بصیرت 103- سایت: پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad وبلاگ صفرزاده- https://safarzade.blog.i شنبه3/8/ 1404 برابر 3/ جمادی الاولی1447-مدرسه صدر بازار ساعت هشت ونیم صبح --استاد سالک جلسه103- بحث بصیرت وآگاهی بصیرت در قرآن ونهج البلاغه- وضرورت بصیرت سیاسی اجتماعی از نگاه حضرت امیرالمومنین علی (علیهم السلام ) بصرو نظر و استبصر-بصیرت صدق رمزاصلی وحقیقی پیروزی- غلبه ملتها تکیه برایمان وبصیرت
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لالله رب العالمین
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طویلا الّلهُمّ انصر الاسلام و المسلمین، وانصر جیوش المسلمین، و اخذل الکفّار والمعاندین و المنافقین، والیهود والظالمین و استغفرالله لى و لکم. اللهم احفظ وانصر قائدنا الخامنه ائ اللهم انصر من نصره واخذل من خَذَلَهُ بحث ما محوریت موضوع بصیرت وعلم و دانش
- حکمت 147 نهج البلاغه -- ُ النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ يَا كُمَيْلُ الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ وَ الْعِلْمُ يَزْكُو عَلَى الْإِنْفَاقِ يَا كُمَيْلُ صُحْبَةُ الْعَالِمِ دِينٌ يُدَانُ بِهِ وَ بِهِ تَكْمِلَةُ الطَّاعَةِ فِي حَيَاتِهِ وَ جَمِيلُ الْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ الْعِلْمُ حَاكِمٌ وَ الْمَالُ مَحْكُومٌ عَلَيْهِ يَا كُمَيْلُ مَاتَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا
- فصل اول- ستايش از دانشمندان
- گفتار على علیه اسلام در ستايش دانشمندان و اصناف مردم و برترى و يادگيرى علم و حكمت.
- كميل بن زياد گفت روزى در مسجد، على علیه اسلام دست مرا گرفته از مسجد بيرون رفته وارد صحرا شديم آهى كشيده فرمود.
- اى كميل اين دلها مانند ظرفهائيست بهترين آنها دلى است كه آنچه بدو افاضه مىشود بهتر نگهدارى كند، اينك آنچه ميگويم بخاطر سپار مردم بسه دستهاند عالم ربانى (كه بدست پروردگار تربيت شده) و شاگردى كه در صراط رهائى خود و ديگران درآمده و همج رعاع (مگسهاى خوردى كه همراه گله گوسفندان از اين طرف بآن طرف حركت ميكنند و بالاخره مردم نادان) كه در پى هر آوازى مىافتند و هر بادى كه بوزد بدنبال آن ميجهند از نور خورشيد علم بهره نبرده و به پايه استوارى پناهنده نگرديدهاند.
- اهم مطلب برتری علم بر ثروت
- 1-کلام نورانی حضرت با سینه ای پر درد حضرت دست کمیل را گرفت گفت بیا بریم به صحرا دو آه کشید که دلیل مظلومیت حضرت است فرمود در ظرفیت مردم آنچه می گویم حفظ کن و نگه دار این مطلب در سجامعه شناسی -رونشناسی – رونکاوی اجتماعی – بهره بصیرت بلای حضرت را می رساند
- دانشمندان الهی – متعلمین علی طریق نجات مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ - و همج رعاع (مگسهاى خوردى كه همراه گله گوسفندان از اين طرف بآن طرف حركت ميكنند و بالاخره مردم نادان) كه در پى هر آوازى مىافتند و هر بادى كه بوزد بدنبال آن ميجهند از نور خورشيد علم بهره نبرده و به پايه استوارى پناهنده نگرديدهاند. احمق هایی بی سر وپا که هدف ندارند – دنبا هر صدایی و حر کت به هر ندایی از نور علم بهره ای ندارند و روشن نیستنند پایگاه محکم ندارند وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ –
- اهم مطالب – برسی علم وبصیرت و آگاهی با ثروت ومکنت ---کلام
- مخاطب کلام نورانی حضرت یک شخصی عالم با ایمان ؛ فدایی ولایت با معرفت وسخنان حکیمانه وگران حضرت را در قلبش و حافظه اش حفظ دارد که خود عمل کند و پیام رساننده بر دیگران تا نفع آن عام باشد
- در مبدع خیر الهی هیچ محدودیتی نیست و اگر استفاده انسانها از آن مبداء فیاض متفاوت است به سبب تفاوت ظرفیت های انها است وشخص است که هر کس پیمانه ای که به همراه دارد از آن سر چشمه آب بر می دارد و بهره می گیرد.؛
- اشاره به آن است که ای کمیل تامی توانی ظرفیت خود را گسترشده – ثُمَّ قَالَ يَا كُمَيْلُ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا احْفَظْ عَنِّي مَا أَقُول
منظور از عالم ربانی کیست و چه کسی است
- عالم ربانی بر خوردار از سه چیز است . 1-علم 2- اخلاق 3- معرفت الهی – انچه می گوید از پروردگار عالم است .از خودش حرفی ندارد از خداست – از اولیاء خداست و در عمل است .
- همچو رهبر عالم ربانی وبشریت شاگرد بر اساس سیاست ربوبیت –رهبری پیشوایی از برای خود بگیرند-- مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ
- نتیجه طریق صراط نجات گام نهادن در مسیر سابه رهبری اگاه و علماء ربانی این دو گروه خوشبختند وسعادت مند ؛محرم غیب به هستی آدمها ی دیروز و رهبری امروز ما ، تفاوتی که با اشخاص و انسان های عادی دارند این است که از از مبدع فیض بهره می برند ؛ طلب از مبدع فیض ؛ از مبدع بالا؛این خصوصیت را دارد 1- ایمان بالا 2- تلاش شبانه روزی 3- عمل صالح مدام نه حرف ونه شعار در خطبه 87 از سر چشمه آب ذلال وشرب حلال و این آب ؛ آب ولایت است .
- آیا ما خانواده مان را تونسته ایم تربیت الهی و مدیریت کنیم تربیت الهی و مدیریت کنیم
- 1- در تربیت
- 2- در پرورش روح جامعه
- 3- در حرکت در سایه رهبر آگاه
- 4- در پرورش مربیان جامعه
- امام در تربیت 1-مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ - به کسی گفته می شود که رهبر وپیشوا - معلم برای خودش ودیگران راهنما وگشتی نجات وعده کثیری راکشتی نجات باشد
- استاد گوید معلم و رهنمای من آقای جنتی وشهید قدوسی برای دروس خوزه وانتخاب استاد بودند .من خیلی گشتم تا استادهای خوب پیدا کردم
- 2- برای پرورش روح جامعه از شیطان و امور شیطانی و انسانهای شیطان صفت به پرهیزد که این مطلب انسان را از فراگیری علم منحرف می کند
- 3- حرکت در سایه رهبر آگاه و با بصیرت وبا اخلاق مانند خورشید می ماند- مُتَعَلِّمٌ علَى سَبِيلِ نَجَاةٍ چون علماء ربانی که علماء اهل نجات هستند برای ما و ما در حال خاضر داریم فراوان ..
- نکته گروه سوم - آدم های گمراه 6 صفت دارند، حضرت امیر المومنین علی علیه السلام میفرمایند : نصیحت دعا کنیم که ما جزء این گروه نباشیم ؛ در حقیقت بیان جامعه شناسی و علم روانکاوی وعلم بصیرت حضرت به شش وصف بیان می کند وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ –
- اولین تعبیر حضرت - آدمهای حقیر وبی ارزش هستند- وَ هَمَجٌ جمع هجمه به معنی مگس های کوچک اشاره به حقارت وبی ارزشی
- دومین تعبیر حضرت - رَعَاعٌ - جمع رعایه بروزن خرابه افراد بی سر وپا – معلم انگلیسی به شاگردانش ایران به درد نمی خورد -- افراد اوباش – أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ
- سومین تعبیر حضرت - به معنای چوپان آدمهایی هستند به معنای گوسفند- يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ
- چهارمین تعبیر حضرت – چون موجودات بی سبب وبی ریشه مانند برگ خشک هیچ قدرتی از خود ندارند دنبال باد و هوا بی وزن و بی هدف يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ
- پنجمین تعبیر – به بیان حضرت باعث مشکلات اصلی جامعه و امت می باشند. لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ
- ششمین تعبیرحضرت – بهره ای از نور علم در یافت نکرده اند- لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ مثالهای متعدده ای می توان برایشان اورد که مثل کوه نیستند و نگاهی مفیدی ندارند
- پشتیبانی وپایگاهی قوی ندارند گروه سوم..با حرکت طوفان زا گم می شوند نه قدرت حرکت نه عالم نه مسلم ابزار دست دشمنان عالم قرار می گیرند چو جریان داعش و جریان فتنه های 78- 88- 96- 98-401....و آینده هم باید انتظار داشت - آدم کش خیلی خطر ناک همچو داعش و گروهای تکفیری
- نتیجه ارزش علم ودانشمندان وعلماء ذبانی
- رسالت عالمان ربانی که با دین وآیین نجات بخش اسلام و قرآن و متعلم در عصر ما بزرگانی همچو حضرت امام افت های جامعه را دفع ورفع می کنند
- 3- اطلاعات رسانی مستند و امام خامنه ایمد ظله العالی آشنا کرد به ویژ با جوانان انقلابی این مسولیت روحانیون – آموزگاران – اساتید –و بزرگان جامعه و شکل دهندگان جامعه اسلامی وانقلابی تا اتحادمقتدر تشکیل واقعی پیدا کند وبه سوی و سمت حیات طیبه
- حدیث حضرت امام صادق علیه السلامٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ وَ مُتَعَلِّمٌ وَ غُثَاءٌ نَحْنُ الْعُلَمَاءُ وَ شِيعَتُنَا الْمُتَعَلِّمُونَ وَ سَائِرُ النَّاسِ غُثَاءٌ وَ كَانَ يَقُولُ عِلْمُنَا غَابِرٌ وَ مَزْبُورٌ وَ نَكْتٌ فِي الْقُلُوب
- جميل گويد: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم ميفرمود: مردم سه دسته هستند:عالم، متعلم، غثاء، علماء ما اهل بيت هستيم، متعلم شيعيان ما ميباشند، و ساير مردم هم غثاء بشمار ميروند.گیاه خشک – کف روی آب آشغال های روی آب -اکثر مشکلات جامعه بی برنامه گی این قشر جامعه است در نور علم وتقوی خاموش - عدم بهرهگيرى صحيح از امكانات و وسائل شناخت، مساوى با سقوط و از دست دادن انسانيّت است.
- در سوره اعراف آيهى 179 مىخوانيم: «لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» آنان دل دارند، ولى نمىفهمند، چشم دارند ولى نمىبينند، گوش دارند ولى حقّ را نمىشنوند، اين گروه همچون چهارپايان بلكه از آنها پستتر و گمراهترند، ايشان غافل هستند.گرچه همهى انسانها، بالقوّه استعداد خليفه خدا شدن را دارند، امّا همه خليفهى خدا نيستند و به فرموده روايات افراد خاصى هستند، چون برخى از آنها با رفتار خود به اندازهاى سقوط مىكنند كه از حيوان هم پستتر مىشوند. چنانكه قرآن مىفرمايد: «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ»
- عدم بهرهگيرى صحيح از امكانات و وسائل شناخت، مساوى با سقوط و از دست دادن انسانيّت است. در سوره اعراف آيهى 179 مىخوانيم: «لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» آنان دل دارند، ولى نمىفهمند، چشم دارند ولى نمىبينند، گوش دارند ولى حقّ را نمىشنوند، اين گروه همچون چهارپايان بلكه از آنها پستتر و گمراهترند، ايشان غافل هستند.
- گرچه همهى انسانها، بالقوّه استعداد خليفه خدا شدن را دارند، امّا همه خليفهى خدا نيستند و به فرموده روايات افراد خاصى هستند، چون برخى از آنها با رفتار خود به اندازهاى سقوط مىكنند كه از حيوان هم پستتر مىشوند. چنانكه قرآن مىفرمايد: «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ»
- «خاسِئِينَ» از ماده «خسأ» به معنى «طرد نمودن» است. اين واژه ابتدا براى طرد سگ بكار رفته، ولى سپس به طور عام استعمال شده است. در آيه بجاى «قردة خاسئة»، «خاسِئِينَ» فرموده كه صفت براى جمع مذكّر عاقل است، شايد اين استعمال براى آن است كه جسم آنان تبديل به بوزينه شده، نه روح و عقل انسانى آنان. زيرا در اين صورت، عذابِ بيشترى مىكشند. هر چند كه برخى، همانند مراغى در تفسير خود، مراد از بوزينه شدن را يك تشبيه دانسته و گفتهاند: اين آيه نيز نظير آيهى «كَمَثَلِ الْحِمارِ» و يا «كَالْأَنْعامِ»* است.
الف- كسى كه توحيد و محوريّت خدا را درك نكند، هيچ يك از معارف را درك نمىكند. «لا يَفْقَهُونَ حَدِيثاً» وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ «179»
-پاسخ: هدف اصلى آفرينش، خداپرستى و عبوديّت است، ولى نتيجهى كار بسيارى از انسانها در اثر عصيان، طغيان و پايدارى در كفر و لجاجت، دوزخ است، گويا كه در اصل براى جهنّم خلق شدهاند. حرف «لام» در «لِجَهَنَّمَ»، براى بيان عاقبت است، نه هدف. مانند نجّار كه هدف اصلى او از تهيه كردن چوب، ساختن در و پنجرههاى زيباست، ولى كار به سوزاندن چوبهاى بىفايده در بخارى مىانجامد كه آن هدف فرعى است.
- فرجام بسيارى از انسانها و جنّيان، دوزخ است. ذَرَأْنا ...
- 2- جنّ هم مثل انسان، تكليف و اختيار، كيفر و پاداش دارد. «مِنَ الْجِنِ وَ الْإِنْسِ»
- 3- ملاك انسانيّت، فهم پذيرش معارف و تكاليف دينى است، وگرنه انسان مانند حيوانات است. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ»
- 4- كسى كه با وجود توانايى از نعمتهاى الهى درست بهره نبرد، بدتر از موجودى است كه اساساً آنها را ندارد. «بَلْ هُمْ أَضَلُ»
- 5- انسانهاى غافل و بىبصيرت، (در بىتفاوتى، شكمپرستى، شهوترانى، استثمار شدن و محروميّت از لذّت معرفت) مانند چهارپايان بلكه بدتر از آن مىباشند. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»
- 6- انسانهاى بىبصيرت، از هدف، خدا، خود، امكانات، آخرت، ذريّه، آيات الهى، قانون خدا، الطاف گذشته و گناهان خويش غافلند. «أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»
- 7- دوزخى شدن بسيارى از انسانها، به خاطر بهرهنبردن از نعمتهاى الهى در مسير هدايت و كمال است. زيرا با داشتن چشم، گوش و دل، گرفتار غفلت شدهاند. «أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»
- 6- داروى غفلت، ياد خداست. در آيهى قبل خوانديم: «هُمُ الْغافِلُونَ» در اين آيه مىخوانيم: «فَادْعُوهُ بِها»
- گاهى به چهارپايان: «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ»، «يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ»
- گاهى به بدتر از چهارپايان: «كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ»
- با آنكه خداوند بشر را بر همهى موجودات، حتّى فرشتگان برترى داد، «فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا» ولى سوء انتخاب و عمل ناپسند انسان او را به پستترين درجه «أَسْفَلَ سافِلِينَ» و به مرتبهى حيوانات و پستتر از آن پايين مىآورد. «كَمَثَلِ الْحِمارِ»، «كَمَثَلِ الْكَلْبِ»، «كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ»*، كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ ...
- پاسخ: 1. ريشهى تمام منكرات غفلت است و خداوند در آيه 179 سورهى اعراف، انسان غافل را از حيوان بدتر شمرده است. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» و نماز چون ياد خدا و بهترين وسيلهى غفلتزدايى است، پس زمينهى منكرات را از بين مىبرد.
- آرى، غفلت از خدا، انسان را تا مرز حيوانيّت، بلكه پائينتر از آن پيش مىبرد. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»
- ب) چهارپايان غافلند، كفّار نيز از قيامت و مسئوليّت غافلند. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»
- غفلت، خطرناكترين آفت انسان است. قرآن مىفرمايد: گروهى از مردم، از چهارپايان بدترند، زيرا غافلند، «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» بنابراين غفلت از خدا «نَسُوا اللَّهَ»، غفلت از قيامت «نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ» و غفلت از آيات الهى، «أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسِيتَها» باعث سقوط انسان به مرحلهاى پستتر از حيوانيّت مىشود.
- قرآن در چند مورد، انسانهاى نااهل را به چارپايان تشبيه كرده كه يكى از آنها عالمان بىعمل هستند كه در اين آيه به آنها اشاره شده است. «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ» اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم




