شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص706 چون فاطمه  رضی اللّه عنها در خواست فدک نمود و خلیفه موافقت بردّ فدک ننمود

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص706

  1. چون فاطمه  رضی اللّه عنها در خواست فدک نمود و خلیفه موافقت بردّ فدک ننمود بالطبع متأثر شد و آن ساعت غضبناک گردیده ولی بعدا همین غضب معمولی هم از دلش بیرون رفت و راضی شد بحکم خلیفه و دلیل بر رضایت آن بی بی مجلّله همانا سکوت آنها بوده است!!.
  2. و حتّی علی کرم اللّه وجهه وقتی هم بخلافت رسید با قدرت و نفوذی که داشت فدک را ضبط ننمود و این خود دلیل قاطعی است که بحکم خلفاء قبل راضی بوده است!!.
  3. داعی-  مطالبی فرمودید که هر یک جواب مفصل دارد چون از وقت هر شب خیلی گذشته است و لو کسالتی در آقایان محترم نمی بینم ولی خوبست موافقت فرمائید جوابها بماند برای فردا شب.
  4. (تمام اهل مجلس بصدا در آمدند و گفتند هرگز موافقت نداریم چون بجای حسّاس رسیده ایم تا نتیجۀ این مطلب بزرگ معلوم نشود نمی رویم).
  5. داعی-  اطاعت می نمایم ولی از جواب مفصل باقتضای وقت صرف نظر می نمایم فقط بمختصری می پردازم.
  6. قلب و جوارح فاطمه  مملوّ از ایمان بود
  7. اولا اینکه فرمودید غضب فاطمۀ صدّیقه سلام اللّه علیها غضب دینی نبوده بلکه هوائی بوده اشتباه نمودید و بدون تفکر و تحقیق و تأمل فرمودید برای آنکه در دستورات اخلاقی طبق آیات قرآنی و اخباری که از رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم رسیده مؤمن کامل هرگز چنین غضبی نمی نماید تا چه رسد بفاطمۀ ممجّدۀ بآیۀ تطهیر و آیه مباهله و سوره هل اتی.
  8. و در کتب معتبره ما و شما بسیار رسیده که فاطمه  سلام اللّه علیها بمقام کمال ایمان رسیده و مخصوصا رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود ان ابنتی فاطمة ملأ اللّه قلبها و جوارحها ایمانا الی مشاشها (1). غضب فاطمه  دینی بوده. ص :706
  9. هرگز هیچ مؤمن و مؤمنه ای که علامت ایمانشان تسلیم بأوامر حق است چنین عملی را نمی نماید که وقتی حاکمی حکم بحق کند یعنی حکم خدا را جاری نماید بر او غضب نماید آن هم غضبی که با حقد و کینه توأم باشد و بر آن غضب باقی بماند تا دم مرگ حتی وصیت نماید نگذارید احدی از آن حکم کنندگان بناحق بر جنازه من نماز گذارند،اولا فاطمه  ای که خداوند حکم بطهارت او می نماید-هرگز ادعای دروغ نمی نماید که حاکم حکم علیه او بنماید.
  10. ثانیا اگر غضب بی بی فقط تغییر حالتی بود بایستی زود زائل شود مخصوصا بعد از عذر خواهی که از او نمودند بایستی از دلش بیرون برود چون که پیغمبر فرموده است المؤمن لیس بحقود یکی از صفات و علائم مؤمن آنست که حقد و کینه روی عادت و هوای نفس در دل نداشته باشد و نیز در خبر دارد که می فرماید مؤمن اگر گرفتار خطائی گردد بیش از سه روز عداوت مؤمن را در دل نگاه نمی دارد تا چه رسد بفاطمۀ صدّیقۀ طاهرۀ ممجّدۀ بآیۀ تطهیر که سرا پا غرق در ایمان بوده و از هر نوع ارجاس و کثافات اخلاق رذیله بشهادت خداوند متعال پاک و مبرّا بوده هرگز حقود و کینه ور نبوده است.
  11. و از طرفی هم اتفاق فریقین است که فاطمه  سلام اللّه علیها با حالت غضب و نارضایتی از ابی بکر و عمر از دنیا رفت.
  12. پس معلوم می شود که غضب بی بی دینی بوده که چون دید حکمی بر خلاف حکم خدا و پدر بزرگوارش خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم صادر شده لذا غضب نمود بغضب دینی و این همان غضب است که موجب غضب خدا و پیغمبر است. ص :707
11-
  1. 1) خداوند متعال پر کرده است قلب و جوارح فاطمه  دختر مرا از ایمان تا استخوان بالای شانه های او کنایه از اینکه فاطمه  غرق در ایمان است.
  2. سکوت فاطمه  موجب رضا نبوده
  3. ثالثا فرمودید سکوت فاطمه  علامت رضای آن معصومۀ مظلومه بوده ایضا اشتباه فرمودید.
  4. هر سکوتی که موجب رضا نمی شود بعضی مواقع از شدت قدرت ظالم مظلوم مجبور بسکوت می شود تا حفظ آبروی خود را در مقابل هو و جنجال بنماید
  5. و حضرت بی بی مظلومه فاطمه  سلام اللّه علیها راضی که نبوده بعلاوه ناراضی و غضبناک هم از دنیا رفت چنانکه عرض کردم اقوال اکابر علمای خودتان مخصوصا دو عالم بزرگ موثق شما بخاری و مسلم که نوشتند:فغضبت فاطمة علی ابی بکر فهاجرته و لم تتکلمه حتّی توفّیت (1). علی در دوره خلافت آزادی در عمل نداشته
  6. رابعا فرمودید که چون علی علیه السلام در دورۀ تصدی خلافت(ظاهری)فدک را تصرف نکرد و به بچه های فاطمه  سلام اللّه علیها نداد علامت رضاء بحکم بوده بازهم اشتباه فرمودید.
  7. چه آنکه آن بزرگوار در دورۀ خلافت آزادی در عمل نداشته تا اقدام بهر کاری که می خواست بکند و یا حکم بحقی کند یا بدعتی را از میان بردارد-بمجردی که اقدام بامری می نمود فریادها بلند می شد.
  8. اگر آن حضرت فدک را باولادهای فاطمه  بر می گرداند قطعا فرصت بدست مخالفین مخصوصا معاویه و اتباعش افتاده گفتارهای قبلی را که گفتند علی برای خود جرّ نفع می نماید ثابت نموده و خود را تقویت می کردند که علی بر خلاف طریقۀ ابی بکر و عمر رفتار نموده.
  9. علاوه صدور چنین حکمی از آن حضرت مستلزم قدرت و آزادی در عمل بوده و حال آنکه برای آن حضرت چنین نیرو و قدرتی نگذارده بودند که بر خلاف گفته و کردۀ سابقین خود بتواند رفتار نماید. ص :708
20-
  1. 1) غضب کرد فاطمه  بر ابی بکر و از او دوری نمود و با او حرف نزد تا وفات نمود.
  2. چنانچه در قضیه منبر و نماز تراویح معلوم شد-چون قبل از آن حضرت خلفاء قبلی منبر را از محلّی که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم گذارده بود برداشتند و جای او را عوض کردند وقتی آن حضرت بمقام خلافت ظاهری مستقر شد خواست منبر را بجای اوّلی که رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله گذارده بود برگرداند فریاد مردم برخاست و زیر بار نرفتند که بر خلاف سیرۀ شیخین عمل شود،و لو مطابق عمل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم بود؟!.
  3. و همچنین مردم را از نماز تراویح بجماعت منع نمود باز فریادها بلند شد که علی می خواهد بر خلاف حکم خلیفه عمر رفتار نماید.
  4. نواب- قبله صاحب نماز تراویح چه بوده که علی کرّم اللّه وجهه مردم را از جماعت آن منع نمود.
  5. در نماز تراویح
  6. داعی-  تراویح در لغت جمع ترویحه در أصل اسم برای جلسه می باشد،بعدها نامیده شده بجلسه و نشستن بعد از چهار رکعت نماز در شبهای ماه مبارک رمضان برای استراحت مردم و بعدها نام چهار رکعت نماز مستحبی،در لیالی رمضان المبارک شد(یا نام بیست رکعت نماز مستحبی در تمام شبها).
  7. بدیهی است در دیانت مقدسه اسلامیّه فقط نمازهای فریضه و واجب را بجماعت می توانند بخوانند ولی نمازهای مستحبّی ممنوع است زیرا خود پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود انّ الصلاة باللیل فی شهر رمضان من النافلة فی جماعة بدعة و صلاة الضحی معصیة الا فلا تجتمعوا شهر رمضان فی النافلة و لا تصلّوا صلاة الضحی فانّ قلیلا من السنة خیر من کثیر من بدعة الا و انّ کلّ بدعة ضلالة و کل ضلالة سبیلها الی النار (1).
  8. شبی عمر در دوره خلافت سال 14 هجری وارد مسجد شد دید چراغها روشن و مردم جمع اند پرسید چه خبر است گفتند مردم جمع شده اند برای نماز تطوع بجماعت گفت بدعة و نعمت البدعة این عمل بدعت است ولی نیکو بدعتی است!!.
28-
  1. 1) (ای گروه مسلمانان)نماز نافله شبهای ماه رمضان بجماعت بدعت است و نماز ضحی بدعت و معصیت می باشد مردم نماز نافله شبهای ماه رمضان را بجماعت نخوانید و نیز نماز ضحی نخوانید پس بدرستی که عمل کمی که مطابق با سنت پیغمبر باشد بهتر است از عمل بسیاری که بدعت باشد بدانید هر بدعتی ضلالت است و هر ضلالتی راهی است بسوی آتش جهنم. ص :709
  2. بخاری در صحیح از عبد الرحمن بن عبد القاری نقل می نماید که خلیفه چون دید مردم نماز را متفرق می خوانند گفت بجماعت نماز را بخوانند بهتر است و امر کرد ابیّ بن کعب با آنها نماز را بجماعت گذارد شب بعد که بمسجد آمد دید مردم امر او را اجراء نموده و بجماعت می خوانند گفت:نعمت البدعة هذه یعنی خوب بدعتی است این بدعت!!.
  3. از آن زمان این عمل معمول بود تا زمان خلافت مولاناامیر المؤمنین علیه السلام حضرت این عمل را منع نمود که چون در زمان رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم معمول نبوده،بلکه ممنوع بوده نبایستی عمل شود.
  4. تا زمانی که بکوفه تشریف آوردند اهل کوفه از آن حضرت در خواست نمودند که امامی برای ایشان معین فرماید که نافله شبهای رمضان را بجماعت بخوانند حضرت آنها را منع از آن عمل بجماعت نمود با وجودی که حضرت منع نمود چون عادت کرده بودند متنبه نشدند همین که حضرت تشریف برد جمع شدند یک نفر را از خودشان بامامت بر قرار نمودند که نماز را بجماعت بخوانند فوری خبر بحضرت رسید فرزند بزرگ خود حضرت امام حسن را طلبید فرمود تازیانه بردار و این جمعیت را منع نما از آنکه نماز نافله را بجماعت بخوانند چون مردم حال را بدان منوال دیدند ناله و فریادشان بلند شد که ای وای علی آمده ما را از نماز منع می نماید؟!.
  5. با آنکه خود می دانستند زمان رسول خدا چنین نمازی معمول نبوده و در زمان عمر معمول شده،زیر فرمان و دستورات مولانا علی علیه السلام نرفتند با اینکه مطابق دستور پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم بود؟!.
  6. پس چگونه آن حضرت می توانست فدک را باولادهای فاطمه  بدهد اگر این عمل را می کرد و می فرمود ظلما غصب شده باید بوارث مظلومه بر گردد فوری فریادها بلند می شد که علی بن أبی طالب مایل بدنیا است حق مسلمانان را بنفع اولادهای خود ضبط نموده لذا ناچار صبر را کما فی السابق پیشه نمود چون صاحب حق هم از دنیا رفته بود ص :710
  7. احقاق حق را گذارد تا احقاق کننده حقوق خلایق امام زمان مهدی آل محمّد عجل اللّه تعالی فرجه بیاید و حق آنها را بگیرد.
  8. پس سکوت آن حضرت هم دلیل بر رضای بحکم نبوده و اگر آن حضرت عملیات خلفاء قبل از خود را در امر فدک حق می دانست اوّلا با آنها محاجّه نمی فرمود و ثانیا درد دل و اظهار نارضایتی نمی کرد و خدای حکیم علی الاطلاق را حکم قرار نمی داد.
  9. چنانچه در نهج البلاغه است ضمن نامه ای بعثمان بن حنیف انصاری که عامل آن حضرت و حکمران در بصره بود درد دل می کند می نویسد:
  10. کانت فی ایدینا فدک من کلّ ما اظلته السماء فشحّت علیها نفوس قوم و سخت عنها نفوس قوم آخرین و نعم الحکم اللّه (1).
  11. و اما اینکه فرمودید فاطمۀ مظلومه سلام اللّه علیها در آخر عمر راضی شد و از آنها گذشت بازهم خیلی اشتباه فرمودید چه آنکه چنین امری هرگز صورت وقوع پیدا نکرد چنانچه در اخباری که قبلا عرض شد ثابت نمودیم که آن بی بی مظلومه تا دم مرگ بحال نارضایتی و غضب باقی بود.
  12. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید