شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص551 اثرات مترتبه بر زیارت قبور ائمۀ اطهار علاوه بر فوائد معنوی و اجور اخروی توجه بمنافع ظاهری که در زیارت قبور ائمّۀ طاهرین ملحوظ است

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

  1. کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
  2. شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص551
  3. اثرات مترتبه بر زیارت قبور ائمۀ اطهار
  4. علاوه بر فوائد معنوی و اجور اخروی توجه بمنافع ظاهری که در زیارت قبور ائمّۀ طاهرین ملحوظ است هر انسان عاقلی را تحریک می کند که از این عبادت بزرگ که سبب عبادات بسیار می گردد صرف نظر نکند.
  5. شما اگر بآن اعتاب مقدّسه مشرف گردید بالحسّ و العیان مشاهده می نمائید در بیست و چهار ساعت(باستثنای چند ساعت وسط شب که ابواب قباب مبارکه برای استراحت خدمه و تنظیف حرم بسته می گردد)از دو ساعت بطلوع فجر تا قریب نصف شب پیوسته آن حرم ها و مساجد اطراف قبرها پر و مملو از زوار و مجاور از خواص و عوام است.
  6. و تمامی آنها سرگرم انواع عبادات از نمازهای واجب و مستحب و قرائت قرآن و اشتغال باذکار و اوراد و ادعیه می باشند.
  7. کسانی که در بلاد و اوطان خود توفیق عبادات بسیار ندارند مگر اداء واجبات ولی در آن امکنۀ مقدسه بعشق زیارت و وصال محبوب از دو ساعت بطلوع فجر مشرف گردیده توفیق تهجد و مناجات با پروردگار و قرائت قرآن و گریه های فراوان از خوف خداوند متعال برای آنها عادت ثانوی می شود که وقتی بأوطان خود برگشتند پیوسته سرگرم عبادات و ترک معاصی می باشند و اداء نوافل و قضاء نمازها را با اشتیاق تمام بجای می آورند.
  8. آیا این عمل که موجب اعمال بسیار می گردد و توفیق جبری پیدا می نمایند و سرگرم اقسام عبادات می شوند بدعت است.
  9. که در هر شبانه روزی اقلا سه مرتبه سحرها و ظهرها و سر شبها هر مرتبه اقلا دو سه ساعت بأقسام عبادات از نماز و دعا و قرآن و اذکار و اوراد پرداخته و خود را مشمول مراحم و الطاف حضرت پروردگار قرار دهند. ص :555
  10. اگر هیچ أثری برای زیارت قبور أئمۀ اطهار نبود مگر همین توفیق جبری و سرگرمی باقسام عبادات کافی بود که مسلمانان را تشویق کنند برفتن زیارت تا باین وسائل و سرگرمی بعبادات(که در بلاد و اوطانشان بواسطه اشتغال بامور دنیوی توفیق کامل پیدا نمی نمایند)رابطه با یزدان پاک را که اساس تمام خوشبختیها است محکم نموده صفای باطن پیدا نمایند.
  11. شما در بلاد اهل تسنّن کدام محل مقدسی را می توانید بما نشان دهید که عالم و جاهل و خواص و عوام در بیست و چهار ساعت اشتغال بعبادات داشته باشند جز مساجد که فقط نمازی خوانده و فوری متفرق می شوند در بغداد و معظّم که قبر شیخ عبد القادر گیلانی و امام ابو حنیفه می باشد همیشه درهای آنها بسته فقط موقع نماز در مسجدهای مجاور قبر آنها باز می شود یک عدۀ مخصوصی می آیند نماز خوانده و متفرق می شوند.
  12. در شهر سامراء که مدفن دو امام بر حق شیعه-حضرت هادی علی النّقی علیه السّلام(امام دهم)و حضرت عسکری حسن بن علی علیه السّلام(امام یازدهم)می باشد تمام اهالی و ساکنین شهر و حتی خدّام آستانه مقدسه از برادران اهل تسنّن هستند مقارن طلوع فجر بزحمت بسیار و داد و فریاد زوار و اهل علم و مجاورین شیعه درب حرم را باز می کنند ولی یک نفر از پیر و جوان عالم و جاهل سنی ها را نمی بینیم در کنج و زوایای آن مسجد بعبادت مشغول باشند.
  13. حتّی خدام هم که در را باز می نمایند می روند و می خوابند ولی شیعیان در اطراف حرم با شوق و ذوق تمام مشغول عبادت اند اینست آثار و برکاتی که از این قباب مبارکه نصیب شیعیان می گردد.
  14. خداوند توفیق دهد مشرّف شوید در عراق عرب دو شهر پهلوی یکدیگر می بینید بفاصله دو فرسنگ یعنی کاظمین و بغداد که اوّلی مرکز شیعه و مجاور قبر دو امام همام حضرت أبا ابراهیم موسی بن جعفر(امام هفتم)و ابا جعفر محمّد بن علی الجواد(امام نهم) علیهم السلام  می باشد. ص :556
  15. و دوّمی مرکز أهل تسنّن و مجاور قبر شیخ عبد القادر گیلانی و امام اعظم شما أبو حنیفه می باشد مورد دقت قرار دهید تا پی بتعالیم عالیۀ پیشوایان و امامان بر حق شیعیان برده و بچشم خود ببینید از برکات قبر أئمه اطهار و علاقه بزیارت آن دو قبر أنور مردم کاظمین و زوّار چگونه اول شب را زود بخواب رفته و دو ساعت بطلوع فجر مانده با شوق و ذوقی برای عبادت و تهجّد و سحرخیزی آماده و بیدارند حتّی عدۀ بسیاری از تجار شیعه که در بغداد تجارتخانه دارند ولی منزلهایشان در کاظمین است وقت سحر در حرم مطهّر مشغول عبادت حق تعالی هستند.
  16. ولی أهل بغداد چگونه غرق در معاصی و گناهان و سرگرم عیاشی و شهوات و در خواب غفلت فرو رفته اند؟
  17. نواب- واقعا جای دارد که الحال بر خود لعنت کنم که چرا کورکورانه بدون تحقیق بدنبال أقوال اشخاص می رویم چند سال قیل قافله ای از اینجا حرکت کرد که من بنده هم بدبختانه با آنها بودم رفتیم بغداد بزیارت امام اعظم ابو حنیفه و جناب عبد القادر رضی اللّه عنهما:ولی یک روز که بنده بتماشای کاظمین رفتم و برگشتم مورد حملات سخت رفقا واقع شدم الحق جای بسی تعجب است که زیارت امام اعظم در معظّم و یا شیخ عبد القادر در بغداد و یا خواجه نظام الدین در هند و یا شیخ اکبر مقبل الدین در مصر جائز و موجب ثواب باشد که در هر سال جماعتی از ما بزیارت آنها می روند که قطعا خبری از پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم درباره آنها نرسیده.
  18. ولی زیارت ریحانۀ رسول خدا فداکار مجاهد فی سبیل اللّه که پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم آن همه ثواب برای زیارت او بیان فرموده و عقلا امری است مستحسن بدعت باشد؟.
  19. الساعه تصمیم قطعی گرفتم که ان شاء اللّه اگر زنده ماندم امسال قربة الی اللّه و طلبا لمرضاته بزیارت فرزند عزیز رسول اللّه جناب حسین شهید بروم و از خدا بخواهم که از گذشته های ما بگذرد امشب را با تأثر خاطر از خدمت مرخص می شویم تا فردا شب ان شاء اللّه. ص :557
  20. لیله یکم شعبان المعظم 45 جلسه هشتم
  21. اشاره
  22. (أول شب داعی مشغول نماز عشاء بودم آقایان محترم تشریف آوردند بعد از فراغت از نماز و صرف چای مذاکرات شروع شد).
  23. سید عبد الحی- قبله صاحب شب گذشته بیاناتی فرمودید که حقّا از مثل شمائی سزاوار نبود تفوّه باین نوع کلمات نمائید که بالاخره منجر بدوئیت و افتراق کلمه در مسلمین گردد خود بهتر می دانید که نفاق و دوئیت و افتراق کلمه باعث فنای مسلمین گردیده کما آنکه اتفاق و یگانگی سبب ظهور و غلبه مسلمین بوده.
  24. داعی- (با کمال تعجب)خوبست بیان فرمائید کدام قسمت از گفتار داعی سبب دوئیت و افتراق کلمه می باشد که اگر ایراد شما بجا است و غفلتی از داعی شده متنبّه گردم و الاّ جواب عرض نموده رفع اشکال شود.
  25. سید- در موقع توضیح و تعریف کس و ناکس مسلمین را بدو قسمت تقسیم و تعبیر بمسلم و مؤمن فرمودید در صورتی که مسلمانان همگی یکی هستند و گویندگان لا اله الاّ اللّه محمّد رسول اللّه با هم برادرند نبایستی آنها را از هم جدا نمود و تشکیل دودستگی داد که بضرر اسلام تمام می شود و در اثر بیانات امثال شما آقایان است که خاصّ و عام پیدا گردیده و شیعیان خود را مؤمن و ما را مسلم می خوانند چنانچه در هندوستان دیده اید شیعه را مؤمن و سنّی را مسلم می خوانند.
  26. و حال آنکه اسلام و ایمان یکی می باشد زیرا اسلام انقیاد و قبول نمودن احکام و تسلیم بآنست و این همان حقیقت تصدیق و معنی ایمان می باشد.
  27. لذا جمهور امت اتفاق نموده اند بر اینکه اسلام عین ایمان و ایمان حقیقت اسلام است و از هم جدائی ندارند و شما بر خلاف جمهور صحبت نمودید که اسلام و ایمان را از هم جدا نمودید. ص :558
  28. در فرق بین اسلام و ایمان
  29. داعی- (پس از قدری سکوت و تبسم؟)متحیرم چگونه جواب عرض نمایم- اولا جمهوری که منظور نظر شما است و در بیان خود بآن اشاره نمودید بمعنای عموم امت نیست بلکه مراد از جمهور بعض از اهل سنّت و جماعت می باشد.
  30. ثانیا راجع باسلام و ایمان متأسفانه بیان شما کافی نیست چه آنکه در این موضوع نه فقط شیعه با اهل سنّت و جماعت اختلاف عقیده دارند بلکه فرق چندی از اشعریون و معتزله و حنفی و شافعی در این باب اختلاف عقیده دارند که اینک وقت اجازه نقل تمامی أقوال فرقه های مختلفه را نمی دهد.
  31. ثالثا آقایان که عالم و اهل قرآن هستید و آگاهی بر آیات قرآن دارید چرا باید این نوع اشکالات عامیانه بنمائید شاید غرض آقایان این است که وقت مجلس گرفته شود و الاّ مطالب اصولی مهم تری هست که ممکن است از آنها استفاده کامل ببریم و الاّ این نوع اعتراضات کودکانه از مثل شما بعید است که بفرمائید داعی- اسلام و ایمان ساخته ام و اسباب دودستگی و دوئیت را(بقول شما)فراهم نموده ام.
  32. و حال آنکه این تقسیم و دودستگی را(بقول شما)خداوند حکیم در قرآن کریم در آیات چندی نموده مگر آقایان فراموش نموده اید ذکر اصحاب یمین و اصحاب شمال را در قرآن مجید مگر نه اینست که در آیه 14 سوره 49(حجرات)صریحا می فرماید قٰالَتِ الْأَعْرٰابُ آمَنّٰا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لٰکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنٰا وَ لَمّٰا یَدْخُلِ الْإِیمٰانُ فِی قُلُوبِکُمْ  
  33. البته می دانید که این آیه شریفه در مذمت اعراب بنی اسد حجاز نازل گردیده که در سال قحط بمدینه منوره آمده و اظهار اسلام و ایمان نموده و کلمتین شهادتین بر زبان جاری ولی چون ظاهرا برای استفاده از تنعّمات مدینۀ منوره اسلام آورده بودند خداوند آنها را در این آیه تکذیب نموده باین معنی که(ای رسول)اعراب(بنی اسد و غیره)که بر تو منت گذارده و گفتند ما ایمان آوردیم بآنها بگو ایمان نیاورده اید لیکن بگوئید ما اسلام آورده ایم(که عبارت از داخل شدن در سلم و اظهار شهادت و انقیاد احکام ص :559
  34. برای اتقاء است از قتل و سبی و اخذ تنعمات)و هنوز در نیامده است ایمان در دلهای شما.
  35. ظاهر این آیه شریفه حکم می کند که مسلمین دو دسته هستند،یک فرقه مسلمین حقیقی که از روی قلب و عقیده ایمان بحقایق پیدا نموده اند که آنها را مؤمن گویند.
  36. و فرقۀ دیگر مسلمین ظاهری هستند که برای اغراض و مقاصدی از ترس و یا طمع (مانند قبیله بنی اسد و غیره)فقط کلمتین شهادتین گویند و خود را مسلمان خوانند ولی از معنا و حقیقت اسلام که ایمان معنوی باشد در قلب و دل آنها اثری نیست و لو جواز معاشرت با آنها بر حسب ظاهر داده شده است ولی بحکم قرآن مٰا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاٰقٍ یعنی در آخرت برای آنها ثوابی نیست.
  37. پس اقرار بکلمتین شهادتین و تظاهر باسلام تنها منتج نتیجۀ معنوی نخواهد بود.
  38. سید- این بیان شما صحیح است ولی قطعا اسلام بی ایمان را اعتباری نیست کما آنکه ایمان بدون اسلام مورد اثر نمی باشد مگر در آیه 96 سوره 4(نساء)نمی فرماید: لاٰ تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقیٰ إِلَیْکُمُ السَّلاٰمَ لَسْتَ مُؤْمِناً (1) نگوئید بکسی که بشما اظهار اسلام می نماید تو مؤمن نیستی. )
  39. این آیه بزرگترین دلیل است که ما مأمور بظاهر هستیم که هر کس بگوید لا اله الاّ اللّه محمّد رسول اللّه او را پاک و طاهر و مقدس و برادر خود بدانیم و نفی ایمان از او ننمائیم این خود بهترین دلیل است که اسلام و ایمان در حکم واحدند.
  40. داعی- اولا این آیه درباره شخص معینی نازل گردیده(که آن اسامة بن زید و یا محلّم بن جثامۀ لیثی بوده)که گویندۀ لا اله الاّ اللّه را در میدان جنگ-بخیال آنکه از ترس کلمه ای گفته و مسلمان گردیده-بقتل رسانیدند-و لکن تصدیق دارید افادۀ عموم می نماید بهمین جهت هم هست که تمام مسلمین را تا وقتی که عمل خلاف بیّنی آشکارا از آنها دیده نشده و منکر ضروریات نگردیدند و ابراز بکفر و تبرّی از دین ننمودند مسلمان و پاک می دانیم و با آنها معاشرت اسلامی می نمائیم و از حدود ظاهر هم تجاوز نمی کنیم و بباطن آنها هم کاری نداریم و حق تجسّس در باطن اشخاص هم نداریم ص :560
  41. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید