: کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص692
- بعلاوه استدلالا ثابت می کند که تمام ذراری و اهل بیت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم که صدقه بر آنها حرام است تا قیام قیامت مشمول این آیه شریفه می باشند!!.
- و در جمع بین الصحاح الستّه عن موطأ مالک بن انس الاصبحی و صحاح بخاری و مسلم و سنن ابی داود و سجستانی و ترمذی و جامع الاصول بالاخره عموم علماء و محدثین و مورخین فقهاء شما اقرار دارند که این آیه شریفه در شأن این پنج تن آل عبا نازل گردیده و در نزد شما قریب بتواتر آمده اگر چند نفری عناد ورزیده حق کشی کرده و خبر را ضعیف دانسته اند لطمه باین همه اخبار متکاثره معتبره مندرجه در کتب اکابر علماء خودتان نمی زند. نیست خفاشک عدوی آفتاب .... او عدوی خویش آمد در حجاب
- حدیث ام سلمه راجع بحریره فاطمه سلام اللّه علیها و نزول آیه تطهیر
- منتها بعضی مبسوطا با نقل حریره نوشته اند و بعضی باختصار نقل نموده اند از جمله امام ثعلبی در تفسیر و امام احمد بن حنبل در مسند و ابن اثیر در جامع الاصول از صحیح ترمذی و مسلم بمختصر اختلافی در الفاظ نقل نموده اند از ام المؤمنین ام سلمه زوجۀ رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم که گفت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم در منزل من بود که فاطمه سلام اللّه علیها ظرف حریره ای برای آن حضرت آورد در حالتی که حضرت در صفّه نشسته بود که خوابگاه آن حضرت بود در زیر پای مبارکش عبای خیبری گسترده بود و من در حجره نماز می کردم پیغمبر بفاطمه سلام اللّه علیها فرمودند برو شوهرت و پسرهایت را با خود بیاور طولی نکشید علی و حسنین علیهم السلام آمدند مشغول خوردن حریره شدند در آن حال جبرئیل نازل و این آیه شریفه را بر آن حضرت قرائت نمود إِنَّمٰا یُرِیدُ اللّٰهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (1).
- آنگاه حضرت زیادتی عبا را بر آنها کشید و دست مبارک سوی آسمان بلند نموده عرض کرد اللّهم هؤلاء أهل بیتی و عترتی فأذهب عنهم الرجس اهل البیت و طهّرهم تطهیرا (2).
- ام سلمه گوید من سرم را پیش بردم در داخل عبا عرض کردم منهم با شمایم انا معکم یا رسول الله قال انک علی خیر حضرت فرمود تو نیکو زنی هستی و بر خیر و خوبی هستی(باین معنی که رتبۀ اهل بیت مرا نداری و در زمره آنها نیستی ولی عاقبت بخیری)پس این آیۀ شریفه دلالت تام دارد بر این که این پنج تن بزرگوار از کفر و شقاق و شرک و نفاق و شک و تردید و کذب و ریا و هر گناه کبیره یا صغیره معصوم و پاک اند.
- چنانچه امام فخر رازی در تفسیر خود گوید لیذهب عنکم الرجس یعنی جمیع گناهان را از شما زائل گردانید و یطهّرکم تطهیرا یعنی خلعت های کرامت خود را بشما پوشانید.
- واقعا جای تعجب است از علماء بی انصاف که در کتب معتبرۀ خود نقل می نمایند که علی و فاطمه علیهما السّلام مشمول آیه تطهیر بودند و معرّی و مبرّی از هر رجس بودند که اهمّ از همه ارجاس دروغ می باشد-مع ذلک تکذیب می نمایند دعوای امامت آن حضرت را و تکذیب نمودند شهادت آن حضرت را دربارۀ فاطمه سلام اللّه علیها- و تکذیب نمودند ادعای بی بی طاهره را در باب فدک؟نمی دانم مردمان با انصاف در اینجا چگونه قضاوت می نمایند. ص :692
7-
- 1) اراده پروردگار است که هر آلایش را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند آیه 33 سوره 33(احزاب).
- 2) پروردگارا اینها اهل بیت و عترت من اند هر رجس و پلیدی را از ایشان دور گردان و پاک نما آنها را پاک کردنی.
- برگردیم بر سر مقصود منصفانه قضاوت نمائید.آیا سزاوار بود ادّعای علی و فاطمه ای را که خداوند درباره آنها می فرماید که از ارجاس ظاهریّه و باطنیّه پاک و منزه هستند یعنی معصوم از کبائر و صغائر می باشند رد بنمایند ولی ادعای جابر را که یک فرد مسلمان مؤمن عادی است قبول نمایند و حق ثابت آن خاندان جلیل را از میان ببرند!!!.
- حافظ- هرگز نمی توان باور نمود که خلیفۀ پیغمبر و فرد مؤمن صحابی با کمال قربی که برسول خدا صلّی اللّه علیه و سلّم داشته عمدا در مقام غصب فدک برآید قطعا انسان هر عملی می نماید برای مقصودی می باشد خلیفه ای که تمام بیت المال مسلمین در تحت تصرف او بوده است چه احتیاجی به باغ و قریۀ فدک داشته که آن را غصب نماید.
- داعی- بدیهی است که موضوع احتیاج نبوده بلکه مستأصل نمودن خاندان پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم و عترت طاهرۀ آن حضرت در نظر سیاسیون وقت بوده که چون اولویت مقام خلافت را داشتند باید بقسمی بخود مشغول و با فقر و تهی دستی گرفتار باشند که خیال خلافت را ننمایند چه آنکه مردمان دنیا طلب بجائی می روند که دنیای آنها اداره شود.
- خیال می کردند اگر آن خاندان جلیل علم و فضل و ادب و تقوی که جامعیت کامل داشتند دستشان از مال دنیا پر باشد قطعا مردم رو به آنها می روند فلذا نه تنها فدک را سیاستا غصب نمودند بلکه تمام طرقی که منتهی بجلب اموال دنیوی می شد بر آنها مسدود نمودند.
- منع نمودن خمس را از عترت و اهل بیت پیغمبر(صل الله علیه وآله وسلم)
- از جمله طرق مغصوبه حق ثابت خمس مؤکد به آیۀ شریفه قرآن مجید بوده که چون خداوند صدقات را برسول اللّه و آل طاهرین آن حضرت سلام اللّه علیهم اجمعین حرام نموده باجماع جمهور امت باب خمس را بر روی آنها باز و صریحا در آیه 42 از سوره 8(انفال)فرموده. وَ اعْلَمُوا أَنَّمٰا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّٰهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبیٰ وَ الْیَتٰامیٰ وَ الْمَسٰاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ (1)
- .تا افراد و ذراری آن حضرت تا قیامت در رفاه و آسایش باشند و احتیاجی برعایای خود پیدا ننمایند ولی بعد از وفات آن حضرت از این جهت هم عترت و اهل بیت آن حضرت را تحت فشار قرار دادند خلیفه ابی بکر باتفاق هم دستان خود حق خمس واضح ثابت را از آنها سلب نمودند و گفتند خمس باید بمصرف تجهیزات جنگی و خرید اسلحه و لوازم حرب برسد فلذا دست آنها از همه جا کوتاه شد چه آنکه صدقات بر آنها حرام بود خمس حق ثابت مسلّم را هم از آنها منع نمودند
- چنانچه امام شافعی محمّد بن ادریس در ص 69 کتاب الامّ در این باب گوید و امّا آل محمد الذین جعل لهم الخمس عوضا من الصدقة فلا یعطون من الصدقات المفروضات شیئا قلّ او کثر لا یحلّ لهم ان یأخذوها و لا یجزی عمن یعطیهموها اذا عرفهم تا آنجا که گوید و لیس منعهم حقهم فی الخمس یحلّ لهم ما حرّم علیهم من الصدقة (2).
- و از زمان خلافت عمر بن الخطّاب بعذر آنکه خمس زیاد شده نتوان همه را به ذوی القربی داد بلکه باید بمصرف تهیه وسایل حربیه برسد دست آنها را از حق ثابت خود کوتاه و تا بامروز آنها را محروم از حق مسلّم خدا داده نمودند.
- حافظ- امام شافعی رحمه اللّه فرموده است باید خمس به پنج قسمت شود سهم پیغمبر بمصرف و مصالح مسلمین برسد و سهمی نصیب ذوی القربی و سه سهم دیگر خرج ایتام و مساکین و ابن السبیل شود. ص :694
19-
- 1) ای مؤمنان بدانید که هرچه بشما غنیمت و فایده رسد(زیاد یا کم)خمس آن خاص خدا و رسول و خویشان او و یتیمان و گدایان و در راه سفرماندگان است.
- 2) بآل محمد که خداوند خمس را در عوض صدقه برای آنها معین نموده نباید از صدقات واجبه کم یا زیاد بآنها داده شود و بر آنها حلال نیست که اخذ صدقه نمایند و برای کسانی که آنها را بشناسند دادن صدقه بآنها کفایت دین از آنها نمی نماید. و منع نمودن حق خمس را از آنها(یعنی از بنی هاشم و اقرباء رسول اللّه ص)سبب حلیت صدقه محرمه بر آنها نمی شود.
- داعی- در زمان رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم باتفاق جمهور مفسّرین این آیه برای مساعدت ذراری و اقارب رسول اللّه نازل گردید و بمصرف آنها می رساندند پس در نظر فقهاء امامیه تبعا لعترة الائمة الاطهار مطابق صراحت آیه شریفه خمس به شش قسمت می شود سهم خدا و پیغمبر و ذوی القربی بامام می رسد و در غیبت امام به نایب الامام که مجتهد فقیه عادل باشد داده می شود که بمصالح شایسته مسلمین که صلاح بداند می رساند و سه سهم دیگر مخصوص ایتام و محتاجان و ابن السبیل بنی هاشم از عترت طاهره می باشد ولی بعد از وفات رسول اللّه این حق را از بنی هاشم سلب نمودند چنانچه اکابر علماء شما مانند جلال الدین سیوطی در جلد سیم درّ المنثور و طبری و امام ثعلبی در تفسیر کشف البیان و جار اللّه زمخشری در کشّاف و قوشچی در شرح تجرید و نسائی در کتاب الفیء و دیگران همگی اقرار باین معنی دارند که این بدعت بعد از رسول خدا بدست سیاستمداران باهوش برای پیشرفت مقاصد خود عملی شد؟!!.
- حافظ- آیا شما حق رأی و نظر را برای مجتهد جائز نمی دانید قطعا خلیفه ابی بکر و عمر رضی اللّه عنهما برای کمک بمسلمین اجتهادا إعمال نظر نمودند!!!.
- داعی- بلی رأی مجتهد مجاز است ولی نه در مقابل نصّ آیا شما رأی و نظر خلیفه ابی بکر و عمر را در مقابل آیه و عمل رسول اللّه قرار می دهید آیا انصافا جائز است.
- خدا و پیغمبر حکمی نمایند ولی خلیفه پیغمبر صلاح امت را بهتر بداند و اجتهاد در مقابل نص نماید شما را بخدا انصاف دهید آیا نظر خاصی در این کارها نبوده؟ قطعا هر انسان عاقل بی طرفی اگر بررسی و توجه دقیق نماید بآن دستگاه سوء ظن قوی پیدا می نماید و می فهمد قضایا خیلی ساده نبوده بلکه هدف بیچاره نمودن خاندان پیغمبر بوده است؟.
- خدا علی سلام اللّه علیها را شاهد پیغمبر(صل الله علیه وآله وسلم)قرار داده
- علاوه بر اینها خداوند علی علیه السلام را شاهد و گواه پیغمبر قرار داده و در آیه 20 سوره 11(هود)صریحا می فرماید أَ فَمَنْ کٰانَ عَلیٰ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شٰاهِدٌ مِنْهُ (1).
- حافظ- آنچه در نظر دارم مراد از صاحب بیّنه رسول خدا صلّی اللّه علیه و سلّم و شاهد او قرآن کریم می باشد شما با چه دلیل و برهان شاهد را بعلی کرم اللّه وجهه تعبیر نمودید. ص :695
28-
- 1) آیا پیغمبری که از جانب خدا دلیلی روشن(مانند قرآن)دارد با گواهی صادق(مانند علی که بتمام شئون وجودی گواه صدق رسالت است).
- داعی- دعاگو کوچکتر از آنم که قدرت و جرأت نموده تصرف در آیات قرآن یا تفسیر برأی نمایم بلکه عترت و اهل بیت پیغمبر که عدیل القرآنند بما رساندند که مراد از شاهد و گواه علی علیه السلام می باشد.
- علاوه علماء و مفسّرین چنین نقل نموده اند قریب سی حدیث از اکابر علماء خودتان مانند امام ابو اسحاق ثعلبی سه حدیث در تفسیرش نقل نموده و جلال الدین سیوطی در درّ المنثور از ابن مردویه و ابن ابی حاتم و ابو نعیم نقل نموده و نیز ابراهیم بن محمّد حموینی در فرائد السمطین بسه سند و سلیمان بلخی حنفی در باب 26 از ثعلبی و حموینی و خوارزمی و ابو نعیم و واقدی و ابن مغازلی از ابن عباس و جابر بن عبد اللّه و دیگران نقل می نمایند و حافظ ابو نعیم اصفهانی بسه طریق و طبری و ابن مغازلی فقیه شافعی و ابن ابی الحدید معتزلی و محمّد بن یوسف گنجی شافعی در باب 62 کفایت الطالب و بسیاری دیگر از علماء شما این عقیده را دارند و بمختصر تفاوتی در الفاظ و عبارات نوشته اند که مراد از شاهد در این آیه علی بن أبی طالب علیه السّلام است
- و خطیب خوارزمی در مناقب گوید از ابن عباس پرسیدند مراد از شاهد کیست گفت هو علی یشهد للنبیّ و هو منه او علی است که شهادت برای پیغمبر داده و آن(بزرگوار)از پیغمبر است.
- پس بنابر دلائل و اخبار معتبره که اکابر علماء خودتان تصدیق دارند بر امت واجب بوده است قبول شهادت علی را که خداوند او را شاهد بر پیغمبر قرار داده.
- همان قسمی که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم برای خزیمة بن ثابت مزیّتی قائل شد که شهادت او را برابر دو نفر قرار داد و ذو الشهادتین خواند خدای متعال هم در این آیه مزیّتی برای علی قائل شده در بین مسلمین که او را شاهد و گواه بر پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم قرار داد علاوه بر آنکه بحکم آیه تطهیر علی علیه السلام معصوم و خالی از هر خطاء بود هرگز شهادت دروغ برای جلب منافع نمی داده.
- نمی دانم چگونه جرأت کردند و بچه ملاک شرعی شهادت او را رد نمودند بلکه اهانت هم نمودند و در موقع رد شهادت گفتند شهادت علی قبول نیست لانّه یجر النفع الی نفسه یعنی چون علی در این قضیه ذی نفع است و جرّ نفع بسوی خود می نماید لذا شهادتش مردود است.
- گذشته از اهانتها و کنایات بسیاری که در مجلس حضورا و غیابا ابراز نمودند که ببعض از آنها قبلا اشاره نمودم و دیگر نمی خواهم در جزئیات مطلب وارد شوم.
- همین قدر عرض می کنم آیا شما راضی می شوید بشنوید بمثل مولای متّقیان امیر المؤمنین علیه السلام شخصیّت بزرگی که دنیا را سه طلاق نموده و بی اعتناترین اشخاص بدنیا بوده و اعمال و رفتارش مورد تصدیق دوست و دشمن بوده دنیا طلب و بلکه بالاتر کلماتی بگویند که زبانم یارای گفتن ندارد که در کتابهای خودتان نوشته اند.
- «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ