح واحد (1)
  29. در حالات مجنون عامری معروف است زمانی که خواستند فصدش کنند التماس می کرد مرا فصد نکنید که می ترسم نیشتر بلیلی من برسد که لیلی در عروق و اعصاب من جای گرفته فلذا ادباء همین معنی را بنظم آورده اند. گفت مجنون من نمی ترسم ز نیش ..... صبر من از کوه سنگین است بیش ...... لیک از لیلی وجود من پر است .این صدف پر از صفات آن در است ..... داند آن عقلی که آن دل روشنی است ......در میان لیلی و من فرق نیست ص :462
  30. 1) همت عالی مردان عالم در امور مختلفۀ بسیاری است و تنها همت من دوست مساعدی است که آن دوست مانند روحی باشد در دو بدن که در آینۀ حقیقت از ما دو جسم و یک روح منعکس گردد.
  31. ترسم ای فصّاد چون فصدم کنی ..... نیش را ناگاه بر لیلی زنی ..... من کیم لیلی و لیلی کیست من ..... ما یکی روحیم اندر دو بدن ..... روحه روحی و روحی روحه ..... من یری الروحین عاشا فی البدن (1)
  32. و اگر کتب ارباب ادب را مطالعه کنید من حیث المبالغة از این قبیل تعبیرات مجازا بسیار خواهید دید چنانچه شاعر شیرین بیان و ادیب لبیب سروده. انا من اهوی و من اهوی انا ..... نحن روحان حللنا بدنا ..... فاذا ابصرتنی ابصرته ..... و اذا ابصرته کان انا (2)
  33. اتحاد نفسانی پیغمبر و علی  
  34. بیشتر از این وقت آقایان را در مقدمه نگیرم اینک اخذ نتیجه می کنم باینکه اگر عرض کردم امیر المؤمنین علیه السلام اتحاد نفسانی با رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم دارد توجه شما باتحاد حقیقی نرود چه آنکه احدی دعوی اتحاد حقیقی ننموده و اگر کسی قائل بچنین اتحاد شود قطعا عاطل و باطل و از درجۀ اعتبار ساقط است.
  35. پس این اتحاد از حیث مجاز است نه حقیقت و مراد از آن تساوی روح و کمالات است نه جسم و مسلّما علی امیر المؤمنین علیه السلام در جمیع فضائل و کمالات و صفات با رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم مساوی بوده است الاّ ما خرج بالنّص و الدّلیل.
  36. حافظ- پس روی این قاعده بایستی محمّد و علی هر دو پیغمبر باشند و این گفتار شما می رساند که علی هم شریک در پیغمبری بوده و لا بد نزول وحی هم از جهت تساوی بر هر دو بوده است.
  37. داعی - الحق مغلطه فرمودید این قسم که شما بیان نمودید نیست نه ما و نه احدی از شیعیان بچنین چیزی عقیده نداریم و از شما انتظار نداشتم که وقت مجلس را بمجادله بگیرید که مطالب گفته تکرار گردد. ص :463
  38. 1) روح او روح من است و روح من روح او می باشد.که دیده است دو روح در یک بدن زندگانی کند.یعنی فی الحقیقة یک روح است در دو بدن قرار گرفته.
  39. 2) خلاصه معنی آنکه من و معشوق دارای دو روح هستیم که در هر دو بدن ما حلول نموده اند فلذا اگر مرا بینی او را دیده ای و اگر او را ببینی عینا من هستم. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید