شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص589 جواب از حدیث باصحاب من اقتدا کنید داعی-  حدیثی شاهد مقال آوردید که حقیر را در یک سنگلاخ بزرگی انداختید

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

  1. کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
  2. شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص589
  3. جواب از حدیث باصحاب من اقتدا کنید
  4. داعی-  حدیثی شاهد مقال آوردید که حقیر را در یک سنگلاخ بزرگی انداختید که گوهر را از میان آن بیرون آوردن افتخار بزرگی است ناچارم قدری در اطراف این حدیث مختصرا بحث کنم و بعد بجواب اصلی شما بپردازم.و البته بحث ما در سند حدیث و صحت و سقم آن نقدا نمی باشد زیرا ما را بکلی از مطلب دور می نماید فقط بحث در مدلول حدیث می باشد. ص :589
3-
  1. 1) بدرستی که اصحاب من مانند ستارگانند و بهر یک از آنها اقتدا کنید هدایت شده اید.
  2. بدیهی است کسانی که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم را زیارت نموده و یا بضبط حدیث از آن حضرت موفق گردیده اند صحابه و اصحاب می گویند خواه از مهاجر و انصار و خواه غیر از اینها از موالی و غیره باشد.
  3. اشتباه بزرگی که آقایان نموده اید اینست که روی حسن نظر تصور فرموده اید صحابه و اصحاب رسول اللّه عموما پاک و منزه از جمیع عیوب بوده اند و حال آنکه این طور نبوده اصحاب آن حضرت مخلوط از نیک و بد بودند که خدا و رسول بزرگوار بحال خوب و بد آنها آگاهی داشتند و دلیل بر این معنی سوره منافقون و آیاتی که در سایر سور قرآن مجید مانند توبه و احزاب در مذمت منافقین و فاسقین از اصحاب وارد گردیده اکابر علماء خودتان در کتب معتبرۀ خود مثالب آنها را نقل نموده اند و بعض از آنها مانند هشام بن محمّد سایب کلبی که از اعیان علماء شما می باشد کتاب مخصوصی در مثالب صحابه تصنیف و تألیف نموده است.
  4. و منافقینی که خداوند در قرآن مجید و رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم آنها را مذمت و اهل آتش معرفی فرموده اند مردمان دو روئی بودند که ظاهر مسلمانی داشتند و باطن آنها فاسد و خراب بوده و تمامی آنها در سلک اصحاب آن حضرت بودند-در این صورت چگونه می توانیم بتمام اصحاب آن حضرت نظر نیک داشته باشیم که بهر یک از آنها اقتدا نمائیم نجات یابیم.
  5. آیا در داستان عقبه از همان منافقین اصحاب نبودند که ظاهری آراسته داشتند ولی در صدد قتل خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم بر آمدند.
  6. حافظ- داستان عقبه را جمعی از علماء از ساخته های شیعه می دانند و صحت آن غیر معلوم است.
  7. داعی-  بی لطفی فرمودید عقاید عدّه ای از اصحاب خوارج و نواصب را مدرک گفتار قرار دادید این قضیه بقدری مشهور و واضح و آشکار و مستفیض است که مورد تصدیق علمای خودتان می باشد. ص :590
  8. مراجعه نمائید بکتاب دلائل النبوة تألیف حافظ ابو بکر أحمد بن حسین بیهقی شافعی که از اکابر فقهاء و دانشمندان خودتان می باشد داستان بطن عقبه را مسندا با سلسلۀ روات و امام احمد حنبل در آخر جلد پنجم مسند از ابو طفیل و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه ضبط نموده اند و بطور استفاضه مشهور است که حضرت جماعتی ازاصحاب را در آن شب لعن فرمودند.
  9. داستان عقبه و قصد قتل پیغمبر
  10. نواب- قبله صاحب قضیّۀ عقبه چه بوده است و چه اشخاصی می خواستند رسول خدا را بقتل رسانند متمنی است و لو مختصرا بیان فرمائید.
  11. داعی-  اکابر علمای فریقین نوشته اند که در مراجعت از غزوۀ تبوک چهارده نفر از منافقین تصمیم محرمانه بقتل رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم گرفتند در بطن عقبه که راه باریکی در دامنه کوه بود که فقط یکی یکی باید عبور بنمایند خواستند تصمیم خود را عملی نمایند جبرئیل رسول خدا را خبر داد آن حضرت حذیفۀ نخعی را فرستادند در دامنه کوه پنهان گردید وقتی آن عدّه آمدند و با هم حرف زدند همه را شناخت که هفت نفر آنها از بنی امیّه بودند حذیفه خود را بآن حضرت رسانید و آنها را معرفی نمود حضرت فرمود رازدار باش خدا نگهدار ما می باشد اول شب حضرت مقدّم بر اردو حرکت نمود عمّار یاسر مهار شتر را گرفته حذیفه شتر را از عقب می راند
  12. وقتی براه باریک رسیدند آنها دبّه های خود را پر از ریگ کرده(یا شیشه های پر از روغن)با فریاد مقابل شتر پرتاب نمودند که شتر رمیده و آن حضرت را بدرّۀ عمیق پرتاب نماید ولی خدای تعالی آن حضرت را حفظ فرمود آنها هم فرار نموده و در جمعیت خود را پنهان نمودند.
  13. اینها مگر از اصحاب نبودند پس این عمل آنها نیک و پیروی آنها راه هدایت بوده؟!.
  14. آیا سزاوار است خوش بینی آدمی تا آنجا برود که وقتی گفتند اصحاب رسول اللّه یعنی کسانی که پیغمبر را دیده اند یا نقل حدیث از آن حضرت نموده اند دیگر غمض عین کنند عیوب و بدیهای آنها را نبینند و بگویند همگی اهل روضۀ رضوان و ناجی بلکه پیروان هر یک از آنها هم ناجی می باشند؟!. ص :591
  15. پیغمبر امر به پیروی از دروغگویان ننموده
  16. آیا ابو هریره کذّاب که شبهای قبل اشاره بحالات او نمودم که خلیفه عمر او را تازیانه زد و گفت از پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم زیاد حدیث بدروغ نقل می کند جزء اصحاب نبوده و ناقل أحادیث بسیار نبوده همچنین دیگران از اصحاب مانند سمرة بن جندب و غیره که وضع حدیث می نمودند از اصحاب نبودند آیا رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم امت را امر می نماید پیروی کنید از کذّاب و جعّال تا هدایت شوید.
  17. اگر این حدیثی که شما مدرک عظمت اصحاب قرار دادید صحیح است که بهر یک از اصحاب اگر اقتداء نمودند هدایت می یابند بفرمائید اگر دو تن از اصحاب دو راه مخالف رفتند ما پیروی از کدام یک کنیم تا هدایت شویم اگر دو دسته از اصحاب با هم محارب و یا مخالف در عقیده شدند ما پیروی از کدام دسته بنمائیم تا رستگار شویم.
  18. حافظ- اولا اصحاب پاک رسول اللّه با هم مخالفت و جنگی هرگز نمی نمودند و اگر مخالفت نمودند غور و دقت نمائید هر کدام از آنها پاکتر و گفتارشان مستدل تر است از آنها پیروی کنید.
  19. داعی-  بنابراین بیان شما اگر ما غور کردیم و تحقیق نمودیم و یکی از دو را پاک و اهل حق شناختیم قطعا آن دستۀ دیگر از اصحاب ناپاک و بر باطل خواهند بود؟ پس این حدیث بخودی خود عقلا از درجۀ اعتبار ساقط می گردد چه آنکه نمی شود بهر یک از صحابه اقتدا نموده و هدایت یافت.
  20. مخالفت اصحاب در سقیفه
  21. و اگر این حدیث صحیح است شما چه ایرادی بشیعیان دارید زیرا اینها پیروی نمودند طریقۀ عدّه ای از اصحاب را مانند سلمان و ابی ذر و مقداد و عمار یاسر و ابو ایوب انصاری و حذیفۀ نخعی و خزیمۀ ذو الشهادتین و امثال آنها را که قبلا در شبهای گذشته اشاره بنام آنها نمودیم که بیعت با ابی بکر ننمودند و بلکه مخالفت و محاجّه هم کردند.
  22. پس این دو دسته از اصحاب که در مقابل هم ایستادند کدام دسته حق بودند قطعا یک دسته از آنها بر باطل بودند و حال آنکه در حدیثی که شما نقل نمودید می گوید ص :592
  23. بهر یک از اصحاب اقتدا کنید هدایت می شوید؟!.
  24. مخالفت سعد بن عباده با ابی بکر و عمر
  25. مگر سعد بن عباده انصاری از اصحاب نبود که با ابی بکر و عمر بیعت نکرد باتفاق جمهور مورخین اسلامی از شیعه و سنی رفت در شام ماند تا اواسط خلافت عمر کشته شد پس اقتداء باو کردن و مخالفت با ابی بکر و عمر بحکم این حدیث راه هدایت می باشد.
  26. قیام طلحه و زبیر در مقابل علی علیه السلام در بصره
  27. آیا طلحه و زبیر از اصحاب و بیعت کنندگان تحت شجره نبودند؟آیا قیام آنها در مقابل خلیفۀ حق پیغمبر نبود(و بعقیده شما مسلّما خلیفۀ چهارم)و سبب ریختن خون بسیاری از مسلمانان نگردیدند آیا این دو دسته از اصحاب که در مقابل هم قرار گرفتند پیروی و اقتداء بکدام یک از آنان سبب هدایت بوده اگر بگوئید هر دو دسته چون تابع اصحاب بودند حق بودند راه غلط پیموده اید زیرا جمع بین ضدّین محال است که دو فرقۀ محارب هر دو اهل هدایت و روضۀ رضوان منزلگاه آنها باشد.
  28. پس قطعا آن طرفی که اصحاب علی بن أبی طالب علیه السّلام بودند هدایت یافته و طرف مقابل بر باطل و این خود دلیل دیگر است بر ابطال فرمودۀ شما که اصحاب حاضر در بیعت الرضوان تحت شجره تماما رستگارند زیرا دو نفر از بیعت کنندگان تحت الشجره طلحه و زبیر بودند که بجنگ امام و خلیفه بر حق برخاستند-آیا آن عملشان که قیام در مقابل خلیفۀ پیغمبر و جنگ با کسی که آن حضرت دربارۀ او فرمود حربک حربی ننگ بزرگی نبوده و جنگ با رسول خدا نبوده پس چطور ممکن است بفرمائید کلمه اصحاب یا حاضر بودن در بیعت الرضوان رستگاری کامل می آورد. ص :593
  29. معاویه و عمرو بن عاص علی علیه السلام را سب می نمودند
  30. آیا معاویه و عمرو بن العاص از اصحاب نبودند که با خلیفۀ پیغمبر جنگیدند بعلاوه در منابر و مجالس حتی در خطبۀ نماز جمعه علی علیه السلام را سبّ و لعن می نمود با آنکه اکابر علماء خودتان در کتب معتبرۀ خود نقل نمودند که مکرر رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود من سبّ علیّا فقد سبّنی و من سبّنی فقد سبّ اللّه (1).
  31. پس روی قاعده این حدیثی که شما مدرک آوردید اتباع ملعون بن ملعون علی لسان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم و سب کنندگان علی علیه السلام که فی الحقیقة سب کنندگان خدا و پیغمبر بودند(بنا بر آنچه علمای خودتان نوشتند)هدایت یافته و اهل بهشت اند.
  32. فاضل تفتازانی در شرح مقاصد مفصلا در این موضوع بیانی دارد گوید چون بین صحابه محاربات سخت و مشاجرات شدید واقع شده معلوم می شود که بعض از آنها از طریق حق منحرف گردیده از روی حقد و حسد و عناد و حب ریاست و میل بلذات شهوانیّه هر نوع ظلم و تعدی نمودند.
  33. بدیهی است که چون هر صحابی معصوم نبوده مرتکب فجایع اعمال گردیدند ولی بعض از علماء از جهت حسن ظن بصحابه اعمال و رفتار زشت آنها را تأویلات بارده نمودند؟!.
  34. از این قبیل دلائل محسوسه بر ابطال این حدیث منقولۀ شما بسیار است که دیگر وقت اجازۀ بیش از این گفتار نمی دهد.
  35. پس قطعا این حدیث از موضوعات است چنانچه بسیاری از علماء خودتان در کتاب الموضوعات در سلسلۀ اسنادش خدشه نموده اند.

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید