شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص674 از این قبیل قضایا در دوره خلافت ابی بکر و عمر و عثمان بسیار اتفاق افتاده

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

  1. کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
  2. شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص674
  3. از این قبیل قضایا در دوره خلافت ابی بکر و عمر و عثمان بسیار اتفاق افتاده که امر آنها مشکل می شد علی علیه السلام حکم حقیقی می کرده و آنها هم قبول نموده عملی می نمودند.
  4. پس آقایان محترم فکر کنید چه چیز باعث شد که در اینجا قول علی را قبول نکردند بلکه جسارت نموده و اهانت هم کردند قطعا(بقول عوام)زیر کاسه نیم کاسه ای بوده که با هو و جار و جنجال حق ثابت زهراء مظلومه را از میان بردند.
  5. دلیل سیم بر بطلان این حدیث عمل و فعل خود خلیفه ابی بکر است زیرا اگر حدیث صحیح بود بایستی آنچه از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم مانده همه را ضبط نمایند ورّاث آن حضرت حق تصرف به هیچ چیز پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم نداشتند مع ذلک أبی بکر حجرۀ فاطمه را باو داد و حجرات عایشه و حفصه زوجات آن حضرت را از باب میراث بآنها داد مثل معروف یک بام و دو هوا همین است یؤمن ببعض و یکفر ببعض!!.
4-
  1. 1) عمر خواست زنی را که بچه شش ماهه آورده بود سنگسار کند علی علیه السلام فرمود خدا در قرآن می فرماید مدت حمل و رضاع و از شیر گرفتن او سی ماه است چون مدت فصال و از شیر گرفتن او دو سال است پس مدت حمل او شش ماه می شود(خلاصه معنی آنکه ممکن است زن بچه شش ماهه بیاورد چه آنکه اقل مدت حمل شش ماه است)پس عمر ترک کرد سنگسار کردن زن را و گفت اگر علی نبود عمر هلاک شده بود.
  2. 2) هرگاه امری بر عمر مشکل(و کمیت فهم او لنگ می شد)تعلیم از علی علیه السلام می گرفت.
  3. علاوه بر اینها اگر این حدیث صحیح و ایمان باو داشتند که گفتۀ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم است پس چرا بعد از ضبط فدک که صدقه مسلمین بود(بعقیده آنها)ابی بکر نوشت من فدک را بفاطمه دادم و عمر مانع شد و نامه را گرفت و پاره کرد.
  4. حافظ- این بیان شما تازگی دارد من نشنیدم که خلیفه فدک را برگردانده باشد سند این مطلب در کجا است.
  5. رد نمودن ابی بکر فدک را بفاطمه(علیها السلام) و مانع شدن عمر
  6. داعی- گمان می کنم جنابعالی باخلاق داعی پی برده باشید که بدون سند عرضی نمی نمایم و نیز گمان می کنم که شما کمتر وقت مطالعه کتب را دارید ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و علی بن برهان الدین شافعی در ص 391 جلد سیم تاریخ سیرة الحلبیّه می نویسد ابی بکر از گفتار فاطمه متأثر شد و گریه کرد(البته این قضیه بعد از چند روز در ملاقات منزل ابی بکر واقع شد).
  7. فاستعبر و بکی و کتب لها بردّ فدک گریه کرد(بحال فاطمه)و نوشت من فدک را بفاطمه(علیها السلام)رد نمودم عمر نامه را گرفت و پاره کرد.
  8. و عجب آنکه همین عمری که آن روز نامه را پاره کرد و اعتراض نمود برد فدک-خود در دوره خلافت فدک را رد کرد و هم چنین خلفاء بعد از عمر(از امویّین و عباسیّین)فدک را بورثۀ فاطمه سلام اللّه علیها رد نمودند.
  9. حافظ- این بیان شما خیلی اسباب تعجب است چگونه ممکن است خلیفه عمر که بفرموده شما جدّا مانع از رد فدک بفاطمه شد چون صدقه مسلمین بود تا آنجائی که (بقول شما)نامه را پاره کرد خود فدک را بورّاث فاطمه رد نماید.
  10. داعی- حق دارید تعجب نمائید ممکن است شما ندیده باشید من الحال با اجازه خودتان با ذکر اسناد از اکابر علماء خودتان خلفائی را که دادند و پس گرفتند بشما معرفی می نمایم تا تعجب نکنید و بدانید ما ذی حقیم. ص :673
  11. رد نمودن خلفا فدک را باولادهای فاطمة(علیهاالسلام)
  12. علاّمه سمهودی محدث و مورّخ معروف مدینۀ منوره متوفی 911 در تاریخ المدینه و یاقوت بن عبد اللّه رومی حموی در معجم البلدان نقل می نمایند که ابی بکر در زمان خلافت فدک را تصرف نمود و عمر در دوره خلافت خود واگذار کرد بعلی علیه السلام و عباس.
  13. اگر ابو بکر بعنوان فیء مسلمانان حسب الامر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم فدک را تصرف نمود عمر بچه دلیل حق مسلمانان را بیک نفر واگذار نمود.
  14. شیخ- شاید بعنوان یک فرد مسلمان واگذار کرده باشد که بخرج مسلمانان گذارده شود.
  15. داعی- این توضیح جنابعالی توضیح بما لا یرضی صاحبه می باشد زیرا خود خلیفه چنین قصدی را نداشته و اگر برای خرج و مصرف مسلمانان واگذار کرده بود بایستی در تاریخ ثبت شده باشد و حال آنکه مورخین بزرگ خودتان می نویسند عمر فدک را بعلی علیه السلام و عباس واگذار کرد.
  16. و اما علی علیه السلام که فدک را قبول نمود بعنوان میراث بوده نه بعنوان یک فرد مسلمان و الاّ یک فرد مسلمان نمی تواند حق تمام مسلمانان را ضبط و تصرف در آنها بنماید.
  17. شیخ- شاید مراد عمر بن عبد العزیز بوده است.
  18. واگذار نمودن عمر بن عبد العزیز فدک را
  19. داعی- (با تبسّم)علی علیه السلام و عباس در زمان عمر بن عبد العزیز اموی نبودند حکم عمر بن عبد العزیز علی حده است چنانچه علاّمه سمهودی در تاریخ المدینه و ابن ابی الحدید در ص 81 جلد چهارم شرح نهج البلاغه از ابو بکر جوهری نقل می نمایند که چون عمر بن عبد العزیز بخلافت رسید بعامل خود در مدینه نوشت فدک را به اولادهای فاطمه واگذار کن فلذا حسن بن حسن المجتبی و بعضی گفتند حضرت علی بن الحسین علیهما السّلام را خواست و بآنها واگذار کرد. ص :674
  20. ابن ابی الحدید در سطر اول ص 81 جلد چهارم شرح نهج(چاپ مصر)این عبارت را نوشته که کانت اوّل ظلامة ردها یعنی این رد کردن عمر فدک را باولادهای فاطمه اول ظلم کرده و غارت شده ایست که رد نموده شد بآنها مدت زمانی در تصرف آنها بوده تا یزید بن عبد الملک خلیفه از آنها گرفت و در دست بنی امیه بود تا زمان خلافت بنی عباس عبد اللّه سفاح اول خلیفه عباسی فدک را واگذار کرد باولادهای امام حسن و آنها بعنوان حق الارث میان بنی فاطمه تقسیم می نمودند.
  21. رد نمودن عبد الله و مهدی و مأمون عباسی فدک را بورثۀ فاطمه(علیها السلام)
  22. چون بنی حسن بر منصور خروج نمودند فدک را از آنها گرفت چون پسرش مهدی خلیفه شد بآنها واگذار نمود موسی بن هادی که خلیفه شد ضبط کرد تا زمان خلافت مأمون الرشید عباسی او امر کرد آن را بآل علی و بنی فاطمه واگذار کردند یاقوت حموی در معجم البلدان(چاپ اول)ذیل حرف(ف-د)عین سجلّ مأمون را ضبط نموده است که نوشت به قثم بن جعفر عامل خود در مدینه منوّره انّه کان رسول اللّه صلّی اللّه علیه و سلّم اعطی ابنته فاطمة رضی اللّه عنها فدک و تصدّق علیها بها و انّ ذلک کان امرا ظاهرا معروفا عند آله علیه الصلاة و السّلام (1).
  23. دعبل خزاعی شاعر معروف حاضر بود برخاست اشعاری انشاد نمود که بیت اولش این بود. اصبح وجه الزمان قد ضحکا ..... برد مأمون هاشم فدکا (2)
  24. در اثبات نحله بودن فدک
  25. با دلائل قاطعه ثابت گردید که فدک نحلۀ فاطمه سلام اللّه علیها بوده که روز اول بدون هیچ مجوّز شرعی غصب نمودند لذا بعض از خلفا روی انصاف و یا روی سیاست باولادهای بی بی مظلومه رد نمودند. ص :675
29-
  1. 1) بدرستی که رسول خدال الله علیه وآله وسلم)عطا نمود فدک را بدخترش فاطمه و این امری ظاهر و معروف بوده در نزد اولاد آن حضرت.
  2. 2) امروز روزگار خندان است که مأمون فدک را به بنی هاشم رد نمود.
  3. حافظ- اگر فدک نحلۀ فاطمه رضی اللّه عنها بود پس چرا ادعای ارث نمود و از نحله حرفی نزد.
  4. داعی- در مرتبۀ اول بی بی فاطمه سلام اللّه علیها دعوای نحله نمود چون بر خلاف دستور شارع مقدّس اسلام از متصرف شاهد خواستند وقتی هم شهود آورد شهود او را بر خلاف شرع انور رد نمودند ناچار از راه ارث وارد شد تا احقاق حق نماید.
  5. حافظ- گمان می کنم اشتباه می فرمائید چون در جائی دیده نشده که فاطمه رضی اللّه عنها از نحله حرفی زده باشد.
  6. داعی- اشتباه نکرده بلکه یقین دارم نه در کتب شیعه فقط؟بلکه در کتب اکابر علماء خودتان هم ثبت است چنانچه در ص 39 سیرة الحلبیّه تألیف علی بن برهان الدین حلبی شافعی متوفی 1044 نوشته شده است اول فاطمه (علیها السلام) بعنوان تملیک و متصرفه و اینکه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم فدک را باو بخشیده با ابی بکر مناظره کرد چون شهود شرع پسند نداشت؟!ناچار از راه ادعای ارث وارد شد پس ادعای ارث مؤخر از نحله بوده است
  7. و نیز امام فخر الدین رازی در تفسیر کبیر ضمن ادعای فاطمهسلام اللّه علیها و یاقوت حموی در معجم البلدان و ابن ابی الحدید معتزلی در ص 80 جلد چهارم شرح نهج البلاغه از ابو بکر جوهری و ابن حجر متعصّب در آخر ص 21 صواعق محرقه ضمن کلام در شبهۀ هفتم از شبهات رفضه؟نقل می نماید که اول ادعای فاطمه سلام اللّه علیها نحله بود چون شهودش مردود شد متأثر گردید فرمود دیگر با شما سخن نخواهم گفت؟ (1).
  8. و همین قسم هم شد دیگر با آنها ملاقات نکرد و هم کلام با آنها نشد تا زمان وفاتش رسید وصیت کرد احدی از آنها بر او نماز نگذارند عمویش عباس براو نماز گذارد و شبانه دفنش نمودند(ولی بروایات شیعه و بیانات ائمّۀ از عترت طاهره علی علیه السلام بر بی بی نماز گذارد). ص :676
  9. حتی ابن تیمیه و ابن قیم و غیر آنها از اکابر علماء.جماعت اقرار نموده اند که بی بی فاطمه سلام اللّه علیها ادعا نمود که رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فدک را بمن بخشیده است
  10. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید