شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص865 - پس بر هر صاحب بصیرتی ظاهر و هویدا است که قطع نظر از سایر کمالات

 

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/

صفرزاده-  https://safarzade.blog.ir

نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏

«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی

  1. شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص865
  2. 1- پس بر هر صاحب بصیرتی ظاهر و هویدا است که قطع نظر از سایر کمالات و نصوص وارده همین قضایای منقوله و احکام مترادفه ای که از آن حضرت صادر می گردید خود دلیل کامل بر امامت و حجّیت و حق تقدم او است بر دیگران.
  3. علی اولی و احق بمقام خلافت بوده
  4. زیرا اعلمیّت خود بزرگترین برهان اولویت است خصوصا که توأم با سایر صفات کمالیه گردد چنانچه در آیه 36 سوره 10(یونس)صریحا می فرماید أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لاٰ یَهِدِّی إِلاّٰ أَنْ یُهْدیٰ فَمٰا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ (1).
  5. یعنی البته آن کسی که عالم بطریق هدایت است اولی می باشد که مطاع مردم واقع شود تا آن کسی که جاهل بطریق هدایت است و دیگری باید او را هدایت و راهنمائی نماید.
  6. و این آیه شریفه خود دلیل کافی است بر عدم جواز تقدیم مفضول بر فاضل که قاعدۀ عقلائی است در امر امامت و خلافت و ریاست عامّه دینیّه و دنیویّه و جانشینی رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم چنانچه در آیه 13 سوره 39(زمر)بطریق استفهام تقریری و إنکاری می فرماید. هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لاٰ یَعْلَمُونَ (2).
  7. قضاوت منصفانه لازم است ص :865
  8. آقایان شما را بخدا عادت و تعصّب را بگذارید و منصفانه قضاوت کنید آیا انصاف بود چنین
6-
  1. 1) آیا آن کسی که خلق را بسوی حق رهبری می کند سزاوارتر به پیروی است یا آن که هدایت نمی کند مگر آنکه خود هدایت شود پس شما چگونه حکم می کنید.
  2. 2) آیا اهل علم و دانش(مانند علی علیه السّلام)با مردم جاهل نادان یکسانند؟(هرگز یکسان نیستند).
  3. شخصیت بزرگی را که احاطه علمی او بر ظواهر و بواطن امور اظهر من الشمس و مورد اتفاق تمام علماء فریقین بلکه بیگانگان از دین است و مورد توصیۀ رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم بوده از کار بر کنار نمایند آیا در بر کنار نمودن آن حضرت دسائسی بکار نرفته و سیاستی در کار نبوده.
  4. آیا شما در امت و صحابه کبار پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم کسی را پیدا می کنید که باب علم رسول اللّه و امام المتقین و سید المسلمین بفرمودۀ آن حضرت باشد او را مقدم دارید در امر خلافت و اگر پیدا نکردید این صفات عالیه را در أحدی که أعلم و اورع و اتقی و ازهد از همه امت باشد بعد از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم مگر علی بن أبی طالب علیه السّلام.
  5. پس بحکم عقل تصدیق نمائید که علی امام برحق و خلیفه و وصی رسول اللّه و الیق از همۀ امت باین امر بزرگ بوده و می باشد و قطعا چنین شخصیت بزرگی از کار بر کنار نشد مگر با دسائس سیاسی که بکار رفت.
  6. شیخ- بیانات جنابعالی در فضائل و مناقب علمی و عملی سیدنا علی کرم اللّه وجهه مورد اتفاق است و أحدی انکار این معنی را ننموده مگر عده ای لجوج عنود متعصّب جاهل خارجی.
  7. ولی آنچه مسلم است سیدنا علی خود بالطّوع و الرغبه خلافت خلفاء رضی اللّه عنهم را پذیرفت و بمقام برتری و حق تقدّم آنها تسلیم شد ما را چه رسیده بفرمودۀ شما کاسۀ از آش گرم تر باشیم بعد از هزار و سیصد سال بسوزیم و با هم بجنگیم که چرا ابی بکر و عمر و عثمان رضی اللّه عنهم را اجماع امت پسندیده و مقدم بر علی داشته اند!!!.
  8. چه عیب دارد ما با هم سر صلح و صفا باشیم هر آنچه تاریخ نشان داده و عموم علمای شما هم تصدیق دارند که بعد از پیغمبر ابی بکر و عمر و عثمان رضی اللّه عنهم هر یک بعد از دیگری مسندنشین خلافت شدند ما هم با هم برادرانه با حفظ مقام برتری و افضلیّت علمی و عملی علی کرم اللّه وجهه و قرابت او برسول اللّه صلّی اللّه علیه و سلّم تشریک مساعی نمائیم همان قسمی که مذاهب اربعۀ ما با هم سازگارند مذهب شیعه هم با ما از در یگانگی برآیند. ص :866
  9. البته ما منکر مقام علم و عمل سیدنا علی کرم اللّه وجهه نیستیم ولی خودتان تصدیق نمائید از حیث کبر سن و سیاستمداری و زیادتی حزم و تحمل و بردباری در مقابل اعداء البته ابی بکر رضی اللّه عنه مقدم بوده و بهمین جهة باجماع امت بر مسند خلافت برقرار شد!!.
  10. چه آنکه علی کرم اللّه وجهه جوان نارس قدرت و توانائی خلافت نداشت چنانچه بعد از بیست و پنج سال هم که بخلافت رسید بواسطه عدم سیاست آن همه خونریزیها و انقلابات برپا شد.
  11. داعی - چند جملۀ درهم فرمودید که ناچارم روی این یادداشتی که نمودم هر یک را از هم تفکیک نموده جواب عرض نمایم.
  12. مثل دزد و زوّار
  13. اولا فرمودید مولانا امیر المؤمنین علیه السلام بمیل و رغبت سر تسلیم فرود آورد و راضی بخلافت خلفاء قبل از خود شد مطلبی در اینجا یادم آمد من باب مثل مناسب است عرض نمایم در زمان سابق که نادر أوایل مشروطیت ایران طرق و شوارع را گرفته بود زائرین عتبات بزحمت ایاب و ذهاب می نمودند قافله ای از زائرین در مراجعت گرفتار دسته ای از لصوص و سارقین گردیده آنها را اسیر و أموالشان را تقسیم می نمودند در بین اموال قطعه پارچۀ کفن از آن یکی از زوّار بدست پیر مردی از دزدان افتاد گفت آقایان زوّار این کفن مال کیست زائری گفت مال من است.
  14. دزد گفت چون من کفن ندارم این کفن را بمن ببخشید که حلال باشد گفت تمام اموال من مال شما کفن را بمن بدهید چون آخر عمر من است و این لباس آخر را بزحمتی تهیه دیده ام مایه امیدواری من است دزد هرچه اصرار نمود زائر گفت حقم را بکسی نمی دهم آقای دزد شلاق را کشید بسرو صورت زائر بنای زدن را گذارد گفت آن قدر می زنم تا ببخشی و بگوئی حلال باشد قدری که تازیانه زد زائر پیرمرد بیچاره شد فریاد زد آقا حلال حلال حلال از شیر مادر حلال تر باشد(خنده حضار). ص :867
  15. البته می بخشید در مثل مناقشه ای نیست مثل برای تقریب أذهان و فهم مطلب است آقایان گویا فراموش نمودید بیانات شبهای قبل را که با دلائل قاطعۀ تاریخیه بعرض رسانیدم که بشهادت اکابر علماء خودتان از قبیل ابن ابی الحدید و جوهری و طبری و بلاذری و ابن قتیبه و مسعودی و دیگران آتش در خانه علی علیه السلام بردند او را با سر برهنه و دوش بی رداء جبرا کشیدند و بمسجد بردند شمشیر برهنه بروی او کشیدند گفتند بیعت کن و الاّ گردنت را می زنیم (1).
  16. شما را بخدا قضاوت منصفانه نمائید آیا معنی رضا و رغبت همین است اگر با هو و جار و جنجال و آتش در خانه زدن و بضرب و زور شمشیر و تهدید بقتل بیعت گرفتن بیعت بمیل و رضا می باشد پس بیعت بجبر و اکراه کدام است.
  17. ان شاء اللّه بمنزل که تشریف بردید اگر منصفانه صفحات روزنامه ها و مجلات را بخوانید و دو مرتبه بدلائل ما که در شبهای گذشته بیان نمودیم دقیق شوید قطعا تصدیق خواهید نمود که رضا و رغبتی در کار نبوده مگر آنکه مانند آن دزد بیابانی بر سر ما بزنید تا مجبورا بگوئیم راضی بوده.
  18. ثانیا فرمودید ما چرا بعد از هزار و سیصد سال باید در این کار دقت کنیم و بجان هم بیفتیم اوّلا ما بجان کسی نیفتاده ایم و نخواهیم افتاد بلکه در مقابل حملات ناچار از دفاع هستیم-آقایان اهل سنت هستند که بجان شیعیان افتاده جان و مال آنها را مباح می دانند وقتی ما را مشرک و کافر و اهل بدعت در مقابل عوام بی خبر معرفی می نمایند ما اکراها مقابله نموده و اثبات می نمائیم مشرک و کافر نیستیم بلکه مؤمن و موحّد پاک هستیم و افتخار باین عقیدۀ توحیدی پاک می نمائیم.
  19. قبول دیانت باید کورکورانه نباشد ص :868
  20. ثالثا شبهای قبل عرض نمودم عقاید دینی تقلیدی نمی شود که چون جریان تاریخ نشان می دهد خلفاء أربعة بطریقی که بیان نمودید زمامدار شدند ما هم کورکورانه تحت تأثیر عادات و رویه و رفتار اسلاف قرار گیریم و تسلیم شویم و حال آنکه با دلائل عقل و نقل ثابت و محقق است که اصول عقاید باید تحقیقی باشد نه تقلیدی تکرارا عرض می نمایم پس از اینکه مورخین ما و شما و جمهور امت نوشتند که بعد از وفات رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم دودسته گی در امت ایجاد شد فرقه ای گفتند باید تبعیّت از ابی بکر نمود و جماعتی گفتند حق با علی است باید بامر رسول اللّه که از مسلمانان بیعت برای علی گرفت و فرمود اطاعت علی اطاعت من و مخالفت با علی مخالفت با من است-تبعیت و اطاعت از علی نمود.
26-
  1. 1) رجوع شود به ص 507 تا ص 513 همین کتاب.
  2. هر فردی از افراد ما و شما وظیفه داریم که دلائل طرفین را بشنویم و کنجکاوی نموده هر طریقی را حق دیدیم پیروی کنیم و البته آن طریقی حق است که دلائل عقل و نقل و منطق بر او قائم باشد.
  3. داعی قبول دیانت از روی تحقیق نمودم
  4. شما خیال می فرمائید که داعی تقلید اسلاف و آباء و اجداد نموده و مذهب حق تشیع را روی عادت کورکورانه قبول نموده ام
  5. نه بخدا قسم از آن روزی که خود را شناختم در جستجوی راه حق بودم اول در معرفت ذات لا یزال پروردگار متعال دقتها نمودم عقاید مادّیین و سایر فرق را مطالعه نمودم تا بحمد اللّه موحّد پاک شدم.
  6. و نیز در رسالت انبیاء و طریقه دعوات ارباب ملل وارد شدم علاوه بر مطالعه کتابهای آنها با علماء هر قومی مناظرات و مباحثات و تحقیقات بسیار نمودم تا بالاخره حقانیت دین مقدس اسلام بر داعی ثابت و جدّ امجدم رسول اللّه محمد بن عبد اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم را خاتم الانبیاء با دلیل و برهان دانستم.
  7. و همچنین در طریق بعد از پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم کورکورانه تحت تأثیر اسلاف و آباء قرار نگرفتم بلکه دلائل فریقین(شیعه و سنی)را دقیقانه و بی طرفانه بررسی نمودم صدها کتب اهل خلاف را دقیقانه مطالعه نمودم-خدا را شاهد و گواه می گیرم که با تفکرات عاقلانه حقیقت ولایت و خلافت مولانا امیر المؤمنین علی علیه السلام را از میان اوراق کتابهای معتبره اکابر علماء سنی بدست آورم. ص :869
  8. و در مقام امامت و خلافت می توانم بگویم بقدری که دعاگو کتب مهمّۀ علماء جماعت را مطالعه نمودم در این باب بکتب علماء شیعه دقت زیادی ننمودم.
  9. زیرا دلائلی که در کتب علماء شیعه بر اثبات امامت آمده در کتب اکابر علماء جماعت بنحو أتم و أکمل موجود است.
  10. منتها شما آقایان آن دلائل را از آیات و اخبار سطحی مطالعه می کنید ولی ما عمیقانه می نگریم علماء شما تبعا للأسلاف برای هر آیه و خبر که نص صریح است بر اثبات خلافت مولاناامیر المؤمنین علیه السلام تأویلات مضحکه نموده و حمل بر غیر معنای حقیقی می نمایند.
  11. و حال آنکه هر فردی دقیقانه و عمیقانه کتب اکابر علماء جماعت را مطالعه نماید بی اختیار مانند ما خواهد گفت اشهد انّ علیّا ولیّ اللّه و خلیفة رسوله و حجّته علی خلقه.
  12. ثالثا فرمودید خوبست پیروی از گفتار مورخین نمائیم ابی بکر و عمر و عثمان را مقدم بر علی علیه السلام بشمار آریم این عمل روی قواعد عقل و نقل غیر ممکن است.
  13. برای آنکه فرق انسان از حیوان بقوۀ عقل و علم و فکر است کورکورانه نمی تواند مقلّد اسلاف گردد
  14. «اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ‏ فَرَجَهُمْ

@Aseman_Mag

ما را دنبال کنید