کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
- کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
- شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص477
- سؤالات صعصعه از علیّ(علیه السلام ) در علة افضل بودن از انبیاء و جواب آن
- اما من بعد از خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم با آن همه صدمات و اذیتهای بسیار فراوانی که از این امت دیدم ابدا درباره آنها نفرین نکردم و کاملا صبر نمودم(چنانچه در ضمن خطبه معروف بشقشقیه فرمود صبرت و فی العین قذی و فی الحلق شجی (3)کنایه از آنکه اقرب خلق بسوی حق کسیست که صبرش بر بلا بیشتر باشد. ص :474
3-
- 1) نعمت های خدا دادۀ بخود را نقل کن.
- 2) پروردگارا مگذار بروی زمین از کافرین دیاری را.
- 3) صبر نمودم در حالتی که در چشم من خاشاک و در گلوی من استخوان بود.
- عرض کرد انت افضل ام ابراهیم قال انا افضل من ابراهیم شما افضل هستید یا ابراهیم فرمود من افضل از ابراهیم هستم عرض کرد لم ذلک چرا شما افضل از ابراهیم هستید فرمود ابراهیم عرض کرد رب ارنی کیف تحی الموتی قال أ و لم تؤمن قال بلی و لکن لیطمئنّ قلبی (1)ولی ایمان من بجائی رسیده که گفتم لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا (2)کنایه از آنکه علو درجۀ شخص بمقام یقین او می باشد که واجد مقام حق الیقین شود.
- عرض کرد انت أفضل أم موسی قال انا افضل من موسی-شما افضل هستید یا موسی فرمود من افضل هستم عرض کرد بچه دلیل شما افضل از موسی هستید فرمود وقتی خداوند او را مأمور کرد بدعوت فرعون که بمصر برود عرض کرد رب انّی قتلت منهم نفسا فاخاف ان یقتلون و اخی هارون هو افصح منّی لسانا فارسله معی ردا یصدّقنی انّی اخاف ان یکذّبون (3)اما من وقتی رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم از جانب خدا مأمورم کرد که بروم در مکّه معظّمه بالای بام کعبه آیات اول سورۀ برائت را بر کفار قریش قرائت نمایم با آنکه کمتر کسی بود که برادر یا پدر یا عم یا خال یا یکی از اقارب و خویشانش بدست من کشته نشده باشند مع ذلک ابدا خوف نکردم اطاعت امر نموده تنها رفتم مأموریت خود را انجام دادم آیات سورۀ برائت را بر آنها خواندم و مراجعت نمودم.
- کنایه از آنکه فضیلت شخص با توکل بخداست هر کس توکّلش بیشتر است ص :475
9-
- 1) آیه 262 سوره 2(بقره)پروردگارا بمن بنما که چگونه مردگان را زنده خواهی کرد خداوند فرمود آیا باور نداری عرض کرد آری باور دارم لکن(می خواهم بمشاهده آن)دلم آرام گیرد.
- 2) اگر پرده ها بالا رود و کشف حجب گردد یقین من زیاد نخواهد شد.
- 3) آیه 33 سوره 28(قصص)موسی عرض کرد ای خدا من از آنها(فرعونیان)یک نفر را کشته ام و می ترسم(که بخونخواهی و کینه دیرینه)مرا بقتل رسانند(با این حال اگر از رسالت ناگزیرم)برادرم هارون که ناطقه اش از من فصیح تر است با من یار و شریک در کار رسالت فرما تا مرا تصدیق کند می ترسم آنها تکذیب رسالتم کنند.
- فضیلت او بیشتر است موسی اتکاء و اعتماد ببرادرش نمود ولی امیر المؤمنین علیه السلام توکّل کامل بخدا و اعتماد بکرم و لطف عمیم ذات ذو الجلال حق نمود.
- قال انت افضل ام عیسی قال انا افضل من عیسی قال لم ذلک عرض کرد شما افضل هستید یا عیسی فرمود من افضل از عیسی هستم عرض کرد برای چه شما افضل هستید فرمود پس از آنکه مریم بواسطه دمیدن جبرئیل در گریبان او بقدرت خدا حامله شد همین که موقع وضع حمل رسید وحی شد بمریم که اخرجی عن البیت فان هذه بیت العبادة لا بیت الولادة از خانه بیت المقدس بیرون شو زیرا که این خانه محل عبادت است نه زایشگاه و محل ولادت و زائیدن فلذا از بیت المقدس بیرون رفت در میان صحرا پای نخله خشکیده عیسی بدنیا آمد.
- اما من-وقتی مادرم فاطمه بنت اسد را درد زائیدن گرفت در حالتی که وسط مسجد الحرام بود بمستجار کعبه متمسک گردیده و عرض کرد الهی بحق این خانه و بحق آن کسی که این خانه را بنا کرده این درد زائیدن را بر من آسان گردان همان ساعت دیوار خانه شکافته شد مادرم فاطمه را با ندای غیبی دعوت بداخل خانه نمودند که یا فاطمه ادخلی البیت فاطمه مادرم وارد شد و من در همان خانه کعبه بدنیا آمدم
- کنایه از آنکه در مرتبه اول شرف مرد بحسب و نسب و طاهریت مولد است هر که روح و نفس و جسد او پاکیزه است او افضل است.
- (از این امر پروردگار بفاطمه در دخول کعبه معظّمه و نهی از مریم از وضع حمل در بیت المقدس با توجه بشرافت مکه معظّمه بر بیت المقدس شرافت فاطمه بر مریم و شرافت علی علیه السلام بر عیسی علی نبیّنا و آله و علیه السّلام معلوم می شود).
- علی مرآت جمیع انبیاء بوده است
- (موقع نماز شد آقایان برای نماز برخاستند) (بعد از اداء فریضه و استراحت و صرف چای داعی ) (افتتاح کلام نموده عرض کردم)علاوه بر آنچه عرض شد در کتب معتبره و موثق علماء خودتان است که علی علیه السلام را مرات جمیع صفات انبیاء و واجد آن صفات قرار داده اند. ص :476
- چنانچه ابن ابی الحدید معتزلی در ص 449 جلد دوم شرح نهج البلاغه و حافظ ابو بکر فقیه شافعی احمد بن الحسین بیهقی در مناقب و امام احمد حنبل در مسند و امام فخر رازی در ذیل آیه مباهله در تفسیر کبیر و محی الدین عربی در ص 172 از مبحث 32 کتاب یواقیت و جواهر و شیخ سلیمان بلخی حنفی در اول باب 40 ینابیع المودة از مسند احمد و صحیح بیهقی و شرح المواقف و الطریقة المحمدیة و نور الدین مالکی در ص 121 فصول المهمّه از بیهقی و محمد بن طلحه شافعی در ص 22 مطالب السئول و محمّد بن یوسف گنجی شافعی در باب 23 کفایة الطالب بمختصر کم و زیادی در الفاظ و عبارات روایت نموده اند که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود من اراد ان ینظر الی آدم فی علمه و الی نوح فی تقوائه(فی حکمته)و الی ابراهیم فی خلّته(فی حلمه)و الی موسی فی هیبته و الی عیسی فی عبادته فلینظر الی علیّ بن أبی طالب(علیه السلام) (1)
- و میر سید علی همدانی شافعی در مودت هشتم از مودة القربی این حدیث شریف را با زیادتیهائی نقل می نماید و در آخر آن آورده از جابر که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:
- فانّ فیه تسعین خصلة من خصال الانبیاء جمعها اللّه فیه و لم یجمعها فی احد غیره (2).
- بیان گنجی شافعی در اطراف حدیث تشبیه ص :477
- و شیخ فقیه محدث شام صدر الحفّاظ محمّد بن یوسف گنجی شافعی پس از نقل حدیث خود بعنوان قلت بیانی دارد که گوید تشبیه نمودن علی را بآدم در علم او برای اینست که خداوند آموخت بآدم علم و صفت هر چیزی را هم چنانکه در سورۀ بقره فرماید وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمٰاءَ کُلَّهٰا (3)
24-
- 1) هر کس می خواهد نظر کند آدم را در علمش(یعنی از کمیت و کیفیت علم آدم بهره مند گردد)بعلم علی توجه کند و هر کس که می خواهد حقیقت تقوای نوح را(که بهترین صفات او بوده) یا حکم و حکمت او را به بیند و خلت و حلم ابراهیم و هیبت موسی و عبادت عیسی را به بیند پس نظر کند بسوی علی بن أبی طالب علیه السّلام.
- 2) پس بدرستی که در علی علیه السلام نود خصلت از خصال انبیاء می باشد که خداوند در او جمع کرده نه در غیر او.
- 3) آیۀ 29 سوره 2(بقره)خدای عالم همه اسماء را بآدم تعلیم داد.
- و هم چنین نیست چیزی و نه حادثه و واقعه ای مگر آنکه در نزد علی می باشد علم آن و فهم درک و استنباط معنای آن-بواسطه همین علم الهی بود که حضرت آدم مخلع بخلعت خلافت آمد که خداوند در آیه 28 سورۀ 2(بقره)خبر می دهد که فرمود إِنِّی جٰاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً (1).
- پس هر انسان با ذوقی از این تشبیه آن حضرت علی را بعلم آدم-می فهمد که چون آن علم سبب افضلیت آدم و برتری و مسجودیت او بر ملائکه و صاحب مقام خلافت گردید علی علیه السلام هم افضل و برتر از همۀ خلایق و واجد مقام خلافت بعد از خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم می باشد.
- و تشبیه نمودن علی را بنوح در حکمت آن کانّه می خواهد برساند که علی علیه السلام بر کفّار شدید و بر مؤمنین رؤف بوده هم چنانکه خداوند در قرآن او را وصف نموده وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدّٰاءُ عَلَی الْکُفّٰارِ رُحَمٰاءُ بَیْنَهُمْ (این خود دلیل است بر آنکه این آیه در وصف علی علیه السلام نازل گردیده چنانچه قبلا عرض نمودم).
- و نوح نسبت بکفار بسیار شدید بود چنانچه در قرآن خبر می دهد وَ قٰالَ نُوحٌ رَبِّ لاٰ تَذَرْ عَلَی الْأَرْضِ مِنَ الْکٰافِرِینَ دَیّٰاراً (2).
- و تشبیه نمودن علی علیه السلام را بحلم ابراهیم برای آنست که در قرآن ابراهیم علی نبیّنا و آله و علیه السّلام را باین صفت وصف نموده که إِنَّ إِبْرٰاهِیمَ لَأَوّٰاهٌ حَلِیمٌ (3).
- این تشبیهات می رساند که علی علیه السلام متخلّق باخلاق انبیاء و متّصف بصفات اصفیاء بوده انتهی.
- پس آقایان محترم اگر قدری منصفانه دقیق شوید می بینید از مضامین این حدیث شریف که مجمع علیه فریقین(شیعه و سنی)می باشد مستفاد می شود که امیر المؤمنین علیه السلام جامع جمیع صفات عالیۀ ممکنه است که هر صفتی از وی مساوی بهترین صفات انبیاء می باشد پس علی القاعده بایستی که از حیث جامعیت افضل سلسلۀ جلیلۀ نبویّه باشد. ص :478
- 1) آیۀ 28 سوره 2(بقره)من در زمین خلیفه خواهم گماشت.
- 2) آیۀ 27 سوره 71(نوح)عرض کرد پروردگارا مگذار در زمین از کافران دیاری را.
- 3) آیۀ 115 سوره 9(توبه)بدرستی که ابراهیم هرآینه بردبار بود.
- و این حدیث خود دلیل دیگری است بر افضلیّت علی علیه السلام بر انبیاء عظام(باستثناء خاتم الانبیاء صلّی اللّه علیه و آله و سلّم)زیرا وقتی با هر یک از انبیاء عظام در فضیلت و خصلت مخصوصۀ بآن نبی مساوی باشد و بفضایل و خصال دیگران نیز اختصاص داشته باشد لازم می آید که افضل از همۀ انبیاء باشد.
- «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ