کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
سایت : پایگاه شخصی حسین صفرزاده -https://hosein128.ir/
صفرزاده- https://safarzade.blog.ir
نهج البلاغه فرزاد -@nahjolbalaghehfarzad
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
کلام اسلامی شبهای پیشاور سلطان واعظین شیرازی
- شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع ص909
- شیخ- این نوع بیانات شما و هم عقیده های شما است که سبب پیدایش راهزنیها شده-دسته های بازیگران و حقه بازها بعنوان رمّال و جفّار و کف بین و کت بین و طالع بین و سر کتاب بین و امثال اینها در جامعه پیدا شده و گوش مردم بی خبر را بریده جیب خود را پر کرده بعنوان خبر دادن از غیب مردم را با خرافات و موهومات عادت داده باعث بدبختی ها می شوند و خلق را بگمراهی و خروج از حق و حقیقت می کشانند.
- مدعیان علم غیب بهر وسیله و اسباب کذابند
- داعی- عقاید حق باعث بدبختی نمی شود جهل و نادانی ملتها است که آنها را بدر هر خانۀ می کشاند و الاّ اگر مسلمین دانا می شدند مطابق با دستورات اکیده پیغمبر عظیم الشأن خود در پی علم و عالم می رفتند مخصوصا عارف بقرآن می شدند و از روز اول باب علم مسدود نمی شد در پی اشخاص مجهول و أیادی مرموز نمی رفتند و طعمه هر شغال و روباهی نمی شدند می دانستند که قرآن صریحا می فرماید إِلاّٰ مَنِ ارْتَضیٰ مِنْ رَسُولٍ مخصوصا کلمه رسول راه بازیگران را بسته زیرا این کلمه صراحت کامل دارد بر اینکه عالم بعلم غیب مخصوص خداوندی که بدون اسباب و آلات و ادوات باشد برگزیدگان از فرستادگان و رسل حق اند. ص :909
3-
- 1) و همین گونه ما روح(و فرشته بزرگ)خود را بفرمان خویش برای وحی بتو فرستادیم و از آن پیش که وحی رسد ندانستی کتاب خدا چیست و نه فهم کردی که راه ایمان و شرع کدامست و لیکن ما آن کتاب و شرع را نور(وحی و معرفت)گردانیدیم که هر کس از بندگان خود را بخواهیم بآن نور هدایت می کنیم.
- 2) و بشما از غیب خبر دهم که در خانه هاتان چه می خورید و چه ذخیره می کنید.
- و اگر کسی جنبه رسالت نداشته باشد یعنی پیغمبر و امام نباشد و مدعی خبر دادن از مغیبات بعلم مخصوص خداوندی باشد با رمل یا جفر یا قیافه شناسی یا قهوه خوری یا کت بینی یا کف بینی یا سر کتاب دیدن و امثال اینها قطعا دروغ گو می باشند و مسلمانان عالم و عارف و تابع قرآن مجید آنها را حق نمی دانند و بسوی آنها نمی روند و فریب آنها را نمی خورند.
- چون فهمیده و دانسته اند که پیروی از احدی نباید بنمایند جز از قرآن مجید و حاملین و مبیّنین قرآن که خاندان محمّد و آل محمّد سلام اللّه علیهم اجمعین باشند که عدیل القرآنند.
- خلاصۀ کلام جز پیغمبر خاتم صلی اللّه علیه و آله و سلّم و اوصیاء طاهرین آن حضرت که برگزیدگان حق اند در این امت هر کس دعوی غیب دانی بنماید و بگوید از غیب الهی خبر می دهم مسلّما کذاب و بازیگر است و لو بهر وسیله و اسباب باشد.
- شیخ- انبیاء چون مرکز نزول وحی بودند(بقول شما)علم و اطلاع بر مغیبات پیدا می نمودند-مگر سیدنا علی کرم اللّه وجهه پیغمبر بوده و یا شریک در امر رسالت بوده که آگاهی بر مغیبات داشته باشد که شما اثبات این مقام را برای او می نمائید.
- انبیاء و اوصیاء عالم بغیب بودند
- داعی-اولا اینکه فرمودید(بقول شما)چرا عمدا سهو نموده و مغلطه کاری می نمائید چرا نمی فرمائید بقول خداوند متعال که می فرمائید (بقول شما)داعی از خود چیزی ندارد و ابراز عقیده و ادعائی نمی کنم جز آنکه ناقل قرآن مجید و کاشف حقایق آن هستم بفرمودۀ رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم که مبین قرآن بوده است ص :910
- در مرتبه اول که شواهد از آیات قرآن مجید قرائت نمودم بر اینکه انبیاء و رسل برگزیدگان حق تعالی و عالم بعلم غیب اند و اکابر علماء خودتان تصدیق باین معنی نموده اند. و بنقل اخبار غیبیه از خاتم الانبیاء پرداخته اند.
- که از جمله آنها ابن ابی الحدید معتزلی در ص 67 جلد اول شرح نهج البلاغه (چاپ مصر)بعد از نقل حدیثی از رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم که بعلی علیه السلام فرمود ستقاتل بعدی الناکثین و القاسطین و المارقین (1).
- گوید این خبر از جمله دلائل نبوت آن حضرت است برای آنکه در این حدیث اخبار صریح بغیب است که ابدا احتمال تمویه و تدلیس در آن نمی رود زیرا خبر از وقایع بعد از خود داده که عینا(تقریبا بعد از سی سال)واقع شد چه آنکه فرمود با این سه طایفه جنگ خواهی نمود که مراد از ناکثین اهل جمل بودند باغوای طلحه و زبیر و قیادت عایشه بجنگ با علی برخاستند و قاسطین اهل صفین بودند یعنی اتباع معاویه و مارقین خوارج نهروان بودند که از دین بیرون رفتند انتهی(که قبلا مشروحا عرض کردم).
- ثانیا احدی از شیعیان امامیه دعوای نبوت برای امیر المؤمنین علی بن ابی طالب و ائمه طاهرین سلام اللّه علیهم اجمعین ننموده بلکه رسول اکرم محمّد مصطفی صلی اللّه علیه و آله و سلّم را خاتم الانبیاء و مستقل در امر نبوت و بلا شریک می دانیم و مدعیان چنین امری را باطل و معتقدین باین عقیده را کافر می شناسیم.
- ولی آن حضرت و یازده امام از نسل او را امامان بر حق و اوصیاء و خلفاء منصوص رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم می دانیم که خداوند بوسیله و واسطه خود آن بزرگوار آنها را آگاه و مطلع بر اسرار و مغیبات نمود.
- ما معتقدیم همان پرده ای که در مقابل دیدگان عالمیان است که نمی بینند در این عالم مگر آنچه ظاهر و نمایان است در مقابل دیدگان انبیاء و اوصیاء آنها هم می باشد ص :911
17-
- 1) زود است که جنگ می نمائی بعد از من با ناکثین و قاسطین و مارقین.
- ولی باقتضای زمان و مکان همان خدای عالم الغیب که قادر بر افاضه فیض می باشد بمقداری که مقتضی بوده و صلاح می دانسته پرده را از مقابل دیدگان آنها برداشته که پشت پرده را می دیدند لذا از مغیبات خبر می دادند.
- و هرگاه صلاح نبوده پرده افتاده و بی خبر بودند(بهمین جهت در بعض اخبار است که گاهی اظهار بی اطلاعی می نمودند). فلذا می فرماید لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ (1).
- یعنی من استقلالا و از پیش خود خبری از غیب ندارم مگر پرده بالا رود و افاضه فیض یزدانی گردد.
- شیخ- کجا و چه جا پیغمبر بآنها اطلاع داده که بوسیله پیغمبر آگاه بر حقایق مستوره شدند.
- داعی- آیا بحکم آیات قرآنیه که ببعض از آنها اشاره نمودیم شما رسول اکرم خاتم الانبیاء صلی اللّه علیه و آله و سلّم را مرتضی و برگزیده از خلق و رسول حق تعالی می دانید یا خیر.
- شیخ- سؤال عجیبی نمودید بدیهی است که آن حضرت صلّی اللّه علیه و سلّم مرتضی و خاتم الانبیاء بوده است.
- داعی- پس بحکم آیه شریفه عٰالِمُ الْغَیْبِ فَلاٰ یُظْهِرُ عَلیٰ غَیْبِهِ أَحَداً إِلاّٰ مَنِ ارْتَضیٰ مِنْ رَسُولٍ پیغمبر خاتم عالم بعلم غیب بوده چه آنکه در این آیه می فرماید خدای عالم الغیب از علم غیب خود بمرتضای از رسل و فرستادگان خود افاضه می فرماید.
- شیخ- بر فرض که آن حضرت عالم بغیب بوده چه ربطی دارد باینکه سیدنا علی کرم اللّه وجهه هم بایستی عالم بغیب باشد.
- داعی- اگر آقایان محترم از جمودت و تقلید اسلاف خارج و قدری توسعه در فکر دهید و باخبار صحیحه و حالات رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم دقت نمائید مطلب بخودی خود واضح و آشکار می گردد.
- 1) اگر من(استقلالا)علم غیب می دانستم خوبیهای خود را زیاد می نمودم. ص :912
28-
- طلیق اللسانید بفرمائید کدام خبر است که اثبات علم غیب برای سیّدنا علی کرم اللّه وجهه می نماید.
- اگر بایستی علم غیبی برای اوصیاء و خلفاء رسول اللّه باشد استثناء معنی ندارد حتما باید خلفاء بالاخص خلفاء راشدین رضوان اللّه علیهم اجمعین عالم بغیب باشند و حال آنکه می بینیم هیچ یک از خلفاء چنین ادعائی ننمودند بلکه مانند خود پیغمبر صلّی اللّه علیه و سلّم اظهار عجز می نمودند چگونه سیّدنا علی کرّم اللّه وجهه را شما منحصرا استثناء می نمائید!!!.
- داعی- اولا جواب شما را در اظهار عجز پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم دادم که آن حضرت مستقل در احاطه بر امور غیبیه نبوده بلکه با افاضه حضرت غیب الغیوب آگاه بر حقایق بوده آنجا که می فرماید اگر غیب می دانستم بر خوبیهای خود می افزودم اشاره بآن است که من مانند خدای متعال دارای علم حضوری نیستم بلکه هرگاه افاضه می شد و پرده دار عالم غیب پرده را از مقابل او بر می داشت حقایق مستوره بر او مکشوف می شد فلذا خبرها از غیب می داد.
- ائمه طاهرین خلقاء بر حق عالم بغیب بودند
- ثانیا فرمودید اگر علم غیبی بوده نبایستی در خلفاء استثناء باشد فرمایش صحیح و محکمی فرمودید ما هم همین عقیده را داریم اختلاف ما و شما از همین جا شروع می شود.
- ما هم می گوئیم که خلفاء رسول اللّه بایستی مانند خود آن حضرت عالم بظواهر و بواطن امور باشند بلکه بتمام معنی و در جمیع صفات باستثنای مقام نبوت و رسالت و شرائط خاصه نبوت(که عبارت از نزول وحی و کتاب و احکام باشد)باید خلفاء و اوصیاء آن حضرت مثل او باشند.
- منتها شما خلفاء برگزیدۀ خلق یعنی کسانی را که عدّه ای از مردم جمع شدند و آنها را خلیفه خواندند و لو پیغمبر آنها را لعن نموده(مانند معاویه علیه الهاویه)خلیفه الرسول می خوانید. ص :913
- ولی ما می گوئیم که خلفاء و اوصیاء رسول اللّه کسانی هستند که آن حضرت خود نصّ بر وجود آنها نموده مانند نصوص انبیاء سلف بر اوصیاء خود.
- و البته آن خلفاء و اوصیائی که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم نصّ بر آنها نموده بدون استثناء مظهر تام و تمام آن حضرت بودند بهمین جهة همگی آنها عالم بغیب و بواطن امور بودند.
- و آن خلفاء بر حق و منصوص دوازده نفر بودند که در اخبار شما هم بعدد و نامهای آنها روایت شده است و آنها دوازده امام بر حق شیعه از عترت و اهل بیت رسالت امیر المؤمنین علی و یازده فرزند بزرگوار آن حضرت بودند.
- و دلیل بر اینکه دیگران خلفاء منصوص رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلّم نبودند همان فرمودۀ شما است که جمیع اکابر علماء خودتان هم تصدیق نموده اند که پیوسته اظهار عجز از مطلق علم می نمودند تا چه رسد بعلم غیب بر بواطن امور.
- ثالثا فرمودید بکدام خبر اثبات علم غیب برای مولاناامیر المؤمنین علیه السلام می نمائیم.
- احادیث بسیاری در این باب از رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم رسیده از جمله حدیث مهمی است که مکرر در ازمنه و امکنۀ مختلفه بر لسان مبارک آن حضرت جاری گردیده و بنام حدیث مدینه در میان احادیث شهرت پیدا نموده که تقریبا از متواترات فریقین(شیعه و سنی)می باشد که آن حضرت علی علیه السلام را منحصرا و منفردا باب علم و حکمت خود معرفی و باین عبارت فرمود انا مدینة العلم و علیّ بابها و من اراد العلم فلیأت الباب (1).«اللهم صل على محمد! و آل محمد! وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ




