کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص810
- مجتهد می تواند تغییر احکام دهد؟
- شیخ- لا بد آقا می دانید که عدّه ای از محققین علماء ما بر این عقیده هستند که چون پیغمبر صلّی اللّه علیه و سلّم در احکام شرعی مجتهد بوده است لذا مجتهد دیگر می تواند اجتهادا مخالفت با امر اولی نموده حکمی را که حلال بوده حرام و یا حرام را حلال نماید بهمین جهت خلیفه عمر رضی اللّه عنه فرمود انا احرّمهما!!!.
- داعی- هیچ انتظار نداشتم که آقایان برای اثبات یک غلطی مرتکب غلطهای دیگر شوید شما را بخدا اجتهاد در مقابل نص معقول است آیا سزاوار عقل است که رسول اکرم را آن قدر پست و خلیفه عمر را بقدری بالا ببرید که مانند دو مجتهد برابر هم قرار دهید آیا این بیان شما غلو بر خلاف صریح آیات قرآن نمی باشد که ناچار با ضیق وقت ببعض از آن آیات اشاره می نمایم در آیه 16 سوره 10(یونس)صریحا فرماید قُلْ مٰا یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقٰاءِ نَفْسِی إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّٰ مٰا یُوحیٰ إِلَیَّ (1).
- جائی که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم نتواند بمیل و ارادۀ خود تغییر و تبدیلی در احکام بدون نزول وحی بدهد خلیفه عمر که بکلی از دستگاه وحی بیگانه بوده است چگونه می توانسته تصرف در احکام نموده حلال خدا را حرام نماید-و در آیه 4 سوره 53(نجم) فرماید وَ مٰا یَنْطِقُ عَنِ الْهَویٰ إِنْ هُوَ إِلاّٰ وَحْیٌ یُوحیٰ (2).
- و آیه 8 سوره 46(احقاف)که فرماید قُلْ مٰا کُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ مٰا أَدْرِی مٰا یُفْعَلُ بِی وَ لاٰ بِکُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّٰ مٰا یُوحیٰ إِلَیَّ (3).
- دلالت کامل دارد بر وجوب متابعت پیغمبر پس عمر و غیر عمر هرگز چنین حقی نداشته اند که تصرف در احکام نموده و حلال خدا را حرام نمایند. ص :810
5-
- 1) بگو بآنها مرا نرسد که از پیش خود قرآن را تبدیل کنم من پیروی نمی کنم مگر آنچه وحی می شود بمن.
- 2) هرگز بهوای نفس سخن نگوید و گفتار او هیچ غیر وحی خدا نیست.
- 3) بگو(ای پیغمبر)بامت من از بین رسولان اولین پیغمبر نیستم که تازه در جهان آوازه رسالت بلند کرده باشم و نمی دانم که با من و شما عاقبت چه می کنند من پیروی نمی کنم مگر آنچه بمن وحی می شود.
- شیخ- قطعا خلیفه عمر رضی اللّه عنه خیر و صلاح اجتماع را در آن دیده که نسخ حکم را بیان نماید زیرا همین امروز دیده می شود مردمانی برای لذت یک ساعت یا یک ماه یا یک سال زنی را متعه می نمایند و بعد حامله یا غیر حامله رها می کنند و همین عمل سبب شیوع فحشاء می شود.
- داعی- ببخشید آقا این بیان شما خیلی مضحک و موجب تعجب است زیرا عمل دسته ای از مردمان شهوت پرست لاابالی را در حرام و حلال احکام دخالت می دهید.
- اگر عملیات مردم شهوت پرست لاابالی سبب شود که حلالی حرام گردد باید عقد دائم هم حرام شود برای آنکه غالبا دیده شده است اشخاصی برای وجاهت یا مال یا جهت دیگر دختران نجیبه ای را عقد دائم نموده بعد بدون خرج و نفقه و سرپرست گذارده و رفته اند پس باید گفت چون افرادی عامل چنین عملی می شوند پس عقد ازدواج اصلا غلط می باشد.
- باید در مردم تزریق دیانت نمود و آنها را آشنا بوظائف دینی نمود وقتی شخص متدیّن شد و دید قدرت و توانائی نگاهداری زن دائمی ندارد و در پی زنا هم نمی خواهد برود مطابق دستور شرع انور می خواهد زنی را متعه و بعقد انقطاع در تصرف خود آورد اول در پی تحقیق شرائط متعه می رود چه آنکه می داند برای هر حکمی شرائطی می باشد اول باید تحصیل شرائط نمود آنگاه در پی عمل رفت.
- فلذا در وقت قرار داد بقدری مهر برای زن قرار می دهد که زن بتواند بعد از تمام شدن متعه در دورۀ عدّۀ خود که حدّ اقل چهل و پنج روز است راحت زندگی نماید.
- دیگر آنکه بعد از متارکه در تمام مدّت عدّه مراقب زن باشد که اگر حامله شده است چون بچه از آن اوست از مادر نگهداری کند تا بعد از ولادت ببچۀ خود برسد و اگر مردمانی رعایت این شرائط را ننمایند دلیل بر این نیست که آقایان ساده دل بی فکر حکم مسلّم حلالی را نسخ شده فرض نمایند. ص :811
- علاوه اگر هم فرمایش شما صحیح باشد قطعا صلاح حال اجتماع را خدا و پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم از عمر بهتر می دانستند چرا برای خیر جامعه آنها را منع نکردند.
- و اگر پیغمبر نهی نکرده خلیفه و امام و حجّة منصوص هم نمی تواند روی صلاح بینی حلال خدا را حرام نماید باستناد آنکه صلاح اجتماع در این بوده که مردم متعه ننمایند.
- منع متعه سبب شیوع فحشاء و زنا گردیده
- اگر خوب دقت کنید حکم متعه سبب شیوع فحشاء نیست بلکه منع از متعه شیوع فحشاء آورده برای آنکه زن و مرد جوانی که وسائل ازدواج دائم برای آنها فراهم نیست و متعه هم حسب الامر خلیفه عمر حرام بلکه گناه بزرگ است جلوی شهوت و هوای نفس را هم نمی توانند بگیرند چه می کنند ناچار بعمل ناشایسته زنا مشغول می شوند.
- و در هر قومی که عمل زنا شایع و متداول گردید پرده های حرمتها دریده نوامیس بشریت متزلزل و امراض مسریه از قبیل سفلیس و سوزاک و شانکر و غیره فراوان می شود خانواده ها از هم پاشیده و بیچاره می شوند.
- چنانچه امام احمد ثعلبی و طبری در تفسیر خود و امام احمد بن حنبل در مسند ذیل آیۀ متعه مسندا نقل نموده اند از امیر المؤمنین علی علیه السلام که فرمود: «لو لا انّ عمر نهی عن المتعه ما زنی الاّ شفی» (1).
- و نیز ابن جریح و عمرو بن دینار از عبد اللّه بن عباس(حبر امت)نقل نموده اند که گفت ما کانت المتعة الاّ رحمة رحم اللّه بها امّة محمّد لو لا نهیه(ای عمر)عنها ما احتاج الی الزنی إلاّ شفی (2). ص :812
- پس بنا بفرمودۀ اصحاب پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم سبب شیوع زنا منع از متعه بوده نه عمل بمتعه پس احکام حلال و حرام که از جانب خداوند بوسیله پیغمبر عظیم الشأن بجامعه ای ابلاغ گردیده بر خیر و صلاح جمع و اجتماع بوده و می باشد الی یوم القیمة.
22-
- 1) اگر عمر متعه را نهی نمی نمود زنا نمی کرد(در اسلام)مگر قلیلی از مردم.
- 2) متعه رحمتی بود از جانب خداوند برای امت محمد(صل الله علیه وآله وسلم)و اگر عمر منع و نهی از آن نمی کرد محتاج بزنا نمی شدند مگر قلیلی از مردم.و در بعض اخبار عوض شفی شقی ثبت شده یعنی زنا نمی کردند مگر مردمان شقی.
- حرف در اینجا بسیار است شواهد بر بطلان این عقیده(که متعتان حرام است) بی شمار که مجلس مختصر ما اقتضای شرح مفصل را ندارد.
- علاوه صحبت ما در این موضوع نبود بلکه غرض دعاگو از نقل این حکم بنا بر تقاضای شما شاهدی بود برای رفع استبعاد جناب عالی که فرمودید چگونه ممکن است امری در زمان پیغمبر شایع و بعدها بأحادیث مجعوله بر خلاف جلوه نماید.
- خواستم بدانید همان قسمی که احکام خدا را عوض نمودند و دست در حلال و حرام بردند حکم محکم خمس و دو حکم محکم متعه را که باتفاق فریقین(شیعه و سنی) از زمان خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم تا آخر زمان خلافت عمر در امت شایع و مورد عمل کبار از صحابه و تابعین بوده بعد روی میل شخصی خلیفه عمر برای خاطر عمرو بن حریث چنانچه جابر روایت می نماید بیک جمله گفتار او بدون دلیل و برهان نسخ و حلال خدا حرام شد و الحال ملیونها نفر از مسلمین بدون دلیل روی عادت تبعا للاسلاف پیروی از آن عقیده و گفتار می نمایند
- با اینکه دلائل از آیات قرآن و احادیث در کتب معتبرۀ خودتان بر وجوب خمس و این دو حکم محکم و عدم نسخ در زمان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم هنوز موجود است-!!.
- مع ذلک عاملین باین احکام ثابت را که دلیلی بر نسخش نیست اهل بدعت و ضلالت می شمارند.
- پس دیگر جای استبعادی باقی نمی ماند که اسلام و ایمان جناب ابو طالب را هم که در زمان رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم و صدر اسلام شایع و مورد احترام امت بوده بجعل حدیث ضحضاح منعکس جلوه دهند و مردم بی فکر هم روی عادت و تقلید بدون تحقیق حق و حقیقت را زیر پا گذارده محو بنمایند.
- بس است بیش از این طول کلام ندهم برای اهل بینش و دانش همین مقدار از ادلّه کافیست و بر اهل بصیرت واضح است که دلائل بر ایمان آن جناب بسی بسیار است که ما اختصارا بهمین جا مطلب را ختم می کنیم. ص :813
- و إلاّ خوارج و نواصب و امویها و پیروان آنها از جهت عداوت باامیر المؤمنین علیه السلام اگر جناب ابو طالب فرضا زنده گردد و از لسان خودش کلمتین شهادتین را بشنوند باز تأویلات بارده نموده و حمل بر معانی دیگر می نمایند.
- هر یک از آقایان طالب بسط بیشتری در این باب هستید مراجعه کنید بکتب معتبره اکابر علمای خودتان از قبیل جلال الدین سیوطی و ابو القاسم بلخی و محمّد بن اسحاق و ابن سعد و ابن قتیبه و واقدی و امام موصلی و شوکانی و امام تلمسانی و امام قرطبی و علاّمه برزنجی و علی اجهوری و امام شعرانی و امام سجمی و ابو جعفر اسکافی و غیرهم که معترف و معتقد باسلام و ایمان عمّ و ابوین رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم بوده و غالبا رساله های مستقلی در این باب نوشته اند.
- خلاصه از آنچه عرض شد معلوم گردید که از حیث نسب و نژاد پاک نورانی و جسمانی علی علیه السلام ممتاز و أحدی از صحابه کبار بمقام مقدس آن حضرت نمی رسد. لقد ظهرت فما تخفی علی احد .....الاّ علی اکمه لا یعرف القمر (1)مولد علی علیه السلام در خانه کعبه بوده
- و خصیصۀ دیگری که علی علیه السلام بآن ممتاز است محل و مکان ولادت است که احدی از خلایق از انبیاء عظام و اوصیاء گرام تا امم صالحه آنها من آدم إلی الخاتم باین خصیصۀ عظمی ممتاز نبودند.
- همان قسمی که از حیث نسب و نژاد و جنبۀ نورانیّت در خلقت ممتاز بوده است از حیث مولد هم برجستگی خاصی داشته که در این امتیاز آن حضرت منفرد بوده است چه آنکه ولادت آن بزرگوار در خانۀ کعبه بوده است.
- موقع ولادت عیسی بن مریم علی نبینا و آله و علیه السّلام در بیت المقدس ندای غیبی مریم طاهره مادر او را از مسجد خارج کرد که اخرجی عن البیت فانّ هذه بیت العبادة لا بیت الولادة (2). ص :81437-
- 1) هرآینه بتحقیق ظاهر و آشکار است به طوری که بر هیچ کس مخفی و پوشیده نیست مگر کور مادرزادی که نه ماه را می بیند و نه می شناسد.
- 2) بیرون رو از خانه«بیت المقدس»زیرا که اینجا خانۀ عبادت است نه خانه ولادت و زائیدن.
- ولی زمانی که ولادت با سعادت علی علیه السلام نزدیک شد مادرش فاطمه بنت اسد را بداخل خانۀ کعبه دعوت نمودند.«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ




