کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
0- شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص681
- الصدّیقون ثلاثة حزقیل مؤمن آل فرعون و حبیب النجّار صاحب یس و علیّ ابن أبی طالب و هو افضلهم (1).
- و شیخ سلیمان بلخی حنفی در اول باب 42 ینابیع المودّة از مسند امام احمد و أبو نعیم و ابن مغازلی شافعی و اخطب خوارزمی در مناقب از ابی لیلی و ابو أیّوب أنصاری-و ابن حجر مکی در حدیث سی و یکم از چهل حدیث صواعق از ابو نعیم و ابن عساکر از ابی لیلی-و محمد بن یوسف گنجی شافعی در باب 24 کفایت الطالب مسندا از ابی لیلی نقل نموده و در آخر خبر گوید محدث شام در تاریخ خود و حافظ ابو نعیم در حلیة الاولیاء ترجمه حالات علی علیه السلام جمعا از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم روایت نموده اند که فرمود:
- الصدّیقون ثلاثة حبیب النجّار مؤمن آل یس الّذی قال(یا قوم اتّبعوا المرسلین)و حزقیل مؤمن آل فرعون الّذی قال(أ تقتلون رجلا ان یقول ربّی اللّه)و علیّ بن أبی طالب و هو افضلهم (2).
- واقعا هر انسان عاقلی بحیرت فرو می رود که عادت و تعصّب چگونه بر علم و انصاف شما آقایان غالب آمده با اینکه خودتان با روایات متعدده طبق آیات قرآنیه ثابت می نمائید ص :681
3-
- 1) راستگویان سه نفرند حزقیل مؤمن آل فرعون و حبیب نجار صاحب یس و علی بن أبی طالب و او افضل از آنها می باشد.
- 2) راستگویان سه نفرند حبیب نجار مؤمن آل یس که گفت ای قوم متابعت کنید پیغمبران را و حزقیل مؤمن آل فرعون که می گفت آیا می کشید مرد مؤمن خداپرست را و علی بن أبی طالب و او افضل از آنها می باشد.
- که علی علیه السلام افضل الصدّیقین بوده است مع ذلک دیگران را صدّیق بخوانید؟و حال آنکه یک آیه بر صدّیق بودن آنها نقل نگردیده است.
- شما را بخدا آقایان محترم انصاف دهید و از عادت بر کنار شوید که آیا سزاوار بود کسیرا که خدای متعال در قرآن مجید او را صدّیق خوانده که هرگز دروغ نگوید و نیز در قرآن امر فرماید پیرو او باشید(باقرار علمای خودتان)شهادتش را ردّ نمایند بلکه اهانت هم بنمایند!!.
- آیا عقل باور می کند کسی که رسول خدا او را صدیق این امت خوانده بلکه افضل صدّیقین معرفی نموده و آیات قرآن دلالت بر صداقت او داشته روی هوای نفس دروغ بگوید آن هم شهادت دروغ بدهد؟!.
- علی با حق و قرآن می گردد
- آیا رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم نفرموده حق با علی و علی با حق توأما می گردند چنانچه خطیب بغدادی در ص 321 جلد چهارم تاریخ خود و حافظ ابن مردویه در مناقب و دیلمی در فردوس و حافظ هیثمی در ص 236 جلد هفتم مجمع الزوائد و ابن قتیبه در ص 68 جلد اول الامامة و السیاسة و حاکم أبو عبد اللّه نیشابوری در ص 124 جلد سیم مستدرک و امام احمد بن حنبل در مسند و طبرانی در اوسط و خطیب خوارزمی در مناقب و فخر رازی در ص 111 جلد اول تفسیر و ابن حجر مکی در ص 74 و 75 و 140 جلد دوم جامع الصغیر و ضمن فصل دوم از باب 9 حدیث بیست و یکم صواعق در فضایل مولاناامیر المؤمنین علیه السلام نقلا از اوسط از امّ سلمه و شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب 20 ینابیع المودة از جمع الفوائد و اوسط و صغیر طبرانی و فرائد حموینی و مناقب خوارزمی و ربیع الابرار زمخشری از ام سلمه و ابن عباس و نیز ضمن باب 65 ص 185 ینابیع المودّه چاپ اسلامبول از جامع الصغیر جلال الدین سیوطی و نیز در ص 116 تاریخ الخلفاء و در ص 358 جلد 4 فیض القدیر از ابن عباس و در ص 237 از مناقب السبعین حدیث 44 از صاحب فردوس و در ص 283 ضمن باب 59 از فصل دوم صواعق از ام سلمه و محمّد بن یوسف گنجی شافعی در کفایت الطالب بعضی از ام سلمه بعضی از عایشه و بعضی از محمّد بن ابی بکر از رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم روایت نموده اند که فرمود علیّ مع القرآن و القرآن مع علیّ لا یفترقان حتّی یردا علیّ الحوض (1).
- برخی باین عبارت نقل نمودند که الحقّ لن یزال مع علیّ و علیّ مع الحقّ لن یختلفا و لن یفترقا (2).
- و نیز ابن حجر در ص 77 صواعق اواخر فصل دوم از باب 9 نقل می نماید که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم در مرض موت فرمود:انی مخلّف فیکم کتاب اللّه و عترتی اهل بیتی ثم اخذ بید علیّ فرفعها فقال هذا علیّ مع القرآن و القرآن مع علیّ لا یفترقان حتی یردا علیّ الحوض فاسئلهما ما خلفت فیهما (3).
- و نیز عموما نقل می نمایند که فرمود علیّ مع الحقّ و الحقّ مع علیّ یدور معه حیثما دار (4).
- و سبط ابن جوزی در ص 20 تذکرة خواص الامه ضمن حدیث غدیر نقل می نماید که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود و ادر الحقّ معه حیثما دار و کیف ما دار.
- آنگاه اظهار نظر نموده و گوید:فیه دلیل علی انّه ما جری خلاف بین علی علیه السلام و بین احد من الصحابة الاّ و الحقّ مع علی علیه السلام (5).
- اطاعت علی اطاعت خدا و پیغمبر است ص :683
- 1) علی با قرآن و قرآن با علی می باشد و از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض(کوثر)بر من وارد شوند.
- 2) حق هرگز از علی جدا نمی شود و پیوسته حق برای همیشه با علی و علی با حق بوده و هرگز از هم جدا نخواهند شد.
- 3) من دو چیز را در میان شما می گذارم یکی کتاب خدا«قرآن»و دیگر عترت و اهل بیت من اند آنگاه دست علی را گرفت بلند نمود فرمود این علی با قرآن و قرآن با علی می باشد تا در کنار حوض«کوثر»بر من وارد شوند پس من از این هر دو از مقام جانشینی سؤال می نمایم.
- 4) علی با حق و حق با علی دور می زند.
- 5) و بگردان حق را با علی هرکجا و هر طور که می گردد-در این حدیث دلیلی است بر اینکه اگر بین علی و یکی از اصحاب اختلافی واقع شود حق با علی خواهد بود.
- و نیز در همان کتابهائی که عرض کردم بعلاوه در سایر کتب معتبره شما نقل است که در مکانهای بسیار و محلهای متعدده و بعبارات مختلفه خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم می فرمود من اطاع علیا فقد اطاعنی و من اطاعنی فقد اطاع اللّه و من انکر علیّا فقد أنکرنی و من انکرنی فقد انکر اللّه (1).
- و أبو الفتح محمّد بن عبد الکریم شهرستانی در ملل و نحل نقل می نماید که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود:لقد کان علیّ علی الحق فی جمیع احواله یدور الحق معه حیث دار (2).
- آیا رد و انکار و اعتراض بعلی علیه السلام با این همه اخبار صریحه مندرجه در کتب معتبره خودتان رد و انکار و اعتراض و اهانت بر خدا و رسول و تخلف از حق و حقیقت نبوده است.
- مگر نه اینست که ابو المؤید موفق بن احمد خوارزمی در مناقب و محمّد بن طلحه شافعی در مطالب السئول و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه روایت می نمایند که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم صریحا فرمود من اکرم علیّا فقد اکرمنی و من اکرمنی فقد اکرم اللّه و من اهان علیّا فقد اهاننی و من اهاننی فقد اهان اللّه (3).
- منصفانه قضاوت عادلانه کنید
- آقایان با انصاف قضایای وارده را مطابقه کنید با این قبیل اخبار و احادیث رسیده و مندرجۀ در کتب معتبرۀ خودتان و عادلانه قضاوت کنید و بشیعیان بی گناه آن قدر بدبین نباشید.
- و دیگر آنکه فرمودید خلیفه مجبور بود عمل بدستور ظاهر شرع نماید و چون آیه شهادت بر عمومیت خود باقی بود نمی توانست بدون اقامه شهود شرع پسند بمحض ادعا مال مسلمین را بفاطمه سلام اللّه علیها بدهد(و بقدری احتیاط کار بود که از متصرف هم بر خلاف دستور شرع انور شاهد خواست؟!). ص :684
28-
- 1) هر کس علی را اطاعت نماید مرا اطاعت کرده و کسی که مرا اطاعت کند خدا را اطاعت کرده و کسی که علی را انکار نماید مرا انکار کرده و کسی که مرا انکار نماید خدا را انکار کرده.
- 2) علی در جمیع احوال بر حق است و حق با علی دور می زند. (بهمین جهت اهل نهروان را کافر می داند چون در مقابل علی قیام کردند).
- 3) هر کس علی را اکرام کند مرا اکرام کرده و کسی که مرا اکرام کند خدا را اکرام کرده و کسی که علی را اهانت کند مرا اهانت کرده و کسی که مرا اهانت کند خدا را اهانت نموده.
- أولا قبلا عرض کردم مال مسلمین نبود بلکه ملک متصرفی و نحلۀ فاطمه سلام اللّه علیها بود.
- ثانیا اگر راستی خلیفه اجراءکننده دستور شرع بود که بایستی سر موئی خلاف نکند پس چرا تبعیض می نمود بمحض ادعا بعضی را بدون شاهد از مال مسلمانان می داد ولی این حکم و احتیاطکاری خلیفه و سخت گیری فقط درباره ودیعۀ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم فاطمۀ مظلومه سلام اللّه علیها بایستی اجراء شود؟!در صورتی که صداقت قول و ادعای بی بی و شهادت علی علیه السلام در نزد همگی واضح و آشکار بوده.
- چنانچه ابن ابی الحدید در ص 105 جلد چهارم شرح نهج البلاغه نقل می نماید که از علی بن الفارقی مدرّس مدرسه غربی بغداد سؤال نمودم أ کانت فاطمة صادقة قال نعم آیا فاطمه صادقه و راست گو بود(در ادعای خود)گفت بلی گفتم در صورتی که صادقه و راستگو بود پس چرا خلیفه فدک را باو واگذار نکرد تبسمی نموده(با اینکه اهل شوخی نبود)کلام لطیف و مستحسنی گفت که خلاصه اش این بود که اگر آن روز بمجرد ادعا فدک را بفاطمه واگذار می کرد فردا می آمد ادعای خلافت را برای شوهرش می کرد آنگاه خلیفه ناچار بود حق را واگذار نماید چون که قبلا تصدیق صداقت او را نموده بود.انتهی کلامه
- پس مطلب در نزد علمای بزرگ خودتان واضح و آشکار بوده و إنصافا تصدیق حقیقت را نموده اند که روز اول حق با فاطمه مظلومه بوده منتها سیاست برای حفظ مقام اقتضا کرد که عمدا بی بی مظلومه را از حق ثابتش محروم نمایند!!.
- حافظ- بچه کس خلیفه مال مسلمین را بدون شاهد داد؟.
- قضیه جابر و اعطاء مال باو موجب عبرت عقلا می باشد ص :685
- داعی- بجابر وقتی ادعا کرد که پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم وعده داده از مال بحرین بمن بدهد بدون آنکه ایرادی بگیرند و شاهد بطلبند هزار و پانصد دینار از مال مسلمانان یعنی از بیت المال باو دادند.
- «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ