شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص789 و تبرئه نمودن آنها را از کفر و تثبیت مقام خلافت و اینکه اهل بهشت اند بنمایند

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

  1. شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص789
  2. و تبرئه نمودن آنها را از کفر و تثبیت مقام خلافت و اینکه اهل بهشت اند بنمایند بلکه بناحق آنان را امیر المؤمنین بگویند و حال آنکه دلائل و عملیات کفرآمیز آنها در کتب معتبره خودتان کاملا ثبت است حتی اکابر علماء منصف اهل تسنن کتابهای مستقل بر ردّ آنها نوشته اند) (1).
  3. و لکن سعی بلیغی بنمایند بر کفر جناب أبی طالب و اصرار داشته باشند که آن یگانه راد مرد مؤمن موحّد را کافر معرفی نمایند؟!.
  4. بدیهی است این عقیده و اظهار باین نوع هذلیات نیست مگر از روی بغض و کینه بامیر المؤمنین علی علیه السلام که باصرار تمام و کلمات ناهنجار تیر جفائی بر جراحات قلب آن امام مظلوم محبوب خدا و پیغمبر زده باشند!!.
  5. و بدلائل ثابته کفر و نفاق معاویه و یزید علیهما اللعنة و العذاب هزارها محمل می بندند و آنها را مجتهد خوانند و عملیات کفر آنها را از آثار اجتهادشان دانند و دلائل سخیفی بر تبرئه آنها اقامه نمایند!!!.
  6. ولی دلائل واضحه و اقرارهای صریحۀ جناب أبی طالب را بر ایمان بخدا و پیغمبر رد نموده و کفر او را ثابت می نمایند؟!!.
  7. من نمی دانم خوارج و نواصب و امویها و بقایای محبّین آنها تا کی و تا چند باید بر برادران سنی ما حکومت نمایند و آنها را کورکورانه روی عادت و تعصّب بدنبال عقاید خود ببرند و نگذارند برادران سنی چشم انصاف باز کنند و حق و حقیقت را آشکارا ببینند!!.
  8. ایضا دلائل بر ایمان أبی طالب
  9. آیا اهل بیت پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم که بفرمودۀ آن حضرت عدیل القرآنند و اجماع آنها برای مسلمین حجة است و اکابر علماء خودتان اتفاق بر علم و زهد و ورع و تقوای آنها دارند نگفته اند جناب ابو طالب اهل ایمان بود؟و مؤمن از دنیا رفته است؟. ص :789
8-
  1. 1) مانند ابو الفرج ابن جوزی و اخیرا عالم جلیل القدر منصف سید محمد بن عقیل علوی متوفی 1350 قمری کتابی تألیف نموده بنام الصائح الکافیه لمن یتولی معاویه و تا بحال دو چاپ گردیده چاپ اخیر در سال 1367 قمری در مطبعة النجاح بغداد بزیور طبع رسیده.
  2. آیا اصبغ بن نباته که محل وثوق علماء و رجال شما بوده از مولا و مقتدای مؤمنین علی علیه السلام روایت ننموده که آن حضرت فرمود و اللّه ما عبد ابی و لا جدّی عبد المطلب و لا هاشم و لا عبد مناف صنما قطّ (1).
  3. یعنی خدای واحد را پرستش نمودند و رو بکعبه عبادت نمودند و متمسّک بدین حنیف ابراهیم خلیل اللّه بودند.
  4. آیا سزاوار است شما قول علی و اهل بیت طاهره را بگذارید و بدنبال اقوال مغیره ملعون و امویها و خوارج و نواصب و دشمنان سر سختامیر المؤمنین علیه السلام بروید و اشعار و کلمات صریحه جناب ابو طالب را تأویلات بارده بنمائید.
  5. از جمله دلائل بر تأیید مولاناامیر المؤمنین علیه السلام که فرمود جناب ابو طالب همیشه موحّد و مؤمن بذات غیب الغیوب حضرت احدیت بوده خطبه عقد ام المؤمنین خدیجۀ طاهره علیها السّلام است برای رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم که سبط ابن جوزی در آخر باب 11 ص 170 تذکرة خواص الامة نقل نموده که وقتی مجلس عقد آراسته شد جناب ابو طالب خطبه عقد خواند بعباراتی که تمام آنها دلالت کامله بر موحّد بودن و اعتقاد بوحدانیّت حضرت باری تعالی دارد
  6. مطلع خطبه اینست که فرمود الحمد للّه الذی جعلنا من ذریّة ابراهیم و زرع اسماعیل و ضئضئ معدّ و عنصر مضر و جعلنا حضنة بیته و سوّاس حرمه و جعل لنا بیتا محجوجا و حرما آمنا و جعلنا الحکّام علی الناس(الی آخر الخطبة) (2). ص :790
14-
  1. 1) بخدا قسم پدرم ابو طالب و جدم عبد المطلب و هاشم و عبد مناف هرگز سجده به بت ننمودند و بت پرستی نکردند.
  2. 2) حمد خدائی را که قرار داد ما را از ذریۀ ابراهیم و نتیجۀ اسماعیل و اصل معد و عنصر مضر و قرار داد ما را نگاهبانان خانه خودش-و مالک الرقاب حرمش-و قرار داد برای ما خانه ای که مقصود (اهل عالم است که برای حج بآنجا شتابند)و حرمی که محل امن و امان است برای مردم-و قرار داد ما را حکام بر مردم.
  3. و شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب 14 ینابیع المودّة اول ص 73(چاپ اسلامبول) از موفق بن احمد خوارزمی از محمّد بن کعب نقل نموده که رای ابو طالب النبی صلّی الله علیه و آله و سلم یتفل فی فم علی ای یدخل لعاب فمه فی فم علی فقال ما هذا یا ابن اخی فقال ایمان و حکمة فقال ابو طالب لعلیّ یا بنیّ انصر ابن عمک و وازره (1).
  4. آیا این بیانات دلیل بر ایمان جناب ابو طالب نیست علاوه بر آنکه پیغمبر را زجر و منع نکرد و از پسر دوازده سالۀ خود علی علیه السلام هم جلوگیری نکرد بلکه بآن بزرگوار امر می کند که یاری نماید پسر عمش رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم را.
  5. ایمان آوردن جعفر طیار بامر پدر
  6. و نیز علمای خودتان همگی در کتب خود ثبت نموده اند و ابن ابی الحدید مفصلا در شرح نهج شرح می دهد که روزی جناب ابو طالب بمسجد وارد شد دید رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم نماز می گذارد و علی در دست راست آن حضرت مشغول بنماز است بفرزندش جعفر(طیار)که همراه او بود تا آن روز ایمان نیاورده بود گفت صل جناح ابن عمک وصل کن خودت را بپهلوی پسر عمّت و با او نماز بگذار جعفر پیش رفت و در طرف چپ رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم بنماز ایستاد جناب ابو طالب این ابیات را انشاد نمود. انّ علیّا و جعفرا ثقتی ..... عند ملم الزمان و النوب .....لا تخذلا و انصرا ابن عمکما .....اخی لامّی من بینهم و ابی ..... و اللّه لا اخذل النبی و لا .....یخذله من نبیّ ذو حسب (2)
  7. پس باتفاق علما و مورخین خودتان اسلام و ایمان جعفر طیار و نماز گذاردن او با رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم بامر و اجازه پدرش جناب ابو طالب بوده است. ص :791
21-
  1. 1) ابو طالب دید پیغمبر آب دهان خود را در دهان علی ریخت سؤال کرد برادر زاده این چه بود«یعنی چرا چنین کردی»فرمود«این آب دهان»تمامش ایمان و حکمت بود پس جناب ابو طالب بعلی علیه السلام امر کرد پسرم یاری کن پسر عمت را و وزیر او باش.
  2. 2) بدرستی که علی و جعفر هر دو محل وثوق و در روزهای سخت و گرفتاریها پشتیبان من اند وانگذارید(ای علی و جعفر)پسر عم خود را و یاری نمائید او را زیرا که او پسر برادر ابوینی من است بخدا قسم من از یاری پیغمبر دست بر نمی دارم و او را وانمی گذارم که پیغمبر صاحب حسب شریف می باشد.
  3. چگونه ممکن است صاحب عقلی باور کند که پدری مشرک و کافر باشد و برادر زاده خود را منع از آن ادعای بزرگ ننماید حتی فرزندانش را هم منع ننماید از ایمان آوردن بکسی که دین نوین آورده و دشمن دین او می باشد آن هم پدر مقتدر مطاعی مانند جناب ابو طالب که رئیس قریش بوده است؟!
  4. بلکه فرزندش را امر کند برو و به پسر عمّت ایمان آور و اقتداء کن باو و خودش هم با تمام قوای جسمی و روحی دشمن بزرگ دین خود را تقویت و یاری نماید!! فاعتبروا یا اولی الابصار.
  5. اکابر علمای فریقین همگی نقل نموده اند وقتی اهالی مکه و قریش محاصرۀ اقتصادی را درباره بنی هاشم عملی کردند جناب ابو طالب با تمام بنی هاشم بیاری رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم برخاستند و چهار سال در شعب أبی طالب از آن حضرت محافظت و نگهداری نمودند-حتی در تمام مدت توقف در شعب اول شبها هرکجا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم بخواب می رفت جناب ابو طالب بعد از ساعتی می آمد آن حضرت را بیدار می کرد و بجای أمن تری می برد-و فرزند عزیزش علی علیه السلام را در بستر او می خوابانید-که اگر اول شب دشمنی آن حضرت را در آنجا دیده و قصد سوئی بآن حضرت داشته باشد علی فدای آن حضرت گردد وجود مبارکش در مهد أمن و آسایش راحت و آسوده باشد.
  6. شما را بخدا قسم آیا مشرکی؟برای حفاظت موحّدی که مدّعی مقام نبوّت است،مشرکین را اهل ضلالت و گمراهی می داند-این قدر جدّیّت بکار می برد-قطعا جواب منفی است این همه جدّیّتها و فداکاریها از آثار ایمان کامل بوده است.
  7. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و سبط ابن جوزی در تذکرة خواص الامه از طبقات محمد بن سعد نقل می نمایند از واقدی و علامه سید محمد بن سید رسول برزنجی در کتاب الاسلام فی العم و آباء سید الانام از ابن سعد و ابن عساکر و غیرهم با اسناد صحیح از محمد بن اسحاق روایت کرده اند که علی علیه السلام فرمود چون ابو طالب وفات نمود رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم را خبر دادم فبکی بکاء شدیدا گریه شدیدی نمود آنگاه بمن فرمود اذهب فغسله و کفنه و واره غفر اللّه له و رحمه برو او را غسل بده و کفن بنما و در قبرش بگذار خدا بیامرزد و رحمت نماید او را. ص :792
  8. شما را بخدا انصاف دهید آیا در اسلام اجازه داده شده که کافر را غسل بدهند و کفن بنمایند آیا سزاوار است بگوئیم رسول خدا برای کافر مشرک طلب رحمت و مغفرت نموده حتی می نویسند و جعل رسول اللّه یستغفر له ایاما لا یخرج من بیته.
  9. یعنی روزها رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم از منزل بیرون نرفت و برای جناب ابو طالب استغفار و طلب مغفرت و آمرزش می نمود.
  10. آیا ممکن است که آن حضرت آیه 51 و 116 سوره 4(نساء)را در قرآن خود ندیده باشد؟!که خدای متعال فرموده إِنَّ اللّٰهَ لاٰ یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مٰا دُونَ ذٰلِکَ (1).
  11. چگونه ممکن است رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم با وجود چنین آیه ای که صریحا پروردگار می فرماید که ما مشرک را نمی آمرزیم برای مشرک طلب رحمت و مغفرت بنماید و حال آنکه طلب رحمت و مغفرت برای مشرک حرام است و هم چنین غسل دادن و کفن نمودن بدن میّت اختصاص بمسلمین دارد-و برای کفّار ابدا جائز نمی باشد-پس همین استغفار نمودن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم برای جناب ابو طالب و امر نمودن بعلی علیه السلام که خودت برو پدرت را غسل بده و کفن بنما دلیلی واضح است بر اسلام و ایمان جناب ابو طالب رضی اللّه عنه.
  12. با دیدۀ حق بین و انصاف ص 6 تذکره سبط ابن جوزی را مطالعه کنید و ببینید مولای متقیان چگونه بر پدر بزرگوارش مرثیه گفته است که: ابا طالب عصمة المستجیر ..... و غیث المحول و نور الظلم ..... لقد هدّ فقدک اهل الحفاظ ..... فصلّی علیک ولیّ النعم ..... و لقّاک ربّک رضوانه .....فقد کنت لتطهر؟؟؟ من خیر عم (2)ص :793
33-
  1. 1) محقق است خدا کسی را که باو شرک آورد هرگز نخواهد بخشید سوای مشرک هر که را خواهد می بخشد.
  2. 2) ای ابو طالب تو پناه پناهندگان و رحمت بر افتادگان و روشنائی شب ظلمانی بودی بموت تو أرکان دوستان و محبّینت متلاشی شد رحمت حق بر تو نازل و تو را بجوار خود در بهشت برین واصل نمود-و تو بودی برای پیغمبر بهترین عموها«که او را و دین او را یاری نمودی».
  3. آیا باور می شود که این شخصیت بزرگ کافر از دنیا رفته باشد که مجسمه توحید و خداپرستی(علی علیه السّلام)برای او این قسم مرثیه سرائی نماید!!!.
  4. اینها تمام دلائلی است که ثابت می نماید جناب ابو طالب مؤمن از دنیا رفته و الاّ رسول اکرم بامام معصوم امر نمی فرمود او را غسل و کفن و دفن بنماید و برای او گریه شدید و طلب رحمت بنماید در حالتی که آن حضرت مجسمۀ حبّ فی اللّه و بغض فی اللّه بوده است دوستی و دشمنی برای خدا می نماید نه روی هوای نفس که چون عموی من است (و لو مشرک و مخالف)امر پروردگار من است برای او بشدت گریه و استغفار و طلب رحمت نمایم.
  5. شیخ-  اگر ابو طالب مؤمن و موحد بود بچه علّت ایمان خود را پنهان داشت و مانند عباس و حمزه برادران خود علنا اظهار ایمان ننمود.

داعی-  بدیهی است بین عباس و حمزه با جناب ابو طالب خیلی فرق و تفاوت بوده چه آنکه جناب حمزه بقدری شجاع و جسور و قوی بود که تمام اهل مکه از او ملاحظه می کردند بلکه می ترسیدند البته اسلام و تظاهر او بایمان کمک شایانی برای حفظ وجود پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم از شرّ دشمنان شد. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید