شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص750 1) علی علیه السلام اعلم و افضل و اقضای از همه شما می باشد رد بر حکم و گفتار و رای علی رد بر من است

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص750


  1. 1) علی علیه السلام اعلم و افضل و اقضای از همه شما می باشد رد بر حکم و گفتار و رای علی رد بر من است و رد بر من رد بر خداست و رد بر خدا در حد شرک بخداست.
  2. (چون صدای اذان اعلام نماز عشاء برخاست آقایان برای نماز برخاستند پس از اداء فریضه و صرف چای داعی افتتاح کلام نمودم).
  3. اشاره برؤوس فضائل و کمالات
  4. داعی-  آقایان شما که مشغول نماز بودید داعی فکرها نمودم تا در پایان فکرم بموضوعی بر خوردم که اینک بطریق سؤال طرح می نمایم.
  5. بفرمائید شرافت و فضیلت هر فردی بر سایر افراد که ایجاد حق تقدم می نماید در نظر شما بچه چیز است.
  6. شیخ-  (بعد از قدری سکوت)البته طرق شرافت و فضیلت بسیار است ولی در درجۀ اولی که می توان رءوس فضایل و کمالات شمرد-بعد از ایمان بخدا و رسول سه چیز را می توان بشمار آورد 1-نسب و نژاد پاک 2-علم و دانش 3-تقوی و پرهیزکاری.
  7. داعی-  احسن اللّه لکم الاجر ما هم از همین سه طریق که شما بعنوان رءوس فضائل و کمالات انتخاب فرمودید وارد بحث می شویم و البته هر یک از صحابه اعم از خلفاء و غیرهم دارای یک خصائصی بودند ولی هر یک از آنها که جامع این خصائص عالیه و امّهات فضائل بودند روی قواعد عقلیه و نقلیه حق تقدم برای آنها مسلّم است.
  8. اگر ثابت نمودیم که در این خصائص ثلاثه مولاناامیر المؤمنین علیه السلام پرچم دار سیادت و سعادت بوده تصدیق نمائید که با نصوص وارده از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم آن بزرگوار اولی بامر خلافت بوده است و از مقام خلافت ساقط نگردیده مگر بدسیسه بازیهای سیاسی(که بعقیده ابن ابی الحدید در ص 46 جلد اول شرح نهج البلاغه)نامش را مصلحت گذاردند.
  9. در نسب پاک علی علیه السلام ص :751
  10. اوّلا در موضوع نسب و نژاد مسلّم است که بعد از شخص خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم احدی بشرافت علی علیه السلام نمی رسد و بقدری نسب و نژاد آن حضرت پاک و درخشنده و تابان می باشد که عقول عقلاء را محو و حیران نموده حتّی متعصّبین از اکابر علماء خودتان مانند علاء الدین مولی علی بن محمّد قوشچی و ابو عثمان عمرو بن بحر جاحظ ناصبی و سعد الدین مسعود بن عمر تفتازانی گویند ما محو و حیرانیم در کلمات علی کرم اللّه وجهه که می فرماید نحن اهل البیت لا یقاس بنا احد (1).
  11. و نیز ضمن خطبه دوم نهج البلاغه است که بعد از رسیدن بمقام خلافت ظاهری فرمود لا یقاس بال محمّد صلّی اللّه علیه و آله من هذه الامة احد و لا یسوّی بهم من جرت نعمتهم علیه ابدا هم اساس الدین و عماد الیقین الیهم یفیء الغالی و بهم یلحق التالی و لهم خصائص حق الولایة و فیهم الوصیة و الوراثة الآن اذ رجع الحقّ الی اهله و نقل الی منتقله (2).
  12. این بیانات آن حضرت دلالت کامله بر اولویّت و حق تقدم خلافت آن حضرت و خاندان جلیل آل محمد صلوات اللّه علیهم اجمعین دارد.
  13. این جملات نه کلام خود آن حضرت است بلکه مخالفین هم تصدیق این معنی را داشته اند چنانچه شبهای قبل عرض کردم که میر سید علی همدانی در مودت هفتم از مودة القربی از ابی وائل از عبد اللّه بن عمر نقل می کند که گفت در وقت شماره اصحاب پیغمبر،ما گفتیم ابی بکر و عمر و عثمان مردی گفت پس نام علی چه شد گفت علیّ من اهل البیت لا یقاس به احد هو مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فی درجته (3).
  14. و نیز از احمد بن محمد کرزی بغدادی نقل می کند که گفت شنیدم از عبد اللّه بن حنبل که گفت سؤال کردم از پدرم(احمد بن حنبل امام الحنابله)از تفضیل صحابه او گفت ابی بکر و عمر و عثمان پس گفتم بابا علی بن أبی طالب(علیه السّلام)کجا است گفت هو من اهل البیت لا یقاس به هؤلاء (4). ص :752
14-
  1. 1) مائیم اهل بیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله که احدی را نتوان قیاس بما نمود.
  2. 2) احدی از این امت با آل محمد صلّی اللّه علیه و آله طرف مقایسه نبوده اند و کسانی که همیشه از نعمت و بخشش معارف علوم ایشان بهره مندند با آنان برابر نمی شوند آنان اساس و پایه دین و ستون ایمان و یقین هستند دور افتادگان از راه حق بآنان رجوع کرده و واماندگان بایشان ملحق می شوند و خصائص امامت(علوم و معارف حقه و آیات و معجزات باهره)در آنان جمع و حق ایشانست و بس-و درباره آنان وصیت(رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله)وارث بردن(از آن وجود محترم)ثابت است در این هنگام حق بسوی اهلش برگشته و بجائی که از آن خارج شده بود منتقل گردیده.
  3. 3) علی از اهل بیت(پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله است)که احدی را مقایسه با او نتوان نمود او با پیغمبر و در درجه آن حضرت است.
  4. 4) علی از اهل بیت(پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله است)که نتوان با او مقایسه نمود ابی بکر و عمر و عثمان را.
  5. عجب تر آنکه نسب علی علیه السلام دو جنبه دارد نورانی و جسمانی و از این حیث بعد از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم آن حضرت منحصر بفرد بوده است.
  6. در خلقت نورانی علی علیه السلام و شرکت او با پیغمبر(صل الله عتلیه وآله وسلم)
  7. از جنبۀ نورانیّت و معنای حقیقی خلقت حق تقدم باامیر المؤمنین علیه السلام است.
  8. چنانچه اکابر علماء خودتان از قبیل امام أحمد بن حنبل(امام الحنابله)در کتاب با عظمت مسند و میر سید علی همدانی فقیه شافعی در مودة القربی و ابن مغازلی شافعی در مناقب و محمّد بن طلحه شافعی در مطالب السئول فی مناقب آل الرسول نقل می نمایند از رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم که فرمود کنت انا و علیّ بن أبی طالب نورا بین یدی اللّه من قبل ان یخلق آدم باربعة عشر الف عام فلمّا خلق اللّه تعالی آدم رکب ذلک النور فی صلبه فلم یزل فی نور واحد حتّی افترقنا فی صلب عبد المطّلب ففیّ النبوّة و فی علیّ الخلافة (1).
  9. و میر سید علی همدانی فقیه شافعی مودة هشم از مودة القربی را اختصاص بهمین موضوع داده باین عبارت المودّة الثامنة فی انّ رسول اللّه و علیّا من نور واحد اعطی علیّ من الخصال ما لم یعط احد من العالمین (2).
  10. از جمله اخباری که در این مودت نقل نموده و ابن مغازلی شافعی هم متعرض است از عثمان بن عفان خلیفه سوم است که گفت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود خلقت انا و علیّ من نور واحد قبل ان یخلق آدم باربعة آلاف عام فلمّا خلق اللّه آدم رکب ذلک النور فی صلبه فلم یزل شیء واحد حتّی افترقنا فی صلب عبد المطّلب ففیّ النبوّة و فی علیّ الوصیّة. ص :75
24-
  1. 1) من و علی نوری بودیم در اختیار قدرت خدای تعالی قبل از اینکه خلق کند آدم را بچهارده هزار سال پس چون خلق فرمود آدم را خدای متعال ما را که آن نور بودیم در صلب آدم قرار داد و از صلب او پیوسته با هم بودیم تا در صلب عبد المطلب از هم جدا شدیم پس در من نبوت و در علی خلافت را ظاهر ساخت.
  2. 2) مودت هشتم در اینکه رسول خدا و علی از یک نور بودند و داده شده است بعلی از خصال آنچه باحدی از عالمیان داده نشده است.
  3. در خبر دیگر بعد از این خبر می نویسد خطاب بعلی نموده فرمود ففیّ النبوة و الرسالة و فیک الوصیّة و الامامة یا علیّ (1).
  4. و نیز همین خبر را ابن ابی الحدید معتزلی در ص 450 جلد دوم شرح نهج البلاغه (چاپ مصر)از صاحب کتاب فردوس نقل نموده و شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب اول ینابیع المودّة از جمع الفوائد و مناقب ابن مغازلی شافعی و فردوس دیلمی و فرائد السمطین حموینی و مناقب خوارزمی بمختصر اختلافی در ألفاظ و عبارات و اتحاد معنی خلقت نورانی محمّد و علی صلوات اللّه علیهما را قبل از خلقت خلایق به هزاران سال نقل می نمایند و اینکه هر دو یک نور بودند تا در صلب عبد المطلب از هم جدا شدند قسمتی در صلب عبد اللّه قرار گرفت که خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم بوجود آمد و نصف دیگر در صلب أبو طالب رفت علی علیه السلام بوجود آمد محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلّم را برای نبوت و رسالت و علی علیه السلام را برای وصایت و امامت و خلافت انتخاب نمودند چنانچه بیان خود رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم است در جملۀ اخبار وارده.
  5. و أبو المؤید موفق بن احمد خوارزمی در فصل چهاردهم مناقب و فصل چهارم مقتل الحسین و سبط ابن جوزی در ص 28 تذکره و ابن صباغ مالکی در فصول المهمّه و محمّد بن یوسف گنجی شافعی در باب 87 کفایت الطالب پنج خبر مسندا از حافظ محدث شام و حافظ محدث عراق از معجم طبرانی باسناد خود نقل می نمایند که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود من و علی از یک نور خلق شدیم و با هم بودیم تا در صلب عبد المطلب از هم جدا شدیم و بعض از آن اخبار مفصل و بسیار عالی و پرفائده می باشد که از جهت اختصار از ذکر تمام آنها خودداری می نمایم(کسانی که طالب اند بآن کتاب مراجعه نمایند).
  6. اختلاف عبارات و الفاظ از آن جهت نیست که حضرت در یک مجلس فرموده و روات هر یک بعبارتی نقل نموده باشند ممکن است در مکانهای مختلف بیان فرموده باشد چنانچه از سیاق خود اخبار معلوم می شود. ص :754
30-
  1. 1) من و علی از یک نور خلق شدیم قبل از اینکه خلق شود عالم بچهار هزار سال پس از آنکه آدم را خلق نمود خدای متعال،آن نور را در صلب او قرار داد پیوسته با هم بودیم تا آنکه از هم جدا شدیم در صلب عبد المطلب پس در من نبوت و در علی وصایت را قرار داد-پس در من نبوت و رسالت و در تو یا علی وصیت و امامت را قرار داد.
  2. در نسب جسمانی علی علیه السلام
  3. و أمّا از جنبۀ جسمانی هم أبا و امّا دارای شرافتی بزرگ است که از خصائص و فضایل مخصوصۀ آن حضرت است.
  4. آباء و أجداد آن حضرت بر خلاف دیگران تا بآدم ابو البشر همگی موحّد و خداپرست بودند و در صلب و رحم ناپاکی آن نور پاک قرار نگرفت و این افتخار از برای أحدی از صحابه نبوده است-از این قرار.
  5. علی(1)بن أبی طالب(2)بن عبد المطلب(3)بن هاشم(4)بن عبد مناف (5)بن قصی(6)بن کلاب(7)بن مرّة(8)بن کعب(9)بن لؤی(10)بن غالب (11)بن فهر(12)بن مالک(13)بن نضر(14)بن کنانة(15)بن خزیمة(16) بن مدرکة(17)بن الیاس(18)بن مضر(19)بن نزار(20)بن معد(21)بن عدنان(22)بن ادّ(23)بن ادد(24)بن الیسع(25)بن الهمیس(26)بن بنت (27)بن سلامان(28)بن حمل(29)بن قیدار(30)بن اسماعیل(31)بن ابراهیم خلیل اللّه(32)بن تارخ(33)بن تاحور(34)بن شاروع(35)بن ابرغو(36) بن تالغ(37)بن عابر(38)بن شالح(39)بن ارفخشذ(40)بن سام(41)بن نوح(42)بن لمک(43)بن متوشلخ(44)بن اخنوخ(45)بن یارد(46)بن مهلائل(47)بن قینان(48)بن انوش(49)بن شیث(50)بن آدم ابی البشر علیهم السلام (بعد از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله احدی چنین نسب مشعشع تابانی ندارد)
  6. شیخ-  اینکه فرمودید آباء و اجداد علی کرّم اللّه وجهه تا بآدم أبو البشر همگی موحّد بودند ظاهرا اشتباه فرمودید امر چنین نیست ما هم مأمور بظاهر هستیم برای آنکه می بینیم در آباء آن بزرگوار مشرکین و بت پرستان بودند از قبیل آزر پدر ابراهیم خلیل که بتصریح آیه شریفه که می فرماید وَ إِذْ قٰالَ إِبْرٰاهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْنٰاماً آلِهَةً إِنِّی أَرٰاکَ وَ قَوْمَکَ فِی ضَلاٰلٍ مُبِینٍ (1). ص :755
  7. 1) یاد کن وقتی را که ابراهیم بپدرش آزر(عمو یا شوهر مادر و مربی او که عرب بر آنها اطلاق پدر کند)گفت آیا بت ها را بخدائی اختیار کرده ای و من راستی تو و پیروانت را در گمراهی آشکار می بینم آیه 74 سوره 6(انعام
  8. ). «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید